پاورپوینت کامل سیاست و حوزه های علمیه لزوم حکومت اسلامی (۳) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیاست و حوزه های علمیه لزوم حکومت اسلامی (۳) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیاست و حوزه های علمیه لزوم حکومت اسلامی (۳) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل سیاست و حوزه های علمیه لزوم حکومت اسلامی (۳) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ماهیت قوانین اسلامی

یکی از دلایل روشن و غیر قابل انکار برای[ لزوم تشکیل حکومت اسلامی] ماهیت و کیفیت قوانین اسلامی است.

با بررسی چگونگی وضع و تدوین قوانین اسلامی و با توجه به آنچه (در مقاله های پیشین ) گذشت ضرورت عقلی و شرعی تشکیل حکومت و سازماندهی گسترده ای برای ایجاد یک حاکمیت الاهی روشن می گردد و نفی چنین ضرورتی انکار ضرورت اجرای احکام اسلام و جامعیت و جاودانگی دین مبین اسلام تلقی می شود و روشن خواهد شد که اگر کسی[ اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت و جاودانگی دین مبین اسلام راانکار کرده است. ۱

آنچه دراین مقاله می آوریم نگاهی است گذرا به برخی از عناوین نشانگر[ لزوم حکومت اسلامی]. به امید آنکه عرضه این حقایق بصورتی گسترده و مستندتر از سوی عالمان و آگاهان روشنگر راه نسل انقلابی و هوشمنداسلامی باشد. و آنان را در حرکت به سوی حکومت جهانی و سراسر عدل و قسط حضرت مهدی- ارواحنا فداه – یاری رساند.

۱- جهاد:

اسلام آئینی است در جهت سعادت و کرامت همه انسانها و رهائی مستضعفان و حاکمیت قانون الاهی.

با توجه به این حقیقت سئوال این است: آیا تنها با نیروی قلم و قدرت بیان وایجاد سازمانهای تبلیغی گسترش یک مکتب اصلاحی و دگرگونساز که وجهه همتش سامان بخشیدن به همه شئون زندگی بشراست ممکن خواهد بود؟ آیا تبلیغ منطقی گسترش سخن حق اشاعه اندیشه های راستین جز در نظامی آزاد که مردم در پذیرش و پیروی از مکتب و اندیشه ای آزاد باشند امکان پذیر و موثر خواهد بود؟ بالاخره اگر قدرتهای استکباری با تشکیلات گسترده خوازاشاعه مکتب و گسترش آئین حق پیشگیری کردند و باایجاد ترس و هراس و کشتار سد راه حق شدند چه باید کرد؟اگر تمام توش و توانشان را بکار بردند تا کانون شعله های فروزان انقلاب را در هم کوبند و فریادها را در حلقومها خفه کنند راه حل کدام است؟ اگر خود فروخته گانی سست عنصر رااز درون کانون حرکت انقلاب علیه آن بکار گرفتند تااز درون حرکتها را متوقف سازند چاره چیست؟

دقت دراین سئوالات و پاسخ روشن به یکایک آنها و نظایرشان نشانگر هدف [ جهاداسلامی] و جنبش نظامی اسلامی است.

پاسخ این است که تبلیغ کارساز محیط آزاد می خواهد و پذیرش مرام و مکتب به گونه ای دلپسندانه فضائی بدون ارعاب و هراس لازم است. و تا محیط آکنده از فساد و ظلم و تاریکی وارعاب است قلم و بیان تاثیر شایسته خویش را نخواهد داشت و آثاراندک آن نیز بزور سرنیزه از بین خواهد رفت.

واز سوی دیگر آموزش قرآن این است: کافران مشرکان و نیروهای ضدخدا هماره در کار جلوگیری از نشر آئین الاهی هستند و با شیوه های گوناگون دست به ایجاد مانع می زنند تا آئین الاهی را محدود کرده واز گسترش آن جلوگیری کنند:

[لایزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا]. ۲

کافران پیوسته با شما مسلمانان کارزار می کنند تا آنکه اگر بتوانند شما رااز دین خود برگردانند.

بدین سان جهاداسلامی یا حرکتی است پرتوان در راه از بین بردن موانع وصول تعالیم حیاتبخش اسلام برای مردم با درهم شکستن قدرتها و نظامات سیاسی و سازمانهای نیرومند مادی که سد راه آئین حق شده اند و باایجاد رعب و ترس از گسترش آن جلوگیری بعمل می آورند (آزادیبخش ).

و با تلاشی است مصمم و نیرومند برای دفع دشمن و حفاظت از کیان آئین حق و عظمت و عزت انسان و حراست از کانون حرکت الاهی (جهاد دفاعی ).

و یا حرکتی است آگاهانه در جهت یابیدن ریشه ها و کانون های گسترش ستم[ بغی] و ریشه کن ساختن زمینه های فساد ودر هم شکستن توطئه های خائنانه ای که دراندیشه براندازی آئین حق و حکومت الاهی هستند. (جهاد داخلی ) ۳.

بدینجهت جهاد ضرورت حیات انسانی و لازمه گسترش آئین الاهی و باعث عزت و کرامت انسان است. و سستی و بی تحرکی عامل ذلت و خواری خواهد بود. چنانکه علی[ ع] فرمود:

[ ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه و هو لباس التقوی و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه الله ثوب الذل و شمله البلاء].

نبرد (با دشمنان خدا) دری از درهای بهشت است که (خداونداین در را) به روی خواص اولیاء خود باز کرده است جهاد لباس تقوی و زره محکم الاهی و سپر بااطمینان اوست. کسی که از روی اعراض جهاد را ترک کند خداوند لباس ذلت براو بپوشاند و بلا و مصیبت او را فرا گیرد.

و پیامبر[ ص] فرمود:

[من مات و لم یغزو ولم یحدث نفسه بغزو مات علی شعبه من النفاق].

آنکه جهاد نکند و دست کم اندیشه جهاد را در دل خود نپرورده باشد و بیمرد با نوعی از نفاق مرده است. ۵

افزون براین حرکت مجاهدانه امت بایستی همواره حالت بیداری و رزم آوری خود را داشته باشد. زیرا بگفته علی[ ع]:

[ اغزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا].

به خدای سوگند هیچ قوم در قلمرو و سرزمین خود نجنگید مگر که دچار شکست گردید. ۶

و دیگراینکه این سیاست بیداری تنها محدود به تهاجمات نظامی نیست بلکه در صحنه سیاست خارجی تبلیغات اقتصاد بازرگانی هماره باید موجود باشدزیرا در جهان کنونی یک بعد جنگ از مسائل نظامی تشکیل می شود اماابعاد دیگر نبرد گسترده در تبلیغات و دیپلماسی خارجی محاصره های اقتصادی و. .. نهفته است. بنابراین در همه ابعاد زندگی بایدامت حالت بیداری و تهاجم را حفظ کنند. بدین سان می نگرید که جهاد لازمه حراست از کرامت و عزت انسان و نشر حقایق الاهی است.

و بخوبی روشن است که نبرد گسترده ای بگستردگی ترفندها و حیله ها و توطئه های مستکبران را تنها و تنها یک تشکیلات قوی و حکومتی پرتوان پاسخ گو تواند بود. و نبودن نیروئی کارآمد وامکاناتی وسیع برای مقابله مساوی بااضمحلال و یااسارت است.

۲- دفاع از مرزها:

جامعه اسلامی جامعه ای است که از درون عقیده وایمان متولد شده است و مالا در قالب های کلاسیک و مرزبندهای جغرافیائی نمی گنجد. و در برابر تهاجات دشمنان خارجی نسبت به مرزهای حکومت اسلامی بی تفاوت نمی نشیند. زیرااین تهاجمات نه برخوردی است با کوه و دشت و دریا که با عقیده وایمان مسلمانان سروکار خواهد داشت. یعنی دشمن تمام توان خویش را بکار می برد تا کنون اندیشه نوین و حرکت الاهی را در هم شکند.

براساس این نکته مهم است که[ مرزبانی] و[ حفظ ثغور] در فرهنگ اسلامی مکان ویژه ای دارد وازاین رو در کتب فقهی ۷ و جوامع روائی ۸ با عنوانی برخورد می کنیم بنام:[ مرابطه].

فرهنگ شناسان در تعریف مرابطه گفته اند:[مرابطه یعنی نگهبانی مواظبت و ملازمت مرزها حراست از حدود کشور و حاضر یراقی برای دفاع از حدود ثغور سرزمین خویش] ۹.

فقهاء در تعریف آن فرموده اند:[ نگهداری نیروهای رزمی آمادگی جهت حفاظت و حراست از مرزهای کشور زیر نظر داشتن دشمن و مراقبت از حرکتهای مشکوک]۱۰.

با دقت دراین تعریف در می یابیم که مرابطه و مرزبانی تمام انواع مرزبانی بیدار باشی سنگرنشینی دیده بانی راداری را شامل می شود. زیرا که حفظ ثغور و حراست از مرزها اعم است ازاینکه در مرزها سنگر گرفته شود و یااینکه از درون سرزمین بوسیله وسایل پیشرفته دیده بانی و مواظبت گردد.

برخی از فقیهان گفته اند: مرابطه مرزبانی آماده باشی جهت حفاظت از ثغور کشور بر دو گونه است: ۱- صرفا برای آگاهی از حرکتهای و نقشه های دشمن و زیر نظر گرفتن کارهای دشمن. این نوع مرزبانی مستحب است.

۲-اینکه با آگاهی ازاندیشه دشمن و نقشه حمله از ناحیه آنان مرزبانی برای اطلاع از چند و چونی نیروها و تاکتیکهاانجام گیرد.این قسم از مرابطه بدان جهت که داخل در دفاع است واجب خواهد بود. ۱۲

قرآن کریم فرموده است:

[یاایهاالذین آمنوااصبروا وصابروا و رابطوا واتقواالله لعلکم تفلحون]. ۱۳

مومنان! صبر کنید و شکیبا باشد پایداری ورزیده (با هواها و هوسها و پستیها بستیزند). و هوشمند و هوشیار به پاسداری پرداخته از مرزها حفاظت کنید و تقوای الاهی پیشه کرده از خدا پروا داشته باشید.

و نیز پیامبر فرموده است:

[من رابط یوما ولیله فی سبیل الله کان کعدل صیام شهر و قیامه لایفطر و لاینفتل عن صلوته الا لحاجه]. ۱۴

یک شبانه روز مرزبانی و پاسداری از مرزها در راه خدا مساویست با یکماه روزه و نمازی که افطار نکند واز نمازش جدا نیفتد مگر برای ضرورتی.

امام چهارم زین العابدین[ ع] در دعای معروف[ مرزداران] با سوز و گداز ویژه ای تاییدات الاهی را برای مرزداران خواستار شده و بااین مناجات عظیم به پاسداران مرزهای حکومت اسلامی قداستی ملکوتی بخشیده است. ۱۵ بااین تاکیدات در فرهنگ اسلامی وارزش والائی که برای مرزبانان قائل شده اند مسلم می گردد که مرزبانان قائل شده اند مسلم می گردد که مرزبانی برای اداره کشور و حکومت دراسلام می باشد و نمی توان ازاین امر مهم صرفنظر کرد تا نیروهای کفر و شرک در داخل مرزهای اسلامی تاخت و تاز کنند و مرکزیت اسلام را در خطر بیندازند. واز طرف دیگر مسلم است که دفاع های پراکنده کاری از پیش نخواهد برد بلکه باید حراست از مرزها با توانی شکست ناپذیر وانسجامی استوارانجام پذیرد واین تنها درحوزه امکانات حکومتی پرتوان و حاکمیتی قدرتمنداست.

۳- قوانین مالی

نگاهی کوتاه به قوانین مالی از دیدگاه اسلام نشانگر آن است که اسلام با تشریع قوانین مالی بودجه تشکیلات گسترده یک حکومت الاهی را رقم زده است.

زکوه خمس جزیه خراج و بالاخره مالیتهائی که در آئین مقدس اسلام تشریع شده است و بی گمان تنها جهت رفع نیازهای فردی مستمندان نیست. بلکه همه آنها در جهت رفع نابسامانیهای اقتصادی جامعه باید بکار گرفته شود که اندکی ازاین نابسامانیها وضع ناهنجار مستمندان است.

ازسوی دیگر می دانیم که گردآوری و مصرف مالیتهای تشریع شده در حوزه اختیارات رهبری الاهی در جامعه است. قرآن کریم به پیامبر می فرماید: [خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم]. ۱۶

در سوره توبه یکی از مصارف زکاه عاملان و جمع آوری کنندگان زکوه دانسته شده است. ۱۷ که این خود گویای این واقعیت است که جمع آوری و مصرف این اموال دراختیار حکومت اسلامی است. وازاین رو پیامبر کسانی را مامور جمع آوری مالیاتهای حکومتی می نمود. ۱۸

حلبی می گوید:[به امام صادق[ ع] گفتم به شخصی که زکات جمع آوری می کند چه مقدار داده می شود؟امام فرمود:[ مایری الامام و لایقدرله شی ء: آن مقدار که امام صلاح بداند]. ۱۹

در زمان غیبت نیزجمع و مصرف را در حوزه اختیارات ولی فقیه دانسته اند. ۲۰ منابع مالی دیگر دولت اسلامی نیز از قبیل جزیه خراج خمس وانفال. .. همه نمایانگراین واقعیت است که قوانین اسلام آهنگ ایجاد حکومتی مقتدر و توانمند را دارد.

[مقرر شدن چنین مالیتهائی دلالت براین دارد که حاکمی و حکومتی لازم است و نیز وظیفه حاکم و والی است که بر[ اهل ذمه] براساس استطاعت مالی و در آمد آنان مالیات سرانه به بندد. و یااز مزارع و چهار پایان آنها مالیات متناسب بگیرد. واین کار پی آمد تشکیلات منظم و حساب و کتاب و تدبیر و مصلحت اندیشی است]. ۲۱

۴- رهائی مستضعفان:

اسلام با کرامت و شرافتی که برای انسان قائل است هرگز نمی پسندد که این انسان زیر چکمه جلادان متلاشی شود و ذهنش انباشته از خرافات ایدئولوژیهای نابخردانه گردد.

اسلام با آهنگی زمان شمول جهان شمول همگانی می رود تا مستضعفان و فرودستان را رها ساخته جهان بینی و ایدئولوژی های نابخردانه را درهم کوفته و به کرامت و عزت انسانها آگاه کند آنان رااز یوغ ستم جباران و مالکان رهائی بخشد واز زلال تعالیم حیاتبخش الهی سیرابشان کند.

بر این اساس اسلام به اشاعه تفکر راستین و گسترش اهداف خویش می پردازد. با گسترش تعالیم الاهی مردمی که در نظامهای شرک آلود زندگی می کنند بیدار گشته بااستشمام رائحه حیاتبخش الاهی بخروش آمده و علیه نظامهای خویش بپا می خیزند. واز سوی مقابل قدرتمدارانی که مورد آماج حمله قرار گرفته اند و با حرکت های مردمی در خطر افتاده اند برای خاموش کردن حرکتها و خفه کردن فریادهای رهائی بخش به قتل و رغارتی فزون تر پرداخته وانسانهای آزاده را مورد شکنجه و آزار قرار می دهند.

طبیعی است در چنین حال و هوائی مظلومان ستم کشیده فریاد کمک سردهند و دست استمداد بلند کنند.اسلام نیز براساس جهان بینی والای خود مبنی بر آزادی همه انسانهااز ستم ستمگران فریاد مظلومان را پاسخ داده و مسلمانان را برای پاسخگوئی فریادخواهان دعوت به جهاد کرده تا در راه رهائی آنان با ستم پیشه گان به ستیز برخیزند.

بدین سان آزادی توده های محروم و ستم کشیده یکی ازاهداف والای نبردهای الاهی است. ازاین رو قرآن کریم می فرماید:

[مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنااخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لذنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا]. ۲۲

[چرا در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتیکه جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک ( اسیر ظلم هستند) آنانکه هماره فریاد می زنند: خدایا ما راازاین شهری که مردمش ستمکارند بیرون آور واز جانب خود برای ما یاور و پشتیبان فرست].

مسلم است که رهائی توده های محکوم از قید و بند نظام سیاسی و نظامی جباران و برقرار شدن نظام الاهی در پی در هم شکستن آن نظامها و بر چیده شدن بساط ستم و ستمگری است. واین نیز تبحر به تلخ تاریخ است که نخوت و سلطه جوئی و ستم پیشه گی ستمگران هرگز به آنهااجازه نمی دهد که: انسانهای محروم آزاد شوند و جز با نبرد مسلحانه و سرکوب آنان دست از ستم بر نمی دارند. پیامبراسلام بااشاره به این حقیقت فرموده است:

[ الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف و لا تقیم الناس الا بالسیف].

خیر و نیکی در سایه شمشیر و قدرت است. و (گروهی از) مردم جز در سایه قدرت شمشیر تن به حق نمی دهند.۲۳

پیامبراکرم در لزوم فریادرسی مستضعفان می فرماید:

[من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم].

اگر کسی فریاد دادرسی مظلومی را بشنود و پاسخ ندهد مسلمان نیست. ۲۴

و در لزوم فریادرسی و تلاش در جهت سامان بخشیدن به زندگی مسلمانان می فرماید:

[من اصبح لایهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم].

هرکس سراز بالین برگیرد و در اندیشه تلاش سامان بخشی امور مسلمین نباشد مسلمان نیست. ۲۵

اینک باید بدانیم که رهائی مظلومان از ستم غداره بندان زمان چنانکه پیشتر گفته شد جز با در هم کوبیدن حاکمیت ستم امکان پذیر نخواهد بود و بر چیده شدن بساط ظلم تنها با قدرتی عظیم و تشکیلاتی قوی و نیروهای مسلحی پرتوان ممکن است. واین همه می تواند با وجود یک حکومت مقتدر و وسیع شکل گیرد.

امام خمینی در تبیین این حقیقت فرموده اند:

[وظیفه علمای اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند و دراین راه که راه سعادت صدها ملیون انسان است حکومتهای ظالم را سرنگون کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند]. ۲۶

۵-اجراء حدود:

محکمترین واساسی ترین دلیلی که در کلمات بزرگان دین ازاهل سنت و شیعه – بر لزوم حکومت آورده شده است مسئله اجراء حدود به عنوان حافظ قوانین عمومی وامنیت و نظم اجتماعی است. انسانها گر چه بطور ایده آل شایسته است که ضمانت های اجرائی درونی عامل تحرک و سکونشان باشد.اما بین آنچه شایسته است با آنچه هست فاصله طولانی وجود دارد. بی گمان در جوامع انسانی کسانی هستند که قانون و چهارچوپ آن را با تمام وجود خویش لمس کرده واجرایش می کنند.؛ اما نسبت این افراد با مجموعه انسانها درصد بسیار ناچیزی است. در نتیجه برای آنکه جامعه از هم نپاشد نظم اجتماعی از بین نرود وانسانهای درنده خوئی که جز با برق شمشیر آرام نمی گیرند چاره ای جزاجرای یک سری اعمال قهرآمیز باقی نمی ماند تا آنان سر بر کمند قانون نهند.

با توجه به این نکته است که مرحوم کلینی در کتاب کافی بابی را به عنوان[ ان الفرائض لاتقام الا بالسیف] آورده است. ۲۷. و در زیراین عنوان روایتی را نقل می کند که راوی نسبت به حکمی که امام فرموده اند اعتراض نموده و می گوید: مردم پذیرای این حکم نخواهند شد. امام در پاسخ می فرماید:

[ اذا ولینا فلم یرض الناس بذلک ضربناهم بالسوط فان لم یستقیموا ضربناهم بالسیف] ۲۸.

وقت ما سرپرستی جامعه را بدست گرفتیم آنان را که سر در کمند قانون ننهند با تازیانه خواهیم زد واگر بااین هم راست نگردند با شمشیر خواهیم زد.

بدین سان برای بقای جامعه و سلامت آن چاره ای جزاجرای مجازات ها باقی نمی ماند. دراسلام این عقوبت های اجتماعی[ حدود] نامیده شده اند. واجرای آنهااز منافع اقتصادی برتر دانسته شده است زیرا منافع سرشاراقتصادی بدون قوانینی که حافظامنیت اجتماعی باشد بیش از اضطراب خاطر نتیجه ای نخواهد داشت. ۲۹

امام موسی بن جعفر[ ع] در تفسیر آیه [ یحیی الارض بعد موتها] فرمود:

[لیس یحیها بالقطر ولکن یبعث رجالا فیحیون العدل فتحیی الارض لاحیاءالعدل ولاقامه الحدفیه انفع فی الاض من القطراربعین صباحا]

مرادازاحیاء زمین زنده کردن آن با باران نیست بلکه خداوندافرادی را بر می انگیزاند و زمین را با گسترش عدل زنده می کند. و بر پا داشتن حدی از حدودالاهی سودمندتراز چهل روز باران بر زمین است.

واکنون این فریضه عظیم و زندگیسازالاهی جز بااقامه حکومت و داشتن قدرت پشتوانه اجرائی نخواهد داشت. قدرت و قضاوت اگر با نیروی کوبنده اجرائی صالح همراه نباشد جزاستهزاء قانون و به مسخره گرفتن آن نتیجه ای نخواهد داشت. امام[ ع] در روایتی مرجع اقامه حدود را حاکم معین فرموده است. ۳۱ واین خود نشانگراین است که [قوانین و عقوبات اجتماعی] باید به اجرا درآید تا در جامعه از فساد و تباهی جلوگیری شود.

در زمان غیبت نیز با توجه به زمان شمولی احکام اسلام و فسلفه تشریع قوانین جزائی که جلوگیری از فساد و تبهکاری و هرج و مرج و ایجاد آرامش وامنیت است و رعایت این همه برای همیشه در مجتمع انسانی لازم و ضروری است قوانین جزائی نیز هماره لازم الاجراء خواهد بود.

از سوی دیگر شمول ادله قوانین جزائی در کتاب و سنت فراگیر همه زمانهااست و محدود به زمان خاصی نشده است.

مانند:

[ الزانیه والزانی فاجلدوا کل واحد منهما مائه جلده]. ۳۲

زن زناکار و مرد زناکار را هر کدام صد تازیانه بزنید.

[والسارق والسارقه فاقطعواایدیهما] ۳۳.

دست مردان و زنان دزد را قطع کنید.

صاحب جواهر بر لزوم اجرای حدود در زمان غیبت توسط فقیه جامع الشرایط ادعای اجماع می کند و مخالفتی را که ازابن زهره وابن ادریس نقل شده ثابت نمی داند و تردید محقق و علامه حلی را نیز به شگفتی یاد می کند. ۳۴

[بسیاری ازاحکام از قبیل دیات که باید گرفته و به صاحبانش داده شود یا حدود و قصاصی که باید با نظر حاکم اسلامی اجرا شود بدون برقراری یک تشکیلات حکومتی تحقق نمی یابد. همه این قوانین مربوط به سازمان دولت است و جز قدرت حکومتی از عهده انجام این امور مهم بر نمی آید].

لزوم ایجاد همبستگی:

شیوه همیشگی مستکبران در تسلط بر مردم[ تفرقه بینداز و حکومت کن] بوده است. اسلام در مقابل این سیاست شیطانی و جهت انسجام و یکپارچگی امت مسلمان را به وحدت و هماهنگی فراخوانده واز تفرقه و جدائی برحذر داشته است. قرآن کریم می فرماید:

[واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا] ۳۶

همگی به ریسمان الاهی (دین اسلام ) جنگ بزنید و تفرقه مجوئید.

[ ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعواالسبل فتفرق بکم]. ۳۷

این است راه راست من از آن پیروی کنید واز راههای دیگر مروید شما رااز هم جدا می کنند و ( اجتماعات از هم می پاشد).

وآیات دیگرالاهی که امر به همگامی و همراهی و ولایت پذیری از [ الله] و نفی[ ولایت طاغوت] را مطرح می کند. ۳۸

و پیامبر بزرگواراسلام فرمود:

[من اتاکم وامرکم جمیع (مجتمع ) علی رجل یریدان یشق عصاکم اویفرق جماعتکم فاقتلوه]. ۳۹

یعنی: اگر کسی بسوی شما بیاید در حالی که شما درباره فردی اتفاق نظر دارید واو بخواهداجتماع شما را مبدل به تفرقه کند و میان شمااختلاف بیندازد او را بکشید.

و علی[ ع] فرمود:

والزمواالسوادالاعظم: فان یدالله علی الجماعه وایاکم والفرقه فان الشاذ من الناس للشیطان کماان الشاذ من الغنم للذئب الا من دعاالی هذاالشعار فاقتلوه و لوکان تحت عمامتی هذه ۴۰

همواره همراه بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است از پراکندگی بپرهیزید که[ انسان تنها] نصیب شیطان است چنانکه گوسفند تک رو طعمه گرگ می شود! آگاه باشید هر کس مردم را به این شعار (شعار خوارج شعار تفرقه انداز) فرا خواند او را بکشید اگر چه زیر عمامه من باشد.

وامام صادق[ ع] فرمود:

[من فارق جماعه المسلمین قید شبر فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه] ۴۱

کسیکه وجبی از جماعت مسلمین دوری گزیند رشته اسلام رااز گردن خود باز کرده است.

اینها و جزاینهااز روایات معصومان ۴۲ و دستورات زندگی سازالاهی که جامعه را به استحکام صفوف و وحدت کلمه فرا می خواند همه و همه نشانگر این است که اسلام عزیز پیروانش را هر چه گسترده به وحدت و هماهنگی فراخوانده است تااز آتش عزت سوز تفرقه بدور باشند و دشمنان نتوانند به آرمانهای شیطانی خود برسند.

و روشن است که تحقق این هدف والا متوقف است به درهم شکستن دستهای تفرقه انداز و بر چیدن بساط جدائی آفرین از یکسو وایجاد زمینه های الفت وانسجام و هماهنگی از سوی دیگر. واینهمه تنهااز یک نظام سازمان یافته با دستگاههای تبلیغاتی وسیع و قدرت اجرائی پرتوان و کوبنده ساخته است که امت را با رهبری راستین گرد آورد. ازاینرو علی[ ع] می فرماید[: الامامه نظام الامه]. ۴۳

و فاطمه اطهر[ ع] در خطبه عظیم و کوبنده اش فرمود:

[فجعل الله. . طاعتنا نظاما للمله وامامتنا امانا للفرقه] ۴۴

خداوند. ..اطاعت ازاهل بیت را سبب نظم ملت وامامت را مانع از جدائیها و پراکندگیها قرار داده است.

امام خمینی دراین زمینه فرموده اند:

[ما برای این که وحدت امت اسلام را تامین کنیم برای اینکه وطن اسلام رااز تصرف و نفوذاستعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جزاینکه تشکیل حکومت بدهیم. .. تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است]. ۴۵

۷- جامعه برتر

براساس جهان بینی اسلامی تنها باید نظام الهی حکومت کند واراده و قوانین و شرایع او برافکار و قلوب اجتماع حکومت کند. قرآن کریم در آیات فراوانی حاکمیت و ولایت و سرپرستی رااز آن خدا دانسته و سلطه دیگری را در خلاف جریان قانون خدائی محکوم کرده است. شعار انبیاءالاهی از سپیده دمان انقلاب عظیمشان این بوده است که[ مالکم من اله غیره].

قرآن کریم هدف رسالت انبیاء راایجاد جامعه برتر[ اعلون] و چیرگی آئین حق بر تمامی اندیشه ها و قوانین بشری دانسته و فرموده است:

[ هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون]. ۴۷

اوست که پیامبرش را با هدایت و دین راستین فرستاد تااو را بر هر دینی چیره و پیروز گرداند گر چه مشرکان خوش نداشته باشند.

و در هدف نبرد مقدس رزمندگان اسلام فرمود:

قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الذین لله. ۴۸

با آنان بجنگید. تا فتنه (قانون شرک – شرایط اختناق آور) ریشه کن شود و دین خدا حاکم باشد.

وامام باقر[ ع] در تبیین فلسفه جهاد فرمود:

الدعاالی طاعه الله عز و جل من طاعه العباد والی عباده الله من عباده العباد والی ولایه الله من ولایه العباد. ۴۹

دعوت به بندگی خدا در پی رها کردن بندگی و ولایت بندگان او و پذیرفتن عبادت و حاکمیت الله می باشد.

قوانین الاهی بااین تعالیم حیاتبخش جامعه ای مستقل و آزاد و بدون هیچگونه وابستگی اسارت آور به نظامها واندیشه ها را پیش بینی کرده است. وازاین رو تنها عزت و شکوه را برای مومنان دانسته و در هیچ شرایطی ذلت و خواری را نپذیرفته است.

براین اساس فقهای عظیم الشان[ قاعده فقهی] را با عنوان[ نفی سبیل] طرح کرده اند. که یکی از مستندات آن این آیه می باشد:

[ولن یجعل للکافرین علی المومنین سبیلا] ۵۰

خدا هیچگاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط باز نخواهد کرد.

حراست ازاین اصل واجرای آن جز با یک تشیکلات منسجم و حکومتی پرتوان

چگونه ممکن خواهد بود؟اگر مسلمانان دهها و صدها وابستگی اسارت بارسیاسی اقتصادی فرهنگی نظامی به حاکمیتهای ستم داشته باشند چگونه می شود برای آنها عزت و شکوه و عظمت را تصویر کرد!اعلای [کلمه الله] و برفرازی پرچم حق آنگاه انجاز پذیر خواهد بود که نیروهای مومن فرصت نیرنگ و حیله و حمله را به دشمن ندهند و تمامی حرکتها و تلاشهای شیطانی آنها را در نطفه خفه کنند. و[ نفی سبیل] آنگاه ممکن خواهد بود که مسلمانان باایجاد حکومتی پرتوان در تمام ابعاد زندگی مستقل و بدون تکیه به نسخه های وارداتی بیگانگان عمل کنند. ۵۱

مسئولیتهای رهبر:

یکی از نکات قابل توجه در مسئله مورد بحث مسئولیتهای رهبر جامعه اسلامی است. با نگاهی گذرا به متون اسلامی و آثار عالمان و مسئولیتهای سنگین و پراهمیتی را درحوزه وظائف رهبری جامعه اسلامی می یابیم که اجرای آن مسئولیتها جز با به وجود آوردن یک حکومت مقتدر و قوی ممکن نیست که هم اکنون به نمونه ای چنداز آنهااشاره خواهد شد:

الف: در مسائل فرهنگی عقیدتی:

گسترش آئین حق مبارزه با تحریف نبرد با جهل و ناآگاهی گسترش دانش و تبیین و تفسیر حقایق الاهی از وظایف راهبران اسلامی است.

پیامبراسلام فرمود:[بالتعلیم ارسلت] ۵۲

علی[ ع] فرمود:

[… فاما حقکم علی. .. و تعلیمکم کی لاتجهلوا]. ۵۳

حق شما بر من این است که. .. شما را تعلیم دهم تااز جهل و ناآگاهی نجات یابید.

و در سخن دیگری فرمود:

[علی الامام ان یعلم اهل ولایته حدودالاسلام والایمان]. ۵۴

برامام لازم است که حدوداسلام وایمان را به اهل حکومت خود یاد دهد.

و پیامبر فرمود:

[یحمل هذاالدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تاویل المبطلین و تحریف الغالین وانتحال الجاهلین کما ینفی الکیر خبث الحدید]. ۵۵

در هر برهه ای از زمان کسانی عادل بار مسئولیت این دین را به دوش می کشند. و تاویل اهل باطل و تحریف وارونه سازی افراط گرایان و نسبت های بی پایه جاهلان را می زدایند چونان دم آهنگران که جرم رااز آهن بر می گیرد.

ب: در مسائل اقتصادی:

گردآوری مالیاتهای اسلامی مانند زکاه خمس وانفال. ..اداره زندگانی مستمندان و کارگزاران آنها ورشکسته های اقتصادی مجاهدان و رزمندگان از بیت المال رسیدگی به وضعیت بدهکارانی که از شدت تنگدستی امکان پرداخت ندارند ۵۶ سرپرستی اموال کسانی که وارث ندارند ۵۷ مبارزه بااحتکار و جلوگیری از گرانفروشی نظارت بر بازار و نرخ گذاری ۵۸ همه از وظایف رهبران دینی است

علی[ ع] می فرماید:

[یحبرالامام الناس علی اخذالزکاه من اموالهم لان الله یقول: خذمن اموالهم صدقه]. ۵۹

امام مردمی را که زکاه بر آنان واجب است مجبور می کند که آنرا بپردازند زیرا خد