پاورپوینت کامل ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ۱۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

در فضای عطرآگین ماه مبارک رمضان و در لحظه های نورانی دعا با سرور عارفان و عابدان
حضرت زین العابدین همنوا میشویم: پروردگارا ما را در طول این ماه با طاعتت سرشار
ساز و یاریمان کن تا که تمامی روزهایش را به روزه داشتن و همه شب ها را به نماز و
نیاز و زاری به درگاهت و خشوع و خاکساری در پیشگاه عظمتت، به پایان رسانیم تا آنکه
روز و شب این ماه بر ما به غفلت و کوتاهی نگذرد.۱

چه بیبهانه شروع میشوی ای راهنمای ره گم کردگان! همیشه بیمقدمهای ای آغاز همه
آغازها! و چه ناپیداست پایانت ای بیمنتها! در اندیشهام نمی گنجی! بزرگتر از هر کسی
و هر که میشناسم؛ بزرگتر از تمام بزرگها و البته بزرگترین بزرگها. با فیض و برکت،
می آفرینی. هدفمند و باحکمت، هدایت میکنی. تو مقصود دعای مایی؛ آنقدر نزدیک که
رگ های گردنم به فاصله کم تو با من رشک میبرند.

و اما از حال پراکندگان در آسمان و زمینت؛

گروهی مشغول دعای کمیلاند؛ در مسجدی، زیارتگاهی، کنج خانه ای، … . گروهی در خلوت
شب های تاریکشان با نام نامدار تو صفحه دل هاشان را نورباران می کنند.

گروهی هم چون من غافلند و خواب بر پلک هایشان سنگینی میکند، و گروهی ساعتی می شود
که خوابیدهاند، اما تو، بیداری و نظارهگر! میبینی، میشنوی و میدانی. در گوشه ای
خلوت تمام مقصود یک عبادتگری، در کوچه ای تنگ و تاریک تمام تکیهگاه یک غریبهای، در
خانه ای بیرمق تمامی دلگرمی یک فقیری، و در مجلس انس حلقه اول و آخر زنجیر تسبیح و
تقدیس.

یکی در پای نخلی تو را چنین صدا میزند: الهی و ربی! من لی غیرک۲

و آن دیگری که از درد بهخود میپیچد و دلش میخواهد که از دردش خلاصی دهی: یامن اسمه
دواء۳ می خواند. خداوندا با اینهمه گناهکار در حال توبه چه میکنی؟ با اینهمه
توبهکار مشغول گناه چه؟ چه بزرگواری که این گونه بدی های بندگانت را به پاسخی نیکو
پاس میداری.! و بندگانت را به آنچه آرزو داشتند، به خوبی مینوازی.

خدایا! بندگان برگزیدهات از تو چه میخواستند؟ کجاها و کی میخواستند؟ و مهمتر آن که
تو چگونه میدادی؟ چگونه راضیشان میکردی؟ چگونه امتحان میگرفتی؟ و چگونه ابرهای
نعمتت را بر کشتزارهای پریشانشان فرو می آوردی؟

ای رحیم و ای مهربا