پاورپوینت کامل طریق بندگی;راه را به ما نشان داده اند تا خودمان انتخاب کنیم ۴۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طریق بندگی;راه را به ما نشان داده اند تا خودمان انتخاب کنیم ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طریق بندگی;راه را به ما نشان داده اند تا خودمان انتخاب کنیم ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طریق بندگی;راه را به ما نشان داده اند تا خودمان انتخاب کنیم ۴۱ اسلاید در PowerPoint :
۴
پایمردی تا نقطه وصل
افرادی که وارد حوزه شدند همه می خواستند به مقام امام خمینی ـ قدس سره ـ برسند،
ولی به راستی چرا یادمان رفت، امام جایی که خدا می خواست، استقامت کرد و جایی که
خدا نمی خواست، نرفت!
بسیار خوب است که انسان ـ به ویژه در ایام جوانی ـ بفهمد مالک او، کس دیگری است.
باید از جوانی پاک بود. فقط پایمردی و پایداری می طلبد.
مرحوم آقای قاضی ـ رحمه الله ـ فرمود: چهل سال راهی به معنا و معنویت برایم باز
نشد، ولی رها نکردم؛ حتی نگاه اول به نامحرم نمی کردم. تا جایی که چشم ترس شده
بودم. پیش از آنکه نامحرمی را ببینم، چشمم زودتر از خودم می فهمید و بسته می شد.
گاهی دیگر اعضا زودتر از مغز می فهمند و فرمان می دهند؛ مثلاً وقتی دکتر چکش را به
زانوی ما می زند، زانوی ما ناخودآگاه می پرد. اصلاً اراده هم نمی کنیم، ولی وقتی
ضربه می خورد، خود به خود بالا می آید. یا هنگامی که شیئی به طرفمان پرت می شود،
ممکن است ندیده باشیم، ولی دستمان بالا می آید که دفاع کند. حتی پیش از آنکه
بفهمیم، چشممان بسته می شود.
دوستی دارم که در اطراف شیراز زندگی می کند. کارش گیوه دوزی است، مورد عنایت خداست
و نزدیک به هفتاد سال سن دارد. به امام ـ قدس سره ـ و انقلاب نیز بسیار علاقه مند
است. او می گفت: «در همه عمرم تنها دو بار غیبت کردم، نه بیشتر. به مردم هم کاری
ندارم». وقتی با من حرف می زد، تندتند کوک می زد. گفتم حاجی، به چشم من نگاه نکن،
به سوزن نگاه کن، به دستت فرو نرود. گفت: «حاج آقا، شصت سال است که انگشت هایم کوک
می زند، چشم دارند و می بینند. چشمم کم سو شده است و سوزن را نمی بیند.»
حال ببینید چنین کسی را خداوند چقدر دوست دارد.
سپاس نعمت ها
مرحوم عراقی ـ رحمه الله ـ می فرمود: در هنگام خاکسپاری و تلقین آیت الله بروجردی
چون من با صدای ایشان آشنا بودم، وقتی گفتم: «بگو أشهد أن لا اله الا اللّه، او نیز
گفت: أشهد أن لا اله الا اللّه.» گاه پیرمردها می گویند: «لال از دنیا نری صلوات
بفرست.» مرادشان همین است و ما می ترسیم موقع مردن آنچه را یاد گرفتیم، فراموش
کنیم. باید اکنون تمرین کرد و خدا را دید. آیا جایی هست که او نباشد؟ و آیا چیزی
داریم که برای او نباشد؟ اگر ناسپاسی کردیم، نعمت ها را یک به یک از ما خواهد گرفت.
باید قدر همسر و فرزند و جوانی و استعداد و استاد و… را دانست. ناگه می بینیم
آنها را از ما گرفته اند.
ما نعمت های فراوانی داریم؛ همسری و یا مادری داریم که از ما با تقواتر است. همین
طور دوست و کتابی که داریم ولی با آنها زندگی نمی کنیم و می خواهیم کار خودمان را
بکنیم. بعد هم گمان می کنیم همه چیز را می دانیم و درست می رویم. اگر به ما بگویند،
بیا نزد کسی برویم تا راه را به ما یاد دهد، خواهیم گفت: «خودم می دانم و می فهمم.»
اما به راستی می فهمیم؟
مرحوم آقای عراقی ـ رحمه الله ـ می فرمود: چندی بعد از خاکسپاری مرحوم آقای
بروجردی ـ رحمه الله ـ، شخصی که ایشان را غسل داده بود دیدم. گفتم: فلانی، من چیز
عجیبی دیدم. آقا در قبر تلقین را می خواند. گفت: عجب! پس به کسی نگو، من وقتی
می خواستم ایشان را بشویم، خودش می چرخید و جابه جا می شد.
اینها قصه های شیرینی است. آیا من و شما نمی توانیم مانند او بشویم؟ داستان برای
هزار سال پیش نیست. الان نیز راه باز است. نعوذبالله خدا نمرده است. ائمه معصوم ـ
علیهم السلام ـ هنوز حی و حاضر هستند؛ بلکه ما هستیم که مرده ایم. «انک لا تحتجب عن
خلقک الا ان تحجبهم الاعمال دونک؛ خداوند از خلق خود پوشیده نیست، مگر اینکه اعمال
بندگان باعث جدایی و حجاب شوند.»
راه را همه بلدیم
اندکی به کارهای خود نگاه کنیم. خودمان بهتر از همه خواهیم فهمید. هیچ کس نمی تواند
بگوید: «نمی دانم!». بی جهت نگوییم که تلاش کردم و نشد. آیا به راستی تلاش کردیم و
نشد؟ اندکی پایمردی کردیم که نرسیدیم؟
توجه داشته باشیم که خداوند راه را نشان می دهد. برخی بهانه می گیریم که چرا آقای
بهجت به من درس نمی دهند! لابد توقع داریم امام عصر ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف
ـ به خدمت ما بیایند و ما را راه ببرند! ولی آیا به راستی راه را نمی دانیم؟ چه کسی
است که راه را نداند؟
روایت است که شخص اگر در این دنیا همه راه ها به رویش بسته شده باشد، ولی دلش به
سوی حق باشد، به هنگام مردن، امام علی ـ علیه السلام ـ را به او نشان می دهند و
می پرسند: آیا این آقا را دوست داری؟ یعنی در نهایت با ولایت علی ـ علیه السلام ـ
می میرد. گمان می کنیم خدا حجت را تمام نمی کند و خوب و بد را نشان نمی دهد. او حجت
را تمام می کند تا خودمان انتخاب کنیم.
مرحوم شیخ بهایی ـ رحمه الله ـ از تخت فولاد برمی گشت. سه خانم جوان و زیبا با او
برخورد کردند. به او گفتند: ما شب جا نداریم، برف آمده و غریب هستیم. گفته بود: به
حجره من بیایید و تا صبح گوشه حجره بخوابید. یکی از آنها می گفت: در حجره شیخ، منقل
آتشی بود. گاه به گاهی دستش را به نزدیک آتش می برد و می گفت: قیامت هست، آیا
می توانم در برابر آن مقاومت کنم؟ پس از چند لحظه دستش را عقب می کشید. دوباره این
کار را انجام داد. تا صبح ده انگشت او سوخته بود. وقتی سحر شد، سریع آنان را صدا زد
و فرمود: زود بلند شوید، نمازتان را بخوانید و بروید.
فردای آن روز به سراغ شیخ آمدند که چرا دستان خود را به منقل نزدیک می کردی؟ شیخ
گفت: می خواستم ببینم آیا می توانم عذاب او را تحمل کنم؟ شیطان می گفت: حالا یک بار
که بیشتر نیست. دیدنش که طوری نیست.
ادامه دارد…
سوتیتر:
توجه داشته باشیم که خداوند راه را نشان می دهد. برخی بهانه می گیریم که چرا آقای
بهجت به من درس نمی دهند! لابد توقع داریم امام عصرـ عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف
ـ به خدمت ما بیایند و ما را راه ببرند! ولی آیا به راستی راه را نمی دانیم؟ چه کسی
است که راه را نداند؟
کلک اعجاز
آن روز کار حاج آقا روح الله شروع شده بود …
محمد بهمنی
پاییز سال ۴۱ مثل همه پاییزهایی که من و تو در خاطرمان داریم، بهار درس و بحث بود.
درسهای حوزه تازه آغاز شده بود و مثل همه شروع ها، شور و اشتیاق خاصی میان طلبه ها
دیده می شد؛ برخی نام اساتید مطرح را می پرسیدند، برخی هم، در هر کلاسی که به دلشان
می نشست، شرکت می کردند.
همه چیز عادی بود و اگر هجران آیت ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 