پاورپوینت کامل جنگ از نظرگاه سیاسی و حقوق بین اللمل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنگ از نظرگاه سیاسی و حقوق بین اللمل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنگ از نظرگاه سیاسی و حقوق بین اللمل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل جنگ از نظرگاه سیاسی و حقوق بین اللمل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در شماره پیشین گفتیم که این نوشتار از دو زاویه به جنگ نظر خواهدافکند: ۱ فقهی ۲ سیاسی. بخش نخست آن در شماره پیشین بحث شد واینک جنگ رااز نظرگاه سیاسی مورد بررسی قرار می دهیم: از آنجا که تجاوز عراق به ایران نمودی از سیاست خارجی و بین المللی آمریکاست در آغاز به مطالعه سیاست خارجی آمریکا می پردازیم.

سیاست خارجی آمریکا

آمریکا بعداز دست یافتن به اهرمهای صنعت و تکنولوژی به ذخائر و بازار و ماوراء مرزهای خود برای به چرخش در آوردن چرخهای عظیم صنعتی چشم طمع دوخت که حیات کشور صنعتی همچون آمریکا به این دو بستگی داشت. در سال ۱۹۵۴ یک کمیته سنای آمریکا به این نتیجه رسید که اگر آمریکااز دست رسی به کشورهای سرشاراز مواد معدنی محروم شود اهمیت حیاتی این کشور تا حد بسیار خطرناکی تهدید خواهد شد. ۱

درباره نقش بازار جهانی برای محصولات کارخانه های آمریکا وودرویلسون WoodroW Wilson که درانظار عمومی مردم آمریکا و قهرمان بزرگ آرمانهای دموکراتیک و خودمختاری ملی قلمداد شده است چنین می گوید:

[اگر می خواهیم دچار خفقان اقتصادی نشویم به بازار مبادلات خارجی جهان راه پیدا کنیم نیروی غیر قابل مقاومت ملت باید برای فتح بازرگانی جهانی آزاد شود]. ۲

سیاست پردازان آمریکااحساس می کنند حفظ امپراطوری صنعتی نیاز به پی ریزی یک سیاست بین المللی دقیق و فعال دارد که این سیاست در فرهنگ امپراطوری آمریکا[ ماموریت جهانی] و یا[ مسئولیت جهانی] نام دارد که براساس این تز آمریکا به خود حق می دهد به دیگر سرزمینها پا بگذارد و با لطایف الحیل از بازار و ذخائر آن سرزمینها بهره گیری کند.اگر چه این حرکت به نابودی میلیونهاانسان منجر شود اهمیتی ندارد. آنچه اهمیت دارد تامین مواد خام و بازار عرضه برای کارخانه های غول پیکر و محصولات آنهاست که بمثابه تزریق خون به بدن امپراطوری است.

آقای برز زنینسکی عضو شورای سیاست پردازی وزارت امور خارجه آمریکا می پرسد:

تحت چه شرایطی ما باید در کار کشورهای دیگر مداخله کنیم یااز مداخله خودداری نمائیم؟ خود جواب می دهد:[ تعیین اصل وقاعده ای برای این امر بسیار مشکل است اما بطور کلی می توان گفت که هر جا عدم مداخله آمریکا موجب تزلزل ثبات در منطقه ای گردد از نظر آمریکا مداخله موجه شناخته می شود. مداخله ما بایداز جهت ارزش دنیائی و بین الملل آن مورد قضاوت قرار گیرد نه از جهت نتایجی که در داخل کشور خاصی به بار می آورد.این اصل مداخله ما را مشروع می کند و پافشاری ما را درایجاد ثبات منطقه ای در جنوب شرقی آسیا مجاز می شمارد]. ۳

آمریکا سیاست بین المللی خود را براین اساس بنیان نهاده است و سالیان سال است که صاحبان اصلی ثروتهای بی کران را لایق این همه ثروت عظیم نمی داند به گفته سناتورفولبرایت:

این دستگاه سایر ملت ها را کم و بیش[ محجور] می شناسد آنها را کسانی می داند که عقلشان درست به کار خودشان نمی رسد و باید برای آنان مصلحت اندیشی کرد. ۴

اگر ملتی بپاخیزد و فریاد برآورند که ماقیم نمی خواهیم ما مصلحت اندیشی دیگران را لازم نداریم بگذاریداز ثروت خدادای خود بهره ببریم به جرم اخلال در

نظم وایجاد مانع در راه تمدن محکوم به مرگ خواهند شدو شبکه های تبلیغاتی وابسته آنان را ملتی وحشی و بدوراز تمدن و بنیادگرا می خوانند که بگفته فولبرایت: ملتی که ارتش قوی تر داشت آن را دلیل می گیرد که مردم بهتر سازمانهای بهتر اصول بهتر و بطور کلی تمدن بهتری هم دارد زیرا قدرت را نشانه برتری می گیرد.

ایران در برنامه سیاست خارجی آمریکا

ایران بخاطر موقعیت جغرافیائی واستراتژیکی و ثروت سرشار در برنامه سیاست خارجی آمریکا جای گرفت. آمریکا بعداز جنگ جهانی اول مثل اسب مست سم به زمین می زد و شیهه می کشید واز پی فرصت مناسبی می گشت تاامکان تاخت و تاز بیابد. به همین خاطر در پناه پرچم ضداستعماری به انگلستان می تاخت. از جمله بر قرارداد ۱۹۱۹ که ایران را در دایره نفوذاقتصادی و سیاسی انگلیس محدود و محصور می مکرد ملک الشعراء بهار می نویسد:

من خود در یکی از ملاقاتهااز وزیر مختار آمریکا شنیدم که می گفت: قرار داد را بهم بزنید و دولت انگلیس را جواب بگوئید آنوقت بدولت آمریکا مراجعه کنید قول می دهم هر قدر پول بخواهید بشما خواهند و مستشار هم خواهند فرستاد و مالیه و نظام و معادن شما را هم اداره خواهند کرد. ۶

آمریکا تلاش پی گیر خود را برای دستیابی به ذخائر عظیم ایران واز بین بردن قدرت و نفوذ بریتانیای کبیر آغاز کرد. زیرا کنترل اقتصاد لجام گسیخته صنعتی میدان وسیع برای فعالیت های اقتصادی و سرزمینی زرخیز با معادن غنی و سرشاراز مواداولیه را می طلبید تا اینکه جنگ جهانی دوم تعادل قوا را در تمام جهان بسودامپریالیم آمریکا برهم زد و آمریکا را بر تخت سلطنت امپیالیسم ها جاد داد و منشور آتلانتیک سند رسمی این امپریالیسم است. این حادثه بزرگ تاریخ باعث شد که آمریکا میدان دار معرکه شود و کشورهای زرخیز از جمله ایران را زیر سلطه خود در آورد و سالیان دراز بی عنان حکومت کرد بی محابا ثروت این کشور مظلوم را به یغما برد و مغول وار براجساد نحیف این ملت تاخت و چرخهای کارخانه های غول آسای خویش را با دست رنج و ثروت خدادای این ملت گرداند تااینکه دراین شب سیاه و ظلمت کده دهشتناک مردی از تبارابراهیم بر بت بزرگ حمله و رشد واقتدار و شکوت کاذب او را در هم شکست و مردم محروم و زجر کشیده فوج فوج به او گرویدند وانقلابی بزرگ براساس قوانینی روح بخشی الهی و نفی هر نوع سلطه بیگانه نهادند و آمریکا راازاین کشور

ستم زده بیرون راندند و برحکومت غارتگرانه او برای همیشه خط بطلان کشیدند و شاهرگ حیاتی او را در منطقه استراتژیکی خلیج فارس قطع کردند.

موضع آمریکا در برابرانقلاب

ایران طعمه ای نبود که این حیوان دنیا خور به آسانی از آن دست بشوید و دندان طمع بکند که[ شاهرگ حیات او بود]اسناد و مدارکی که ازاین اهریمن سفاک بر جای مانده است براهمیت و حیاتی بودن ایران برای آمریکا اشاره دارند.از جمله در یکی ازاسناد لانه جاسوسی آمده است:

ایران برای یک آینده قابل پیش بینی بسیار مورد توجه ایالات متحده خواهد بود. موقعیت مکانی این کشور به تنهایی ضامن این پیش بینی است. ایران کشور عمده منطقه سپر (ترکیه ایران پاکستان ) میان اتحاد شوروی و شبه جزیره سرشاراز نفت عربستان مباشد. تا زمانی که نفت خاورمیانه برای غرب اهمیت حیاتی دارد دوستی ایران واجداهمیت شاید برای ایالات متحده است آمریکا منافع بسیار مهم دیگری نیز درایران دارد ایران محل وسایل اطلاعاتی آمریکاست که با فایده بی همتایی که دارد در هیچ مکان دیگری قابل تقلید نیست ۷

به همین خاطر بعدازاینکه مردم ایران با شجاعت و پایمردی ایران رااز چنگ آمریکا در آوردند برژینسکی می گوید:

بنظر من موقعیت استراتژیکی ایران آنچنان برای غرب اهمیت دارد که آمریکا بایستی بهر ترتیب که شده و با دست زدن به هراقدامی حتی اشغال نظامی جلوی اینکه غرب ایران رااز دست بدهد بگیرد ۸.

سیاست پردازان آمریکا طبق اصول واستراتژیک سیاست خارجی آن کشور بر آن شدند که مقاومت مردم را در هم شکنندو دستان پینه بسته آنان رااز شیرهای نفت و دیگر ذخائر عظیم کوتاه کنند. برای رسیدن به این هدف دام ها گستردند که به اجمال برخی از آنان را بر می شماریم:

۱- ترور فیزیکی و شخصیتی

در پگاه پیروزی رجال علم و فضیلت و کارگردانان این حرکت ژرف را هدف قرار دادند و ترور فیزیکی و شخصیتی محبوب ترین و کاراترین چهره ها را آغاز کردند زیرا آنها فکر می کردند بااز بین بردن رجال فکری و سیاسی این حماسه جاوید انقلاب را در کمبود نیرو و مردم را در یاس و ناامیدی فرو خواهند برد.

۲-اختلاف بین شیعه و سنی

سیاست گردانان پشت پرده آمریکا به

تجربه دریافته بودند که بزانو درآوردن مسلمانان با حربه کهنه استعمار یعنی اختلاف بین شیعه و سنی میسور خواهد بود. به همین خاطر ناقوس شوم اختلاف را جغدآسا بر بام این کشور مظلوم بصدا درآوردند. دراین راستا غوغای کردستان و گنبد را آفریدند تا مگرازاین راه بتوانند به اهداف خود دست یابند وصوف بهم پیوسته انبلاب آفرینان رااز هم بگسلند. در آشتانه هفته وحدت خبرگزاریها گزارش دادند روزنامه واشنگتن پست از قول یکی از مقامات آمریکائی نوشت:

قدرتهای بزرگ بایدانقلاب اسلامی را که در حال گسترش در میان مسلمانان است و می رود تا یک میلیارد مسلمان را در سراسر جهان با هم متحد کند زنگ خطری برای خود به حساب بیاورند و سرسختانه با آن به مبارزه برخیزند و نگذارنداین موج همه مسلمانان را در برگیرد و آنها را متحد نماید.اگر مسلمانان با هم متحد شوند کیان قدرتهای بزرگ جهان بخطر می افتد.

استراتژیست های آمریکا برای نیل به این مقصود درگیریهای خونین کردستان و گنبد را که خود کارگردانی می کردند بنام مبارزه اهل سنت با حکومت مرکزی که شیعه هست وانمود می کردند در حالیکه حقیقت غیرازاین بود. نه سنی با شیعه مبارزه ای داشت و نه شیعه با سنی. بلکه این آمریکا بود که با هر دو مبارزه داشت. قلب حقایق را در سندی که از آنها بجای مانده است بخوانید:

بنظر می رسد که سنی های ایران کمتر شیفته این انقلاب اصولاشیعی در ایران هستند. دولت موقت علاوه بر مشکلات جاری با کردها که اکثریت قاطع آنها سنی هستند همچنین با مخالفت قابل توجه از جانب دیگر مناطق سنی نشین نیز روبرو شده است. آخرین واقعه ( بغیراز سنندج ) هنگامی که نیروهای ضدانقلابی (تقریبااغلب از سنی های محلی ) در ۲۶ اسفند پست ژاندارمری را در جزیره بندرعباس تسخیر کردنداتفاق افتاد.

طراحان واشنگتن امیدها به طرح بسته بودند و دلارها در راه این طرح خرج کردند اما با آگاهی مردم و رهبریهای داهیانه امام تیرشان به سنگ خورد.

۳- محاصره اقتصادی

فرزندان پرشور و رنجدیده این مرزو بوم در صبح آزادی مرکز جاسوسی علیه ملت مظلوم را با شجاعت وصف ناپذیری اشغال کردند و برای اولین بار اینطور جسورانه او را مغتضح کردند و چهره کریه و زشت او را که در پس نقاب حقوق بشر و دمکراسی پنهان شده بود برای مردم محروم دنیا نمایاندند. دراین هنگامه آمریکا با هم پیمانانش برای شکستن قامت بلنداین ملت و به کرنش

وادار کردن قهرمانان یکه تازه این خطه محاصره اقتصادی را بمورداجرا گذاردند امااین ملت که گرسنگی را سالیان دراز تجربه کرده بود باالگو قرار دادن[ شعب ابیطالب] از این تنگنا سرفراز و پیروز بدر آمد.

۴-کودتا

کودتا از طرحهای شوم و ضدانسانی پنتاگون است که پنجه های خونین کودتاهای پنتاگون تا کنون هزاران هزارانسان را در رساسر دنیا به کام مرگ فرو برده است.

آمریکا بعدازانقلاب اسلامی وقتی که عمر خود را در گذرگاه باد دید پنجه های اهریمنی پنتاگون را بکار گرفت تا مرگ حتمی خویش را در سرزمین حماسه سازان اندکی بتاخیر اندازداما غافل ازاینکه این حرکت ناپخته مرگ او را به جلو انداخت.

۵- جنگ

در شگردهای زنجیره ای آمریکا علیه انقلاب اسلامی جنگ یعداز عدم موفقیت و نافرجامی کودتا پیش بینی شده بود.یعنی اگر کودتا نتوانست اهداف آمریکا را تامین کند و دوباره ایران را بزیر چتراستعماری او درآورد جنگ خونین باید آغاز می شد.[ ناصر رکنی] یکی ازاعضای مهم کودتای[ نوژه] دراعتراف تلویزیونی اعلام کرد:

برای ساقط کردن انقلاب دو طرح وجود داشت یکی کودتا دیگری جنگ. بعداز بحثهای بسیار تصمیم براین شد که ابتداء طرح کودتا پیاده شود واگر چنانچه موفق نشد جنگ آغاز گردد ۱۱.

طبق نظراستراتژیت های آمریکا چون کودتا نافرجام بوده است جنگ باید آغاز می شد. دراین برهه از زمان دو مساله مهم بود که باید برای آن راه حلی پیدا می شد:

۱.زمینه سازی جنگ

۲. درگیری یک کشور همسایه باایران بنیابت از آمریکا

۱- زمینه سازی جنگ

مغزهای نظامی پنتاگون برای اجرای این ترفند شوم و بکارگیری ماشین جنگی امپراطور علیه ملتی که تنها گناهش ثروت سرشار و سرزمین استثنائی بود به زمینه سازی پرداختند. تمام امکانت تبلیغاتی خود را دراین مسیر هدایت کردندو به افکار عمومی جهانیان با نیرنگ های خاص تبلیغاتی واستفاده از روانشناسی و جامعه شناسی پیشرفته اینگونه القاء کردند که آمریکا و دوستان او در منطقه خاور میانه و حوزه حلیج فارس ناگزیرند بااین درگیر شوند تا صلح و ثبات در منطقه حکم فرما شود.این شگرد تبلیغاتی به این انگیزه بود که طرفداری آمریکااز قراردادهای بین المللی و آزادی

انسانها زیر سئوال نرود واحساست مردمی که خاطرات تلخی از جنایات این امپراطور جنگ افروز در ویتنام و دیگر کشورهای جهان دارند بر نینگیزد. دراینجا به گوشه ای ازاین شگرد تبلیغاتی در راه آماده سازی زمینه جنگ اشاره می کنیم:

ترسیم چهره خشنی از سیاست خارجی ایران

ایران ازانقلاب اسلامی به این سو مورد بغض و کینه آزمندان بر جهان بویژه آمریکا قرار گرفته و در لیست سیاه جای می گیرد. سرویس های امنیتی به طرح مقابله با حرکت عظیم انسانهای خداجوی این مرز و بوم می اندیشند واز جامعه خداجوی شناسان و سیاست مداران برای از بین بردن و فراموشاندن آن از ذهنها کمک می گیرند. در همین راستا از سیاست خارجی ایران در جهان بویژه کشورهای عربی چهره خشن و وحشت انگیزی ترسیم می کنند و سیمای ایران در مطبوعات عرب بعنوان یک نیروی( توسعه طلب) و همواره( تهدید کننده) و[ متجاوز] رسم می گردد و وجودایران انقلابی برای کشورهای همسایه بعنوان یک خطر جدی که آهنگ تسخیر آن کشورهارا دارد مطرح می شود.

هدف ازاین تبلیغات تحریک کشورهای منطقه علیه ایران و برانگیختن حس ناسیونالیستی امت عرب و تاراندن جوانان مشتاق انقلاب اسلامی از انقلاب اسلامی واهداف انسانی آن بود به همین خاطر سازمان سیاه به اقداماتی دست می زند که به بعضی از آنهااشاره می کنیم:

۱ تشکیل سازمانها و گروههائی که هدف خود را آزادی بحرین اعلام کنند و طی مصاحبه و کنفرانس های مطبوعاتی این خط مشی را تبلیغ و ترویج کنند.

۲. حمله به سفارتخانه های عربی در تهران که این دو دقیقاانجام گرفت.

۳. هماهنگ با حرکات فوق درایران رسانه های گروهی کشورهای عربی منطقه از جمله خبرگزاری خلیج اعلام می کند:[ بدنبال تشنج میان کشورهای خلیج وایران وزیر دفاع کویت وارد بحرین شده است. اضافه می کند که این تشنجات به دنبال اظهارات رهبران مذهبی ایران! بخاطر تبعیض علیه شیعیان و تقاضای الحاق مجدد بحرین که زمانی استانی از ایران محسوب می شد بالا گرفت] ۱۲. این مسافرت وزیر دفاع کویت به بحرین درست ۴۸ ساعت بعدازانتشار هشدار روزنامه[ الثوره] ارگان حزب بعث عراق به ایران صورت گرفته است. این روزنامه می نویسد:[ به ایران هشدار می دهیم که درامور داخلی کشورهای منطقه خلیج فارس و بازی با آتش پرهیز کند] وادامه می دهد که:[ دستهای جنایتکاری که بسوی

هر گوشه ای از سرزمینهای عربی دراز شوند خنجری تیز را فرا راه خود خواهند یافت] و می افزاید:[ قدرتهای حاکم برایران باانتشار بیانه های تحریک آمیز و طرح ادعای ارضی بر بحرین با آتش در خلیج فارس بازی کرده است] ۱۳.

ناگفته نماند که این[ ادعای ارضی بر بحرین] از طرف فردی بد سابقه و غیر مسئول به نام سید صادق روحانی در مصاحبه با روزنامه بامداد اعلام شده بود توجه کنید:

روحانی گفتند:

ما حساب کردیم که فعلا یک برگه ای دست ماهست که بتوانیم مردم بحرین را نجات دهیم واحکام اسلام را در آنجا پیاده کنیم و آن برگه این بود که استقلال بحرین توسط مجلس تصویب شد که قانون نبود لذا ما پیشنهادمان به شیخ بحرین این بود که ظلم و ستم نکند اجکام اسلامی رااجرا کند واگر آن کار را نکرد ما همان دعوا را داریم و بحرین مال ایران است و ما زود می توانیم آنجا را بگیریم زیرا مردم آنجا با ما موافق هستند واین پیشنهاد را به وسیله کنسول برای سیخ یحرین فرستادیم ۱۴

با توجه به این سخنان و حرکتهای مرموز در داخل ایران که بی شک سرنخ آن در دست آمریکا بود تنور حملات سیاسی به ایران بعنوان یم قدرت توسعه طلب و تهدید کننده امت عربی با آتش بیاری سران مرتج منطقه و بوق های تبلیغاتی استکبار جهانی هر لحظه داغ تر می شود.

رادیو بی سی از قول سخنگوی دولت بحرین گزارش می دهد:

اظهارات اخیر بعضی از روحانیون ایران مبنی برامکان احیای ادعای مالکیت ایران بر بحرین مداخله مستقیم درامور داخلی بحرین و سایر کشورهای منطقه خلیج فارس تلقی می گردد ۱۵.

ایران به عنوان یک کشور توسعه طلب و دشمن عرب در سر فصل اخبار روز کشورهای عربی وابسته جای می گیرد و سفرهای دیپلماتیک پادوهای آمریکا در منطقه به شدت افزایش می یابد. مطبوعات قاهره در ۲۹ سپتامبر سرمقاله های خود را به این امراختصاص می دهند و هشدار شدید اللحن مصر به ایران که از طرف حسنی مبارک معاون رئیس جمهور مصر پیش از ترک[ عمان] اعلام شده بود به عنوان مهم ترین خبر روز در روزنامه های آن کشور به چاپ می رسد:[ مصر در برابر هر نوع اقدام غیر مسئولانه ایران جانب کلیه کشورهای عربی را خواهد داشت]. الاهرام می نویسد:[ ساده لوحانه است اگر تصور شود که آیت الله خمینی به تنهائی علیه منطقه خلیج فارس توطئه می کند]. روزنامه جمهوریه در مقاله خود می نویسد: مصر به تعهداتش در مقابل کشورهای عربی در مقابل ایران در

هر شرایطی عمل می کند ۱۶

می بینید اظهار نظر یک شهروندایرانی بااینکه از طرف دولت جمهوری اسلامی اعلام شده بود که[ادعای مالکیت بر بحرین اظهار نظر شخصی است و به هیج وجه ایران ادعائی درباره بحرین ندارد] ۱۷ به عنوان موضع دولت جمهوری اسلامی تلقی می گردد و بلندگوهای استعماری این مطلب را با شیطنت خاصی اعلام می کنند.

رادیواسرائیل در تاریخ ۵۸/۰۷/۵اعلام کرد:[ پریزدنت انورالسادات درباره تهدیدات ایران دایر بر پس گرفتن بحرین گفت: معون خود حسنی مبارک را در هفته گذشته به سلطان نشین[ عمان] اعزام داشته است] ۱۸ و در همین رابطه فهداعلام کرد:ایران بحرین و کویت و سایر کشورهای عربی را در خلیج (فارس ) تهدید می کند ۱۹.

آمریکا بااین تز سوء چهره خشنی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی در نزد ملتها ترسیم کرد و زمینه یک جنگ خونین را پی ریخت و هزاران هزارانسان را قربانی امیال شیطانی خود نمود.

۲-درگیری یک کشور همسایه با ایران به نیابت از آمریکا

درسی که امپریالیسم آمریکا از تجربه خونین ویتنام گرفت باعث شد که در سیاست جنگی پنتاگون تحولی پدید آورد وارتش را از دخالت نظامی مستقیم در بیرون از مرزها منع کند. زیرا خوب آموخته بود که شرکت در مبارزات علنی ضد شورشگری تلفات سنگینی به آمریکا وارد می آورد و مخالفت مردم آمریکا را هم در پی خواهد داشت و علاوه براینها عاملی برای خروش ملتها خواهد بود. طبق این فرمول سیاسی آمریکا نمی توانست خود بطور مستقیم علیه ایران وارد معرکه شود واز آن طرف برای بدست آوردن منافع از دست رفته اش جنگ یک ضرورت داشت. دراینجا بود که مغزهای نظامی پنتاگون باید به یک راه حل اساسی دست می یافتند که رسیدن به این راه حل با توجه به مهره های آمریکا در منطقه خلیج فارس که وجودشان بستگی به محافظت از منافع آمریکا داشت آسان می نمود.

یعنی طبق طرح طراحان پنتاگون این جنگ سرنوشت باید با پول و سرباز مردم مظلوم مسلمان در راه حفظ منافع آمریکا برافروخته می شد که زمینه این جنگ خونین را با شگردهای تبلیغاتی آماده کرده بودند و به مردم عرب منطقه اینگونه القاء کرده بودند که این جنگ نشات گرفته از تضاد عرب و فارس است. به همین خاطر این عربان بودند که باید تاوان جنگ را می پرداختند واین آنها بودند که باید به نیابت از سربازان آمریکائی قلب برادران مظلوم و ستمدیده خود را هدف گلوله

قرار می دادند. دراین مرحله بود که می بایست یکی از کشورهای منطقه به عنوان قهرمان ملت عرب پرچم ناسیونالیسم عربی را که روزی در دست سربازان قهرمان مصری در جنگ علیه اسرائیل بود در جنگ علیه ایران ضد صهیونیسم بدست می گرفت واز توان ضد صهیونیسم بدست می گرفت واز توان ملت عرب بجای مبارزه بااسرائیل برای نابودی جمهوری اسلامی و کشتن عاشقان قدس بهره گیری کند. کشور عراق برای این مهم برگزیده می شود.[پرژینسکی]دراین باره می گوید:[ صدام با رهنمود و هدایت آمریکا دست به اشغال نظامی ایران زده بود] ۲۰. فاینشنال تایمز چاپ لندن از قول یک شخصیت عراقی اعلام کرد:[ مااساسا به نیابت از سوی ایالات متحده آمریکا بود نابود کردن رژیم آیت الله خمینی برخاسته بودیم واینکار یک خدمت رایگان از سوی ما به آمریکااست] ۲۱

چرا عراق مامور جنگ می شود؟

گر چه آمریکا به تمام مهره ها و کشورهای تحت سلطه اش در منطقه این ماموریت را می دهد منتهی عراق را بطور مستقیم وارد معرکه می کند و امکانات نظامی دیگر کشورهای مرتجع عرب را پشتوانه جنگ قرار می دهد. دراینجا به برخی از علل ماموریت عراق از طرف آمریکا اشاره می کنیم:

۱-اختلافات دیر پای ایران و عراق

شاه اسماعیل در سال ۹۱۴ هجری ۱۵۰۸ میلادی به منطقه بین النهرین (عراق فعلی ) حمله برد و بغداد را در ۲۰ جمادی الثانی ۹۱۴ هجری ۱۶ اکتبر ۱۵۰۸ به تصرف خود در آورد. تا سال ۹۱۶ هجری ۱۵۱۰ میلادی کلیه سرزمین عراق فعلی را تصرف کرد. ۲۲ جنگهای خونین ایران و عثمانی بیست سال به طول انجامید تااینکه در تاریخ رجب ۹۶۳ ۲۹ مه ۱۵۵۵ پیمان صلحی بین ایران و عثمانی در شهر آماسیه (آسیای صغیر) منعقد شد. بموجب قرارداد آماسیه ایالت های آذربایجان وارمنستان شرقی و گرجستان شرقی دراختیار دولت ایران قرار گرفت و گرجستان غربی وارمنستان غربی و بین النهرین ( عراق عرب ) به دولت عثمانی واگذار شد. ۲۳. شاه طهماسب تا آخرین روز حیات خود روز چهارشنبه ۱۵ صفر ۹۸۴ هجری ۱۴ مه ۱۹۷۶ میلادی قرارداد آماسیه رااحترام گذاشت و روابط دو کشورایران و عثمانی بدون بر خوردهای نظامی ادامه داشت. از زمان انتعقاد قرار آماسیه در ۲۹ مه ۱۵۵۵ تا ششم مارس ۱۹۷۵ که قرار دادالجزیره بین شاه ایران و صدام حسین با میانجی گری هواری بومدین رئیس جمهورالجزایرامضا شد ۱۸ قرارداد رفع اختلافات مرزی در طول ۴۲۰ سال بین ایران و همسایه غربی آن منعقد گردید. ۲۴ آمریکا با توجه به این

اختلاف عمیق و ریشه ای مرزی که بواسطه بی لیاقتیهای رژ یمهای حاکم بر عراق وایران و دخالت های مرموز قدرتهای بزرگ بشکل زخم کهنه ای بر پیکر دو کشور مسلمان در آمده بود نیشتری دردناک توسط رژیم بعث براین زخم کهنه فرود آورد تااینگونه وانمود کند که جنگ عراق با جمهوری اسلامی نشات گرفته ازاین اختلافات دیرینه است و هیچگونه ربطی به آمریکا ندارد. در حالیکه حقیقت غیر ازاین بود.انگیزه در هم کوباندن انقلاب اسلامی بود و مطرح کردن اختلافات مرزی بهانه اش بیش نبود.

۲-ایدئولوژی حزب بعث

از آنجا که قدرتهای بزرگ در طول چپاول و غارت سرزمینهای اسلامی به کارآئی اسلام در مقابله با نقشه ها و طرههای خود پی برده انداقدام به ایجاد مذاهب و مکتبها برای جذب مردم و دور نگهداشتن آنهاازایدئولوژی راستین اسلام کرده اند که جزب بعث را می توان ازاین قماش مکتبها و مسلکها برشمرد. بنیادهای حزب بعث مبتنی بر: ۱ناسیونالیزم عربی ۲ رسالت ابدی ملت عرب ۳ عربی بودن اسلام می باشد. برای شناخت ماهیت حزب بعث به گوشه ای ازافکار و عقاید میشل عفلق مسیحی ارتدوکس که یکی از بنیان گذاران حزب بعث است اشاره می کنیم میشل عفلق درباره اسلام می گوید:[ اسلام انگیزه انفجاری موهبتهای عربی علیه اوضاع آن زمان بود و حضرت محمد(ص ) بعنوان یک نابغه عربی که ازاوضاع نابسامان آن زمان رنج می برد بوسیله هوشیاری و نبوغ ذاتی خود مساله رسالت عربی وانسانی بزرگ امت عرب قرار دارد] ۲۵.

ازاین سخن میشل عفلق اینگونه استفاده می شود که او معتقد به اسلام بعنوان یک دین الهی نبوده است و پیامبر را یک پیامبرالهی نمی داند. درباره قومیت عربی که یکی ازارکان حزب بعث را تشکیل می دهد می گوید:( هدف از قومیت این است که اعراب با پیوستگی و اتحاد یک نیروی عظیمی را بوجود آورند تا بتوانند مرکزادبی و مادی خود را در عرصه سیاست جهانی همانگونه که دراوایل صدراسلام و خلافت اموی و عباسی بود بازپس بگیرد). ۲۶ازانبوه نظریات میشل عفلق که به نمونه ای اندک از آنهااشاره کردیم به این نتیجه می رسیم که حزب بعث در صدد تشکیل یک امئراطوری بزرگ است. منتهی مبنای این امئراطوری اسلام نخواهد بود بلکه ناسیونالیسم نژادگررایانه از قبیل نازیسم هیتلری است که جنابات هیتلری آنها در طول حکومت سیاه حزب بعث گواه این مطلب است. آمریکاازاین حزب که ساخته و پرداخته دست پنهان قدرتهای استعماری بود دراینچنین موقعیت حساس در جهت

اهداف[ انترناسیونالیزم مخفی] خود بهره گیری می کند و حزب بعث که پایگاه مردمی نداشت فرصت را مغنم شمرده بعنوان قیم ملت عرب و بسط قلمرو عرب شعله جنگ را علیه ایران اسلامی برافروخت.

۳- وزش نسیم انقلاب در عراق

آیین اسلام که از تمام مسلمانان در سرتاسر جهان با نژادها و زبانهای گوناگون پیکر واحدی ساخته است بگونه ای اعضای این پیکر بهم پیوسته و بیکدیگر مربوطند که کوچکترین حرکتی در هر یک از اعضاء تحولی در کل پیکر بوجود می آورد.

طبق همین معیار رستاخیزی که درایران بوقوع پیوست نمی توانست دیگر کشورهای اسلامی ژا تحت تاثیر قرار ندهد. سیدنی مورنینگ هرالد روزنامه پرتیراژاسترالیائی دراین باره می نویسد:

اسلام از مرزهای جغرافیائی عبور می کند و مکاتب سیاسی و رژیمهای ملی را پشت سر می گذارد و کشورهای مختلف شاهد تحرک سیاسی رشد یابنده اسلامی هستند. ۲۷

پرواضح است این دگرگونی در کشورهایی سریعتر رخ می دهد که از نظر شرایط همسان با مراکزاصلی تحول باشند. کشور عراق بخاطر حوزه علمیه نجف اماکن مقدسه پیوند مردم با علماء بیدار و آگاه شیعه ظلم و ستم شدید حزب بعث مردمی نبودن حکومت و پیوند تاریخی فرهنگی و سیاسی دو ملت امید بیشتری بود که سریعتر به کاروان انقلاب بپیوندد. به همین جهت رژیم بعث بهسرکوبی دوست داران انقلاب پرداخت حس العلوی مشاور صدام و سردبیر مجله الف باء در یک افشاگری اعلام کرد: صدام گفت: [ من دست روی دست نخواهم گذاشت تا آنان علیه من انقلاب به راه بیندازند من درابتداء باقر صدر را می کشم تا دیگراز مخالفین خبری نباشد]. ۲۸ و همزمان بااین حرکت داخلی در سر تا سر نوارمرزی به اعتشاش و حرکتهای ایذائی علیه مردم مسلمان پرداخت در همین راستا آمریکا بنابراصل دومینو ۲۹ Dominoرژیم بعث عراق را وارد کرد که نایره جنگ را برافروزد بوجود بیاورد. حزب بعث برای حفظ حکومت بیاورد. حزب بعث برای حفظ حکومت فاشیستی خود و بازگرداندن سلطه دوباره آمریکا به ایران مظلوم فرمان کرکسهای پنتاگون را بدون کم و کاست بمورداجراء گذارد و هزاران هزار انسان بی دفاع را در آتش کین خود سوزاند.اینک به تشریح این قصه دردناک می پردازیم: ۱- غوغا آفرینی در کردستان و خوزستان ۲- لغو قرار داد الجزایر ۳- برافروختن شعله های جنگ.

غوغا آفرینی در کردستان و خوزستان

قدرتهای بزرگ به هرکجا که راه یافته اند در کنار نقشه برداری از معادن و ذخائر زیرزمینی به مطالعه و پژوهش درباره مذهب زبان نژاد و روحیات مردم آن سرزمین پرداخته اند.این حرکت بدین منظوراست که راههای حفظ منافع استراتژیکی و رسیدن به نفت و دیگر ذخائر زیرزمینی را دریابند. استعمار در دوران سلطه اش درایران مذهب زبان نژاد و روحیات اقوام مختلف ایران را بطور دقیق مورد مطالعه قرارداده است. بعداز پیروزی انقلاب اسلامی با شناختی که قوم کرد داشت شعار خود مختاری را توسط عوامل[ کرد] خود که جیره خواری و وابستگی آنها به سازمانهای جاسوسی دنیا شهره روزگاراست اعلام کرد.این همان خود مختاری است که بعداز توافق شاه و رژیم بعث عراق به دستور آمریکا بشدت سرکوب می شودالبته دراین ماجرا به مهره ها صدمه ای وارد نمی آید.این ملت مظلوم کرد هستند که قربانی می شوند. با نگاهی به تاریخچه خود مختاری در کردستان در می یابیم که کردها متاسفانه وجه المصالحه مقاصد و نیات ابرقدرتها و رژیم های وابسته برای دستیابی به منافع و مقاصدشان قرار گرفته اند. عملکردانگلستان استعمارگر پیر در رابطه با کردهای عراق مبین این نوع رفتار و طرز نگرش سودجویانه است که تحلیل گران سیا نقل کرده اند:

اگر چه سیاست خارجی بریتانیا مخالف تمایلات تجزیه طلبانه کردها نبود ولیکن کشف نفت در جنوب ایران وامکان پیدایش نفت در شمال عراق عملا بر علیه حمایت بریتانیااز کردستان مستقل عمل کرد. کشف نفت در سال ۱۹۲۷ در منطقه کرکوک که امتیاز آن به آمریکائیها واروپائیها داده شده عملا تمایلات غربیها را برای حمایت از جنبش استقلال طلب کرد متوقف کرد. ۳۰

این بار شعار خودمختاری برای درهم شکستن مقاومت ملت مسلمان ایران و دسترسی دوباره آمریکا به شیرهای نفت و حفظ منافعش در منطقه بکار گرفته می شود و رژیم عراق که سوگند وفاداری به آمریکا خورده است آتش بیار معرکه می شود و دامن خود را می گسترد تا نوکران کهنه کاراستعمار از آن علیه ایران مظلوم بهره گیرند. آمریکا خوب می داند نمی تواند تنها با چکاندن ماشه کردستان مردم ایران رااز پای در بیاورد به فکراتحاد تمام قومیت ها بویژه کردها و ترک ها واعراب استان زرخیز خوزستان که شاهرگ حیاتی انقلاب اسلامی بر می آید. به یک سند که در برگیرنده پیشنهادهای وابسته دفاعی آمریکا درایران است توجه کنید:

کردها ممکن است از قدرت کافی برای

تضمین[ خودمختاری] بیشتر برای خود در غرب ایران برخوردار باشند اما در حال حاضر فکر می کنیم که آنها قادر به بسط قدرت و نفوط خود در جهت براندازی دولت نیستند. اگر کردها آذربایجانیها اعراب و سایر گروههای قومی تلاشهای خود را هماهنگ واز یکدیگر حمایت کنند بعقیده ما آنهاامکان موفقیت دارند.اگر پالیزبان در دو ماه آینده بتواندارتش را در کردستان خنثی کند ( این امکان است ) و توده بخاطراضمحلال بیشتراقتصاد امام خمینی را رها کند آنگاه پالیزبان (نه لزوما کردها) ممکن است بعنوان یک رهبر جدید مورد قبول واقع شود. وابسته دفاعی همچنان معتقداست که مساله کردها بخودی خود نمی توان تخته پرشی برای سرنگونی رژیم فعلی خمینی باشد ۳۱.

رژیم بعث عراق براساس این تز همزمان گروههای وابسته را در طول نوار مرزی باارسال اسلحه های مدرن مجهز و علیه جمهوری اسلامی بر می انگیزد. به اسناد و مدارکی که دراین زمینه از جاسوسان آمریکا در ایران بجای مانده است توجه کنید:

هر هفته دولت عراق از طریق قبایل کرد سورژیل (سورچی ) که حکم سواره نظام دولت عراق را دارند کمکهای نظامی و غیره برای کردهای ایران ارسال می کند ۳۲.

و در یکی ازاسناد با طبقه بندی بکلی سری حاوی متن پیام وابسته دفاعی عراق در لندن به وزارت دفاع بعث در بغداد می باشد. گزارش شده که بدنبال مذاکرات وابسته دفاعی عراق در لندن و فردی بنام برزان ( احتمالا برزان حسین برادر صدام ) با بختیار و مذاکره بختیار با سردار جاف مقرر گردیده که بختیار در معیت سی افسر فراری شاه عازم عراق گردد ۳۳.

رژیم بعث عراق تنها به کردستان اکتفا نمی کند بلکه در خوزستان آتش بر می افروزد و در حساس ترین نقطه استراتژیکی به کمک آمریکا می شتابد. به یک سند مهم که از سوی سفارت عراق در پاریس به اداره کل ضداطلاعات عراق نوشته شده توجه کنید:

کاملا سری و خصوصی

شماره ۱۱۳ – ح ۲۸

تاریخ ۱۹۷۹/۰۹/۵

به: فرماندهی اطلاعات ارتش

موضوع: ملاقات با مبارزین عربستان (خوزستان)

۱- طبق دستوراتی که از طرف شما به ماابلاغ شده دیروز به نماینده اطلاع دادیم که کوشش می کنیم مقادیر بیشتری اسلحه و مهمات در اختیارشان بگذاریم و حاضریم کمکهای مالی تقدیم آنها کرده و همه گونه نیازهای آنها را برآورده کنیم مشروط

براینکه هیچگونه اقدام و یا نقشه ای را بدون مشورت با ما انجام ندهند.

۲- بطوراصولی بااین نظر مخالفتی نکرد و گفت: این امر قابل درک است اماامکان دارد بعضی ازاعمال