پاورپوینت کامل شب نامه;… و لندن نیز فتح شد ۲۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شب نامه;… و لندن نیز فتح شد ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شب نامه;… و لندن نیز فتح شد ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شب نامه;… و لندن نیز فتح شد ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

یا حسین ای جوهر پایندگی

مرگ سرخت رمز آب زندگی

سحرگاهان با بانگ خروس، در آستانه گلبانگ اذان می بایست به خانه حاجی احمدی می رفتیم؛ برای خواندن زیارت عاشورا و ایراد سخنرانی. او مردی از دیار مردخیز و زرریز تبریز بود و از ده ها سال پیش در لندن می زیست.

رستورانی با نام مبارک حضرت مهدی(ع) بر پا کرده بود و غذای حلال خورد مردم می داد؛ دستش به دهانش می رسید، جیبش پر بود و کیسه طمعش خالی.

بعضی عقده ای ها مثل نارنگی، زود پوست کنده می شوند مثلاً با پول قرضی یک سفر به دوبی دست و پا می کنند. از خانه با فیس در می ایند و با ناز راه می روند، با عشوه قدم بر می دارند. وای که این چیزندیده ها چه به سر روزگار می آورند وقتی پایشان به دوبی باز می شود.

اما حاجی احمدی ده ها سال بود که در لندن دم و دستگاهی داشت ولی زنش چادر عربی به سر می کرد و پسر دانشگاهی اش بسیار نجیب و عفیف و پرواپیشه بود و نوار مذهبی گوش می داد. سر و صورتش، خلق و سیرتش همه مثل آدمیزاد بود نه رنگ باخته بود و نه رنگ گرفته.

در خانه حاجی، کم کم جمع مستان از راه می رسیدند. از همه دست آدم آن جا حضور می یافتند برای خواندن زیارت عاشورا و شنیدن سخنرانی، مثل: دکتر میلانی، سفیر قبل از انقلاب ایران در یمن، رئیس بازنشسته بانک ملی ایران در لندن، مردی از رومانی که به دامن اهل بیت‰ آویخته بود.

تاجران فرش، دانشجویان ایرانی و افغانی، برخی از روحانیان مقیم لندن و…

وقتی زیارت عاشورا خوانده می شد همه دستمال دلشان را به ضریح خونین حسین(ع) دخیل می بستند و با ادب زیارت را زمزمه می کردند.

تنها حاجی احمدی و دامادش که پزشکی متخصص بود، دم در می ایستادند و سلام می دادند.

پس از خواندن زیارت عاشورا سخنرانی آغاز می شد. یکی از بحث هایی که در آن جا به آن پرداختم هدایت خاصه در دانشگاه عاشورا بود.

کیمیایش قلب را زر می کند

سنگ را او لعل و گوهر می کند

این چنین میناگری ها کار اوست

این چنین اکسیرها ز اسرار اوست

بعد از سخنرانی، سفره صبحانه آغوش می گشود؛ چه سفره ی کریمانه ای بود؛ کاری در خور عزاداران آقا. حدوداً ده نوع خوردنی پهلو به پهلو چشم به دهان تو داشتند و تو می توانستی دست دلت را به هر کدام دراز کنی. تازه بعضی روزها کله پاچه آن هم زبان و گاهی حلیم در سفره توزیع می شد و بعد هم میوه.

تازه وقتی شکم را می انباشتی ظرف یک بار مصرف برمی داشتی و یکی دو تا زیر بغل می گذاشتی و به خانه می بردی و کسی نمی گفت: خوردن حلال و بردن حرام. جدّاً چه شکوه مند است سخاوت.

اما شب ها، در مجمع اسلامی جهانی سخنرانی داشتم. در آن جا جمعی از فرهیختگان گردهم می آمدند. سخنرانی هم زمان به انگلیسی برگردانده می شد. دم در امام جمعه لندن دست به سینه، به مردم خوشامد می گفت. همه جمعشان جور بود و چشم دشمنان شان کور. جمع شکوه مندی بود، دل به سخن می دادند و گوش به سخنران. گاه سخنان شوری می داد و سوزی می گرفت اشکی می ریخت و آهی برمی خاست.

پرچم زاده ی آن پرچم دوز

یک جوان مشهدی که پدرش در بارگاه امام رضا (ع) پرچم یاحسین می دوخت به لندن آمده بود. کار و بارش چنان چاق شده بود که گفته می شد صدودهمین پول دار انگلیس است. خانه ای داشت نزدیک سفارت آمریکا و چند سفارت خانه دیگر در محلی به اصطلاح دیپلمات نشین؛ از سر تا پای خانه اش را سیاه پوش کرده بود. در آن جا هم عده ای گرد می آمدند حلقه وصلی بود و قصه یار؛ در آن جا من احساس می کردم مزدوران انگلیس به شدت از درون و بیرون جلسه را زیر دید داشتند و گاه همان مزدبگیران در درون مجلس پارازیت می انداختند تا موشی در آش بیندازند.

آن مهاجر مشهدی هم کریمانه شام می داد. هنگام بدرود، ماست مرغوب، سبزی خوردن باطراوت و جوجه کباب خوش قامت تقدیم شما می شد.

شب آخر به من گفت: تنها یک چیز می تواند مرا از آقا امام حسین(ع) جدا کند؛

یک گلوله که به مغز یا قلبم فرو رود. می گفت: پارسال از آقا خواستم یک هتل در لندن به من بدهند امسال عطا کردند.

فتح لندن

ای چراغ راه انسان یا حسین

جوهر دین، روح قرآن یا حسین

اعلام شده بود همه بعدازظهر در هایدپارک تجمع کنند. سرشب از کشورهای دیگر اروپا به مجمع اسلامی جهانی زنگ می زدند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.