پاورپوینت کامل تأثیر تلویزیون بر خانواده (در جامعه امریکا) ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأثیر تلویزیون بر خانواده (در جامعه امریکا) ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر تلویزیون بر خانواده (در جامعه امریکا) ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر تلویزیون بر خانواده (در جامعه امریکا) ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

چکیده

تأثیر تلویزیون بر خانواده [۱](در جامعه امریکا)

جکی بولِن[۲]

سالیان زیادی است که تلویزیون سرگرمی غالب خانوادهاست. امروزه تلویزیون به رغم پیشرفت فن آوری ها و ظهور کامپیوتر و اینترنت نه تنها جایگاه خود را از دست نداده، بلکه هم چنان نقش پر رنگی در زندگی افراد ایفا می کند. تلویزیون با شکل دادن ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و بازتاب آنها رفته رفته به مکانی تبدیل می شود که افراد در آن به دور از تعامل اجتماعی در دنیای واقع، هویت خود را جستجو می کنند. آنگاه ارزش ها و الگوهای رفتاری، نه در خانواده که در تلویزیون تعریف می شود.

از طرفی تلویزیون با اهداف تجاری و تبلیغاتی خود، ایده آل های غیر واقع گرایانه ای را به تصویر می کشد که اغلب برخلاف تصور مخاطب، قابل تحقق نیستند. نتیجه این فرآیند شکل گیری و تداوم یک فرهنگ ماتریالیستی است که جهان بینی افراد جامعه را شکل می دهد. نباید اجازه داد تماشای بیش از حد تلویزیون، خانواده ها را از فرهنگ و ارزش های اصیل خود دور کند.

مقدمه

امروزه زندگی در امریکای شمالی به خواب، کار و تماشای تلویزیون تقسیم شده است. امریکای شمالی نمود فرهنگ تلویزیون است که در آن، داستان های ساختگی پخش شده از یک جعبه کوچک، ما را تعریف می کند. تلویزیون، انتظارات و هنجارهای فرهنگی ما را هم شکل می دهد و هم منعکس می کند. تلویزیون در بسیاری از عرصه های زندگی، اگر نه در همه آنها، انقلاب به وجود آورده است.

چه کسی می تواند بگوید که کار، زندگی خانوادگی، اوقات فراغت و تحصیلش به نوعی تحت تأثیر تلویزیون نبوده است. تلویزیون، ارزش های آن، پیام های اخلاقی و سبک زندگی که ترویج می کند، اثر جدی و منفی بر خانواده دارد.

این تحقیق، نمایی مختصر و کلی از پیشینه ظهور امپراتوری تلویزیون و اثرهای مثبت اندک و مشتبه آن ارائه خواهد داد. سپس بیشتر بر اثرهای منفی آن بر خانواده تمرکز می کند. سرانجام نیز از بینش مکتب های نظریه نظام های خانواده و روایت درمانی تا آنجا که به تلویزیون مربوط می شود، بحث می شود.

داده های آماری

در حالی که داده های آماری درباره موضوعی با عظمت تلویزیون به طور قابل توجهی متغیر است، تمام آنها رواج تلویزیون را در خانه های امریکا نشان می دهد. ۹۸ درصد خانه های امریکا دست کم یک تلویزیون دارند که به طور متوسط، هفت ساعت در روز روشن است.

زمانی که یک کودک به شانزده سالگی می رسد، چیزی بین ۱۲ و ۱۵ هزار ساعت تلویزیون تماشا کرده است. این سخن به این معناست که یک امریکایی وقتی به هجده سالگی رسید، به غیر از خواب، برای هیچ کار دیگری به اندازه تماشای تلویزیون، وقت صرف نکرده است. در ۱۹۸۷، یک بیننده به طور متوسط ۴/۵ ساعت در روز، یا به عبارتی ۳۱/۵ ساعت در هفته تلویزیون تماشا می کرد. البته باید به خاطر داشت افراد بسیاری هستند که به طور قابل ملاحظه ای، بیشتر از ۳۱/۵ ساعت در هفته تلویزیون تماشا می کنند.

نمایی مختصر و کلی از پیشینه

از داده های آماری به روشنی بر می آید که تلویزیون یک نیروی غالب در دنیای ما است، به ویژه در امریکای شمالی. هر چند، این یک پدیده جدید است. عده کمی در آغاز کار تلویزیون در نمایشگاه جهانی ۱۹۳۹ می توانستند حدس بزنند که تلویزیون نه تنها دورنمای عادت سرگرمی دنیا را تغییر خواهد داد، بلکه فرهنگ و زندگی خانواده را هم متحول خواهد کرد.

عصر تلویزیون یک تغییر با خود به همراه آورد؛ از نوشتار که یک گفتمان منسجم و منظم را تقویت می کند، به دنیایی از تصاویر بی ربط که بیشتر بر پایه حس یا احساس استوارند. این تغییر، پی آمدهای مهمی برای خانواده دارد که در قسمت های بعدی این تحقیق به تفصیل بررسی می شود.

اگرچه این ایده که عصر تلویزیون با ظهور اینترنت به زودی به پایان خواهد رسید، ممکن است تا اندازه ای درست باشد، ولی در بیشتر موارد نادرست از آب در آمده است. در امریکای شمالی، تلویزیون به همراه فیلم نیروی فرهنگی غالب بوده است و تا آینده قابل پیش بینی چنین خواهد بود.

اولین برنامه های تلویزیون مانند ناحیه ابهام[۳] و به سلامتی[۴] و کمی بعد، خانواده سیمسون[۵] شامل داستان سرایی های پیچیده ای است که در آن، شخصیت ها و زندگی هایشان، استعاره ای از خود ماست. این برنامه ها حاوی داستان هایی درباره همراهی و اجتماع در مدل های متفاوت از خانواده است.

این برنامه ها شفاف سازی می کنند و به ما کمک می کنند خودمان و جایگاهمان را در دنیای خارج درک کنیم. اخیراً با ظهور تلویزیون واقع نما، به نظر می رسد این داستان ها از دورنمای تلویزیون، ناپدید و در واقع، با روایت هایی جای گزین شده اند که از بیننده هیچ انتظاری ندارند.

هم اکنون تلویزیون مانند تماشای یک کارناوال فریک شو[۶] است که در آن، مردم در حال رقابت بر سر پول، به طور فزآینده ای کارهای عجیب و غریب و ناپسند انجام می دهند. شاید تنها اثرهای مثبتی که روزی تلویزیون داشته است، با ظهور تلویزیون واقع نما مانند غروب آفتاب به زودی تضعیف شود؛ چون تلویزیون واقع نما، پایان تمدن نیست، بلکه خود، تمدن است؛ واقعیتی نو که مردم در آن زندگی می کنند.

امروزه برای بیشتر مردم آشکار است که تلویزیون تأثیر بسیار بزرگی بر فرهنگ ما به ویژه خانواده دارد. با وجود تغییر در الگوهای غذایی، ساعت خواب و عادت های کودکان، نامه نگاری، الگوهای تعامل میان افراد، مطالعه، ملاقات کردن و حضور در کلیسا – همه به علت عصر تلویزیون -، این تغییر خیلی آرام و تقریباً بدون هیچ تردیدی صورت گرفت.

با شعارها و تکیه کلام های جدید تلویزیون که در واژگان روزمره وارد شد، حتی خود زبان هم تغییر کرد. تلویزیون به «خانه»ای جدید یا میز شام تبدیل شده است، گرم و اغواکننده است، شب و روز برافروخته است و ما را به شکل دادن هویت و واقعیت خودمان درون دنیایش دعوت می کند.

اساساً، تلویزیون دارد از شکل یک سرگرمی صرف به یک مکان تبدیل می شود، همان طور که کلیسا، مدرسه و خانواده، مکان یا مرکز معنا به شمار می آیند. مسیح، ما را دعوت می کند که هویتمان را در او شکل دهیم. بنابراین، برای خانواده های مسیحی، تماشای بی اندازه تلویزیون می تواند ما را سردرگم کند که قرار است در این دنیا چه چیزی یا چه کسی باشیم.

تلویزیون به عنوان مکان

یکی از دغدغه های بزرگ درباره تلویزیون این است که هر چه یک فرد، زمان بیشتری را صرف تماشای آن کند، زمان کمتری صرف دیگر کارهای مهم تر خواهد شد. این مسئله شاید در هیچ زمینه دیگری به اندازه زندگی عمومی مشهود نباشد، آن هم در مکان هایی چون عرصه های ورزشی، کلیسا و گرد هم آمدن های گسترده خانواده. تلویزیون به نوع دیگری از مکان گرد هم آمدن تبدیل می شود؛ جایی که افراد در آن، معنا، ارزش و همدلی حسی پیدا می کنند؛ جایی که «ما» و «آنها» به آسانی قابل شناسایی است.

یک مکان بدون محل می تواند پی آمدهای جدی داشته باشد؛ زیرا اگرچه ممکن است بتواند در کارکردهای اجتماعی و نمادین به کار رود، ولی تعامل، با افراد واقعی نیست؛ بسیار مبهم است و مقیاس و عمق صنعت تلویزیون را نمی توان مدیریت کرد.

پی آمد تلویزیون به عنوان یک مکان، در حالت افراطی اش این است که معنا دیگر در خانواده پیدا نمی شود. این مسئله می تواند به «خانواده»ای منجر شود که در واقعیت مانند هم اتاقی هایی بدون ارتباط و گسسته از دنیای واقعی تعامل اجتماعی هستند و صنعتی، ارزش ها و هنجارهایشان را دیکته می کند که تنها انگیزه خود آن، حاشیه سودش[۷] است.

در حال حاضر، ما در دنیایی زندگی می کنیم که در آن، دو فضای موجودیت وجود دارد؛ واقعیت و خیال. تلویزیون در آن یک مکان تعلق است؛ مکان بودن. در این دنیای تلویزیون، نه ارتباط واقعی وجود دارد، نه یادگیری از شکست ها و نه پردازش حقیقی داده ها و با گذشته یا هر یک از سنت های غالب فرهنگی ارتباط ناچیزی وجود دارد.

همچنان که شرکت های تلویزیونی، سرگرمی فراهم می کنند و توده ها، منفعلانه آن را تماشا می کنند، این اتفاق می تواند بدون اینکه حتی متوجه شویم، در بیشتر موارد رخ دهد، ولی گاهی هم این گونه رخ نمی دهد. در تحقیقی که وایت[۸] و پرِستون[۹] انجام دادند، توصیف می کنند چگونه شبکه ها زیر فشار شدید برای ایجاد وفاداری به برند،[۱۰]

رسانه های الکترونیکی را با مهارت به «مکان» تبدیل می کنند. این قضیه به ویژه در برنامه های کودکان رایج است. این رسانه است، نه خانواده که نقش مهم تری را در کمک به کودکان برای ترسیم جایگاهشان در دنیای خارج ایفا می کند. این مسئله در بیشتر موارد می تواند گیج کننده باشد؛ چون اکنون مکان، مجردتر شده است و بدون محدودیت، در آنِ واحد، در عمل، همه جا هست، ولی در واقع، به طور متناقض نمایی هیچ جا نیست. برای کودکان، پیدا کردن معنا و یک حس تعلق در کارتون های صبح شنبه و نه در خانواده، پی آمد خطرناک عصر تلویزیون است.

تلویزیون: مرکز جدید؟

هنوز این پرسش باقی می ماند که آیا هم اکنون تلویزیون، مرکز جدید موجودیت ماست یا صرفاً بازتاب دهنده فرهنگ ما؟ از یک نظر، تلویزیون، فرهنگ را ترویج می کند و ما را به نوعی جهان بینی مجهز می سازد که به ما می گوید دنیا چگونه جایی است و ما قرار است در آن چطور زندگی کنیم. تلویزیون یک عدسی تفسیری برای ما فراهم می کند که از درون آن بتوانیم واقعیت را ببینیم. با این حال، شاید هم تلویزیون صرفاً یک قربانی برای سقوط انسان ها و تمایل آنها به یک زندگی به دور از خدا باشد.

این ایده در ماتریالیسم، بیهودگی، اختلال عملکرد فردی و فقری معنوی وجود دارد که تلویزیون بازتاب داده و تداوم پیدا کرده است. بنابراین، تلویزیون، بیشتر تابع آن چیزی است که به خوردش می دهیم که انعکاس داده می شود و به خودمان برمی گردد. در حالی که تلویزیون، همان طور که در این تحقیق، بیشتر بررسی می شود، در شکل های مختلف پریشانی خانواده نقش مهمی دارد، بازتاب گناه هم هست.

اثرهای مثبت تلویزیون

در همین زمان، انقلاب تلویزیون، مدعی وجود چیزی است که خانواده را به نوع جدیدی از با هم بودن می رساند. در واقع، تلویزیون، بیشتر تأثیر معکوس دارد؛ چون در امریکای شمالی، افزایش ثروت، تعداد بیشتری دستگاه تلویزیون در خانه را با خود به همراه می آورد. بنابراین، هر عضو از خانواده قادر است بدون تعامل، به سرزمین شخصی تلویزیون خود عقب نشینی کند. البته برخی اثرهای مثبت هم وجود دارد که باید پیش از آنکه بیش از این درباره اثرهای منفی کاوش کنیم، آنها را بیان کنیم.

تلویزیون به روش های مختلفی، فقیرترین خانواده ها را از نظر دسترسی آنها به سرگرمی و اخبار غنی کرده است. تلویزیون از سنگینی بچه دار شدن کاسته است؛ چون یک پرستار کودک، وقت پرکن، آرامش بخش، تنبیه، جایزه، سازوکار کناره گیری و دوست، جای گزین عالی است. تلویزیون یک روش ارزان، سریع و از نظر اجتماعی، قابل قبول برای سپری کردن زمان و استراحت کردن است. در دنیای شلوغ امروز، گاهی اوقات این همان چیزی است که والدین و فرزندان به آن احتیاج دارند.

با محبوبیت تلویزیون مذهبی در پربیننده ترین زمان (تحت تأثیر فرشته[۱۱] /نرده های چوبی[۱۲]) در دهه ۱۹۹۰ تا حدودی معنای مثبت در تلویزیون می توان یافت. هفتمین بهشت،[۱۳] یک کشیش را به عنوان یکی از شخصیت های اصلی به تصویر می کشد، یک خانواده کاری و راهی برای سخن گفتن از مسائل شایع مرتبط با خانواده های امروز. برخی از این برنامه ها به یک گفت وگوی اساسی درباره خدا منجر می شوند که حتماً تأثیر مثبتی بر خانواده ها می گذارند.

اثرهای منفی تلویزیون

پیشینه توصیف جنبه منفی تلویزیون فراوان است. از طرفی هم صداهای کمی به دفاع از اثر مثبت تلویزیون بر فرد، خانواده، و فرهنگ بلند شده است. تقریباً به نظر می رسد جنبه های مثبت یک پس اندیشه است که به منظور مطالعه یا روزنامه نگاری متعادل و منصفانه اضافه می شود. مطالعات متعددی، ارتباط منفی بین تلویزیون و الگوهای تعامل خانوادگی، خشونت و سطوح افزایش یافته استرس را در کنار یک سری مشکلات اجتماعی دیگر نشان می دهند. با وجود این، تلویزیون در خانه های امریکا به طور متوسط، هفت ساعت در روز روشن می ماند.

اثرگذاری بر تعامل خانواده

آشکار است که تلویزیون یک شکل تعاملی موازی است که در آن، وقتی تلویزیون روشن است، هر عضو خانواده با تلویزیون، بیشتر از اعضای دیگر خانواده تعامل دارد. این دقیقاً در نقطه مقابل چیزهایی مثل بازی ها یا وعده های غذایی است که در آن، ارتباط متقابل اتفاق می افتد. تحقیقات نشان داده است وقتی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.