پاورپوینت کامل برایم از غربت بگو ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برایم از غربت بگو ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برایم از غربت بگو ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برایم از غربت بگو ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۹

از کوچه هایش گذشتم . بوی خاک می داد . نگاه در و دیوارش برایم آشنا بود . راه می رفتم; اما پایم در فراموشی زمین فرو می رفت .
غربت بود; ولی آن جا برایم غریب نبود . نگاهم در کوچه می پیچید و از من جلوتر می رفت . مشتاق .

به دری رسیدیم . نور می بارید . وارد شدم، خاطره بود که از در و دیوار آویخته بودند . لباس یوسف ها بود که خونین از دندان گرگ
به پیش پدر بازگشته بودند . عکس بود که فریاد می زد . تفنگ بود که ریشه کرده بود در زمین . گلوله بود که بال درآورده بود . همه
را دیدم و گذشتم، اما گنگ .

کوچه بود و کوچه، دیگر پایم با هر خم و راستش آشنا . حس غریبی داشتم . در خم آن کوچه انتظار ایستاده بود . انتظاری سخت،
شاید شیرین و شوقی برای رفتن و هفت منزل در راه .

اولین خم، خم کوچه یار که می گویند سر می شکند دیوارش . نمایی از مسجدی پر التهاب، همانی که عکس هایش هم بوی خاطره
می دهند; همانی که سرچشمه همه ناله هایی است که شیعه باید بزند تا بشود . . . باز می گردم با امیدی به دیوارش .

نمی دانم چرا از این جا به بعد بوی سیب می آمد . قلبم در سینه پرپر می زد . انگار درونم آتش گرفته بود . آخر آتش سهم عظیمی از
غم ما را تداعی می کند . منزل دوم جایی بود که آتش با آن آشناست . قدم هایم سست شد، همه جا خاموش . صد ناله می آمد از
کوچه، به طرف در رفتم، هنوز بوی دود می داد . از درونش نور می بارید . از آن جا می شد آسمان را مرور کرد . هنوز دستانش آن جا
بود . دیوارش به رنگ سادگی ارغوانی . چشم روشنی خانه ات، مادر! چشم هایم . اثری از پدر نبود . شاید با بال هایی بسته به سوی
مسجد رفته . نمی دانم شاید ناله می زند در چاه، شاید به مهمانی شبانه قبرستان رفته باشد . شاید . . . هرچه بود، گذشتم .

نخلستانی تاریک و چاهی، منزل سوم را به یاد می آورند . نخل ها در سکوتی بی پایان فرو رفته اند . آی، درختان صم بکم، برایم از او
بگویید . بگویید با شما چه گفته است . چرا دست به آسمان بلند کرده اید و هیچ نمی گویید؟ ای چاه، بگو پدر با تو چه گفت که از
دردش، سال هاست ساکن و مبهوت بر زمین فرو رفته ای و سیاهی اندوه، درونت را چاک چاک کرده است . باز می گذرم . با خود
زم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.