پاورپوینت کامل اخلاص و پرهیز از شهرت طلبی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاص و پرهیز از شهرت طلبی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاص و پرهیز از شهرت طلبی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاص و پرهیز از شهرت طلبی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۳
فقط رضایت اللّه
حجت الاسلام محمد علی انصاری درباره اخلاص حضرت امام می گوید: «حضرت امام تمام
تلاش و همت والای خود را به کار گرفتند تا در مزرعه اعمال و رفتار خود هیچ بذری جز
رضایت اللّه نپاشند. فقط برای آگاهی بیشتر از اخلاص امام به نمونه هایی از آن اشاره می شود. این
تاریخ شب ها و روزهای عمر گران مایه امام است که گواه گریه های عارفانه و خضوع و
شب زنده داری او در برابر خدای بزرگ و انس او با قرآن و دعاها و نوافلند؛ ولی هیچ گاه و حتی
برای یک مورد هم نه دیده و نه شنیده ایم که امام خویشتن را بستاید و صراحتا یا به کنایه، گوشه ای
از آنچه بر او از سختی ها و مرارت ها در سیر و سلوک معنوی او گذشته، سخنی به میان آرد، اتقاقا
برعکس همواره دیگران را رهبر خود می داند. مثلاً در یک جا می فرماید: «رهبر من آن کودک
سیزده ساله است (حسین فهمیده).» و یا زمانی که مردم شعار می دادند که: «توطئه چپ و راست،
کوبنده اش روح اللّه است»، امام فرمودند: «کوبنده اش شما هستید، نه روح اللّه .» آری، امام خویشتن را
چنان محو و فانی در خدا می سازد که گویی اصلاً نقشی در انقلاب به عهده نداشته است».
مقدمات مرجعیت، هرگز
آیت اللّه یوسف صانعی می گوید: امام بر یک دوره کتاب وسیله النجاه مرحوم آیت اللّه آقا
سیدابوالحسن و همچنین بر کتاب عروه الوثقی حاشیه داشتند. با اینکه ما به منزل ایشان زیاد
رفت و آمد داشتیم، نفهمیده بودیم که امام بر این دو کتاب حاشیه دارند. اینها از نظر خصوصیات یک
کسی که بخواهد مرجع بشود، دخیل است؛ یعنی اگر کسی خواستار مرجعیت باشد، حداقل به دوستان
نزدیکش می فهماند که این چنین کتاب های فقهی را نوشته است؛ ولی امام حتی به ما هم ابراز نکرده
بودند. لذا گاهی ما مسئله ای از امام می پرسیدیم و فتوای خود امام را می خواستیم، ایشان فتوای خودشان
را نقل می کردند. امام نمی فرمودند که مثلاً در حاشیه ای بر «عروه» یا حاشیه ای بر «وسیله» این طور
نوشته ام. امام همیشه به خود می نگرند که مبادا یک لحظه از خلوص شان کم شود، یک لحظه از خدای
خویش دور بشوند و مبادا رفت و آمدها، اجتماعات و شخصیت های ظاهری بر او تأثیر بگذارد.
سعی کنید در اخلاص عمل
آیت اللّه جنتی می گوید: روزی برای تکامل معنوی و تهذیب روح، از حضرت امام راهنمایی
خواستم و با یک جمله کوتاه آنچه را باید می گفتند، گفتند و انگشت روی نقطه اصلی نهادند و
فرمودند: «سعی کنید در اخلاص عمل».
قیام کنید فقط برای اللّه
آیت اللّه مؤمن می گوید: روزی نامه ای خدمت امام نوشتم که خواهش می کنم مرا نصیحت کنید.
حضرت امام در جواب فرمودند: بهترین موعظه آن است که خدا در قرآن فرموده است: «قُلْ إِنَّما
أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّهِ؛ ای پیامبر به مردم بگو، تنها شما را، یک نصیحت می کنم و آن این است که قیام کنید
فقط برای خدا». (سبا: ۴۶)
آیت اللّه العظمی بروجردی، پرچمدار امروز
از حجّت الاسلام مرتضی تهرانی نقل است: بعضی از دوستان نقل می کردند، بعضی از
نارسایی ها و اشتباهات زمان حضرت آیت اللّه بروجردی را خدمت امام عرض کردیم، ایشان
فرمودند: «امروز پرچمدار، آیت اللّه العظمی بروجردی هستند و ما در این شرایط
وظیفه ای نداریم».
سکوت در زمان مرحوم آیت اللّه بروجردی از سوی ایشان برای رضای خدا بود. بعد از فوت
مرحوم آیت اللّه بروجردی امام فرمود: «الان بار به روی دوش ما آمده ما حق نداریم ساکت باشیم،
باید بگوییم، باید فریاد بزنیم، باید مردم را روشن کنیم.» از این وضعیت متناقض و متقابلی که در
ایشان مشاهده می شود، یکی در زمان حیات آیت اللّه بروجردی و دیگری بعد از فوت مرحوم
آیت اللّه بروجردی احساس می شود که فریاد زدنش الهی است؛ عصبانیت نیست. سکوتش هم الهی است.
نشستن شان در خانه هم در زمان مرحوم آیت اللّه بروجردی الهی بوده است. ایشان از اول عمر شریف شان
موفق به این نوع هدف گیری بودند که برای رضای خدا بخوانند، برای رضای خدا درس بگویند، برای
رضای خدا بنویسند، برای رضای خدا حرکت کنند و برای رضای خدا سکوت کنند.
آموزش مبارزه با نفس به شاگردان
بعد از فوت آیت اللّه بروجردی دست های مرموزی فعالیت می کرد که نام هیچ مرجعی در مجالس
عزاداری آن مرحوم برده نشود. پس از هجده روز، دربار سلطنتی، تسلیت فوت مرحوم
آیت اللّه بروجردی را به نجف مخابره کرد، به این امید که مرجعیت از قم به نجف منتقل گردد و به
تدریج حوزه علمیه قم متلاشی شود. از آنجا که پانزده روز از وفات مرحوم آیت اللّه بروجردی
گذشته بود و ردیف فاتحه شخصیت ها تمام شده بود، این مسئله مایه نگرانی عده ای شده بود که
معظم له فاتحه هم نگرفت. روز ۲۵ شوال که شهادت امام صادق علیه السلام و مخصوص طلاب مشهد
بود، شهید آیت اللّه سعیدی با عده ای دیگر از فضلای مشهد پیش استاد (حضرت امام خمینی رحمه الله )
آمدند و به ایشان یادآوری کردند که اگر برای فوت آیت اللّه بروجردی فاتحه نگیرید، انعکاس
مناسبی ندارد. با عنوان این مطلب و تفویض وقت طلاب مشهد به استاد، روز ۲۵ شوال به نام
معظم له فاتحه برقرار شد. وقتی استاد که صاحب عزا بودند وارد مجلس شدند، مسئول اعلان
فاتحه، ورود حضرت امام را اعلام کرد و گفت: این فاتحه از طرف حضرت آیت اللّه خمینی رحمه الله
برقرار است، موقعی که فریاد آن شخص به گوش حضرت امام رسید او را احضار کرد و با
اعتراض شدید به وی فرمود: «تا عصر که این مجلس برقرار است، حق نداری نام مرا بر زبان
جاری سازی.» و این گونه استادی که بارها مبارزه با هوای نفس را سفارش کرده بود، حالا عملاً
مبارزه با نفس را به شاگردان می آموزد.
حجت الاسلام محمد علی انصاری پیرامون بی اعتنایی حضرت امام در رسیدن به مرجعیت
می گوید: امام، کوچک ترین روی خوشی به کسانی که در صدد تملق و چاپلوسی و یا منت
برآمده اند، نشان نمی دادند و شدیدا از اقدام اطرافیان برای مطرح نمودن خود جلوگیری
می کردند و شاید در گذشته و امروز مسئله پخش و یا نشر رساله های عملیه و احیانا پوستر و
عکس در منزل علما، یک کار مفید قلمداد می گردد و رایج است؛ ولی از آنجایی که امام
می خواستند حتی شایبه این مطلب را که در منزل ایشان برای مرجعیت و رهبری او تلاش
می شود از بعضی ذهن ها بیرون آورند، اعلان کردند: «من راضی نیستم در خانه من کوچک ترین
قدمی در این جهت برداشته شود.» شما حتی برای نمونه هم سراغ ندارید که چه قبل از انقلاب و
چه بعد از آن یک توضیح المسائل یا یک عکس در منزل امام به کسی داده شده باشد. بعضی از
دوستان نقل می کردند که در سال های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ از بسیاری شهرها و کشورهای خارج و به
خصوص پاکستان از ما تقاضای رساله عملیه می کردند و ما هر چه سعی کردیم که رضایت امام را
جلب کنیم تا اجازه دهند از وجوهات در این راه مصرف شود، اجازه نفرمودند و این سخن امام
است که فرمودند: «خدا گواه است من برای رسیدن به مرجعیت، حتی یک قدم برنداشته ام؛ ولی
اگر مرجعیت به سراغم آمد، از پذیرفتن آن باکی ندارم».
فقط و فقط، هدف خداست
از حجت الاسلام مرتضی تهرانی نقل است: من اصرار داشتم که رمز موفقیت ایشان را در حیات دنیوی
بیابم، به یک چیز رسیدم و آن اینکه، حضرت امام در کارهایشان، در افکارشان، در اعمال شان، در
گفتارشان و در تصمیم گیری هایشان فقط و فقط یک چیز را هدف قرار می دادند و آن، خدا بود.
من نمی خواهم مرجع شوم
حجت الاسلام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 