پاورپوینت کامل مطالبات جهانی و رسالت حوزه ها ۷۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مطالبات جهانی و رسالت حوزه ها ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مطالبات جهانی و رسالت حوزه ها ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مطالبات جهانی و رسالت حوزه ها ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۲۱

مطالبات مسلمانان در جای جای قلمرو اسلامی چیست و حوزه های علمیه تشیع در پاسخ گویی به این مطالبات، با چه سازوکاری می توانند نقش آفرینی کنند و از فرصتها و زمینه های فراهم آمده به برکت انقلاب اسلامی، به گونه دقیق و سامان مند بهره برداری کنند و حضوری مفید و کارساز در جهان اسلام داشته باشند؟

× نیمه دوم قرن بیستم میلادی، جهان تجربه دیگری از خیزشهای انقلابی و دگرگونیهای اجتماعی را در خاور میانه اسلامی به نظاره نشست. این تجربه پدیده ای شد که نه طراحان اصلی جهان پس از جنگ دوم جهانی و نه ستمدیدگان سالها به استضعاف کشیده شده دنیای اسلام، توقع وقوع آن را نداشته و رویارویی، یا همسویی با آن را در برنامه های خود ندیده بودند.

این پدیده، جز پرده برداری از چهره واقعی اسلام ناب و ظلم ستیز و کنار زدن پندارهای نادرست و تظلم آفرین و نیز تزریق خودباوری و اعتماد آفرینی به جهان اسلام و جامعه بشریت نبود.

پژواک این خروش صادقانه و جوشش مکتبی و اسلام مدار، آن چنان مرزهای جغرافیایی و طبیعی را سریع در هم نوردید که همنوایی و هم صدایی ملل مسلمان و محروم و حمایتهای لاینقطع مبارزان و حق طلبان جهان از جنوب شرق آسیا تا شرق و غرب و شمال آفریقا و تا منصفان و بشر دوستان امریکا و اروپا، با همه وجود احساس شده در قلبهای همه پاک فطرتان این جوشش به گونه ای یک پارچه ظاهر گشت.

هنر امام امت این بود که دلهای همه آزادیخواهان عالم را به هم متحد و امیدوار ساخت و جوهره ظلم ستیز و استکبار سوز اسلام پویا را یک بار دیگر به رخ کشاند. دیگر آن که او توانست در میان الگوهای ارائه شده از سوی اصلاح طلبان و اسلام گرایان از اخوان المسلمین مصر تا شریعت اسلامی سودان و… نسخه ای منحصر به فرد ایجاد کند. گرچه برای به بار نشستن هر کدام از الگوهای حکومت اسلامی محققان و نخبگان ویژه ای تلاش کرده و امیدها بدان بسته اند؛ اما نسخه حکومت مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی ایران، بدون شک جذابیتها و مقبولیتهای ویژه خود را داشت. از شعارهای حرکت آفرین و پویا تا اقدامات ثمربخش و از صحنه های جنگ و نبرد تا عرصه های نوآوری و دانش پژوهی.

اما این فضاسازی جهانی و ایجاد تشنگی در کام حق جویان عالم، به صورت طبیعی برنامه ریزی و اقدامات متناسب با خود را برای ثمر بخشی در زمان طولانی مطالبه می کرد.

سنگینی بار سیراب سازی تشنگان معارف دینی و اسلامی و تبیین آموزه های پاک و نیز غبارزدایی از آنها و معرفی روشها و مبانی شناختِ سره از ناسره و مطالب صحیح از ناصحیح، همه و همه، بر عهده فرهنگیان و اسلام پژوهان و بیش از همه متوجه نهاد مقدس و مبارک حوزه های علمیه و طالبان و دانش جویان علوم و معارف اهل بیت(ع) قرار گرفت.

مطالبات جهانی و حوزه

امروزه مطالبات جهانی از حکومت جمهوری اسلامی ایران، به منطقه یا مرز خاصی منحصر نمی شود و موجی سنگین از درخواستها و سؤالها از عرضه توضیح و تبیین و بیان تجربه تا انتقال تجارب خاص ملت و دولت و نیز امت و امام، به صورت روز افزون ملاحظه می شود. این اعلام نیازها به گروه و مخاطب خاصی هم منحصر و محدود نمی شود، از دولتها و مراکز و نهادهای رسمی تا جنبشها، گروه ها و نخبگان و متدینان یا منصفان عالم.

آن چنانکه درخواستها نیز در حیطه موضوعی خاصی نمی گنجند، از ابعاد مختلف فقه اسلامی، اقتصاد، ربا و بانکداری گرفته تا خانواده و روابط و معاشرتهای اجتماعی و نیز تجربه های حکومتی، یا نظامی ایران اسلامی.

بدیهی است از آن جا که ماهیت حکومت و اساس نظام بر مبنای مکتب اسلام و ارزشهای اسلامی پی ریزی شده و ولی فقیه، رسالت به گردش در آوردن احکام و فقه اسلام در تار و پود قوانین و مقررات و روابط اجتماعی سیاسی را به عهده دارد، لذا حوزه های علمیه و متصدیان تفسیر و تبیین شریعت اسلامی به صورت طبیعی در خط مقدم این رویارویی قرار دارند.

فرصت استثنایی تاریخی

فرصتهای حضور حوزه در جهان، در تاریخ معاصر کم نظیر است. بسیاری از بسترها توسط دیگران، بویژه در نیم قرن گذشته خوب طراحی شده است. از نیمه دوم قرن بیستم که حرکت اصلاح طلبی در متمدن ترین حوزه جهان اسلام اوج گرفت و حسن البنا، سیدقطب و… به دنبال اجرای شریعت اسلامی با مدلی خاص بودند و تلاشهای فراوانی برای اجرا و تحقق حکومت اسلامی مبذول داشتند و تا به امروز به حسرت یک روز آن مانده اند، تا حکومت سودان که حسن الترابی ها در دهه های گذشته تمام همت و تدبیر خود را به کار گرفتند تا شریعت اسلامی را پیاده سازی کنند و… همه و همه زمینه ساز حضور پررنگ و پویای حوزه تشیع در جهان اسلام شد؛ چرا که جهان اسلام ناکامی و ناتوانی و ناکارآمدی مدلهای دیگر را به چشم خود دید. در مصر همه اسلام خواهان و اصلاح طلبان، در عرصه های مختلف، ذلت و ناتوانی را مشاهده کردند از ناتوانی در یک پارچه سازی نیروهای خودی برابر دشمن صهیونیست، تا ناتوانی در مسائل اجتماعی و اقتصادی که در حال حاضر، فقط در قاهره حدود چهار میلیون شهروند قبرستان خواب وجود دارد و در اقتصاد، همچنان جیره خوار و کمک بگیر قدرتهای استکباری است. شما به مدل شریعت اسلام سودان نگاه کنید. این مدل هم در برابر چشم جهانیان کارآ نیست و توان حکومت را ندارد؛ گرچه فضای قرانی در سراسر کشور سودان مشهود است و در هر کوی و برزن هزاران فرزند خردسال در حال حفظ قرآن، با قراءتهای قالون و ورش هستند و ظواهر جامعه کاملا اسلامی است؛ اما این مدل همه جانبه نیست و ناکارآست؛ چرا که هنوز این مدل گامی به سوی خودکفایی ملت و دولت فراهم نساخته است و در کتار رودهای پر آب نیل ازرق و نیل ابیض، دو سرمایه بزرگ ملی این کشور، زمینه بهره برداری مناسب و کار کشاورزی استقلال خیز انجام نمی شود و حفاظ قرآن ترجیح می دهند بخوانند و بخوانند! مدلهای دیگر هم به همین روال یا بدترند. سخن این جاست که این ناکارآمدیها، چشم امید همه ملل مشتاق اسلام عزیز را متوجه ایران اسلامی ساخت و از اولین روزهای فریاد امام امت و پژواک انقلاب اسلامی ایران، حتی مدعیان بزرگ اسلام در جهان، مانند دکتر یوسف القرضاوی مبهوت و و امیدوار شدند که در اولین مصاحبه ایشان در سال ۵۷ در سایت اسلام اون لاین خواندنی است.

فرصت انقلاب اسلامی ایران در جهان و پیروزیهای روز افزون آن در عرصه های استقلال اقتصادی نظامی سیاسی و تولید علم در بسترهای گوناگون، آن چنان چشم نسل جوان اسلام را به خود جلب نموده که هر روزه شاهد حرکتهای خودجوش اعلام وفاداری و پذیرش مدل و الگوی اسلامی حکومت مردم سالاری دینی، بیش از پیش نسخه برداری و ابعاد مختلف آن مطالبه می شود. این مطالبات در همه عرصه های دینی جاری است و به صورت طبیعی رسالت تبیین و معرفی این مدل با حوزه های علمیه است.

آن چه مهم است خود ارزیابی از مسیر طی شده در سی سال گذشته است. گرچه حوزه های علمیه، طی سه دهه گذشته تلاش وافری را در زمینه های مختلف برای ارتقای جایگاه و تنوع روشها و نیز تعمیق دانشها و علوم، به کار گرفته اند و بویژه برخی آیات عظام پویایی و تحرکی نو به مجموعه بخشیده اند، اما تشنگی جهان اسلام و نیز منصفان جهانی به معارف حوزه های علمیه و توقع آنان هنوز برآورده نشده و تا سطح مطلوب فاصله زیادی داریم.

از جمله نکاتی که در این زمینه باید به آن اشاره کرد عبارت است از:

نخست آن که: برنامه راهبردی هدف مند و همه جانبه است که همچنان به عنوان یک آرزو برجای مانده است. تنوع موضوعات، تعدد گروه های مخاطبان و نیز بی کرانه بودن مطالبات و زمینه های حضور، ضرورت برنامه ریزی جامع و مدت دار را غیر قابل تردید نموده است.

بویژه آن که گستره ماموریت حوزه، ملی نیست، بلکه فراتر از ملی و حتی منطقه ای است؛ یعنی به تمام معنی رسالت و مأموریت حوزه های علمیه تشیع، امروزه یک رسالت کاملا جهانی و بین الملل است.

با طراحی چنین برنامه جامعی است که می توان لایه های نظری علمی کاربردی را رصد و نیز ارزشیابی نمود در غیر این صورت، همه توان به کارهای غیر ضرور یا زاید صرف می شود و به تدریج به سکون خواهد گرایید. با برنامه راهبردی جامع است که می تواند با مطالعات دقیق منطقه ای و فرهنگهای متفاوت و تطبیق علم بلاغت حوزوی بر مخاطبان، به انجام کاری اثر بخش و ماندگار امیدوار بود.

دو دیگر، بدون تثبیت دیدگاه ها و مواضع اصولی و اعتقادی در درون، امکان حضور موفق و اثر بخش برای حوزه در جهان وجود ندارد. ممکن است حضور حاصل شود؛ اما اثربخش نباشد، بلکه تفرق بخش و ضرر بخش باشد. منظورم این است که ما ناگزیریم در دنیای آلوده فکری نظری، شهد مصفای خودمان را در عرصه اعتقادات و باورها، نهایی کنیم و با مواضعی شفاف و یک نواخت با مخاطبان ارتباط گیری کنیم. تلاش حضرت آیت الله سبحانی در دهه قبل در این زمینه و انتشار کتاب العقیده الاسلامیه که متاسفانه با مشکلاتی هم مواجه شد، از این قبیل است که باید با جدیت در همه عرصه ها پی گیری شود. عمده هجمه های بیرونی ما از این گروه است. فراموش نمی کنم روزی در دفتر آقای یوسف قرضاوی بودیم و مطلب به کشتارهای طایفی در عراق کشید. ایشان می گفت: چرا به گونه روشن، مواضع علمای شیعه تبیین نمی شود و چرا رسماً نظرات علمای شیعه در زمینه برادرکشی و برخی عقاید، مانند: سب صحابه و… بیان نمی شود… که همین مطالب را در مناظره با رییس مجمع تشخیص مصلحت نیز روی شبکه الجزیره بیان کرد و البته اخیرا اعلام رسمی و به موقع دیدگاه مقام معظم رهبری، خیلی از بسترها را شفاف نمود. بدیهی است که توقع از حوزه بیش از اینهاست. چرا ما امروزه که در سکوی حکومت و تعامل رسمی با جهان قرار داریم، نمی توانیم با زبان و دیدگاه ها و نگرشها و ظرافتهای بین المللی صحبت کنیم، این پذیرفته نیست که حتی در مسائلی مانند همگرایی و انسجام بخشی و تقریب، صرفا یک نهاد را مسؤول بدانیم و در این امر خطیر که در جهت تجمیع نیروها علیه دشمنان ونیز جلوگیری از درگیریهای ناروای بین طائفه ای و تثبیت جایگاه عقلانی تشیع در جهان می باشد، برخی خود را مسوول ندانند؟

سه دیگر، بحث روشی است. امر خطیر تبلیغ دینی که در سیره انبیا و رسول اعظم(ص) و ائمه معصومین(ع) به روشنی قابل استفاده است، پیوسته بر شاخصه عقلانیت استوار بوده است. متاسفانه حرکتهای نسنجیده برخی مدعیان، حرکت و جریان تبلیغ مکتب را نه تنها سودی نمی رساند که گاه ضد تبلیغ می شود و موجب از دست دادن برخی مشتاقان می شود. عقل گرایی همه جانبه در مکتب تشیع پیوسته ایجاب می نموده که بر اساس شناسایی مخاطب و ظرفیت او محتوای علمی در اختیارش قرار داده شود. تکلم علی قدر العقول، رعایت مقتضیات زمانی و مکانی و دیدن حساسیتها و شرایط عصری، ذهن خوانی و نیز سنجش صحت و سقم محتوایی و هزاران هزار نکته ظریف و تارمویی دیگر تنها با تدبیر عقلی حل می شود، نه با حفظ و نقل روایت.

پیام اسلام، پیام جهانی است، مرز نمی شناسد. رساندن این پیام به جهانیان، چگونه و با در نظر گرفتن و سرلوحه کار قرار دادنِ چه اولویتهایی به حقیقت می پیوندد و جامه عمل می پوشد؟

× موضوع اولیتهای پیش روی حوزه در جهان اسلام خود نیازمند تحلیل و بررسی است که پس از گذری بر اهم نکته های قابل ارائه در این زمینه بدان خواهم پرداخت:

مخاطب محوری

اولا، گستره مسائل و جریانهای فکری و سیاسی و نیز اقتصادی در حوزه بین الملل و نیازهای فراوان عصری در دنیای ارتباطات و تعاملات بسیار با بسیار (manytomany) و حذف مرزها و موانع ارتباط، بیش از همه ضرورت تعیین و تبیین مخاطب را تأکید می کند. نشان دار نمودن مخاطبان و اولویت بندی آنها را، با توجه به شرایط عصری، به شرح زیر می توان شمار نمود:

مخاطب اول و محوری حوزه که متاسفانه گاه از آن غفلت می شود فرزندان ایرانی و نسل جوانی است که به هر دلیلی در خارج از کشور سکونت دارند و علی رغم عشق و ارادت به وطن و مکتب، از هرگونه سهمی از برنامه ها و فعالیتهای حوزه علمیه بی بهره اند. امروزه، بیش از شش میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند که عمده آنان افرادی مکتبی مومن و شیفته اهل بیت عصمت و طهارت هستند. جای گفتن ندارد که متاسفانه گاه و بیگاه در کشورهای دور و غیر راه