پاورپوینت کامل جان را غلامت می کنند ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جان را غلامت می کنند ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جان را غلامت می کنند ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جان را غلامت می کنند ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

نامش جُون بن حوی است. سلاح می سازد؛ تیر و شمشیر و خنجر، حرفه ای است که شاید روزی به کارش اید. روزگاری دور، غلام ابوذر غفاری بود. پس از شهادت ابوذر، می توانست خود را از این خم و راست شدن ها نجات دهد و برای همیشه در کنجی آزاد زندگی کند اما او در خدمت گذاری اهل دین گوهری ارزشمند می یابد و خود را به آن گوهر می پیوندد؛ در خدمت علی است که شأن عترت پیامبر را می فهمد؛ آنان که شب را به نماز زنده می دارند و روز را به روزه سپری می کنند و در حال رکوع زکات می دهند.

بعد از این که حضرت علی به عرش اعلی عروج می کند، جون به خدمت حسن بن علی در می اید. فکر و ذکر جون، خدمت به نیکان عالم است، روزها در کنار آنان می ایستد و به عظمت آفرینش پروردگار می نگرد و شب ها را در حیرت بندگی آنان به صبح می رساند. از پرهیز آنان عبرت می گیرد و از شوق آنان به خالق یکتا بالی به سوی عالم بالا می گشاید.

افسوس که حسن بن علی نیز به دست مکّار کافران شهید می شود، از این پس، جون می ماند و حسین بن علی. جان جون است و جان حسین بن علی. اگر از جون نشان افتخارش را جویا شوی، حلقه آویخته به گوشش را نشانت می دهد و به رنگ سیاه پوستش اشاره می کند که برایش خادم بودن را به ارمغان آورده است.

جون در حسین، بهشت را می بیند. به حسین که خدمت می کند، می پندارد خادم ابدی بهشت شده است. او در وجود حسین، عطر پونه را حس می کند در دشت بهار.

بر قلب جون غلام، نوری تابیده است که هر روز جان بیش تری می گیرد و نزدیک است که به خورشید عظیم بدل گردد. اگر خورشید را از جون بگیری، گویی او را به بردگی گرفته ای و اگر قبای سلطنت غلامی را بر اندام او باقی گذاری گویی او را رهایی جاودان بخشیده ای. او پرورده مهر است و به این آسانی ها روی از مهر نمی گرداند.

حسین بن علی قصد مکه می کند، جون نیز بار سفر می بندد و راهی مکه می شود. حج که به نیمه می رسد، امام حسین به نیت صیانت از دین رو سوی کربلا می کند و رهسپار قربانگاه می گردد. جون نیز بی آن که علتی خواهد یا که نافرمانی کند، به سوی کربلا گام برمی دارد او می داند ذره ای تردید حتی اگر به اندازه دانه گندمی باشد، می تواند موجب سقوط او از عرش به فرش گردد.

انسان است، حس دارد و گاه حس دردناک یک زخم می تواند موجب آزارش یا حتی هراسش گردد، ولی با این حال هرگز از زخم شمشیر کافران وحشت نمی کند و لحظه ای نیز ذهنش را به سمت سوزناک زخم منحرف نمی کند. زخم کاری برداشتن در کربلا، به نظر او سرپیچی از نفس راحت طلب است، پس به نفسش پشت می کند و تن را به دست زخم می سپارد.

امام حسین(ع) کسی است که برای رهایی امت پیامبر از دام هلاک آور نفاق، خود را به قربانگاه دعوت می کند اما به یارانش می گوید: شماها همگی آزادید و جنگیدن و شهید شدن برایتان تکلیفی نیست، بروید و زنده بمانید و زندگی کنید. او به چشم های یاران نگاه نمی کند تا مبادا شرم، مانع از رفتن آنان گردد. که البته جون می ماند، او غلام قسم خورده اهل بیت است، کجا برود از این جا آبادتر؟! زندگی این جاست، دوشادوش حسین.

روز عاشورا، سیاه و سفید؛ کفر و دین در مقابل هم قرار می گیرند. نفسی که در سینه حبس می شود نفس یاران کفر است و لرزه ای که بر چانه می افتد لرزه های سپاه کفر است؛ اما این سوی میدان مکان امنی است برای قلب های گرم و مطمئن، یاران برای شهادت به صف می شوند. از بین همه، جون بی قراری می کند. او می خواهد از آغازگران این دفاع باشد، تمام وجودش به جنب و جوش درمی اید، گاه به تمامی اشک می شود و گاهی دیگر به تمامی می خندد، پا به پیش می گذارد، می رود و روبه روی امامش حسین بن علی می ایستد، باز دست را به معنی ارادت بر سینه می نهد و برای لحظه ای طولانی نگاهش می کند، آن قرص ماه را. شاید این آخرین دیدار باشد، نه زبانش را گاز می گیرد زیرا او می خواهد زین پس هم نشین او در بهشت باشد. دیدار خود را با امام حسین بسیار عاشقانه فرماندهی می کند؛ می نگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.