پاورپوینت کامل اتل متل یه شاعر ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اتل متل یه شاعر ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اتل متل یه شاعر ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اتل متل یه شاعر ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

چند وقتی بود که کلیه هایش را از دست داده بود. در سی.سی.یو بیمارستان سینا بستری شده بود. با همان حال مریضش هرجا دعوتش می کردند می رفت و برای گرمی محفل شهدا شعر می خواند. شعرهایی که خودش معتقد بود سراینده های اصلی اش خود شهدا و رزمندگان هستند و او فقط آنها را ویراستاری کرده.

*

یه روز با مادر و دو تا فامیل هایش نگران جلوی بخش ای.سی.یو ایستاده بودیم. جوانی آمد جلو، گفت: «آقا شما با آقای سپهر فامیل هستید؟» گفتم: «فامیل که نه، دوست هستم.» گفت: «این آقای سپهر عجب آدم باحالیه.»

گفتم: «چطور مگه؟»

گفت: من دیشب خیلی نگران و ناراحت نشسته بودم، آقای سپهر مرا صدا زد و گفت: «چرا اینقدر ناراحتی؟» گفتم: مریضم بدحاله، نگران حال مریضم هستم. گفت: «اگر یک کاری بگویم انجام می دهی تا حال مریضت خوب شود؟» گفتم: «چرا انجام نمی دهم؟» گفت: «همین الآن تو قلبت نیت کن اگر حال مریضت خوب شد بروی قطعه ۴۴ بهشت زهرا (س)، آنجا سنگ مزار شهدای گمنام را بشویی.» گفتم: «این که کاری ندارد.» گفت: «تو نیت کن، شهدا خودشان مدد می دهند.»

دیدم جوان منقلب شده و با چشم هایی خیس از اشک می گوید: آقا من این نیت را کردم. پرسیدم: خوب چی شد؟ گریه امانش نمی داد. گفت: «به خدا حال مریضم خوب شد. من الآن نگران آقای سپهر هستم.» بغلش کردم و گفتم: دعا کن حال آقای سپهر هم خوب بشود.

یک ساعتی از نیمه شب روز شنبه بیست و هشتم شهریور ماه ۸۳ گذشته بود که بلندگوی بیمارستان، همراهان «بیمار ابوالفضل سپهر» را صدا کرد. سراسیمه رفتیم. دکتر گفت: کار تمام شده است؛ جواز دفن صادر کنم یا می خواهید ببرید پزشکی قانونی؟

*

صبح روز دوشنبه چهارم شعبان – سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – از بزرگراه افسریه، پادگان امام حسن مجتبی(ع)، پیکر ابوالفضل سپهر را از مقابل ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) تشییع کردیم و بردیم بهشت زهرا(س)، تمام تلاشمان را می کردیم تا جایی نزدیک قطعه شهدا دفنش کنیم. آخر تمام عشق و آرزویش همین بود، دو جا هم برایش قبر کنده شده، آماده کرده بودند، اما نمی دانیم چه شد، وقتی به خودمان آمدیم که ابوالفضل سپهر در میان شهدای گمنام در قطعه ۲۴ بهشت زهرا(س) دفن شده بود و ما حیران نمی دانستیم گریه کنیم یا بخندیم!

اتل متل یه جعبه …

اتل متل یه جعبه

پر از مداد رنگی

اتل متل یه بچه

چه بچه زرنگی

با یک مدادِ HB

توی اتاق نشسته

فکر میکنه به باباش

جفتِ چشاشو بسته

قربون برم بابامو

الآن اگه زنده بود

صورت مهربونش

حتماً پر از خنده بود

با قهوه ای کمرنگ

دهان و لب رو کشید

صورتشو عقب برد

قشنگ نگاه کرد و دید

قهوه ای رو گذاشتو

رنگِ حنایی برداشت

رو صورت باباجون

ریش قشنگی رو کاشت

بعد با مداد HB

چشمی کشید و بعدش

با یک م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.