پاورپوینت کامل تا نواحی مقدس صلوات ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تا نواحی مقدس صلوات ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تا نواحی مقدس صلوات ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تا نواحی مقدس صلوات ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

با لحن کدام آفتاب،

با صدای کدام پروانه،

با آواز کدام سنگ،

با ترانه ی کدام باران،

ویرانی همواره ام را فریاد بزنم؟

ای دور از دسترس نزدیک!

ای سخاوت هرروزه ی زمین!

نماز مهربانی ات را ستاره ها هزار مرتبه اقتدا کردند;

و قنوت بارانی ات را گل ها هزارمرتبه در گوش بادها خواندند و هرروز، تشنه تر از پیش، سر بر کوهوار شانه های آسمانی ات
گذاشتند . چقدر این روزها بی تو کش آمده اند!

چقدر طولانی شده صدای نیامدنت …

چقدر غلیظ است، هوای دلتنگی …

ای مهربان بی حد!

که روشنی بی وقفه ی هزار اقیانوس، زیر آرامش قدم هایت شناور است و داغ هزار آتشفشان ریشه داده در چشم های بی نصیب ما .

تا چند چله نشینی این زمستان های بی اندازه؟

تا چند دوندگی در این سنگلاخ های یکنواخت؟

تا چند چشم به راهی این کوچه های تودرتوی تاریک؟

حلقه ی کدام در را بکوبم؟

در گوش کدام جاده زخم هایم رابخوانم؟

تاریکی در خیابان ها سرازیر شده،

مرگ در پستوها نعره می زند،

… و چقدر از زلال پونه و نارنج هوا رقیق است،

و چقدر مرگ در لابلای دیوارها زانو می زند،

و چقدر گرسنگی در پستوی خانه های حقیر فراوان است!

… فانوسی می خواهداین شب های در خیال آمدنت،

تا دیدار تازه ی پنجره ها بر پیشانی روشن دریا بیاویزد،

و چرت تمام خواب های شیطانی را پاره کند .

… بارانی تازه می خواهد این شوره زارهای همیشه،

این بیشه های فروافتاده درهم،

تا خمیازه های کش دار علف ها را رشته رشته پنبه کند،

و صبحی بنفش رادر شریان آسمان ها بریزد .

نسیمی رونده می خواهد این بی شمار اندوهان چشم ها

تا آواز هزار پرستو را در شفاف دیوارها بریزد

… تا کدام مرتبه از روشنی رودها چشم ها مان را ورق بزنیم؟

که هیچ پرستو پرواز را مشق نمی کند

و هیچ درختی دیگر پای زمزمه ی آب به شکوفه نمی ایستد

… زخمی گشوده می خواهد این دقیقه های لایتناهی بیمار

تا جرعه جرعه شرجی نیامدنت را خالی کند برسر دلتنگی این روزها .

ای سجاده ی نیایشت، رشته رشته در ادامه ی باران!

و ای آرامش آسمانی ات در نهایت شوریدگی درخت!

با همان سکوت دیگر گونه ات، <