پاورپوینت کامل رسانه ها و خانواده ۹۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رسانه ها و خانواده ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رسانه ها و خانواده ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل رسانه ها و خانواده ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

متن حاضر ترجمه مقاله ای است که توسط نویسنده در «دومین همایش بین المللی زنان مسلمان اندیشمند» ارائه گردید. این همایش در تاریخ ۵ تا ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ در تهران به میزبانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شده است.

مقدمه

دو دهه اخیر (۱۹۹۰ م. – ۲۰۱۰ م.) تحول بزرگی در رسانه ها ایجاد شد و رسانه ها مهم ترین متغیر در زندگی ملت ها و پیشرفت تمدن ها شدند. پیش از این تحول، روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون بارزترین رسانه های مطرح بودند و پس از آن وسایل ارتباطی جدیدی که تا پیش از این شناخته نشده بود، در دسترس قرار گرفت. از جمله این وسایل، شبکه های ماهواره ای، اینترنت و لوح های فشرده هستند و حتی امروزه تلفن همراه نیز وسیله خبررسانی شده است.

اکنون نسل جدیدی از کامپیوترها به بازار آمده که در آنها کامپیوتر و تلفن همراه ادغام شده اند. همان طور که شبکه های تلویزیونی و رادیوها با کامپیوتر ترکیب شده است. این وضعیت در مجموع، سیستمی ایجاد کرده است که بر افکار عمومی و ساختار و هدایتش در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، ارزشی و اخلاقی سیطره افکنده است.

از سویی در دو دهه اخیر، خانواده و مفهوم آن، توسط غرب مورد تهاجم خصمانه قرار گرفته است. در این برنامه تهاجمی، تلاش ها در ارتباط خانواده با موضوع جهانی شدن متمرکز شده است. در این میدان، طوفان رسانه های غربی علیه فرهنگ و تمدن اسلامی شکل گرفته است.

این نقش رسانه ای، زمانی صورت پذیرفت که رسانه ها، تبدیل به صنعتی بزرگ شده و به امکانات مادی و بشری بزرگی مجهز شده بودند.ازاین رو، دولت های پیشرفته، ثروتمند و قدرتمند، مراکز هدایت و بررسی آنها را به دست گرفتند و این صنعت، تحت سلطه امپراطوری های بزرگ در آمد و آنها نیز به تنظیم بازارهای رسانه ای مطابق منافع، شرایط و نیازهایشان برآمدند.

جنگ جهانی در میدان رسانه ها

امروز جنگ جهانی حقیقی، با شدت هر چه تمام بین رسانه های غربی با تمدن اسلامی در جریان است. سلطه رسانه ای غرب بر جهان عرب و اسلام از آن رو اهمیت دارد که شبکه های رسانه ای، عامل فرهنگی هستند و بنا بر آنچه که حوادث تاریخ گذشته و معاصر ثابت کرده است؛ نیروهای نظامی قادر به حل و فصل منازعات نیستند؛ ولی سلطه های فکری و فرهنگی به خاطر آنکه دل ها و قلب ها را مورد هدف قرار می دهند؛ توان حل منازعات را دارند.

در حقیقت غرب و در رأس آن امریکا، طرحی و فلسفه ای روشن برای جنگ با جهان اسلام را ندارد. بنابراین در برابر تمدن اسلامی، نظاره گر فقر فکری و تمدنی غرب هستیم که مرحله افولش را سپری می کند. به این خاطر است که در امریکا نه ادیب و متفکری برجسته وجود دارد و نه کتاب و نظریه محکمی؛ بلکه آنها تنها بر ابزار فن آوری جدید تکیه زده اند تا بر منابع خبری و اطلاع رسانی سلطه داشته باشند.

آنان تلاش می کنند جوانان ما را با تولیدات هنری سطحی مانند موسیقی پر سر و صدا و نور، ساخت برنامه های مستهجن، فیلم های حاوی ترس و خشونت و هیجان، اطلاع رسانی فوری و فیلم ها و تبلیغاتی که ارزش های غرب را ترویج می کنند، سرگرم نمایند.

امریکا اهمیت سیطره بر وسایل ارتباط جمعی جهانی را به خوبی درک کرده و همین امر، سیطره حقیقی بر جهان را برای او میسر ساخته است. از این رو، امریکا سعی می کند انحصار طلبی خود را چه در مورد وسایل ارتباط جمعی قدیم و جدید حفظ کند.

امریکا در مقام عمل، از زمان پایان جنگ جهانی دوم، مانورهایی را به هدف تحمیل و سپس انحصار عقاید و ابزار ترویج آنها آغاز کرده و در همین راستا، جنگ با خردها را به منظور نابودی هویت دیگر فرهنگ ها و تلاش برای جای گزین کردن آن با هویتی یکپارچه و واحد یا همان هویت امریکایی ادامه می دهد، تا جهان را امریکایی سازد.

این امراز دو جهت قابل توجه است: یکی آنکه غیرامریکایی ها را به برتری نمونه امریکایی بر هر آنچه غیرامریکایی است، قانع سازد و دیگر آنکه حملات پی در پی دولتمردان امریکا بر هر آنچه که ممکن است آن کشور را تهدید کند؛ توجیه نماید.[۱]

در عصر ایستگاه های فضایی، امریکا خاستگاه صدها بلکه هزاران ایستگاه است که به جنگ جهان رفته است؛ هم چنین علاوه بر مساعدت اروپا در سیطره امریکا بر بیشتر ماهواره ها، حتی ماهواره های مصری و عربی در پایگاه های غربی ساخته و پرتاب می شوند که نمونه آن ماهواره «نیل ست» است که از پایگاه فرانسوی جوانا و توسط موشک اروپایی «آریان» پرتاب شده است.

وضعیت سیطره غربی ها بر منظومه عربی و اسلامی در فضا نیز همین طور است. آنان به شکل سیاسی گسترده در امور کشورهایی که پایگاه هایی برای ایستگاه های فضایی دارند، مداخله می کنند. چنان که می دانید بر مبنای سفارشی از کنگره امریکا، دستور منع پخش شبکه لبنانی «المنار» و نیز فلسطینی «الأقصی» صادر شد و این علاوه بر فشارهای مستمری است که بر شبکه های ماهواره ای مشابه، جهت تعدیل موضع گیری هایشان نسبت به امریکا و غرب وجود دارد.

اثر منفی شبکه های ماهواره ای بر خانواده های مسلمان

در سال های اخیر تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای بر موضوعات خانواده، زنان و کودکان را ملاحظه کرده ایم که رویکرد این فشارها به سوی ترویج ارزش ها و مفاهیم غربی و بنیادین ساختن آنها از طریق این شبکه ها است. از آنجا که بیشتر کشورهای عربی و اسلامی امکان همراهی با پیشرفت سریع فن آوری رسانه ها و ماهواره ها را نداشتند؛ این واقعیت بر خانواده های مسلمان به شکلی شدید انعکاس یافت و به خاطر همین امر، بحرانی که وسایل ارتباط جمعی با هدف قرار دادن خانواده های مسلمان، به خصوص در کشورهای وابسته و غیرمستقل دامن زدند، شکل گرفت.

این امر وسایل ارتباطی را ملزم ساخت تا جهت دست یابی به فن آوری های علمی و فنی که مختص خانواده و کودک بودند از یک سو و محتوای برنامه ها از سوی دیگر بدون تأمل در میزان تطبیق این نگرش با میراث، سنت ها و ارزش های تمدنی اسلامی، اقدام نمایند. این حالت باعث بروز معضلات فراوانی همچون عدم موفقیت در سیاست گذاری تبلیغاتی بر اساس عقیده، ارزش ها و آرمان ها در هویت فرهنگی و تمدنی امت اسلامی شد.

بالا رفتن حجم و تأثیر پخش برنامه ها بر خانواده و کودک به ویژه در مراحل آغازین طفولیت، منجر به قرار گرفتن کودکان مسلمان در برابر سیلابی از صحنه های خشونت و جرم و امور جنسی غیراخلاقی شد. علاوه بر آن این برنامه ها خانواده ها را به مصرف گرایی فرا می خوانند که گاه با امکانات مادی و معیارهای اسلامی خانواده انطباق ندارد. هم چنین این امر به فقدان الگوی نمونه از زن مسلمان در سریال های تلویزیونی انجامیده است؛ به طوری که حتی در برنامه هایی که سعی می کنند الگوهایی ارائه نمایند، این الگوها با واقعیت اسلامی جامعه همسانی نداشته و یا مناسب خانواده هایی بوده است که از هم پاشیده شده اند.

تقریباً هیچ سریال تلویزیونی یا فیلم سینمایی نیست که محتوای اساسی آن رقص، مشروب، مستی و جاذبه های جنسی مخالف نباشد. غرب همه وسایل و ساختارهای فن آورانه پیشرفته را در تلاش بر سیطره بر این مجال ها به کار گرفته که به شکلی خاص در سینمای آمریکایی نمود پیدا کرده است.

سینمای امریکایی

سینمای امریکایی که معمولاً توپخانه سنگین ایالت متحده نامیده می شود؛ ابزاری است که برای وضعیت انحصارطلبانه به کار می رود. شرکت های پخش فیلم امریکایی به نسبتی بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد بر بازارهای سینما و سریال های تلویزیونی در کشورهای عربی، سلطه دارند. به عنوان، نمونه در مصر به جز فیلم امریکایی در بازارها یافت نمی شود. این مسئله در فیلم ها و سریال های تلویزیونی نیز وجود دارد که البته استثنا هایی هم هست.

بیشتر بازارهای جهانی در مالکیت شش شرکت امریکایی است. سبک کار این شرکت ها به گونه ای است که شرط خرید هر فیلمی، مشروط به خرید مجموعه ای از فیلم های مستهجن دیگر است. هم چنین سیطره بر بازارها از طریق کنترل سالن های پخش و نیز توافقنامه های رسمی با ایستگاه های رسمی تلویزیونی در کشورهای عربی و اسلامی نیز توسط این شش شرکت صورت می گیرد.

اینترنت (شبکه بین المللی اطلاعات)

ایالات متحده از طریق همه پیوندهای اصلی، کابل ها، فیبرهای نوری و موتورهای جست وجو توسط چند شرکت محدود بر شبکه اینترنت سیطره دارد و این سیاستی شاخص است که بیل کلینتون، رئیس جمهور (اسبق) امریکا و معاونش، آلگور هر دو درباره آن صحبت کرده و ابراز نموده اند که یکی از مبارزات ایالات متحده، کشمکش ارتباطات اطلاعاتی سریع است.

این همان موردی است که یکی از مسئولین کاخ سفید نیز بر آن تأکید کرده و بیان داشته که امریکا به کمک قدرت شگفت انگیزش در ترکیب ساختن سازمان های پیچیده در اطلاعات، سیطره سیاسی و اطلاعاتیش را تقویت خواهد کرد.

رسانه عربی، انعکاس دهنده تبلیغات غربی

این عملیات انحصارطلبانه رسانه ای در همه پیوندهای عملیاتی تبلیغاتی منجر به سرازیر کردن محتواهای تبلیغاتی فراوانی می شود که بر عرصه های تبلیغ عربی و اسلامی رسمی هیمنه دارد. این امر به وقت کنترل بر زمان های پخش خبر از طریق فیلم های سینمایی و سریال ها محدود نمی شود؛ بلکه برنامه هایی تفریحی را نیز که بی بند و باری در آنها وجود دارد، شامل می شود. کار ترجمه و پخش این برنامه ها در کشورهای عربی – اسلامی صورت می گیرد. اخبار امور گوناگون، برنامه های فکاهی، اخبار زنان و مردان هنرمند غربی و آخرین اخبار مد لباس را نیز را باید بر اینها افزود.

موضوع بر سر سوژه امریکایی و غربی تبلیغاتی مستقیم در زمینه های مختلف محدود نمی شود. طرفداران اندیشه غربی بر وسایل ارتباط جمعی عربی و اسلامی سیطره دارند. آنان به تولید برنامه های اجتماعی و سیاسی و نیز خلق آثار درام و سینمایی که شبیه توصیه های غربی است، می پردازند. اگر این گونه تولیدات به تولیدات زنده امریکایی غربی اضافه شود، دامنه غلبه مفاهیم غربی در وسایل ارتباط جمعی رسمی کشورهای عربی و اسلامی به طور کامل آشکار می گردد. علاوه بر موارد مذکور، می توان به تعداد محدودی از برنامه ها اشاره کرد که دیدگاه اسلامی را صرفاً در امور حاشیه ایی عرضه می کند که به شکل نادر در سریال های تاریخی – دینی وجود دارد.

شکی نیست که ماهواره های اسلامی در سال های اخیر ظهور پیدا کرده اند؛ ولی بیشتر آنها یا غوطه ور در سیاست هستند و به امور اجتماعی مجال کافی نمی دهند و یا غرق در امور فرعی می باشند که با افراط فقهی، داغ نشان شده اند.

سخنم را درباره رسانه های عربی به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و در مورد نوع ایرانی آنکه در پیوند بین دین و زندگی بی هیچ تردیدی مشارکت هایی را عرضه داشته و طبق آنچه که گفته می شود سینما و رسانه های ایرانی موفقیت های بزرگی را در سطح جهانی کسب کرده اند، کوتاه می کنم.

تأثیر رسانه غربی و غرب زده بر خانواده های مسلمان

تضاد بین دیدگاه اسلامی در مورد نقش خانواده در اجتماع و نگرش غربی، روشن و آشکار است. مشکل این است که مسلمانان در معرض شست وشوی فکری و تبلیغاتی هستند که در جهتی مخالف دیدگاه اسلامی و در مسیر تقویت ارزش های غربی به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم شکل می پذیرد. این امر از طریق پخش محتواهای تبلیغاتی غربی و یا پخش برنامه های داخلی با مفاهیم غربی صورت می گیرد. پخش برنامه های داخلی با رویکرد غربی، از آنجا که به زبان مردم و از طریق هنرمندان و گویندگان تبلیغی خود کشور است؛ خطرناک تر می باشد که نمونه هایی از آن را بازگو خواهم کرد.

تصویر و نقش زن در اجتماع

تبلیغات غربی و غرب زده، در جریان ترسیم شکل زن در تناقض عجیبی قرار می گیرد؛ به طوری که از یک سو به مفاهیمی مثل «توانمندسازی زن» و سوق دادن زن به سوی کار و زندگی عمومی، به دور از ضوابط یا اصول اخلاقی اسلامی دعوت می کند و از سوی دیگر به آزادی زن طبق روش غربی آن هم به طوری که گویا شأن زن را بالا می برد، فرا می خواند.

این در حالی است که هم زمان و تحت پوشش همان گونه تبلیغی (به خصوص در درام و آگهی ها) شأن زن پایین آمده و او به کالایی برای تشویق و برانگیختن حس شهوت و انجام اعمال ناشایست و رواج دادن کالاهای مصرفی تبدیل شده است.

در این سوژه های تبلیغاتی، نقش زن به عنوان تربیت کننده فرزندان و خانه داری تحقیر شده و در مقابل خروج زن از خانه بدون ضوابطی که خانواده و ارزش های اجتماعی را حفظ نماید، ترویج می شود. هم چنین در هر مناسبتی بر این امر تأکید می شود که عفت و اخلاق در قلب است و این دو صفت، ربطی به ظاهر، حجاب و عفاف ندارد. زن متدین پیوسته – در سریال ها – زنی نادان با افقی تنگ و روحیه ای پیچیده است و این در حالی است که زن باهوش، کسی است که برهنه بوده و روابط آزاد غیرشرعی با مردان دارد.

بر اساس تعریف اخیر، زن از آن رو موفق است که از معیارها و ارزش ها آزاد گشته و به خاطر بهره برداری از زیبایی های جسمی اش، محور توجهات واقع شده و در این حال به دلیل آنکه در برابر رسوم و سنت ها مقاومت کرده، مشهور می گردد. این چنین تغییر در معرفی نقش اصلی زن و توجه به او زن را از درون خانواده بیرون می کشد و نقش خانوادگی وی را بی اهمیت جلوه می دهد.

صنعت جنسیت و خطرات ناشی از آن

جنسیت در غرب و امریکا به صنعتی بزرگ تبدیل شده است که برای صاحبانش میلیاردها سود و برای جوامع و خانواده ها، خرابی فراوان به همراه داشته است. به همین سبب حجم بالایی از شبکه های ماهواره ای به شکل خاصی به ترویج فساد می پردازند. در این میان یکی از اهداف آنان، جوانان کشورهای اسلامی است.

موضوع به شبکه های «البرنو» و کانال رسمی فساد که شماره های تلفن برای اتصال ارائه می دهند، محدود نمی شود؛ بلکه مواد شهوت جنسی در برنامه ها و فیلم ها و سریال ها به وفور یافت می شوند که موجب گسترش فساد است و هم، حجم وسیع غیرواقعی نسبت به مسئله جنسیت در جامعه ایجاد می کند.

این وضعیت برای جوانانی که وضعیت اقتصادی مناسبی برای تحقق ازدواج زود هنگام ندارند، بسیار مخرب است. از طرفی در برخی از کشورها (مثل مصر) دولت قوانینی را برای جرم دانستن ازدواج زود هنگام تصویب می کند که این با