پاورپوینت کامل دو پرده از عاشورا ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دو پرده از عاشورا ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دو پرده از عاشورا ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دو پرده از عاشورا ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

۵۲

پرده اول: برادرم! مرا دریاب!

(واگویه های سردار علقمه که بالهایش بر زمین افتاد)

برادرم! حسین! ای مولای من! مرا اذن فرما. آهنگ میدان کرده ام. دیگر تاب شنیدن صوت اندوهگین فرزندان حرم را ندارم.

برادرم! ای پسر فاطمه! مرا اجازه فرما تا به سوی علقمه رهسپار شوم. نگاه کن، کودکان فریاد “العطش” غریبانه شان بر آسمان بلند
است. نگاه کن! دل فرشتگان کهکشان از خشکی لبان دخترکان حرم، آتش گرفته است. این دل عباس است که می جوشد. این
غیرت حیدر است که در سینه اش می خروشد. برادرم! مگذار این عقده بر دلم برجای ماند. مگذار شرمنده روی زینب گردم. مگذار
ناله های اهل حرم، بیش از این آتشم زند. بگذار راهی شوم. نگاه کن، این توشه من است. اشکی روان از گونه هایم و تیغی بران چون
ذوالفقار پدر و سینه ای توفان زده از یاد مادر.

نگاه کن. شریعه را بسته اند. آب از جریان افتاده است. نه! این قلب عباس است که از تپش ایستاده است. برادرم. بگذار شرمنده روی
اهل حرم نگردم.

دیگر طاقتم به سر آمده است. اذنم ده. به فرمان توام ای مولای من! اگر دیگران به تو مولا می گویند; تو هم مولای منی هم برادرم.
و اگر چنین است پس بگذار حق برادریمان را اداکنم. برادرم! دیروز آن دنیازده دون صفت، امان نامه برای خاندان بنی کلاب آورده
بود. آن هنگام که امان نامه او دیدم، قلبم آتش گرفت. قلبی که جز شراره عشق تو در آن زبانه نمی کشد.

برادر جان! حسین! ای مولای من! بگذار روانه شریعه شوم. می خواهم آب بیاورم.

ای آب تو اینجا چه آرام نشسته ای، ای آب تا ابد از روی آسمان شرمنده ای.

ای آب چگونه از کنار خیام آل الله می گذری و قلب خسته آنان را می دری.

ای آب تا ابد گریه کن، حسین تشنه است و فرزندانی که در اضطراب و واهمه اند و تنها امیدشان حسین است و عباس که آمده
است تا آب بیاورد.

ای آب، چه گوارا بر دستان من می غلتی. چه هوسناک بر کف دستانم بر من می خندی.

نه! مباد که از تو بنوشم و حسین و فرزندانش نوای العطش گویند.

بریده باد دستانم اگر از تو بنوشم و حسین تشنه باشد.

خدایا! تو شاهد باش. این آب ارزانی فاطمه است. پس چه سان از فرزندان او دریغ می کنند. مهریه ای را که در آفرینش زمین به نام
فاطمه رقم خورده است.

خدایا تو شاهد باش. عباس از این آب ننوشید.

ای مشک خالی از آب. چه زیبا نجوایی دارد. صدای پر شدن تو. سریع تر خیام در انتظار تواند و چشم به راه من.

ای اسب تیزتر برو. چون ابر در آسمان، نگاه حسین به علقمه است. نمی دانم در دل او چه می گذرد؟

خدایا! این لشکر چرا با ما آن می کنند که با کفار حربی می کنند.

خدایا! چون باران بر من سنگ فرود می آید، تیر به سویم.

اگر نبود مشکی که بر دوشم نهاده اند و سقایت برترین بندگان آفرینش که بر عهده ام گذارده اند، می نگریستند که عباس در
برابرتان ایستاده است. منم! عباس!

فرزند همان مردی که در فراز فرود شمشیرش دل کوه آب می گشت. منم از تبار سلسله جبال غیرت و مردی. منم فرزند حیدر
کرار! به آفریدگار سوگند! دست از حسین برنمی دارم. بیایید تا تیغ ذوالفقارم ارزانی تان باشد. بیایید تا نعره حیدری ام صاعقه وار بر
پیکرتان فرود آید.

و این دستم ارزانی حسین! و آن دستم ارزانی زینب! و چشمم ارزانی مادر! و این جسمم فدای دردانه پیامبر!

اما مشک را نزنید! بگذارید قطره ای به کام تشنه حسین برسد.

خدایا! ببین با فرزند مرتضی چه می کنند. ببین دستی در بدن ندارم.

ببین با صورت بر زمین می آیم. برادرم! مرا دریاب! حسینم!

عباس را کشتند. برادرم! بیا!

خدایا این قوم دل رقیه را شکستند. دل دخترکان حرم را و فرزندان پیام آور عشق را. خدایا! اینان دل زینب را آزردند. حسین چشم
به راه من است. حسین جان! بیا! مرا کشتند.

پرده دوم: ساربان! اندکی تامل

«قطره هایی از دریای اندوه زینب علیها السلام »

ای ساربان! محمل را مبند. اندکی آهسته تر، آرام تر. کاروان را بگو که قدری تامل، می خواهم یک بار دیگر حسینم را ببین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.