پاورپوینت کامل «توسّل» از نگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «توسّل» از نگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «توسّل» از نگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «توسّل» از نگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۵

چکیده

واژه «توسل» دوبار در قرآن آمده است. این واژه به معنای تقرب جستن، منزلت جستن و
نزدیک شدن به غیر توسط چیزی، به کار رفته است. با ژرف نگری در منابع اسلامی به این
نتیجه می رسیم که توسل انواع فراوانی دارد. بعضی از انواع توسل، به اتفاق همه
دانشمندان اسلام جایز، بعضی از آن ممنوع و حرام و بعضی دیگر مورد اختلاف است. توسل
به حق نبی، توسل به آثار نبی و توسل به دعای نبی و اولیای الهی بعد از حیات، از
انواع اختلافی است.

از روایات اسلامی استفاده می شود که توسل جستن به ذات نبی و آثار آن حضرت و اولیای
الهی هیچ اشکالی ندارد. از زمان صدر اسلام نیز سیره صحابه، تابعین و مسلمانان همین
بوده است؛ ولی در قرون بعد، افرادی از جمله ابن تیمیه این امر را ممنوع اعلام کردند
که شکاف بزرگی بین مسلمانان ایجاد شد. محمدبن عبدالوهاب نیز در قرن دوازدهم آن را
تشدید نمود و این مسئله باعث اختلاف میان مسلمانان شد.

واژه های کلیدی: الوسیله، توسل، آیات، روایات، فریقین، اهل سنت، اهل بیت،
ابن تیمیه، مراغی.

واژه توسل(الوسیله)

واژه شناسان «توسل»(وسیله) را چنین معنا کرده اند: درجه، قربت، منزلت نزد
خدا۱جستن، رغبت۲، توسل جستن شیء با رغبت۳، شیءای که به توسط آن به غیر نزدیک
شوند۴، تقرب و نزدیکی۵. با توجه به معانی مختلف و مشترک توسل و وسیله، می توانیم در
یک جمله کوتاه بگوییم: توسل این است که عملی را با شوق و رغبت برای رسیدن به قرب
خدا انجام دهیم.

بر این اساس، معنای اصطلاحی توسل این است که عبد چیزی یا کسی را در پیشگاه باری
تعالی واسطه کند تا خداوند عالم دعای او را بپذیرد و او به مطلوب خویش برسد. به
ترسیم دیگر، می توانیم بگوییم، وسیله هر چیزی است که آدمی را به خدا نزدیک می کند.
به اعمال نیک، ترک منهیات، دعا، واسطه جستن به اسمی از اسمای الهی و صفتی از اوصاف
خداوندی یا مؤمن صالح، وسیله اطلاق می شود.۶بنابراین، «وسیله» را چنین تعریف
کرده اند: «اسم لکل ما یتوصل به الی مرضاه الله من علم و عمل.»۷

انواع توسل

با ژرف نگری در منابع اسلامی به این نتیجه می رسیم که هیچ یک از دانشمندان اسلام
توسل جستن را ممنوع نمی دانند. حتی ابن تیمیه نیز که بزرگ ترین ناقدان توسل است،
بعضی از انواع آن را جایز می شمارد. در اینجا لازم می دانیم قبل از ورود به بحث و
مقایسه بین فریقین، انواع توسل را به طور اجمال ترسیم نماییم. توسل به طور کلی به
سه نوع تقسیم می گردد:

الف. توسلهای مشروع: توسل به ذات خدا، اوصاف خدا، ایمان و اعمال نیک، قرآن، توسل به
نبی اکرم(ص) در روز قیامت و آثار و دعا و محبت آن حضرت در زمان حیات آن جناب، دعای
برادر مؤمنان، انبیا و اوصیا در زمان حیات آنان.

ب. توسلهای غیر مشروع: توسل به طاغوت، بتها و نیز توسل به انبیا و اوصیا با این
اعتقاد که آنها مستقل اند.

ج. توسل مورد اختلاف: توسل به حق نبی در حیات برزخی، توسل به دعای نبی و آثار نبی و
اولیا در حیات برزخی آنان. بحث اساسی ما در مورد آخر است؛ زیرا نوع اول را همه
مشروع می دانند و نوع دوم را همه دانشمندان ممنوع می شمارند.

توسل در قرآن

لفظ «الوسیله» دوبار در قرآن آمده است؛ یک بار در سوره مائده، آیه ۳۵: «…وابتغوا
الیه الوسیله»؛ و بار دیگر در سوره اسراء، آیه ۵۷: «اولئک الذین یدعون یتبغون الی
ربهم الوسیله». اکنون به برخی از آیاتی که دال بر توسل اند، اشاره می کنیم.

۱. آیه توسل: «یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و ابتغوا الیه الوسیله وجاهدوا فی
سبیله لعلکم تفلحون؛۸ای کسانی که ایمان آورده اید، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید
و وسیله ای برای تقرب به او بجویید و در راه او جهاد نمایید، باشد که رستگار شوید.»

در این آیه امر شده است که آدمی برای تقرب الهی وسیله ای بجوید. انسان مادی
نمی تواند بدون وسیله لازم به خدا نزدیک شود و به مقام قرب الهی برسد، بلکه
واسطه ای لازم است که او را به این مقام برساند. این واسطه می تواند عبادت و کارهای
نیک باشد و انسان به کمک نماز، روزه، حج و اعمال خیر دیگر به خداوند متعال نزدیک
شود. همچنین این واسطه می تواند محبت اولیای خدا باشدکه خود او تأکید نموده است:
«قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی».۹انسان با توسل به کسانی که محبوب
خدا هستند، مانند پیامبران و معصومان و مؤمنان صالح، به تقرب الهی دست می یابد.

در آیه مذکور واژه «وسیله» مطلق آمده است. پس هر چیزی که مرضی و مورد توجه خدا
باشد، می تواند وسیله قرار گیرد. حال ممکن است این وسیله از نوع افعال باشد، مانند
نماز، روزه، حج، جهاد، یا از انواع اشخاص باشد، مانند انبیا و اولیای خدا، یا از
نوع اشیا باشد، مانند کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهیم و قرآن. خلاصه هر چیزی که ما
را به خدا نزدیک کند و ما را به یاد خدا بیندازد، می تواند وسیله قرار گیرد. مثلاً
درباره اولیای خدا از پیامبر گرامی چنین روایت شده است: «هم الذین اذا رؤا ذکر
الله؛ آنها کسانی اند که هنگامی که مردم آنها را ببینند، خدا را به یاد
می آورند.»۱۰

۲. آیه وحدت: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛۱۱همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید
و از هم جدا نشوید.» پرسش اساسی این است که در آیه مزبور، منظور از «حبل الله»
چیست؟ پاسخ این است که بی تردید چیزی غیر از خداست؛ زیرا «حبل الله» از اسمای الهی
نیست. این «حبل الله» می تواند قرآن، اسلام، پیامبر، ائمه و مسلمانان باشد. در هر
حال، این آیه بر جواز توسل به غیر خدا دلالت می کند؛ چون «حبل الله» هر چه باشد،
چیزی است که واسطه ارتباط میان مردم و خداست. به نظر می رسد اولیای الهی مصداق
روشنی برای حبل الله اند و چنگ زدن و توسل جستن به آنها موجب تقرب الهی می شود. در
روایات حبل الله به قرآن تفسیر شده است.۱۲هم چنین حبل الله به ائمه هدی(ع) تعبیر
شده است. چنانچه درباره حضرت علی(ع) «هو حبل الله المتین»۱۳روایت شده است و خود
حضرت علی(ع) در ضمن خطبه ای فرمود: انا حبل الله المتین۱۴حضرت امام صادق(ع)
می فرماید: «نحن حبل الله».۱۵و پیامبر اکرم(ص) در جواب یک اعرابی که پرسیده بود
«حبل الله» چیست؟ پیامبر اکرم(ص) دست به شانه حضرت علی(ع) گذاشت و فرمود: «یا
اعرابی هذا حبل الله»۱۶و در روایتی دیگر قرآن و عترت هر دو را حبل الله معرفی کرده
است. «هما حبل الله» یعنی قرآن و عترت هر دو ریسمان خدایند.۱۷

۳. آیه استغفار: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفرالله واستغفر لهم الرسول
لوجدوا الله توّاباً رحیماً؛۱۸و اگر آنها هنگامی که به نفس خود ظلم کرده اند، پیش
تو آیند و از خدا طلب مغفرت کنند و رسول هم برای آنان طلب آمرزش کند، خداوند را
توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.»

مفسر بزرگ اهل سنت، ابن کثیر، در ضمن تفسیر آیه مذکور، این حکایت مشهو را نقل کرده
است که شیخ ابومنصور صباغ از عتبی نقل می کند. او می گوید: من نزدیک قبر نبی
اکرم(ص) نشسته بودم که مردی اعرابی آمد و گفت: السلام علیک یا رسول الله. من این
قول خدا را شنیده ام که می فرماید: ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک…. آمده ام در
حالی که از گناهم طلب آمرزش کرده، تو را در پیشگاه خداوند عالم شفیع خود قرار
می دهم.

یا خیر من دفنت بالقاع اعظمه فطاب من طیبهن القاع والاکم

نفسی الفـداء لقبر انت سـاکنه فیه العفاف و فیه الجود و الکرم

آن مرد این اشعار را انشا کرد و رفت. در این هنگام خواب بر من غالب شد. رسول خدا را
در خواب دیدم که فرمود: ای عتبی خودت را به اعرابی برسان و به او بشارت بده که
خداوند او را بخشیده است. ۱۹

بیضاوی، مفسر بزرگ دیگری از اهل سنت، می گوید: این خطاکاران پیش رسول خدا
معذرت خواهی می کردند و رسول اکرم هم شفیع آنها می شد و خدا نیز آنها را می بخشید.
رسول خدا حق دارد که عذر آنها را بپذیرد و برای آنها شفاعت کند؛ گرچه جرمشان بزرگ
باشد. منصب رسول خدا این است که اهل کبائر را شفاعت کند.۲۰

قرطبی در تفسیر الجامع لاحکام القرآن آورده است: ابوصادق از حضرت علی(ع) نقل می کند
که سه روز پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، مردی اعرابی آمد و خود را بر قبر نبی اکرم(ص)
انداخت و خاک قبر پیامبر اکرم(ص) را به سر گرفت و گفت: ای رسول خدا(ص)، فرمان دادی،
ما اطاعت کردیم و یکی از آیاتی که بر تو نازل شده این است: «ولو انهم اذ ظلموا
انفسهم….» من بر نفس خود ظلم کرده ام و تو برایم طلب آمرزش کن. در این حال، از
قبر پیامبر اکرم(ص) صدا آمد: خدا تو را بخشیده است.۲۱

امام مفسران اهل سنت، فخرالدین رازی، در تفسیر می گوید: ممکن بود بدون استغفار رسول
اکرم(ص) توبه آنها پذیرفته شود، اما وقتی استغفار رسول خدا(ص) به توبه آنها ضمیمه
شود، قبول توبه حتمی خواهد بود.۲۲همین کار مصداق بارز توسل به پیامبر است که
خداوند آن را به مردم آموخته است و این آیه مشروعیت توسل به غیر خدا را به روشنی
ثابت می کند.۲۳

آیت الله مکارم شیرازی می گوید: از این آیه پاسخ کسانی که توسل جستن به پیامبر و یا
امام را یک نوع شرک می پندارند، روشن می شود؛ زیرا این آیه صریحاً می گوید که رو
آوردن به پیامبر و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن و وساطت و استغفار او، برای
گنهکاران مؤثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی است. اگر وساطت و دعا و استغفار
خواستن از سوی خدا شرک بود، چگونه ممکن بود در قرآن چنین دستوری به گنهکاران داده
شود. منتها افراد خطاکار باید نخست توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس برای قبول
توبه خود از استغفار پیامبر استفاده کنند. پس پیامبر آمرزنده گناه نیست؛ او تنها
می تواند از خدا طلب آمرزش کند. این آیه نیز پاسخ دندان شکنی است به آنها که این
گونه وساطت را انکار می کنند.۲۴

خلاصه کلام اینکه این آیه به روشنی دلالت دارد که شفاعت خواهی از پیامبر اکرم(ص)
کار مطلوبی است. حتی بعد از حیات پیامبر اکرم(ص) هم، در طول تاریخ، مسلمانان آگاه
با الهام از این آیه، از آن حضرت تقاضای شفاعت می کنند و او را میان خود و خدا
وسیله قرار می دهند. این سنتی است که دانشمندان اسلامی به آن عمل کرده اند.۲۵

۴. آیه مدح متوسلان: «قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلا یملکون کشف الضرّ عنکم
ولاتحویلا اولئک الذین یدعون یتبغون الی ربهم الوسیله ایّهم اقرب و یرجون رحمته
ویخافون عذابه ان عذاب ربک کان مخدوراً؛۲۶

بگو: کسانی را که غیر از خدا را (معبود خود) می پندارند، آنها نمی توانند مشکلی را
از شما برطرف سازند و نه تغییری در آن ایجاد کنند. کسانی را که آنان می خوانند،
خودشان وسیله ای (برای تقرب) به پروردگارشان می جویند؛ وسیله ای هر چه نزدیک تر و
به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور
پرهیز و وحشت است!»

این دو آیه بر مشروعیت توسل به افرادی که مقرب اند دلالت می کند. مفسران اتفاق نظر
دارند که «یبتغون الی ربهم الوسیله ایّهم اقرب»، مدح و توصیف برای مؤمنان است؛ زیرا
آنان برای رسیدن به خدا توسل می جویند. البته در اینکه متوسلان باید به چه کسانی
متوسل شوند، اختلاف وجود دارد، اما همگان به حقیقت جواز توسل اعتراف نموده اند.

مؤمنان برخلاف مشرکان به کسانی متوسل می شوند که اهل باشند و صلاحیت رفع مشکلات را
داشته باشند. این آیه مشرکان را نکوهش می کند که آنها چیزهایی را عبادت می کنند و
از آنها طلب حاجت می کنند که اصلاً مالک نفع و ضرر خود نیستند. به مشرکان خطاب شده
است: «ادعوا الذین زعمتم من دونه.» جناب شیخ طوسی(ره) آیه را چنین معنا کرده است: «
الذین زعمتم انهم ارباب و آلهه من دون الله.» پس مشرکان به کسانی متوسل می شدند که
آنها را خدا تصور می کردند، ولی در آیه بعدی کسانی توصیف شده اند که برای رسیدن به
خدا توسل می جویند، نه اینکه «متوسل به» را خدا می پندارند.

پس بدون پندار معبودیت، توسل جستن به کسانی که مقرب درگاه خداوندند عیبی ندارد.
مشرکان بُتها را به عنوان قادر مطلق می پرستیدند؛ لذا خدا آنها را توبیخ کرده است،
اما کسانی که خدا را معبود حقیقی و قادر مطلق می دانند و به مقربان خداوند توسل
می جویند، قابل ملامت نیستند.۲۷

۵. آیه طلب استغفار: «قالوا یأبانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین قال سوف
استغفرلکم ربی انه هو الغفور الرحیم؛۲۸ گفتند: پدرجان، از خدا آمرزش ما را بخواه که
ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می طلبم که او آمرزنده
و مهربان است.»

از این دو آیه نیز استفاده می شود که طلب استغفار از دیگری، نه تنها منافات با
توحید ندارد، بلکه راهی برای رسیدن به لطف پروردگار است. همین که یعقوب، پیامبر
بزرگ خدا، تقاضای فرزندان را می پذیرد و پاسخ مثبت به آنها می دهد، نشان دهنده این
نکته است که توسل به اولیای الهی امری جایز است. آنها که این امر را ممنوع و مخالف
اصل توحید می پندارند، گویا از اصل متون دینی و به ویژه قرآن آگاهی کافی ندارند یا
لجاجت بی مورد می ورزند.۲۹

توسل در نزد اهل سنت

دکترمحمد طاهر القادری، دانشمند اهل سنت پاکستانی است. او در کتاب عقیده توسل
می نویسد:

توسل مسئله ای است که به نص صریح و احادیث صحیح و متواتر ثابت شده است و اکثر
مسلمانان از قدیم تا امروز به آن عمل نموده اند. متاسفانه امروزه آن را مسئله
متنازع و موضوع مناظره و مجادله قرار داده اند و در نتیجه مخالفان و موافقان یکدیگر
را به شرک و کفر متهم می کنند. اگر ما در احادیث نبوی اندیشه کنیم، می فهمیم و این
حقیقت آشکار خواهد شد که قرآن و حدیث توسل را جایز قرار داده اند. صدها روایت و
فرمان نبوی شاهد برای لزوم توسل در تقرب به خداوند متعال اند.۳۰

مشروعیت توسل به اولیای خدا و واسطه قرار دادن آنها برای تقرب به خداوند و طلب حاجت
از او، در روایات متعددی آمده و سیره مسلمانان از عصر پیامبر تاکنون بر آن جاری
بوده است. این امر نه تنها شرک نیست، بلکه اظهار تذلل و خشوع بیشتر در پیشگاه
خداوند است. کسی که پیامبر و اولیاء الله را وسیله تقرب به خدا قرار می دهد، در
واقع خود را در محضر خدا آن چنان کوچک و بی مقدار می داند که اطمینان ندارد خداوند
به او توجه و عنایت خواهد کرد؛ لذا کسانی را که نزد خدا آبرو دارند و مورد توجه و
لطف اویند، وسیله قرار می دهد تا خداوند به احترام آنها او را نیز از رحمت واسعه
خود برخوردار سازد و این نهایت تذلل و خشوع و اظهار عبودیت برای خداست.

اکنون بعضی از روایات اهل سنت را که در مورد توسل وارد شده و دلیل بر مشروعیت توسل
است، می آوریم.

۱. از عثمان بن حنیف روایت شده است: مرد نابینایی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:
«ادع الله ان یعافینی، فقال: ان شئت دعوت و ان شئت صبرت فهو خیر، فقال فادعه فامره
ان یتوضأ فیحسن وضوئه ویصلی رکعتین و یدعوالله بهذا الدعا: اللهم انی اسئلک واتوجه
الیک بنبیک نبی الرحمه یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لتقضی اللهم اشعفه
فیّ؛۳۱

ای رسول خدا، از خدا بخواه که به من عافیت دهد. پیامبر فرمود: اگر خواستی دعا
می کنم و اگر خواستی صبر کن و صبر برای تو بهتر است؛ گفت: دعا بفرما. پیامبر به او
دستور داد: با دقت وضویی نیکو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن چنین دعا کن:

خدایا! از تو می خواهم به وسیله پیامبرت که پیامبر رحمت است و به سوی تو متوجه
می شوم تا حاجتم برآورده شود. خداوندا! او را شفیع من قرار بده.»

ابن حنیف گوید: «فوالله مافرقنا وطال بنا الحدیث حتی دخل علینا لم یکن به ضر؛ به
خدا سوگند، ما متفرق نشده بودیم و سخنی طول نکشیده بود که آن مرد بر ما وارد شد، در
حالی که گویا هیچ آفتی در او نبود.»

ابن ماجه و حاکم این روایت را صحیح دانسته اند.۳۲

مضمون حدیث بسیار روشن است و جای هیچ گونه توجیه و تأویل نیست. پیامبر اکرم(ص)،
خود، دعا نفرموده، بلکه به او آموخته است که چگونه به پیامبر توسل جوید و از خداوند
منان بخواهد. آن فرد نیز رسول اکرم(ص) را وسیله تقرب خود به خدا قرار داده است.

نقد و بررسی روایت

همه دانشمندان درباره سند حدیث مذکور متفق القول اند که روایتی صحیح است. حتی مؤسس
وهابیت ـ ابن تیمیه ـ رفاعی، صاحب کتاب التوصل الی حقیقه التوسل و تمام مفسران اهل
سنت، من جمله رشیدرضا و مراغی که مداحان ابن تیمیه اند، این روایت را صحیح
دانسته اند، اما چون سند حدیث خدشه ناپذیر بوده است، دست به تأویل زده اند.
ابن تیمیه، رفاعی، رشیدرضا و مراغی می نویسند که روایت صحیح است، ولی نابینا به
دعای رسول متوسل شده است؛ لذا این روایت دلیل بر جواز توسل به شخص رسول خدا(ص) و
اولیای الهی نیست؛ زیرا مرد نابینا از رسول خدا دعا خواسته بود و رسول اکرم به او
دعا آموخت و نه توسل به خود را.

آیت الله جعفرسبحانی در پاسخ به این شبهه می گوید: اگر این حدیث را به دست فردی
آشنا به زبان عربی بدهید که ذهنش از مناقشات وهابیها در مسئله توسل به کلی خالی
باشد و از او بپرسید پیامبر اکرم(ص) در دعایی که به نابینا تعلیم فرمود، چه دستوری
داد و او را در استجابت دعای خود چگونه ارشاد کرد، به شما پاسخ خواهد داد: پیامبر
اکرم(ص) به او تعلیم داد که پیامبر رحمت را وسیله خود قرار دهد و به او توسل بجوید
و از خدا بخواهد که خداوند حاجت او را برآورده سازد. این مطلب از جمله های زیر به
خوبی استفاده می شود:

الف. «اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک؛ بارالها، از تو مسئلت می کنم و روی
می آورم به تو به وسیله پیامبرت.» در اینجا مراد خود نبی است، نه دعای نبی و تصور
اینکه مقصود دعای نبی است، برخلاف ظاهر و فاقد برهان است.

ب. «محمد نبی الرحمه.» برای اینکه روشن شود مقصود مسئلت از خدا به خاطر پیامبر
اکرم(ص) و توجه به خدا به وسیله اوست، لفظ نبی را با جمله «محمد نبی الرحمه» توصیف
کرده است تا حقیقت را روشن تر و هدف را واضح تر سازد.

ج. «یا محمد انی اتوجه الی ربّی.» این جمله می رساند که آن مرد حضرت محمد(ص) را
وجهه دعای خود قرار می دهد، نه دعای آن حضرت را.

د. مفاد جمله «وشفعه فی» این است: پروردگارا! او را شفیع من قرار بده و شفاعت او را
در مورد من بپذیر. در این جمله آنچه مورد سخن است، همان ذات گرامی و شخصیت والا
مقام آن حضرت است و سخنی از دعای پیامبر به میان نیامده است.۳۳

۲. جابربن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(ص) روایت می کند: «من قال حین یسمع النداء
(الاذان) اللهم ربّ هذه الدعوه والصلواه القائمه آت محمد الوسیله والفضیله وبعثه
مقاماً محموداً الذی وعدته حلت له شفاعتی یوم القیامه؛ هرکس به هنگام شنیدن اذان
بگوید: خدایا، ای صاحب این دعوت نامه و نماز به پا داشته شده، به محمد وسیله و
فضیلت بده و او را به مقام پسندیده ای که وعده کرده ای برسان، شفاعت من در روز
قیامت به او خواهد رسید.»

رسول خدا(ص) در این حدیث از مسلمانان خواسته که وسیله بودن آن حضرت را از خدا طلب
کنند. دانشمندان اهل سنت می گویند: این دعا چیزی جز نماز است که پیامبر گرامی به
مسلمانان تعلیم داده است. خداوند امر فرموده است که با پیامبر و خاندان او را نیز
همراه کنند و دعا را با توسل پایان دهند. در بعضی جاها آمده است که دعا با وسیله
مقدمه نماز است.۳۴

در احادیث اهل بیت آمده است که در بهشت مکان بلندی قرار دارد که برای پیامبر
اکرم(ص) است. از پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده است: «فاذا سألتم الله فاسئلوا لی
الوسیله.» اصحاب گفتند: «یا رسول الله، من یسکن معک فیها؟ قال: علی و فاطمه و الحسن
و الحسین(ع).» این حدیث را حدیث وسیله می گویند، اما چون به مذاق برخی خوش
نمی آمده، آن را به گونه ای دیگر نقل نموده اند.۳۵

۳. از ابوسعید خدری نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ما خرج رجل من بیته الی
الصلاه و قال: اللهم بحق السائلین علیک و بحق من مشایی هذا فانی لم اخرج اشراً
ولابطراً ولا ریاء ولاسمعه و خرجت اتقاء سخطک وابتغاء مرضاتک فاسلک ان تعیذنی من
النار وان تغفر ذنوبی انه لایغفر الذنوب الا انت الا اقبل الله علیه بوجهه واستغفر
له سبعون الف ملک؛۳۶

هر کس از خانه خارج شود و این دعا را بخواند، خداوند به او رو می آورد و هفتاد هزار
فرشته برای او طلب آمرزش می کنند: خدایا! به حق سائلان درگاهت و به حق این راه رفتن
من که از جهت نافرمانی و خوش گذرانی و ریا و سمعه نیست، بلکه برای پرهیز از خشم تو
و جست جوی خشنودی توست، از تو می خواهم که مرا از آتش جهنم پناه دهی و گناهان مرا
ببخشی که کسی جز تو گناهان مرا نمی بخشد.»

در این حدیث پیامبر گرامی(ص) به مردم یاد می دهد که به هنگام درخواست حاجت از
خداوند، به سائلان درگاه ربوبی که همان صالحان و اولیای الهی اند توسل بجویند و
آنها را واسطه قرار بدهند.۳۷

۴. زمانی که فاطمه بنت اسد از دنیا رفت، پیامبر خدا در هنگام دفن او چنین دعا
فرمود: «الله الذی یحیی و یمیت و هو حی لایموت اغفر لامی فاطمه بنت اسد و وسع علیها
مدخلها بحق نبیک والانبیاء الذین قبلی؛۳۸

خداوند زنده می کند و می میراند و زنده است و نمی میرد. خدایا! مادرم فاطمه بنت اسد
را بیامرز و جایگاه او را وسیع گردان؛ به حق پیامبرت و به حق پیامبران پیش از من.»

در این روایت، پیامبر اکرم(ص) خود و انبیای ماسبق را وسیله قرار داده است. از این
سیره پیامبر اکرم(ص) فهمیده می شود که انبیا در عالم برزخ زنده اند و می توانند
مورد توسل قرار گیرند.

توسل در مکتب اهل بیت(ع)

مکتب اهل بیت به توسل اعتقاد دارد و عملاً هم به ذوات مقدس توسل می جوید. روایات
مکتب اهل بیت در این باب فراوان است. ما در این مختصر، بعضی از این روایات را
می آوریم.

۱. حضرت سلمان فارسی از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل می کند: خداوند می فرماید:
ای بندگان، آیا چنین نیست که چه بسا کسی حاجات بزرگی از شما می خواهد و شما حوایج
او را برنمی آورید، تا اینکه کسی را که محبوب ترین مردم نزد شماست، شفیع قرار
می دهد؛ آن گاه حاجات او را به احترام آن شفیع برمی آورید؟ «الا فاعلموا ان اکرم
الخلق علی وافضلهم لدی محمد واخوه ومن بعده الائمه الذین هم الوسائل الیّ؛۳۹حال
آگاه باشید و بدانید که گرامی ترین خلق نزد من، محمد و برادر وی علی و امامان پس از
اویند که همانا «وسیله» مردم به سوی من اند.» اینک هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب
است یا آنکه دچار حادثه ای صعب و زیانبار گشته و خواهان رفع آن است، باید مرا به
محمد و خاندان پاکش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم.

۲. ابن شهر آشوب از امام علی(ع) نقل می کند که حضرت در ذیل آیه «وابتغوا الیه
الوسیله»۴۰فرمود: «انا وسیلته؛۴۱ من وسیله خدا هستم.»

۳. از حضرت علی بن موسی الرضا (ع) چنین نقل شده است: «قال رسول الله: الائمه من ولد
الحسین من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصا الله هم عروه الوثقی وهم
الوسیله الی الله؛۴۲ امامان از فرزندان حسین اند. هرکس از آنان اطاعت کند، از خدا
اطاعت کرده است و هر کس از آنان سرپیچی کند، همانا خدا را نافرمانی کرده است. آنان
دستگیره محکم و وسیله به سوی خدایند.»

۴. در امالی شیخ طوسی به نقل از محمدبن مثنی آمده است: من از امام صادق(ع) شنیدم که
فرمود: «نحن السبب بینکم و بین الله عزوجل.»۴۳

۵. ابان بن تغلب از امام باقر(ع) نقل می کند: «آل محمد هم حبل الله الذی امر
بالاعتصام به فقال: واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛۴۴آل محمد آن ریسمان
خدایند که فرموده است: همگی چنگ به ریسمان خدا بزنید و پراکنده نشوید.»

۶. اعرابی ای از رسول خدا پرسید که در آیه«واعتصموا بحبل الله» مراد از حبل چیست؟
رسول اکرم دست او را گرفت و بر شانه حضرت علی(ع) گذاشت و فرمود: «یا اعرابی هذا
حبل الله فاعصتم به؛ این ریسمان خداست، به او چنگ بزن.» ۴۵آن اعرابی نیز حضرت علی
را در آغوش گرفت و گفت: خداوندا! من تو را شاهد می گیرم که چنگ به ریسمانت زده ام.
آن گاه رسول خدا فرمود: هر که می خواهد به اهل بهشت بنگرد، به این مرد نگاه کند.

لزوم تمسک به حبل الله از مسلّمات قرآن است و آیه شریفه«اعتصام» صراحت دارد که
خداوند متعال از جانب خود برای نجات آدمیان ریسمانی تعیین کرده است و آن را که
وسیله و سبب نیل به سعادت دنیا و آخرت و رسیدن به قرب الهی است، در دسترس ابنای بشر
قرار داده و همگی را به اعتصام به آن امر فرموده است. این همان دستور توسل و
استمداد از غیر خدا(به اذن او) است که آیه با کمال وضوح بیان کرده است. پیامبر
اکرم(ص)؛ یعنی مفسر قرآن، نیز مصداق آن را نشان داده و آل محمد را حبل الله و وسیله
قرب بندگان به خدا نامیده است.

شیخ صدوق از امام صادق(ع) چنین نقل می کند: روز قیامت پس از آنکه بهشتیان به بهشت و
دوزخیان به دوزخ مسکن یابند، بنده ای هفتاد خریف در میان آتش بماند(خریف هفتاد سال
است). سپس به خدا رو می کند و می گوید: «یا رب اسألک بحق محمد و اهل بیته لما
رحمتنی.» خدا به جبرئیل فرمان می دهد او را از جهنم بیرون آورد. آن گاه خدا
می فرماید: آگاه باش، به عزت و جلالت خودم سوگند، اگر نبودند کسانی که مرا به حقشان
قسم دادی، هر آینه بر مذلت و خواری ات در آتش می افزودم، ولی بر خودم حتم کرده ام
هر بنده ای مرا به حق محمد و اهل بیتش قسم دهد و سعادت خویش را از من بخواهد، او را
بیامرزم و از گناهی که بین من و اوست، درگذرم. اینک تو را آمرزیدم و از گناهت
درگذشتم. آن گاه او را به بهشت می برند.۴۶

توسل به آثار اولیا در سیره اصحاب و تابعین

علاوه بر نص آیات و روایات، توسل به اولیای الهی در سیره اصحاب و تابعین و مسلمانان
جایگاه ویژه ای دارد. اصحاب در صدر اسلام و مسلمانان به تابعیت آنان، تاکنون همواره
در مقام دعا و نیایش به انبیای عظام، اولیا و صلحای ارجمند و انسانهای الهی متوسل
شده اند و مقربان و آبرومندان در پیشگاه الهی را وسیله قرار داده اند تا خداوند به
احترام آنها دعایشان را مستجاب کند و حوایجشان را برآورده سازد. اکنون چند نمونه از
این امر را می آوریم.

۱. حضرت عایشه و حکم توسل به قبر نبی اکرم(ص)

پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)، در مدینه قحطی شدیدی رخ داد و مردم از این قحطی
به ستوه آمدند و این مسئله را پیش حضرت عایشه شکوه نمودند. او گفت:

«انظروا الی قبر رسول الله فاجعلوا منه کواً الی السماء حتی لایکون بینه و بین
السماء سقف؛ به قبر پیامبر نگاه کنید و آن را دریچه ای به آسمان قرار دهید؛ به طوری
که میان قبر و آسمان سقفی نباشد.» مردم چنین کردند و باران آمد؛ زمین سرسبز شد؛
شترها چنان فربه شدند که گویا می ترکیدند. آن سال را «عام الفتق»، سال گشاده،
نامیدند.۴۷

۲. حضرت عمر و توسل به عموی پیامبر اکرم(ص)

«عن انس بن مالک: ان عمر بن الخطاب کان اذا قحطوا استسقی بالعباس بن عبدالمطلب
فقال: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فستقنا و انا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا
قال: فیسقون؛۴۸

انس می گوید: عمر بن خطاب در خشکسالی با توسل به عباس بن عبدالمطلب از خدا طلب
باران می کرد و می گفت: خدایا، ما همواره به وسیله پیامبرت به تو متوسل می شدیم و
ما را سیراب می کردی. اینک به وسیله عموی پیامبرمان به تو متوسل می شویم؛ پس ما را
سیراب کن. وی می گوید: آنان سیراب می شدند.»

در روایت تاریخی دیگری، در سال رماده، هنگامی که قحطی به اوج رسید، عمر به وسیله
عباس طلب باران نمود. خداوند نیز باران فرستاد و زمین سرسبز شد. در این هنگام عمر
رو به مردم کرد و گفت: به خدا سوگند، عباس وسیله ما در پیشگاه خداست و مقامی در نزد
خدا دارد.

سال الامـام وقـد تتابع جدبنا فسقی الغمـام بغـره العباس

عـم النبی وصنـوا والده الـذی ورث النبی بذک دون الناس

احیی الاله به البلاد فاصبحت مخضره الاجناب بعد الیأس۴۹

این حکایت تاریخی به ما نشان می دهد یکی از مصادیق «وسیله»، توسل به ذوات محترم و
صاحب منزلت است که مایه تقرب به خداوندند.

قسطانی می گوید: وقتی عمر به وسیله عباس طلب باران نمود، گفت: ای مردم، پیامبر خدا
عباس را به دیده پدری می نگریست. از او پیروی کنید و او را وسیله خود به سوی خدا
قرار دهید. این عمل اندیشه کسانی را باطل می کند که مطلق توسل و یا توسل به غیر
پیامبر را تحریم کرده اند.۵۰

رعینی در المواهب الجلیل جلد ۴ صفحه ۴۰۵ می نویسد: آنچه منع شده قسم به غیر خداست
ولی تعظیم به آنها منع نشده است بلکه امر به تعظیم آنها شده است و تعظیم در حق
انبیا و اولیا و ملائکه واجب گردانیده است چنانچه در صحیح بخاری در فضل عباس آمده
است که عمر در زمان قحط از او توسل جسته است و فعل عمر که در دیدگاه صحابه انجام
شده است و کسی هم منع نکرده است دلیل بر جواز توسل است

۳. راهنمایی عثمان بن حنیف

در دوران خلیفه سوم، مردی برای حاجتی پیش عثمان بن عفان آمد. خلیفه به آن شخص توجه
نکرد. این شخص در راه با عثمان بن حنیف ملاقات کرد و از خلیفه سوم به علت عدم توجه
به او شکوه نمود. ابن حنیف آن شخص را به این طریق امر نمود: وضو بگیر و به مسجد
برو، دو رکعت نماز بخوان و این دعا را بخوان: «اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبینا
محمد نبی الرحمه یا محمد انی اتوجه بک ربی فتقضی لی حاجتی.»

مرد رفت و به این گفته عمل نمود. سپس به خانه عثمان رفت و حاجتش برآورده شد. وقتی
مرد دوباره با عثمان بن حنیف دیدار کرد، از راهنمایی او تشکر نمود. ابن حنیف گفت:
من کاری نکردم. تنها آنچه را از رسول خدا دیده بودم، به تو گوشزد کردم.۵۱

۴. توسل به قبر نبی اکرم(ص)

در دوران عمر بن خطاب خشکسالی پدیدار گشت. بلال بن حرث نزد قبر نبی اکرم(ص) آمد و
گفت: «یا رسول الله استسق لامتک فانهم هلکوا؛۵۲ای پیامبر، برای امت خود طلب باران
کن که هلاک می شوند.» دکتر طاهر القادری می نویسد: ابن تیمیه در کتاب اقتضاء
الصراط(ص ۳۷۳) این روایت را تأیید نموده است و ابن کثیر در البدایه و النهایه (ج ۵،
ص ۱۶۷) نیز روایت مذکور را صحیح دانسته است. مؤلف عقیده توسل اعتراضاتی را که به
این روایت نموده اند، پاسخ داده است.۵۳

۵. توسل در نزد مالک

ابو جعفر منصور، خلیفه عباسی، از مالک بن انس، امام مالکیه، درباره کیفیت زیارت قبر
رسول اکرم(ص) پرسید: زائر هنگام زیارت رو به قبله باشد یا رو به قبر پیامبر(ص)؟
مالک بن انس در پاسخ گفت: «لم تصرف وجهک عنه وهو وسیلتک و وسیله ابیک آدم الی الله
یوم القیامه بل استقبله واستشفع به فیشفعک الله قال الله تعالی: ولو انهم اذ ظلموا
انفسهم؛۵۴چرا چهره از او برمی گردانی؟ او وسیله تو و وسیله پدر تو آدم در روز
رستاخیز است. رو به او کن و او را شفیع خود قرار بده. خدا شفاعت او را می پذیرد.
خدا می فرماید: اگر آنان به نفس خویشتن ستم کنند…. » قاضی عیاض (متوفی ۵۴۴) همین
روایت را در کتاب الشفا بتعریف حقوق المصطفی، جلد ۲، صفحه ۴۱ نقل نموده است و
همچنین حصنی دمشقی (متوفی۸۲۹) در کتاب رفع الشبه عن الرسول(ص) می نویسد: این قصه
مشهور است و متقدمین و متأخرین به اسانید معتبر نقل نموده اند و این قصه دلیل بر
عظمت پیامبر اکرم(ص) بعد از وفاتش می باشد او زنده است و توسل به او و احترام به آن
حضرت همانند احترام، در حال حیات می باشد و در آیه قید به حیات آن حضرت نیست بلکه
دانشمندان من جمله مالک و دیگران همین عموم را فهمیده اند و هر کس به زیارت قبر
نبی(ص) برود مستحب است این آیت را تلاوت نماید و به پیامبر اکرم(ص) توسل و از آن
شفاعت طلب کند سپس او می نویسد: من در این قصه کسی را جز ابن تیمیه فاجر خدشه کرده
باشد نیافتم و جهضمی مالکی(متوفی۲۸۲) در کتاب فضل الصلواه علی النبی صفحه۴۰
می نویسد: پیامبر اکرم فرمود: «اکثروا علیّ الصلواه یوم الجمعه فانها تعرض علیّ»
روز جمعه بر من صلوات زیاد بفرستید زیرا آن صلوات بر من عرضه می شود.

۶. توسل به باب الحوائج(ع)

حسن بن ابراهیم ابوعلی خلالی که شیخ حنابله در دوران خود بود، می گفت: «ما همنی امر
فقصدت قبر موسی بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله لی ما احب؛ هیچ امر مهمی برای من
اتفاق نیفتاد مگر اینکه به زیارت قبر موسی بن جعفر(ع) رفتم و به او متوسل شدم و
خداوند آنچه را می خواستم، به آسانی در اختیار من گذاشت.»۵۵

۷. توسل به علی بن الحسین(ع)

زهری می گوید: بیمار شدم و نزدیک به هلاکت شدم. گفتم: مرا به خدا وسیلتی باید. در
عهد خود هیچ کس را فاضل تر از علی بن الحسین(ع) نشناختم. گفتم: یا بن رسول الله(ص)،
حال من این است که تو می بینی. بر من لطف کن به دعایی که از تو گرامی تر نزد خدا
کسی نیست. گفت: من دعا می کنم تو آمین بگو، یا تو دعا کن من آمین می گویم. گفتم:
دعا و آمین تو بگو؛ من بر اثر آمین می گویم. دست برداشت و گفت: بارخدایا! پسر شهاب،
من و آبای مرا وسیله می سازد. خدا به آن اخلاص که تو از پدران من می دانی، حاجت او
را روا کن و او را شفا بده.

زهری می گوید: به آن خدای که جان جانها به دست اوست، پس از آن هرگز بیمار نشدم و
دست تنگ نشدم و با هیچ سختی روبه رو نشدم و از آن هنگام تاکنون در راحت هستم. امید
می دارم خدا مرا بیامرزد و بر من رحمت کند به وسیله دعای زین العابدین
علی بن الحسین(ع).۵۶

۸. توسل نزد امام شافعی

ابن حجر هیثمی در کتاب صواعق المحرقه از امام شافعی نقل می کند که سروده است:

آل النــبی ذریـعـتی هـم الیــه وسیـلـتی

ارجوبهم اعطی غداً بیدی الیمین صحیفتی۵۷

خاندان پیامبر وسیله من به سوی خدا هستند و امیدوارم با توسل به آنان نامه اعمالم
فردا به دست راستم داده شود.

با توجه به منابع اسلامی به این نتیجه می رسیم که توسل به اولیای خدا به ویژه رسول
اکرم(ص)، هم در حیات ظاهری و هم در دوران حیات برزخی آنان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.