پاورپوینت کامل نقش رسانه ها در تغییرارزش ها و هنجارهای خانواده ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش رسانه ها در تغییرارزش ها و هنجارهای خانواده ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش رسانه ها در تغییرارزش ها و هنجارهای خانواده ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش رسانه ها در تغییرارزش ها و هنجارهای خانواده ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

چکیده

رسانه ها به عنوان یکی از نهاد های اجتماعی، کارکرد انتقال، تغییر و ترویج ارزش های فرهنگی و اجتماعی را بر عهده دارند. در عصر کنونی با توجه به نقش مهم رسانه در جامعه و اطلاع رسانی درباره موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اخلاقی، رسانه ها الگوهای نوینی را به خانواده ها معرفی می کنند که بر فرهنگ ها، ارزش ها و الگوهای دینی خانواده ها اثر می گذارد. در این رهگذر، رسانه ها به عنوان عاملان تغییر و تحول در ارزش ها و هنجارها، گاه سنت ها را به مبارزه می طلبند و به صورت یک عامل مؤثر در دگرگونی نگرش ها و رفتارهای نسل جدید عمل می کنند.

این امر می تواند منجر به شکاف نسلی و جلوگیری از انتقال تجربه های نسل گذشته به نسل حاضر شود. نسل امروز، هر آنچه را از رسانه می خواند، می شنود و می بیند، ملاک نگرش و رفتار خود قرار می دهد. در دوران کنونی، نقش نهادهای اجتماعی همانند خانواده، مدرسه و هم سالان، در اجتماعی کردن افراد تضعیف شده است و در مقابل، روز به روز بر اهمیت و نقش رسانه ها افزوده می شود.

این مقاله با توجه به داده های موجود و نظر صاحب نظران به تبیین موضوع نقش رسانه در تغییر ارزش ها و هنجارهای خانواده و معیارهای نو در جوامع می پردازد.

مقدمه

رسانه ها در دوران کنونی، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی مردم شده اند. مردم در طول شبانه روز از محتواهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی و سرگرمی رسانه ها استفاده می کنند. نسل کنونی جامعه از ابتدای حیاتش با رسانه ها بزرگ می شود و در دنیای اطلاعاتی و ارتباطی امروز، این نسل، بخش عظیم فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را از رسانه ها دریافت می کند. به عبارتی، در دوران معاصر که به «عصر ارتباطات» و «جامعه اطلاعاتی» معروف است، بخش عظیمی از جامعه پذیری فرزندان از طریق رسانه ها انجام می شود. و نفوذ و تأثیر رسانه نیز تا جایی است که برخی نظریه پردازان ارتباطی بر این باورند رسانه ها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین می کنند.

اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، به ما می آموزند که به چه چیزی فکر کنیم. بر همین اساس، با توجه به نقش اثرگذار رسانه بر تمامی اعضای جامعه به ویژه خانواده ها، هدف اصلی این مقاله، بررسی و تبیین نقش رسانه ها به عنوان یکی از دستگاه های فراگیر و گسترده و در دسترس همگان در انتقال محتوای فرهنگی و تغییر ارزش ها و هنجارهای خانواده است.

مفهوم شناسی

رسانه

به وسایل انتقال پیام ها از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان گفته می شود که شامل روزنامه، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، تکنولوژی های نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت است. ویژگی های این وسایل عبارتند از: پیام گیران ناآشنا، سرعت عمل زیاد و تکثیر پیام. (دادگران،۱۳۸۴: ۶)

امروزه رسانه، تعریف گسترده ای پیدا کرده است؛ چون رسانه مانند گذشته فقط به تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله و کتاب منحصر نیست. امروزه رسانه های گروهی به سبب انبوه و فراوان بودنشان به رسانه های فردی تبدیل شده اند و به صورت جبهه عظیم فرهنگی درآمده اند.

هنجـار

قواعد و رهنمود های مشترکی هستند که رفتار مناسب را در یک وضعیت معین مقرر می دارند. هنجارها تعیین می کنند که مردم چگونه در شرایط معین در یک جامعه خاص باید رفتار کنند که نمونه آن، شیوه لباس پوشیدن، و ازدواج کردن است. (رابرتسون، ۱۳۷۴: ۶۰ و ۶۴)

ارزش

هنجارهای یک جامعه و خانواده، تجلی ارزش های آن جامعه و خانواده است؛ یعنی عقاید مشترک اجتماعی درباره آنچه خوب، درست و مطلوب است، مانند احترام به بزرگ تر. (رابرتسون،۱۳۷۴: ۶۰ و ۶۴) در اصطلاح جامعه شناسی، ارزش اجتماعی[۱] عبارت از چیزی است که مورد پذیرش همگان است. ارزش اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی است و جامعه شناسان درباره آن نظریه های گوناگونی بیان کرده اند.

خانواده

خانواده، گروهی پویاست. گروه تنها مجموعه ای از افراد نیست، بلکه نشان دهنده نوع و شکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای از افراد دانست که با برقراری

با یکدیگر و انجام کار و فعالیت مشترک، هدف مشترکی را دنبال می کنند. (بورمان، ۱۹۶۹، به نقل از: فرهنگی، ۱۳۸۲)

خانواده، معطوف به موقعیت ها و شرایطی است که در جامعه بروز و ظهور کرده است. اگر در گذشته، حضور افراد در یک مکان واحد را به معنای خانواده (خانواده گسترده) می دانستند، در دوره جدید، نوع حضور دو نفر ـ زن و شوهر ـ را به تنهایی یا با دیگران از قبیل فرزندان، والدین و دیگر افراد فامیل، خانواده اطلاق می کنند. در نتیجه، صورت های متعددی،«خانواده» قلمداد می شود. اکنون خانواده، از ساحت گسترده تا هسته ای، صورت های متعدد ترکیبی و انشقاقی را شامل می شود. از این رو، نمی توان یک مفهوم واحد را بر خانواده اطلاق کرد. اگر در گذشته، خانواده گسترده وجه غالب خانواده بود، در دوره جدید، خانواده هسته ای با حضور والدین و فرزندان وجه غالب خانواده است.

فرآیند اجتماعی کردن و کارکرد رسانه ها در انتقال هنجارها و ارزش ها

دانشمندان علوم اجتماعی، «اجتماعی کردن» را فرآیندی می دانند که فرد در آن، شیوه های رفتاری، باورها، ارزش ها، الگوها و معیارهای فرهنگی خاص در جامعه را یاد می گیرد و آنها را جزو شخصیت خود می سازد. بنیادی ترین بخش اجتماعی کردن در دوران کودکی روی می دهد، اما این روند در سراسر عمر آدمی ادامه می یابد. اجتماعی کردن دارای دو نقش اساسی است:

اول ـ از نظر فردی، اجتماعی کردن، استعدادهای بالقوه فرد را شکوفا می کند و امکانات رشد شخصیت و تبدیل فرد به شخصی اجتماعی را فراهم می آورد.

دوم ـ از نظر جامعه، اجتماعی کردن فرآیندی است برای انتقال ویژگی های فرهنگی یک جامعه از نسلی به نسل دیگر و فراهم آوردن امکان تعامل و استمرار فرهنگ و نیز تربیت افراد برای ایفای نقش ها و به دست آوردن پایگاه های مختلف اجتماعی. (قنادان و همکاران، ۱۳۷۵: ۹۴)

جامعه شناسان، دو نوع عامل اجتماعی را از یکدیگر متمایز کرده اند:

الف) اجتماعی کردن نخست که خانواده و گروه های همسالان را دربرمی گیرد؛

ب) اجتماعی کردن دوم که شامل مدرسه و رسانه هاست. (همان: ۱۰۳ و ۱۲۰)

رسانه های همگانی یکی از عوامل بسیار مهم اجتماعی کردن به شمار می روند. روزنامه ها، نشریات ادواری، مجلات، تلویزیون و رسانه های نوین ماهواره ای، الکترونیکی و دیجیتالی بر نگرش و عقاید گروه های مختلف اجتماعی از جمله نسل های کودکان، نوجوانان و جوانان اثر می گذارند.

تحقیقات فراوانی، تأثیر برنامه های رسانه ای را بر نگرش های کودکان و بزرگسالان تحلیل کرده اند. اگر چه هنوز بیشتر این تحقیقات از نظر استنباط، قطعی نیستند، نمی توان انکار کرد که رسانه های جمعی، انواع گوناگونی از اطلاعات و محتوا (به ویژه هنجارها و ارزش ها) را انتقال می دهند. (گیدنز،۱۳۷۷: ۸۸)

رسانه ها به عنوان فراهم کننده چارچوب های تجربه برای مخاطبان، نگرش های کلی فرهنگی را برای تفسیر اطلاعات به وسیله افراد جامعه در جوامع امروزی ایجاد می کنند. رسانه ها، شیوه های زندگی اجتماعی را تفسیر می کنند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند و آنها را با کمک نظم دادن به تجربه انسان ها از زندگی اجتماعی قالب ریزی می کنند (همان:۴۷۹).

بنابراین، در جریان جامعه پذیری کودکان و نوجوانان و جوانان، رسانه ها نقشی اساسی ایفا می کنند، بدین معنی که ارزش ها و هنجارهای خانوادگی و اجتماعی را به نسل جدید انتقال می دهند و آن را درونی می کنند.

رسانه ها، کارکرد ها و نقش های متعددی در جامعه برعهده دارند. دنیس مک کوئیل در کتاب مقدمه ای بر نظریه رسانه های جمعی، ارتباط جمعی را فرآیندی جامعه گستر و رسانه ها را میانجی روابط اجتماعی می داند. وی معتقد است همان طور که از واژه media یا رسانه برمی آید، رسانه های جمعی از چند نظر میانجی هستند: «یکی اینکه غالباً میان ما به عنوان دریافت کننده و آن بخش از تجربه بالقوه ای که خارج از ادراک یا تماس مستقیم ماست، قرار می گیرند.

دوم ممکن است میان ما و سایر نهادهایی که با آن سر و کار داریم (قانون، صنعت، دولت و غیره) قرار گیرند. سوم امکان دارد پیوندی میان این نهاد های گوناگون ایجاد کنند. چهارم، رسانه ها، مجراهایی هستند که توسط آنها دیگران با ما و ما با دیگران ارتباط برقرار می کنیم.

پنجم اینکه غالباً رسانه ها با فراهم آوردن اسباب و لوازم، به ادراک ما از سایر گروه ها، سازمان ها و رویدادها شکل می دهند». (مک کوئیل،۱۳۸۲: ۸۳) به نظر مک کوئیل، «نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادهایی یا مرجع هایی معنی دار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد.

این معرفت، ما را توانا می سازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافت های ما از این تجربه نظم و نسق می دهد و ما را یاری می کند تا معرفت های گذشته را محفوظ نگه داریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم.» (همان:۸۱ و ۸۲)

رسانه ها وظیفه انتشار انواع معرفت را برعهده دارند. پس به جای دیگر نهادهای معرفتی (آموزش و پرورش و دانشگاه و…) هم عمل می کنند. رسانه ها در فضای عمومی فعالیت می کنند؛ یعنی علی الاصول در دسترس همه اعضای جامعه به صورت باز، داوطلبانه و کم هزینه قرار دارند و در مقایسه با دیگر نهادهای اجتماعی، بر تعداد بیشتری اثر می گذارند.

هارولد لاسول و چارلز رایت از جمله پژوهشگرانی هستند که به نقش و کارکرد رسانه ها در جامعه توجه کرده اند. آنها معتقدند رسانه ها دارای کارکردهای نظارت بر محیط، ایجاد هم بستگی اجتماعی در واکنش به محیط و انتقال میراث فرهنگی و سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت هستند. (همان: ۱۰۸)

این دو نظریه پرداز ارتباطات بر این باورند که در کارکرد نخستین، وظیفه رسانه ها، نظارت، مراقبت، تهیه و رساندن خبر درباره محیط پیرامونی است. دومین کارکرد رسانه، انتخاب و تفسیر اطلاعات در محیط است. رسانه در بیشتر موارد شامل انتقادها و تجویزهایی برای چگونگی نگرش افراد به حوادث است.

در این نقش، رسانه ها به تقویت ارزش های اجتماعی، اجماع و افشای انحرافات، رجوع به پایگاه رهبران افکار، ممانعت از تهدید ثبات اجتماعی و وحشت عمومی، مدیریت افکار عمومی و نظارت بر حکومت و حفاظت می پردازند.

یکی دیگر از کارکردهای رسانه، انتقال فرهنگ، افزایش انسجام اجتماعی و تعمیق تجربه مشترک، کاستن از نابهنجاری های اجتماعی و احساس از خود بیگانگی، استمرار اجتماعی شدن پیش و پس از آموزش رسمی و کمک به یک دست سازی و انسجام بخشی است.

هانمن، کارکردهای وسایل ارتباط جمعی را به سه بخش تقسیم کرده است:

۱. تولید: وسایل ارتباط جمعی می توانند، کاری انجام دهند که این کار ممکن است ساختن بر مبنای خطوط از پیش تعیین شده و یاد دادن روش هایی و… باشد که مردم به اهدافشان برسند.

۲. ابداع: پایدار ارتباط جمعی، ایده های جدید را تشویق می کند و تغییر به وجود می آورند.

۳. نگهداری: یعنی اینکه روابط موجود را حفظ و نگه داری می کنند (اعرابی،۱۳۷۲: ۳۱).

هایبرت معتقد است وسایل ارتباط جمعی در شکل گیری عقاید و آشنا ساختن ما با دنیایی که امکان آن را به نوع دیگری نداریم، نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. بسیاری دریافته اند که رسانه ها آثاری مهم و فراگیرنده دارند. این آثار نه تنها مستقیم و فوری قابل مشاهده هستند، بلکه عمیقاً بر تاریخ بشریت نیز تأثیر گذاشته اند. (همان:۲۲)

هایبرت عقیده دارد در پژوهش هایی که درباره آثار وسایل ارتباط جمعی بر جامعه انجام گرفته است، سه زمینه کلی وجود دارد: «تأثیر رسانه ها بر شناخت ادراک، تأثیر رسانه ها بر تغییر عقیده و ارزش، تأثیر رسانه ها بر تغییر رفتار». (همان:۴۲)

رسانه ها و تغییر ارزش های خانواده

مفهوم گسست ارزش ها در خانواده به چگونگی تداوم فرهنگی یک جامعه از نسلی به نسل دیگر مربوط می شود. اگر در فرآیند اجتماعی کردن کودکان، نوجوانان و جوانان، فرهنگ یک جامعه تا حد مطلوبی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود و باز تولید فرهنگی به درستی انجام پذیرد، میزان اشتراک فرهنگی دو نسل بالا می رود و اختلاف فاحشی نیز بین دو نسل به وجود نمی آید.

در این صورت، تفاهم بین دو نسل جدید و قدیم برقرار می شود و بحران هویتی برای نسل جدید روی نمی دهد. در مقابل، اگر فرآیند اجتماعی کردن به علل داخلی و خارجی دچار مشکل شود و به طور ناقص انجام گیرد و فرهنگ جامعه در حد مطلوبی به فرزندان بعد منتقل نشود، تداوم فرهنگی جامعه دچار مشکل می شود و بین نسل جدید و قدیم شکاف می افتد (پناهی،۱۳۸۳)

عوامل اجتماعی متعددی بر دور شدن خانوادها از یکدیگر و بروز شکاف خانوادگی اثرگذار هستند. در این میان، وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی دارند. اکنون به نقش رسانه ها در دگرگونی ارزش ها و در نهایت، ایجاد و توسعه الگوهای نوین در جامعه و به چالش کشاندن ارزش های سنتی و پدیده شکاف هنجاری و ارزشی خانواده ها اشاره می شود.

دیوید رایزمن در کتاب خود به نام انبوه تنها، سیر تحول جوامع و دگرگونی های آنها را ناشی از تحول ارتباطات و وسایل ارتباطی می داند. وی سیر زندگی بشر را به سه دوره تقسیم می کند و در این دوره ها، به نقش رسانه ها در تغییر سنت ها و ایجاد اختلاف ارزشی بین خانواده ها اشاره دارد.

دوره اول، دوره سنت راهبر است که در آن، سنت ها، فرهنگ را انتقال می دهند و هر نسل، پیوند خود را با نسل های پیشین از طریق اشتراک سنت ها باز می یابد. در این دوره، راه های آینده، همان راه هایی است که نیاکان جامعه ما در طول قرن ها پیموده اند (رابرتسون،۱۳۷۲: ۱۳۱)

به عبارت دیگر، در دوران سنت راهبر، یک نوع ساخت اجتماعی مبتنی بر سنت، رفتار بشر را یک نواخت و قابل پیش بینی می کند و به او آرامش و ثبات می دهد. ارتباطات در این دوره، چهره به چهره است. (مهدی زاده،۱۳۸۰: ۲۴) رایزمن بر این باور است که تربیت فردی در مرحله نخست، از طریق حماسه ها، افسانه ها و اسطوره ها شکل می گیرد که به صورت شفاهی به فرد منتقل می شود. (دادگران،۱۳۸۴: ۸۶)

دوره دوم، دوره درون راهبر است. این دوره با کاهش تدریجی اهمیت سنت ها آغاز و سبب کاهش تشابه ها در رفتارها می شود. در این دوره، همه افراد جامعه از الگوی یکسانی در حیات اجتماعی پیروی نمی کنند. همچنین فردگرایی گسترش می یابد و انسان بار مسئولیت و عمل خود را به دوش می گیرد.

رایزمن، این دوران را دوران التهاب، هراس و سرزنش های بی پایان می داند. (رابرتسون،۱۳۷۲: ۱۳۱) در این مرحله، انتقال میراث فرهنگی، از طریق نوشتار به ویژه چاپ و مکتوبات انجام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.