پاورپوینت کامل به تو که با منی، ولی نمی شناسمت ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به تو که با منی، ولی نمی شناسمت ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به تو که با منی، ولی نمی شناسمت ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل به تو که با منی، ولی نمی شناسمت ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۵

پاسخ به یک نامه

اشاره:

در یکی از روزهای پایانی اردیبهشت ماه، نامه ای به دستمان رسید، پُر از درد. با
دوستان بارها آن را خواندیم و برای هم دردی با نویسنده آن خواستیم چند خطی برایش
بنویسیم.

سلام

خوش به حالت که در این وانفسا در تهران، خیابان جانبازان، کوی شهدا، کوی
مفقودالاثر، پلاک گمنام زندگی می کنی.
نامه ات را خواندم. فهمیدم که خیلی ها مثل من و تو فکر می کنند. نامه ات را حداقل
پنج بار خواندم. باورت نمی شود اما دوسه جای نامه اشکم را در آورد و چون تو را
هم درد خودم می دانم، برایت می نویسم. برای تو که با منی: اما نمی شناسمت.
یک: خوشم می آید که با هوش هستی. خوب فهمیدی هم ساکن قم هستم، هم روحانی زاده؛ اما
به همان خدایی که می پرستی آقازاده نیستم. پدرم تمام جوانی و زندگی اش را برای
انقلاب گذاشته و حالا با هزار درد بی درمان گوشه خانه است. حتی کسی احوالش را
نمی پرسد. خدا می داند وقتی می روم آنجا و می بینم در سفره شام آن ها گاهی وقت ها
نان و پنیر خالی هست، از خودم خجالت می کشم. این آدم به خاطر همان چیزهایی که تو
این قدر بد و بیراه به من گفتی، همه چیز را می داند، اما صبر می کند. دلش خیلی
می سوزد. گاهی وقت ها که حرف می زند، احساس می کنم می خواهد گلوی بعضی از همین
آقایان را بجود اما … این را هم بگویم هروقت از دست ماها دلش می گیرد، باید او را
سر قبر برادر شهیدش پیدا کنی.
دو: از تو که بچه رزمنده ای و در یک پلاک گمنام زندگی می کنی، بعید است همه را به
یک چوب برانی. راستی چند نفر از همان دوستان تو که با هم در جبهه برای صدام خط و
نشان می کشیدید حالا به آلاف و الوف رسید ه اند. خیلی ها در این مملکت پول درجه و
درصدجانبازی شان را می خورند و خیلی ها … بگذار حرف نزنم. دلم خیلی پر است؛ اما
خدا وکیلی از تو که این همه پراطلاعاتی، بعید است همه تقصیرها را بیندازی گردن یک
عده آدم. همه جا آدم خوب و بد دارد. اما بدون اغراق می گویم به عنوان دوست توی این
عالم خیلی ها مثل تو حرف هایشان را نمی زنند و یا اگر هم بزنند، آن قدر خودشان را
توی پلاک های گمنام مخفی می کنند که آدم به اصل بودنشان شک می کند.
سه: حاج کاظم ٭ ! وقتی عصبانی هستی اجر خودت رو ضایع نکن. تو که برای یک عده آدم
شکم پرست جبهه نرفتی، اگر رفتی، پس قافیه را باختی. جبهه رفتن برای یک چیز دیگر
بود، برای یک اعتقاد. الآن من و امثال من برای همان دلیل اینجا نشسته ایم. به خدا
برای من خیلی راحت تر بود که بروم توی یک کوچه بن بست اجاره نشین باشم ـ که هستم ـ
و خون دل بخورم؛ اما این درسته؟
چرا صورت مسأله