پاورپوینت کامل زکات و عدالت ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زکات و عدالت ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زکات و عدالت ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زکات و عدالت ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

۶

«ضرب الله مثلاً رجلین احدهما ابکم لا یقدر علی شی ءٍ و هو کل علی مولاه اینما
یوجّهه لا یأت بخیر هل یستوی هو و من یأمر بالعدل و هو علی صراطٍ مستقیمٍ»(۱)

«خدا دو مرد را مثل می زند: یکی از آن دو گنگ است و ناتوان از هر چیز و هر کار و
سربار خواجه خویش، هر کجا او را فرستد نیکی و سودی نیارد؛ آیا او با کسی که بر
عدل و داد فرمان می دهد و بر صراط مستقیم است، برابر است؟»

بر پایه این سخن، کسی که عدالت می ورزد و جامعه ای که در آن عدالت استوار
گشته در صراط مستقیم گام نهاده و شتابان به سوی اهداف خود حرکت می کند و از
نشاط، حیات و شادابی سرشار است. در مقابل، جامعه ستم زده به پیکری بی جان مانند
است که نه نشاطی دارد و نه پویایی و تحرّکی؛ چه آن که به گفته علی علیه السلام «عدالت مایه
زندگی است.»(۲)

محمد حلبی می گوید از امام صادق علیه السلام درباره معنای این آیه شریفه: «و اعلموا انّ
الله یُحیی الارضَ بعد موتها…»(۳) پرسیدم، در پاسخ فرمود: «العدل بَعدَ الجور».(۴)

بر طبق تفسیر صادق آل محمد علیهم السلام جامعه آلوده به ظلم، افسرده و مرده است و
هیچ خیر و برکتی از آن بر نمی خیزد و چونان جسمی متعفن در گوشه ای افتاده و بوی بد
آن مشام جانهای آزاد و خردمند را می آزارد و عدالت در این کالبد بی جان روح حیات
می دمد و پویایی و بالندگی در آن فراهم می آورد.

فضیلت عدالت

عدالت در اسلام، اهمیت فراوان و جایگاهی والا دارد. وجود دهها آیه از قرآن(۵) و صدها
حدیث درباره عدالت(۶) افزون بر سیره ائمه معصوم و پیامبر خدا(۷) و دیدگاه دانشمندان
مسلمان،(۸) نشان گر جایگاه ارجمند عدالت در اندیشه اسلامی است.

بر اساس آیات و روایات، عدالت از اهداف بعثت پیامبران است(۹) و رسول گرامی
اسلام صلی الله علیه و آله مأمور به آن؛(۱۰) مؤمنان می باید هماره در صحنه های گوناگون عدالت را پدید
آورند؛(۱۱) یک ساعت عدالت به اندازه سالها عبادت پاداش دارد؛(۱۲) در روز قیامت انسانهای
عادل به خدا نزدیک تر و محبوب اویند؛(۱۳) در زمره احکام مهم دین است؛(۱۴) حیات جامعه
را در پی دارد؛(۱۵) از عسل شیرین تر است و از مشک ناب خوش بوتر؛(۱۶) رحمت و عنایت
الهی را در پی می آورد؛(۱۷) موهبتی است الهی؛(۱۸) با فضیلت ترین خصلتها است؛(۱۹) انسان
عادل از آرامش برخوردار است؛(۲۰) کارگزاران باید عدالت را محبوب ترین کارها بدانند؛(۲۱)
عمران و آبادانی کشور را در پی دارد؛(۲۲) مصلحت دین و دنیای آدمیان را فراهم
می آورد؛(۲۳) ترازو و میزانی است که خداوند برای مردم نصب کرده تا حق به پا داشته شود
و نباید با ترازو و میزان الهی مخالفت گردد؛ عدالت سر ایمان (برترین و اصلی ترین جزء
آن) است و گرد آوردنده نیکویی؛(۲۴) زینت ایمان؛(۲۵) کرامت و پیروزی است؛(۲۶) به برترین
بی نیازی و توانگری می انجامد(۲۷) و لکه سیاه و زشت فقر را از چهره جامعه می زداید…(۲۸)

در این میان، گروهی از آیات و روایات نشان می دهد که عدالت اصلی ترین مبنای
اداره حکومت اسلامی است و باید عدالت اجتماعی در تار و پود حکومت ریشه دوانیده و
در اعماق همه برنامه ریزیها، تصمیمها، عزل و نصبها و واکنشها در مواجهه با پدیده های
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و غیره مدّ نظر قرار گیرد. خداوند متعال در قرآن
می فرماید:

«انّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و
البغی…»(۲۹)

«در حقیقت، خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد
و از کار زشت و ناپسند و ستم باز می دارد…»

در این آیه از سویی به اجرای عدالت امر شده و از طرفی از ستم و بغی، نهی گردیده
است. فعل مضارع «یأمر» ظهور در وجوب و فعل «ینهی» ظهور در حرمت دارد.(۳۰)

عدالت در این آیه مطلق است و در برگیرنده همه ابعاد آن در عرصه های اقتصاد،
سیاست، فرهنگ و حقوق، از این رو انحصار آن در هماهنگی ظاهر و باطن،(۳۱) ادای
واجبات(۳۲) یا توحید،(۳۳) درست به نظر نمی رسد و بر خلاف ظاهر آیه است.

قرآن کریم می فرماید:

«ان اللّه یأمرکم أن تؤدّوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا
بالعدل…»(۳۴)

«خدا به شما فرمان می دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید؛ و چون میان
مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید.»

همان طور که بسیاری از مفسران نوشته اند،(۳۵) این آیه بر وجوب اجرای عدالت دلالت
دارد و نیز واژه «حُکم» به معنای «قضاوت» نیست(۳۶) بلکه به معنای حکومت است که
قضاوت یکی از شاخه های آن به شمار می آید و محتمل است مقصود برخی از مفسران که
حکم را به معنای «قضاوت» دانسته اند،(۳۷) آن باشد که قضاوت یکی از مصادیق حکومت
است، نه معنای آن و یا تنها مصداق آن.

حدیثی را که قرطبی در ذیل آیه بعد در تفسیر این آیه روایت کرده(۳۸) به روشنی
نشانگر عام بودنِ «حکومت» در آیه شریفه است و واژه «حکم» در لغت به همان سان که به
معنایِ قضاوت و قضاوتِ عادلانه استعمال شده به معنای حکومت و فرمان نیز به کار
رفته(۳۹) و در آیات و روایات نیز در همین معنا استعمال شده است؛ بدین سان واژه حُکم در
این آیه شریفه به معنای حکومت است. در این باره در سوره حدید چنین آمده است:

«لَقد أرسَلنا رُسُلنا بالبَیّنات وَ أنزَلنا معهُم الکتاب وَ المیزان لیقوم الناس
بالقسط…»

«همانا ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو فرود
آوردیم تا مردم به عدالت قیام کنند…»

همان طور که ظاهر آیه شریف نشان می دهد استوار سازی عدالت از اهداف بعثت
پیامبران است و قوانین کتابهای آسمانی نیز برای فراهم آوردن زمینه عدالت در میان
مردم سامان یافته است.

در واقع نظریه حضرت امام خمینی که احکام شرعی ابزاری برای رسیدن به
حکومت و عدالت است(۴۰) به گونه ای از این آیه قابل استنباط است. ابن قیم جوزی در این
باره و در توضیح آیه، می نویسد:

«هدف از نازل کردنِ کتابهای آسمانی و فرستادن رسولان الهی برپایی عدالت
است، سیاست عادلانه جزیی از دین است و هر کجا نشانه های عدالت آشکار
گردد و چهره دل انگیز عدالت رخ نماید شرع خدا و دین او همان جا است.»(۴۱)

وقتی هدف از بعثت پیامبران، استوارسازی عدالت باشد، رهبران جامعه اسلامی،
قانون گذران و قاضیان می باید در همه احکام، تصمیمها و برنامه ریزیهای خود بر مبنای
این هدف حرکت کنند و در پی تحقق آن باشند.

خداوند متعال در این آیه هدف از بعثت پیامبران را پدید آوردن عدالت دانسته و در
آیات دیگر اجرای عدالت را از وظایف آنان بر شمرده است:

«قُل أمر رَبّی بالقسط»(۴۲)

«وَ اُمِرتُ لاعدِلَ بَینَکُم»(۴۳)

«وَ لکُلّ اُمّه رَسول فَاذا جاءَ رسُولهم قضی بَینَهُم بالقسط وَ هُم لا یُظلَمون»(۴۴)

از آیه اول و دوم به روشنی استفاده می شود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مأمور بوده است
عدالت را در جامعه پدید آورد و از آیه اخیر بر طبق ظاهر آن چنین بر می آید که پیامبران
همواره میان امتهای خود به عدالت رفتار و قضاوت می کرده اند.

شیخ طوسی در تفسیر این آیه می نویسد:

«جمله “لا یظلمون” از این روی به صورت فعل مضارع آمده است، تا نشان دهد که
پیامبران همواره و به طور دایم در پی استقرار عدالت بوده اند.»(۴۵)

بدین سان اشکال آقال دکتر مهدی حائری که از آیه «لقد أرسلنا رسلنا…» چنین
استفاده کرده که اجرای عدالت در شأن، مقام و منزلت رفیع پیامبران الهی نیست و مردم
خود باید عدالت را به وجود آورند،(۴۶) صحیح به نظر نمی رسد؛ زیرا بر طبق آیه، گرچه مردم
خود مسئول برپایی عدالت اند و این مطلب از «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» استفاده می شود،
لیکن جمله های قبل که فرستادن رسولان و انزال کتابهای آسمانی را مقدمه قیام مردم
برای استوارسازی عدالت قرار داده، نشان می دهد که برپا داشتن خیمه عدالت بدون
تکیه بر ستون نبوت و رسالتِ رسولان و آموزه های کتابهای آسمانی، ممکن نیست.

تناسب حکم و موضوع نیز نشانگر آن است که رابطه ای میان قیام مردم برای قسط
و فرستادن پیامبران، جز هدایت، رهبری و پیشوایی امت وجود ندارد.

از سویی آیاتی از قبیل «قُل أمَرَ رَبّی بِالقِسط» حکایت از آن دارد که اجرای عدالت بر
دوش پیامبران بوده و سیره پیامبرانی از قبیل داود، موسی و سلیمان نیز اجرای عدالت
بوده است.(۴۷)

افزون بر این، به فرض که اجرای عدالت از وظایف مردم باشد و ربطی به پیامبران و
ولی فقیه نداشته باشد، این آیه (لَقَد أرسَلنا…) به روشنی نشانگر آن است که عدالت با
حکومت ربطی وثیق دارد و احکام حکومت باید بر مبنای عدالت تنظیم شود.

تأملی در آیات دیگر

خداوند متعال می فرماید:

«یا ایّها الذین آمنوا کونوا قوّامین للّه شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنان قوم
علی ألا تَعدلوا اعدِلوُا هُوَ أقرَبُ للتّقوی»(۴۸)

«یا أیّها الذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط شهداء للّه و لو علی انفسکم اوالوالدین
و الاقربین ان یکن غنیا او فقیرا فالله أولی بهما فلا تتّبعوا الهوی أن تعدلوا و ان
تلووا او تعرضوا فانّ اللّه کان بما تعملون خبیرا»(۴۹)

در این دو آیه شریف، که از جهاتی با هم تشابه دارند، خدا به مؤمنان فرمان می دهد
قسط را در جامعه برپا دارند و هشدار می دهد که مبادا به سبب دشمنی با کسانی یا
دوستی و خویشاوندی با گروهی یا حتی ملاحظه منافع شخصی و گروهی از اجرای
عدالت رو بگردانند.

در آیه اول، لفظ «قوّام» صیغه مبالغه است و بر لزوم اجرای عدالت در همه عصرها و
نسلها پای می فشارد و تعبیرها و واژگان به کار رفته در آن از اهمیت انجام این فریضه
بزرگ الهی حکایت دارد و به خوبی بر اصل وجوب برپایی قسط و گسترانیدن عدالت،
دلالت دارد. طبرسی در تفسیر آن چنین می نویسد:

«به کاربردن صیغه مبالغه «قوّام» نشان می دهد که مقصود از این آیه آن است که
پایبندی به عدالت و تحقق آن باید عادت همیشگی شما گردد؛ هم در گفتار و هم
در کردار (عدالت قولی و فعلی)»(۵۰)

همان طور که بسیاری از مفسران نوشته اند(۵۱) بر همه مردم اجرای عدالت واجب
است و آنان مخاطبان این آیه اند و در این میان رهبران جامعه که جایگاه و مرتبه
اجتماعی و سیاسی آنان ایجاب می کند عدالت را در پهنه جامعه بگسترانند، مخاطب
اصلی این آیه اند. راوندی در این باره چنین می نویسد:

«مخاطب این سخن والیان و رهبران جامعه اند؛ یعنی از آن روی که خدا شما را به
اجرای عدالت فرمان داده است، آن را استوار سازید و بگسترانید… و همیشه بر
طبق حق و عدالت عمل کنید.»(۵۲)

از مجموع این آیات و آیات مختلف دیگری که بررسی آنها در این فشرده نمی گنجد،
به خوبی استفاده می شود که بر همه مردم اجرای عدالت لازم است و بدیهی است که
گستره عدالت و شدت و ضعف آن بر اساس دایره وظایف فردی و اجتماعی انسانها
متفاوت است؛ زیرا موضوع عدالت، ارتباط با مردم و رهبری بر آنان است؛ از این رو
رهبران و پیشوایان سیاسی و اجتماعی جامعه که بیش ترین ارتباط را با مردم دارند و
سرپرستی بیش تری در باره مردم اعمال می کنند، اجرای عدالت در خصوص آنان،
مؤکدتر، لازم تر و مؤثرتر است.

به عبارت دیگر، عدالت گستری، حکمت اصلی ولایت و امامت است؛ در برخی از
روایات در این باره چنین آمده است:

«انّما یُراد من الامام قِسطه و عدلُه»(۵۳)

بر پایه این حدیث، هدف انحصاری ولایت و امامت توسعه قسط در عرصه جامعه
است.

افزون بر اینها آیاتی که پیامبر خاتم یا دیگر پیامبران را به عدالت فرمان می دهد ـ
که به برخی از آنها اشاره شد(۵۴) ـ به این نکته اشاره دارد که ولایت و عدالت پیوندی وثیق با
یکدیگر دارند.

علامه نراقی ضمن تأکید بر وجوب اجرای عدالت بر همه مکلفان در این باره چنین
می نویسد:

«چون چنین شخصی در میان مردم حاکم و فرمانروا شد… جمیع مفاسد به اصلاح
در می آید و همه بلاد روشن و نورانی و عالم آباد و معمور و چشمه ها و نهرها پر آب
می گردد و زرع و محصول فراوان و نسل بنی آدم زیاد می شود و برکات، آسمان و
زمین را فرو می گیرد و از این جهت است که برترین اقسام عدالت و اشرف و افضل
انواع سیاست، عدالت پادشاه است؛ بلکه هر عدالتی در گرو عدالت ورزی او و هر
خیر و نیکی منوط به خیریّت اوست و اگر عدالت سلطان نباشد احدی متمکن از
اجرای احکام عدالت نخواهد بود… و ارباب علوم و دانش در زوایای خفا و گمنامی
متواری و منزوی می شوند؛ نه ایشان را به سر منزل کمال راهی و نه از برای شاهراه
هدایت راهنمایی… و در و دیوار منازل دانش و بینش تیره و تار می گردد… و
بالجمله مناطِ کلّی در تحصیل کمالات و وصول به مراتب سعادات و کسب معارف و
علوم، نشر احکام عدالت سلطان است.»(۵۵)

متقابلاً، دهها آیه از قرآن کریم از زشتی، حرمت، پیامدهای زیان بار و کیفر دردناک
الهی ستمگران خبر می دهد.

آیه الله مجاهد، سید عبدالحسین لاری، رساله ای به نام «نصایح و فضایح» (آیات
الظالمین) نگاشته و در آن، آیات مرتبط به ستمگری را گزارش کرده و سامان داده. وی
پس از نقل چهارصد آیه، در این باره چنین می نویسد:

«الی غیر ذلک از آیاتی که حدود چهارصد آیه معدود و مضبوط شد از محکمات
کتاب، به صریح ظاهر، به نص یا به عموم، از جمله شواهد صدق بر مدّعاست که
ظلم و جور از میان تمام معاصی از مبدأ صغایر تا انتهای کبایر که کفر است، اشنع و
أفضح و أقبح و أسوءُ عاقبه و اشدُّ عقوبهً است.»(۵۶)

عدالت در روایات

روایات مربوط به اهمیت، آثار سودمند، جایگاه رفیع عدالت و لزوم رعایت آن به عنوان
مبنای حکومت، روایات مرتبط به زشتی ظلم، پیامدهای ویرانگر آن و وجوب پرهیز از
آن فراوان است.

با بررسی دقیق این روایات، می توان آنها را در پنج دسته سامان داد.

دسته اول: روایاتی است که بر لزوم اجرای عدالت بر والی و حاکم دلالت دارد؛(۵۷)

دسته دوم: روایاتی است که احیای احکام الهی را در پرتو اجرای عدالت می داند.
روایات متعددی نشانگر آن است که اجرا نکردن عدالت اجتماعی، سبب می شود احکام
الهی در گستره جامعه بی رونق شده و ظلمت و تباهی بر جامعه اسلامی سایه افکند، و در
مقابل، گسترانیدن عدالت، حیات احکام الهی را در پی دارد؛(۵۸)

دسته سوم: روایات مربوط به عمران کشور و اصلاح جامعه است. بر پایه این روایات
رهبران جامعه تنها در صورتی می توانند به این هدف مهم دست یابند که جامه عدالت را
بر تن جامعه بپوشانند و در مسیر استوار سازی آن بکوشند و گر نه جامعه ستم زده به
زمین تفتیده، خشک و بی گیاهی مانند است که هیچ خیر و برکتی از آن بر نمی خیزد و
عدالت است که زمینه سرسبزی و خرّمی و آبادانی آن را فراهم می آورد؛(۵۹)

دسته چهارم: روایاتی است که در فضیلت سلطان عادل و نکوهش سلطان ظالم آمده
است؛(۶۰)

دسته پنجم: روایاتی است که عدالت را هدف اصلی حکومت اسلامی می داند.(۶۱)

از آنجا که این روایات فراوانند تنها به چند نکته درباره آنها اشاره می کنیم:

۱ ـ این روایات در حد تواتر است؛

۲ ـ در میان آنها روایات کاملاً معتبری به لحاظ سند وجود دارد؛ افزون بر آن که
موافق سیره قطعی و سنت پیامبر و ائمه علیهم السلام هستند؛

۳ ـ با توجه به دو نکته یاد شده (کثرت روایات معتبر و تواتر آنها) از حجیّت و اعتبار
یقینی برخوردارند؛

۴ ـ به لحاظ محتوا و فقه الحدیث نیز، این روایات به روشنی بر ضرورت عدالت
گستری در ابعاد مختلف مسائل حکومتی دلالت دارند؛

۵ ـ دسته شش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.