پاورپوینت کامل می گفت مردم خانواده ی خدا هستند ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل می گفت مردم خانواده ی خدا هستند ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل می گفت مردم خانواده ی خدا هستند ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل می گفت مردم خانواده ی خدا هستند ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
مردان خدا شاید برای جامعه چندان شناخته شده نباشند، اما آثار وجودی آنان گاه تا نسل ها و عصرهای دیگر باقی است و آنان نیز چه بسا از گم نامی خود راضی ترند.
ایت الله عبدالکریم حق شناس از جمله ی این مردان الهی بود که تهران افتخار حضور او را داشت. هرچند عده ای ناآگاه فروغ روی او را برنتابیدند اما وی آرام و بی هیاهو شاگردان و طلابی را از گنجینه ی معارف الهی بهره مند کرد که بعدها در حوزه و دانشگاه و دفاع مقدس درخشیدند و مطابق ایده ی او نور اخلاق و معرفت را به عرصه ی علم و تحصیل کشاندند و بی راه نیست اگر گسترش مراسم روحانی اعتکاف در کشور را نیز از تلاش تربیت شدگان ایشان بدانیم.
آن چه در پی می اید حاصل گفت وگویی است با استاد سید عباس قائم مقامی رئیس مرکز اسلامی هامبورگ کسی که سال ها و از دوران پرنشاط جوانی از نزدیک محضر ایت الله حق شناس را درک کرده و از معارف ایشان بهره برده است.
* ایت الله حق شناس تعلیم علمی و اخلاقی خود را از کجا آغاز کردند؟
استاد اول ایت الله حق شناس جناب شیخ محمد حسین زاهد بود. البته ایشان از نظر علمی چندان مرتبه ی بالایی نداشت، اما یک شخصیت پاک و طاهر و معنوی بود که از یک سو در مقطع رکود زمان رضا خان به آموزش علوم حوزوی پرداخت و مانع توقف تعلیم این دروس در آن فضا شد و از سوی دیگر یک محفل معنوی در مسجد امین الدوله بازار تهران تشکیل شده بود و مواعظ اخلاقی پرفایده ای داشت. البته این گونه نبود که شاگردان ایشان همه از طلاب باشند، بلکه بسیاری از بازاریان متشرع و پاکدل از اعضای حلقه ی معنوی آقا شیخ محمد حسین زاهد بودند. از جمله آسید علی میرهادی که تا چند سال پیش در سحرهای ماه مبارک رمضان مناجات می خواند و برخی مداحان کنونی هم در مناجات خوانی جمعی از ایشان الگو گرفتند. از شاگردان محفل انس آشیخ محمد حسین زاهد بودند. حاج جواد فرشچی باجناق آقای عسکراولادی و آقای میرخانی از بانیان هیأت انصارالحسین (ع) هم در این حلقه بودند. حاج آقای مجتهدی و حاج آقای حق شناس هم در این حلقه ی معنوی قرار داشتند و در عین حال به تحصیل علوم دینی نیز اشتغال داشتند.
شیوه ی آشیخ محمد حسین زاهد هم این گونه بود که با افراد رفیق اخلاقی می شد و از این طریق به انتقال معارف می پرداخت. به هر حال ایت الله حق شناس درس حوزوی و نیز سلوک اخلاقی را نزد آقاشیخ محمدحسین زاهد آغاز کرد، اما مدتی که گذشت به ایشان عرض کرد که شما مرا راضی نمی کنید.
آقای حق شناس می گفتند، آشیخ محمد حسین از نظر علمی چندان سطح بالا نبود اما شخصیتی خالی الهوی بود و وقتی این مسئله را به ایشان گفتم، خود او دست مرا گرفت و گفت: «بیا برویم دنبال استاد.» این دو بزرگوار چند ماهی را با هم به دنبال استاد گشتند. حتی محضر چند تن از اساتید معروف را تجربه می کنند ولی پاسخ گوی نیاز ایشان نبودند. تا رسیدند به ایت الله سید علی حائری، مشهور به مفسر. ایشان چون تفسیر می گفت و کتاب تفسیری دارد با نام «المقتنیا الدرر» به نام مفسر شهرت یافت. ایت الله حق شناس فرمودند: «به او که رسیدم، احساس آرامش کردم. چون ایشان چند سئوال از من کرد و من حالاتم را توضیح دادم و بعد ایشان می گوید که خودم باید تربیت تو را بر عهده بگیرم.» آقای حق شناس تنها شاگرد اخلاقی آسید علی مفسر بود. ایشان شخصیت بی نظیری بود، به گونه ای که استاد حق شناس می گفت، ایشان با آن که دایم المراقبه بود، ولی چون روح لطیفی داشت، باز در پایان روز می گفت احساس حجاب می کنم، به خاطر همین برخوردهای مباح، این حجاب ناشی از همان ذنب مرتبه ای و مقامی است که برای پیامبر اکرم (ص) هم متناسب با مقام عصمت شان مطرح بود که در ایه ی «لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر» به آن اشاره شده و رسول خدا (ص) هم به لحاظ همین ذنب که ناشی از حضور ایشان در دنیا و ارتباطات با مردم بود، روزی هفتاد مرتبه استغفار می کردند.
در واقع باید گفت حاج آقای حق شناس در اخلاق و سیر و سلوک شاگرد انحصاری آقای سید علی حائری بود و خودش می گفت: من استادی کامل تر از او ندیدم.
ایت الله حق شناس با همراهان و طلاب خود خیلی با محبت بودند و تکیه کلام شان هم داداش جون یا داداشی بود.
* از نظر علمی ایت الله حق شناس چه مراحلی را طی کردند؟
ایشان تا سطح عالی را در تهران خواندند اما از رسائل رفتند به قم. رسائل را همراه فضلایی چون اخوان مرعشی معروف در نزد شیخ محمد علی کرمانی خواندند و پس از اتمام سطح، دروس خارج را نزد علمای بزرگ آن زمان مثل ایت الله حجت، ای تالله سید محمدتقی خوانساری، ایت الله شیخ عبدالنبی عراقی گذراندند و در همین مدت گاه به همراه برخی از فضلای آن روز حوزه مثل مرحوم استاد مطهری و ایت الله منتظری و اخوان مرعشی برای استفاده از محضر ایت الله بروجردی به بروجرد سفر می کردند. چون آن زمان هنوز ایت الله بروجردی به قم نیامده بود.
پس از چندسال که آقای بروجردی به قم می ایند، آقای حق شناس ملازم درس ایشان می شود و مورد توجه خاض آن بزرگوار قرار می گیرد. یک بار مرحوم استاد مطهری در یکی از سخنرانی های خود در تجلیل از استاد حق شناس گفتند: «ما افتخار می کنیم که هم دوره ی آقای حق شناس هستیم.»
ایت الله حق شناس در تمام دوران در عین جدیت در مسائل اخلاقی و طی مراحل سیر و سلوک، بر اساس تاکید استادشان مرحوم سید علی حائری در طی مراحل علمی نیز کمال جدیت را داشت و موفق به کسب گواهی اجتهاد از بزرگانی چون مرحوم ایت الله حجت، آشیخ عبدالنبی عراقی، آسید احمد زنجانی (پدر آقا موسی زنجانی، مرجع تقلید فعلی) و ایت الله خویی شد.
در حوزه های علمیه گاهی این تصور وجود داشت که معمولا کسانی که اخلاقی و اهل سیر و سلوک هستند، از مراتب علمی بی بهره اند و جمع میان مراتب عرفانی و مراتب علمی ظاهری امکان پذیر نیست. اما مکتب اخلاقی مرحوم آقا سید علی شوشتری و ملا حسینقلی همدانی دقیقاً خلاف این تصور معتقد بودند که استاد کامل اخلاق و عرفان باید در علم شریعت صاحب نظر و مجتهد باشد و مرحوم آسید علی حائری که استاد حاج آقا حق شناس بود و خود از شاگردان ملاحسینقلی همدانی بوده است، همین اعتقاد را داشت و بزرگانی چون امام خمینی (ره) علامه ی طباطبایی و ایت الله بهجت و ایت الله حق شناس از همین مکتب تربیتی و اخلاقی هستند و ایت الله حق شناس می گفتند باید درس را جدی و خوب خواند تا رسیدن به اجتمهاد اما علم بدون اخلاق هیچ ارزشی ندارد.
* ایا آقای حق شناس از محضر درس ایت الله شاه آبادی استاد عرفان امام هم استفاده کرده بودند؟
بله ایشان منظومه و عرفان را پیش آقای شاه آبادی در تهران خواند و بعضی مباحث متفرقه عرفانی بدون متن را هم از ایشان استفاده کرد. آقای شاه آبادی از امام نام می برد و از او تعریف می کرد و اتفاقاً آشنایی آقای حق شناس با امام خمینی هم از همین جا بود و باعث شد ایت الله حق شناس علاقه مند به امام (ره) شود. البته آقای شاه آبادی در این زمان در مسجد جامع بازار تهران، امام جماعت بودند و امام در سفرهای خود به تهران آن جا می آمدند تا به ایت الله شاه آباید اقتدا کنند.
امام (ره) در قم درس منظومه می گفتند و پیش از این که شاگردی را بپذیرند او را امتحان می کردند. آقای حق شناس هم در قم سراغ امام را می گیرد و پیش ایشان می رود و امام پس از چند پرسش از ایت الله حق شناس می پرسند درس را نزد چه کسی خوانده اید و ایشان می گویند ایت الله شاه آبادی. امام احترام می کنند و می گویند شاگردان آقای شاه آبادی که نیاز به امتحان ندارند. از آن جا به بعد ارتباط و صمیمیت خاصی بین این دو بزرگوار ایجاد شد.
* درباره ی مدرس حاج اقای حق شناس تنها به مسجد و مدرسه ی امین الدوله اشاره می شود. ایا تنها محل تدریس ایشان همین مدرسه بود؟
خیر، ایشان در مقطعی در مدرسه ی سپهسالار قدیم هم درس می گفتند که عده ای مسبب راندن ایشان از این مدرسه شدند.
* منظورتان همان مدرسه عالی شهید مطهری فعلی است؟
خیر، در قدیم دو مدرسه به نام سپهسالار معروف بود، یکی سپهسالار جدید که همان مدرسه ی شهید مطهری کنونی باشد و دیگری مدرسه ی سپهسالار قدیم که در کوچه ی مروی پشت مدرسه ی مروی قرار داشت و الان هم به نام شهید بهشتی است.
این مدرسه به لحاظ وقف نامه ای که داشت، مدرسه ای پربرکت و چه بسا کم نظیر بود. در وقف نامه ی این مدرسه آمده بود کسی باید متولی آن شود که جامع المعقول و المنقول باشد، یعنی هم استاد فقه باشد و هم فلسفه بداند. به علاوه در روز دو درس هم در آن مدرسه بدهد. این دقت نظر واقفان باعث شده بود که همیشه فلاسفه و فقهای رده بالا در راس این مدرسه باشند و البته چنین افرادی کم پیدا می شدند.
مثلاً در مقطعی حکیم آمیرزا مهدی آشتیانی تولیت این مدرسه را بر عهده داشتند و پس از آن مدتی مدرسه فاقد تولیت بود. پس از مدتی ایت الله دکتر مهدی حائری یزدی فرزند حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه ی علمیه قم) به عنوان جامع المنقول و المعقول تولیت این مدرسه را بر عهده گرفت.
ایشان از دوستان خاص ایت الله حق شناس بود و کم تر کسی را از نظر علمی قبول داشت. ایت الله بروجردی را در فقه قبول داشت و امام را در فلسفه و البته امام خمینی را در عرفان نظری، بی نظیر می دانست و نکات جالبی را هم در این زمینه نقل می کردند که باید در جای دیگری نقل کنم.
به هر حال ایت الله حق شناس با آقای حائری یزدی هم درس بود و اتفاقاً ایشان آقای حق شناس را هم قبول داشت و من از ایشان شنیدم که می گفت در و دیوار مدرسه ی فیضیه به فضل میرزا کریم (یعنی آقای عبدالکریم حق شناس) شهادت می دهد. آقا شیخ مهدی حائری بعد از مدتی به خارج کشور رفت و مدیریت این مدرسه را به ایت الله حق شناس واگذار کرد که ایشان هم آن شرط یعنی جامع المنقول و المعقول بودن را داشت. ایشان هم به تدریج آن جا را مرتب کرد و برخی از حجره های آن را که به مرور زمان مخروبه یا کثیف شده یا به محل سکونت برخی افراد تبدیل شده بود بازسازی و تجهیز کردند و به تدریج آن جا یک مدرسه ی خصوصی شد.
هدف آقای حق شناس این بود که مدل مد نظر خودشان را که مدرسه ی علمی ت اخلاقی بود در این جا پیاده کنند. یعنی ایشان علاوه بر دروس معمول، هفته ای یک بار درس اخلاق عمومی برای همه ی طلاب برپا می کرد. حوالی سال ۶۲ بود که تازه این مدرسه پذیرش عمومی طلاب را آغاز کرده بود و مدرس ها را به راه انداخته بودند. دراین میان عده ای به این مدرسه چشم دوختند و از آن جا که می دانستند ایت الله حق شناس اهل مرافعه در این موارد نیست، آمدند دنبال گرفتن این مدرسه. در آن دوره خیلی به حاج آقا سخت گذشت که شرح آن خیلی مفصل است و شاید در وقتی دیگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 