پاورپوینت کامل ای کاش دروغ بود ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ای کاش دروغ بود ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ای کاش دروغ بود ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ای کاش دروغ بود ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

* «ای زنان مؤمن؛ عفاف بورزید و چادر به سر کنید تا از زنان بدکار و هرزه، بازشناخته شوید و مورد آزار قرار نگیرید.» (احزاب/۵۹)

* «آیا جنایتی بزرگ تر از این، نسبت به زن هست که زن را با آرایش و جلوه گری سرگرم کنند تا از او به عنوان وسیله استفاده کنند.» (مقام معظم رهبری)

پرستیژ زیادی

… زن با گریه تقاضای طلاق و مجازات برای شوهر خائنش را داشت.

قاضی به سرباز دادگاه اشاره کرد که متهم را بیاورد.

مرد پشت جایگاه قرار گرفت و با بغض گفت: آقای قاضی این خانم همیشه مرا تحقیر می کرد و پرستیژ اجتماعی اش را توی سر من می زد. هر روز رنگ و لعاب عوض می کرد.

می گفت شأن اجتماعی است. گوشش هم بدهکار نبود. تقصیر خودش بود. او من را به این لجن زار کشاند. وقتی یک روز درمیان رفقای بدتر از خودش را می آورد خانه. من که کور نبودم، قیافه و لباس و ناز و غمزه اونا رو می دیدم، با خودش مقایسه می کردم…

یکی از دوستانش بیش تر توجهم را جلب کرد… و شد آن چه نباید بشود. چند روز بعد موقع سحر به جرم زنای محصنه، صندلی را از زیر پای مرد کشیدند.

… خانواده ای که متلاشی شد

تازه عقد کرده بودیم. هفته ای یک بار به خانه شان می آمد. پسر مؤدب و خانواده داری بود.

خواهر کوچکم خیلی مراعات نمی کرد. چند بار بهش گفتم آرایش نکن، ولی حرفم خریدار نداشت.

یکبار به مادرم گفتم؛ مادر جلوی زهره را بگیر. ولی مادر می گفت: زمانه عوض شده. حالا که تو عقد کردی نوبت اونه دیگه. اونم طفلی می خواد جلوی دوستاش کم نیاره. و من با حرص و جوش نمی توانستم حالی شان کنم که داری زندگی مرا خراب می کنی.

زهره از وقتی من عقد کردم، خیلی خود سر و جسور شده بود. کارهایی می کرد که منی که عقد کرده بودم، خجالت می کشیدم.

چند ماه گذشت. تقریباً قرار عروسی را هم گذاشته بودیم که یک روز نامزدم با کج خلقی حرف هایی زد که هرّی دلم ریخت. گفت به من علاقه ای ندارد و حالا فهمیده که از اول اشتباه کرده. سر در نمی آوردم.

گفت: طلاقم می دهد. به پدر و مادرم هم گفت. چند روز از سردرد چشم هایم نمی دید.

چاره ای نبود بعد از کلی کش و قوس به ناچار راضی به طلاق شدم. جلوی پدر و مادرم پرسیدم: «لااقل بگو اون خونه خراب کنی که اونو به من ترجیح دادی کیه؟ چشم هایش برق زده. نگاهی به زهره کرد و گفت: زهره خانم…

از همه بدتر این که بابا و مامانم هم قبول کردند. چون زهره تهدید کرده بود اگر قبول نکنند خودش را می کشد!

تجربه تلخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.