پاورپوینت کامل روحانیت و استمرار انقلاب ۶۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روحانیت و استمرار انقلاب ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روحانیت و استمرار انقلاب ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل روحانیت و استمرار انقلاب ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

بسم الله الرحمن الرحیم

وجعلنا بینهم و بین القری التی بارکنا فیها قری ظاهره و قدرتا فیهاالسیر.

میان ایشان (مردم ) و آبادیهای برکت یافته آبادیهائی آشکارا قرار دادیم و سیر در آنها را حتم و معین کردیم. ۱

امامان ( علیهم السلام ) [ قرای ظاهره] را دانشمندان تفسیر نموده اند که آنان راههائی هستند که مردمان را به[ قرای مبارکه] می رسانند. ۲ این تبیین در زمان ما مصداقی نوین ملتمان همت گمارد.اینان روحانیان متعهدی بودند که سر دراطاعت امام داشتند و دل در گرو مسئولیت باخته بودند. مشعل جهاد را در سالیان تاریک استبداد بر دوش گرفتند و نهال امید را در درون امت مظلوم زنده نمودند. ۳

این گروه نه مجموعه روحانیت بلکه بخشی ازاین قشر را تشکیل می داد. این نکته را پاسداران تاریخ به فراموشی نسپرند که نبایستی تاریخ در بستر حوادث جاری گندابها واشتباهات گذشته را بپوشاند. در غیر اینصورت تاریخ معمائی غیر قابل حل می شود که نه تنها آموزشگر نیست بلکه فریبگر می شود. در میان روحانیت و حوزه های علمیه جماعتی قابل اعتناء بودند که به مبارزه و رهبری آن اعتقادی نداشتند.این جماعت یا به جهل و یا بواسطه اغراض دنیوی به تمسخر جهادگران می پرداختند. قدرت اهریمن رژیم رعب و وحشت را بر آنان مسلط کرده بود و گروهی از آنان پا را فراتر نهادند و قلعه شکنان طلسم غولان را به تهمت و افتراء سپردند. براین و آن تاختند. زبانهای بی تقوا بر پاکترین چهره های قداست هجوم آوردند. آنان را حلقوم گشادند واینان را زبان بستند.

ازاینرو آنگاه که به نقش روحانیت درانقلاب اشاره می شود می بایستی این واژه راازابهام خارج کرد. قدرت روحانیت در بسیج مردم انکار ناکردنی است اما چه کسانی ازاین قدرت استفاده کردند؟

اینان بخشی از علماء فضلاء و طلاب بودند که مسئولیت و تعهد شرعی آنان را به میدان آورد و مرتبطان امام وامت شدند.

اینک پس از پیروزی انقلاب در بخشهای مختلف این نظام روحانیان به ایفاء مسئولیت مشغولند.این روند برای دلباختگان مکتب اطمینان بخش است اما در فراسوی آن خطرهائی است که باید با آن توجه کنیم:

این نکته را باور کنیم که استعمار جهانی در درگیری تمام عیار با انقلاب برآمده است. اگر آنان از تجربه های تنباکو مشروطیت و… درس کافی نگرفتند و به شیوه بنیادی به حذف زمینه های تاثیر روحانیت در مردم برنیامدند.اینک کوله باری از تجربه های این انقلاب را نیز بهمراه دارند.

بیائیم چشم اسفندیار و پاشنه آشیل را نیز روئین کنیم. ضعفها را حساب کرده و براعتماد مردم ارج نهیم. این را یقین بدانیم کاراعتماد مردم گوهر گرانباری است که همیشه در دسترس نیست.

[بایستی نمک در چشم پاشید. و خواب را جز جرعه جرعه ننوشید ۳ تا مبادا عفریتان این گوهر شبچراغ رااز ما بربایند].

روحانیت پس ازانقلاب

انقلاب فصلی نوین را در تاریخ حوزه های علمیه گشود.این تحول همانگونه که درابعاد مختلف اجتماعی آثار را بر جای نهاده و می نهد در درون روحانیت نیزاین تاثیرات را شاهدیم.

شرائط انقلاب تقارن بیشتر فکری جامعه را با حوزه ها میسر ساخت. روحانیت در تماس نزدیکتر با مردم دریافت که جامعه با نیازهای فکری وسیعتری مواجه است. ازاینرو پس ازانقلاب عطش شدید محصلین حوزه ها را شاهدیم که در جهت فراگیری تطبیقی مکاتب همت می گمارند وازاینراه آشنائی آنان بااندیشه های معاصر و بعضا حاکم بر جهان مشمول بیشتری می یابد.این تماس با نیازهای اجتماعی موجب می گردد که فلسفه اسلامی از حصار خارج گردد و فلسفه و معارف جزء دروس حوزه ها شود

انقلاب فقط در محدوده توجه حوزه ها به نیازهای فکری جامعه محصور نماند. و آنان در برخوردهای وسیعتر با مردم با خواسته های دیگر جامعه آشنا شدند. شرائط جدیدی پس از پیروزی فراهم آمد که روحانیت بااقشار مختلف مردم برخورد داشته باشند. و در نتیجه بر ظرفیت ذهنی آنان افزوده شد و در دستاورد آن شعاع روشنتری از جامعه مان برای حوزه ها نصیب گشت.

از سوی دیگر شرائط مبارزه و پیروزی شناخت واقعیتراز حوزه را برای جامعه میسر ساخت. اقشار وسیعی از مردم نسبت به روحانیت و نقش آنان درابهام بسر می بردند. رو حانیون در پیش گروههائی از جامعه عناصری تلقی می شدند که در نهایت مطلوب امام جماعتی خوب بودند برای عده ای که در آستانه مرگ هوس استخوان سبک کردن بر دل داشتند…

اما ظهور روحانیانی کاردان بر مسندهای اجرائی روشن ساخت که روحانیت نه آنست که تصور می شد پنجه در پنجه غولهاافکندن گروهکهای محارب رااز صحنه بدر نمودن دمل لیبرالیسم را منفجر کردن و. .. تماما بوسیله روحانیتی یافت که به بی کفایتی متهم می شد!

علاوه بر درایت دراموراجتماعی ابعاد معنوی حوزه ها در میان مردم جای خود را یافت. وجود زمینه های مناسب این مهم را ممکن ساخت که ظلمت ابهام های خواسته و ناخواسته به کناری رود وارزشهای والای قدیسان حوزه ها ظاهر گردد.

این امور و مسائلی مشابه از نکات قوتی بود کار با پیروزی انقلاب برای حوزه ها بوجود آمد. دستاوردهای شیرینی که به بهای تلاش مجاهدان و خونهای شهیدان روحانیت و قداست و درایت درایت رهبری حاصل گردیده است.

اما دراین میان وجود نواقصی مشهوداست اشکالاتیکه پاره ای ریشه در گذشته دارند و بخشی از شرایط موجود پس از انقلاب برخاسته اند.

درگیری روحانیت در مسائل اجرائی واجتماعی ضعفهای درونی را آشکار ساخته است. اگر تا دیروز ناتوانیهای فکری و یا ضعفهای اخلاقی و… داشتیم در محدوده کوچک اثر می گذارد.امااکنون که روحانی درصحنه یک ارگان شهر استان و… به میدان می آید. چشمهای بسیار به وی می نگرند و گفتار و کردار وی رااز نظر دور نمی دارند. دراینجاست که آن ضعفها و نواقص خود را نشان می دهند. برخوردهای ناصحیح ناتوانی برنامه ریزی ضعف مدیریت و…از عوارض سوئی است که ازاین ریشه ها تغذیه می شوند واثرات نامطلوب خود را بر محیط پیرامون وی باقی می گذارند. رسانه های جمعی پس ازانقلاب از عظمت و والائی روحانیان بسیار سخن گفته اند و در پرتوی پاک مردان حوزه مجموعه روحانیت به قداست رسیده است.

رسانه های کشوراز ما چنین ترسیم کرده اند که روحانیان پاسداران کلیت اندیشه اسلامی اند. هستی آنان بااخلاق و عرفان آمیخته است پاکبازان صحنه جهادند. با مردمند و در غم امت دلسوزند ز دهها و صدها توصیف دیگر…

این اوصاف براستی شان پاره ای از روحانیان است. اما بایستی دید که در مصادیق خارجی تا چه سویش رفته ایم؟ و در چه محدوده ای به این ارزشها تحقق داده ایم؟

در شرائطی که مسئولیتها و پستهای فراوان برای روحانیون بوجود آمده است ما تا چه حد به نیروسازی و تربیت افراد کاردان موفق بوده ایم؟ در چه سطحی ازاستعدادهای موجود در حوزه ها بهره برداری کرده و آن را به فعلیت رسانیده ایم؟

اگر در موقعیت خاصی طلبه هائی باآشنائی اندک در مسائل اجتماعی سیاسی و بناچار- پاره ای از مشاغل اجرائی و برنامه ریزی را بعهده بگیرند اکنون چه آینده ای را برای این روند ترسیم کرده ایم؟

مردم توقع دارند که به شعارهای پیش ازانقلاب پایبند باشیم: اگراز عدالت و زهد علی[ ع] سخن گفته ایم بهره هائی از آن نوع زیستن را در زندگی ما مشاهده کنند.

جامعه ماانتظار آن را دارد که روحانیت که هدایت کننده نظام است در معضله های اجتماعی راه حلهای مشخصی ارائه دهد. در مسائل گره خورده قضایی اقتصادی و… ظلمت های ابهام موجود را بشکند.اما ما تا کنون در چه میزانی پیشرفت داشته ایم؟

ازاین مسائل بسیاراست و کم و بیش با آن آشناهستیم.

بیائیم و مردم را[ عوام کا]… نپنداریم و باور کنیم که بسیاری از ضعفهای مااز دید مردم پنهان نمی ماند. و متاسفانه در شرائط موجود که غرضهای مغرضان در کاراست صد چندان کارگر می افتد. دل برای آینده روحانیت وانقلاب بسوازنیم و بر تلاش های انفرادی و جمعی بیفزائیم.

پرتوی بر راه

[پس از جنگ از مدارس علمی و دانشگاهها که در حقیقت قلب تپنده و نبض زننده این ملت هستند شروع می کنیم]. ۴

[ امام خمینی]

حساسیت امام بر سیر حوزه ها و دانشگاهها اهمیت سترگ این دو نهاد را تبیین می کند. خطاست گمان کنیم که اینک – یا در شرائط پس از جنگ – تمامی مسائل بدون برنامه ریزی و آینده نگری قابل حل است. بایستی زمینه ها را مهیا ساخت و آنگاه از فیض امام بهره گرفت.

و در اینراه تذکاراصول ذیل سودمند می نماید:

۱. نظارت همگانی:

جامعه اسلامی به امر بمعروف و نهی از منکر وابسته است و حوزه نیز بی نیازاز آن نیست. بر ما ضروری است که در برابر نواقص خود و دیگران مسامحه نورزیم. روحیه دفاع از حقیقت را پیشه کنیم و در مجامع حوزه ای در برابرانحرافها بایستیم. گمان نکنیم که [سعه صدر] به معنای پذیرفتن نواقص است بلکه آن را در[ انتقاد پذیری] جستجو کنیم. ابوذر بهنگام تبعیداز شام چنین می گفت:

[ ایهاالناس اجمعوا مع صلاتکم و صومکم غضبالله عزوجل ادا عصی فی الارض].

ای مردم – آنگاه که خدا در زمین نافرمانی گردد – با نماز و روزهای تان غضب برای خدا را همراه کنید. ۵

این پیام درس آموزیم و خشم برای خدا – و نه پرخاشگری وانتقام جوئی – را فرا گیریم و در برابرانحرافات سیاسی واخلاقی اعتنای کافی بخرج دهیم.

از خطرهای عظیم برای انقلابهای جهانی آنست که مدافعان انقلاب حساسیت خود را در دفاع از آن از دست بدهند این را بدانیم که اگر مدافعان انقلاب در حوزه از سنگرهای دفاع عقب نشینی کنند.این سنگرها بسرعت توسط بی اعتقادان به انقلاب پرخواهد شد. می دانیم کسانی هستند که اگر جرات یابند کینه های بدریه و حنینیه خود را آشکار خواهند ساخت. واینان در صورتی این جسارت را می یابند که معتقدان به انقلاب حساسیت و برخوردهای هشیارانه رااز دست بدهند و در مقابله با کسانیکه در تنقیص امام و تحقیرانقلاب می پردازند ساکت بنشینند.

امام صادق[ ع] می فرمود:

[آنکس که به خدا و روز قیامت معتقداست در مجلسی ننشیند که در آن امام ( عادل ) کوچک شمرده شود یا مومنی مورد عیبجوئی قرار گیرد] ۶

این دستور – در زمان حضرت – کوچکترین مقابله بااین جریانها بود. واماامروزه وسعت بیشتری را می طلبد.

این نظارت لازم در محدوده انحرافهای سیاسی منحصر نیست. بلکه بر کجرویها واحیانا فسادهای اخلاقی هم توجه داشته باشیم. روحانیت در پرتو قداست به محبوبیت مردمی رسیده است و کسانیکه با تنجیس خود به اعتماد مردم ضربه می زنند باید مورد خشم و عتاب قرار گیرند – در فرض لزوم و بااستفاده از شیوه های قانونی – برخوردهای قاطعتری با آنان صورت گیرد. که امام علی[ ع] فرمود:

[یجب علی الامام ان یحبس الفساق من العلماء].

برامام است که فاسقان از علماء را بزندان افکند. ۷

۲. تربیت روحی:

توجه به مسائل اخلاقی از