پاورپوینت کامل ۱۰ موضوع قرآنی برای سخنرانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ۱۰ موضوع قرآنی برای سخنرانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ۱۰ موضوع قرآنی برای سخنرانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ۱۰ موضوع قرآنی برای سخنرانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۹
قرآن به عنوان معجزه جاویدان پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله برترین کتاب شناخت و معرفت است، کتاب انسان سازی
و تربیت که تمامی راههای رستگاری در آن یادآوری شده است .
قرآن کتاب نور، روشنایی و حکمت است که سعادت و نیک بختی انسانها را در پرتو عمل به مضامین بلند و نورانی خود تضمین
نموده است; پاداش پیروان خود را بهشت برین و کیفر مخالفین خود را آتش قهر و غضب پروردگار معرفی کرده است .
اهداف قرآن والاترین اهداف و ویژگیهای آن، برجسته ترین ویژگیهاست .
در یک کلام آنچه که انسان در راستای رسیدن به قرب الهی نیاز دارد، در این کتاب هدایت وجود دارد .
از آنجایی که ماه مبارک رمضان را بهار قرآن نامیده اند، بسیار مناسب است مبلغان محترم با استفاده از این کوثر بی پایان و با
بهره مندی از سخنان معصومین علیهم السلام، تشنگان زلال معرفت را بیش از پیش سیراب نمایند . به همین جهت مناسب دیده
شد تا موضوعاتی چند از کلام الهی بررسی و ارائه گردد .
مبلغان محترم می توانند موضوعات ارائه شده را محور بحث خود قرار داده و با اضافه کردن توضیحات و مطالب مورد نیاز، با توجه
به کمبودها و خلاهای معنوی محل تبلیغ، در نشر معارف دینی موفق باشند .
(۱)
روزه داری
روزه یکی از واجباتی است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است . این عمل عبادی علاوه بر اطاعت فرمان خداوند متعال و
رضایت او، دارای آثار و برکات ارزنده ای است که در زندگی انسان به خوبی قابل مشاهده می باشد .
آنچه خداوند متعال درباره روزه داری فرموده است، عمدتا در آیات ۱۸۳ – ۱۸۷ سوره بقره بیان شده است، که در اینجا چند آیه مورد
بحث قرار می گیرد:
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون » ; «ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما
مقرر شده، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزکاری کنید .»
از این آیه نورانی سه مطلب استفاده می شود:
۱ . روزه یکی از واجبات است .
۲ . روزه در امتهای گذشته نیز واجب بوده است .
۳ . روزه زمینه ساز پرهیزکاری است .
در آیه بعد می فرماید: «ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر وعلی الذین یطیقونه فدیه طعام
مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له وان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون » ;
[روزه در] روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است] . هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد، [به همان شماره] تعدادی از روزهای
دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانی که [روزه] طاقت فرساست، کفاره ای است که خوراک دادن به بینوایی است و هر کس به میل خود،
بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است و اگر بدانید، روزه گرفتن برای شما بهتر است .»
نکات قابل استفاده از این آیه عبارتند از:
۱ . کسانی که از روزه گرفتن معاف هستند عبارتند از:
الف: مریضها .
ب: مسافران; که این دو دسته باید در زمان دیگری روزه بگیرند .
ج: ناتوانان از روزه .
۲ . روزه گرفتن برای همگان بهتر است .
بنابراین خداوند در حکم روزه نهایت فضل و رحمت خودش را روشن ساخته است . چون اولا فرمود: امتهای گذشته نیز مشمول
حکم روزه بوده اند و هنگامی که عبادت سختی مانند روزه همگانی شد، تحمل آن آسان می شود . ثانیا: حکمت وجوب روزه را که
تقوا است بیان کرده است . ثالثا فرمود: این حکم وجوب روزه منحصر به ایام محدودی است که اگر برای همیشه یا در اکثر روزها و
وقتها آن را واجب می کرد مشقت بزرگی پدید می آمد . رابعا: حکم وجوب روزه را در ماه پر فضیلت رمضان قرار داد که ماه نزول
قرآن کریم است . خامسا: مشقت و زحمت لزوم روزه را از مسافر و مریض برطرف کرد که در حال مرض و سفر روزه واجب نیست .
علت وجوب روزه
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «انما فرض الله عز وجل الصیام لیستوی به الغنی والفقیر; وذلک لان الغنی لم یکن
لیجد مس الجوع، فیرحم الفقیر; لان الغنی کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله عزوجل ان یستوی بین خلقه وان یذیق الغنی مس
الجوع والالم لیرق علی الضعیف ویرحم الجائع (۱) ;
همانا خداوند روزه را واجب ساخت تا به سبب آن توانگر و تهیدست برابر شوند; زیرا توانگر رنج گرسنگی را در نمی یابد تا به
تهیدست رحم کند . چرا که توانگر هرگاه چیزی بخواهد می تواند آن را فراهم آورد . لذا خدای عزوجل خواسته است تا میان
آفریدگانش برابری ایجاد کند و رنج گرسنگی و سختی را به توانگر بچشاند تا بر ناتوان دل بسوزاند و به گرسنه رحم کند .»
نتایج روزه داری
۱ . تقوا و پرهیزکاری:
چنانکه گذشت قرآن کریم یکی و شاید مهم ترین نتیجه روزه داری را تقوا و پرهیزکاری ذکر کرده است و در پرتو این تقوا است که
انسان حقیقت بین می شود .
چون که تقوا بست دودست هوا
حق گشاید هر دو دست عقل را
۲ . تقویت اخلاص:
حضرت زهرا علیها السلام در این باره می فرمایند: «فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص (۲) ;
خداوند روزه را واجب گردانید تا اخلاص را [در زندگی انسانها] تثبیت نماید .»
۳ . رهایی از عذاب الهی:
علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
«… وصوم شهر رمضان فانه جنه من العذاب; روزه ماه رمضان سپر نجات از عذاب الهی است .»
۴ . حکمت و یقین:
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج گفتم: «یا رب وما میراث الصوم؟ قال: الصوم یورث الحکمه والحکمه تورث
المعرفه، والمعرفه تورث الیقین فاذا استیقن العبد لا یبالی کیف اصبح، بعسر ام بیسر (۳) ;
در معراج عرض کردم: پروردگارا! میراث روزه داری چیست؟ ندا رسید: روزه باعث پیدایش “حکمت” [در انسان] است و حکمت نیز
مایه پیدایش معرفت است و “معرفت” عامل حصول “یقین” [در جان آدمی] است و آن گاه که بنده ای به یقین برسد، باکی ندارد که
چگونه زندگی وی می گذرد; در سختی یا راحتی؟»
۵ . پاداش الهی:
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرمود: «الصوم لی وانا اجزی به (۴) ; روزه از آن من است و من به آن
پاداش می دهم .»
۶ . تندرستی:
تندرستی از دیگر آثار روزه است که در روایات معصومین نیز به آن اشاره شده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «…
صوموا تصحوا (۵) ; روزه بگیرید تا سلامتی یابید .»
۷ . آمرزش گناهان:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «ما من صائم یحضر قوما یطعمون الا سبحت اعضاؤه، وکانت صلاه الملائکه علیه، وکانت
صلاتهم استغفارا (۶) ;
هیچ روزه داری نیست که بر عده ای در حال غذا خوردن وارد شود، مگر اینکه اندامهایش تسبیح گویند و فرشتگان بر او درود
فرستند و درود فرشتگان آمرزش خواهی است .»
۸ . استجابت دعا:
امام صادق علیه السلام فرمود: «نوم الصائم عباده وصمته تسبیح، وعمله متقبل ودعاؤه مستجاب (۷) ;
خواب روزه دار عبادت و سکوتش تسبیح و عملش پذیرفته و دعایش مستجاب است .»
۹ . تضعیف شهوت:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «علیکم بالصوم; فانه محمسه للعروق ومذهبه للاشر (۸) ;
بر شما باد به روزه گرفتن که آن رگها را می برد (شهوت را کم می کند) و سرمستی را می برد .»
حسن ختام
این موضوع را با کلامی نورانی از رسول گرامی اسلام به پایان می بریم که فرمودند:
«من صام ثلاثه ایام من کل شهر کان کمن صام الدهر کله; لان الله عزوجل یقول: من جاء بالحسنه فله عشر امثالها (۹) ;
هر کس در هر ماه سه روز روزه بگیرد، مانند کسی است که همه عمر روزه گرفته باشد; زیرا خدای عزوجل می فرماید: هر کس یک
کار نیک کند، ده برابر آن برایش منظور می شود .»
(۲)
قرآن مجید (ویژگیها – اهداف)
ویژگیهای قرآن
قرآن به عنوان برترین کتاب هدایت، دارای ویژگیهای خاصی است که در کتابهای دیگر کمتر رخ می نماید . با بهره مندی از آیات
نورانی این کتاب، برخی از این خصوصیات را بر می شمریم:
۱ . هیچ گونه شک و ریبی در هدایتگری آن برای متقین راه ندارد:
«ذلک الکتاب لا ریب فیه » (۱۰) ; «این است کتابی که در [حقانیت] آن هیچ تردیدی نیست .»
۲ . هدایتگر پرهیزکاران است:
«هدی للمتقین » (۱۱) ; «مایه هدایت تقوا پیشگان است .»
۳ . بشارت دهنده مؤمنان است:
«ویبشر المؤمنین » (۱۲) ; «و به مؤمنین بشارت می دهد .»
۴ . هدایتگر به استوارترین راه است:
«یهدی للتی هی اقوم » (۱۳) «[قطعا این قرآن] به چیزی (آیینی) که پایدارتر است، راه می نماید .»
۵ . یاد آور خائفان است:
«فذکر بالقرآن من یخاف وعید» ; (۱۴) «پس با قرآن هر که را از تهدید می ترسد، پند ده .»
۶ . درمان و رحمت برای مؤمنان است:
«وننزل من القرآن ماهو شفاء ورحمه للمؤمنین » (۱۵) ; «و ما آنچه را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل می کنیم .»
۷ . معجزه ای است که هرگز کسی مانند آن نمی تواند بیاورد:
«قل لان اجتمعت الانس والجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله » (۱۶) ; «بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را
بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد .»
۸ . بیان کننده موارد اختلاف جهت روشن شدن حقایق است:
«وما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه » (۱۷) ; «و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر برای اینکه آنچه را در آن
اختلاف کرده اند، برای آنان توضیح دهی .»
۹ . هدایتگر تمامی مردم است:
«هدی للناس » (۱۸) ; «هدایتگر مردمان است .»
با این ویژگیها و ده ها ویژگی دیگر – که همگی در زندگی مورد نیاز است – استفاده از این کتاب مقدس بر همگان لازم و واجب است .
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همواره در کلام نورانی خود مردم را به بهره مندی از این چراغ هدایت توصیه می فرمودند .
یکی از این سخنان ارزشمند، حدیثی است طولانی که بخشی از آن را ذکر می کنیم:
«… فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع وما حل مصدق ومن جعله امامه قاده الی الجنه
ومن جعله خلفه ساقه الی النار وهو الدلیل یدل الی خیر سبیل وهو الفضل لیس بالهزل (۱۹) ;
پس، هرگاه فتنه ها همچون پاره های شب تار بر شما مشتبه [و مبهم] گشت، به قرآن روی آورید که آن شفیعی است که شفاعتش
پذیرفته است و شاکی [و خصمی] است که شکایتش قبول می شود . هر کس آن را فراروی خود قرار دهد، او را به بهشت راهنمائی
کند و هر که آن را پشت سر خود قرار دهد، او را به دوزخ کشاند . قرآن راهنما به سوی بهترین راه است; جدا کننده [میان حق و
باطل] است و شوخی نیست .»
هست قرآن چو طعامی کز سما
گشته نازل از برای اغتذا
اغتذای آدم از لوح و قلم
اغتذا یابد دواب از راه فم
«فی السماء رزقکم » گفته خدا
رزق انسان گشته نازل از سما (۲۰)
اهداف قرآن
قرآن با خصوصیات یاد شده، بدون شک، اهداف بلندی را دنبال می نماید . این مهم را نیز با بهره مندی از کلام خداوند این گونه
می توان برشمرد:
۱ . تبیین مسائل مورد اختلاف:
«وما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه » (۲۱) ; «و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن
اختلاف کرده اند، برای آنان توضیح دهی .»
۲ . تعقل ورزیدن:
«انما انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون » (۲۲) ; «ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، باشد که بیندیشید .»
۳ . درمان بیماریهای روحی مردم:
«یا ایها الناس قد جائکم موعظه من ربکم وشفاء لما فی الصدور» (۲۳) ; «ای مردم، به یقین، برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و
درمانی برای آنچه در سینه هاست، آمده است .»
۴ . خروج از تاریکیها به سوی نور:
«کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم » (۲۴) ; «کتابی است که آن را به سوی تو فرود آوردیم تا مردم را
به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آوری .»
۵ . هدایت به راه های امن و صراط مستقیم:
«قد جائکم من الله نور وکتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام … ویهدیهم الی صراط مستقیم » (۲۵) ; «قطعا برای
شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است . خدا هر که را از خشنودی او پیروی کند، با آن کتاب به راه های سلامت
رهنمون می شود … و به راهی راست هدایتشان می کند .»
۶ . حاکمیت قوانین الهی در بین مردم:
«انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله » (۲۶) ; «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، تا میان مردم به
[موجب] آنچه به تو آموخته، داوری کنی .»
۷ . ایجاد تقوا و پرهیزکاری:
«قرانا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون » (۲۷) ; «قرآنی عربی، بی هیچ کژی، باشد که آنان راه تقوا پویند .»
البته شرط اساسی تحقق این اهداف، آمادگی روحی و قلبی انسانها است . اگر این آمادگی نباشد، جز زیان چیزی به دست نخواهد
آمد:
«ولا یزید الظالمین الا خسارا» (۲۸) ; «ستمگران را جز زیان نمی افزاید .»
عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد
که دارالملک ایمان را مجرد بینی از غوغا
عجب نبود اگر قرآن نصیبت نیست جز حرفی
که از خورشید جز گرمی نفهمد چشم نابینا
و به راستی که حقیقت قرآن سعادت دنیا و آخرت است . و اگر کسی از این کتاب سعادت با ایجاد صلاحیتهای شخصی خود خوب
بهره برداری کند، به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسید .
حکایت است شخصی به نزد ابن سیرین آمد و گفت: «در خواب دیدم دنیا و آخرت از دستم رفت .
گفت: قدری بنشین . بعد از دقایقی شخصی دیگر آمد و گفت: در خواب دیدم، دنیا و آخرت نصیبم شد .
ابن سیرین به آن مرد اول گفت: تو قرآن گم کرده ای و او یافته است . پس رفت و قرآن خود را گرفت .»
بیا به دامن «قرآن » زنیم دست امید
که روح را بجز این نسخه هیچ درمان نیست
بود چراغ هدایت به تیرگی «قرآن »
زانحراف و ضلالت، جز او نگهبان نیست
به بحر ژرف حوادث بود چو کشتی نوح
کسی که دست در او زد، دچار توفان نیست
(۳)
تقوا و پرهیزکاری
حقیقت تقوی
ششمین پیشوای راستگویان در سخنی بسیار نغز و شیوا حقیقت تقوا را این گونه تفسیر می فرماید: «التقوی ان لا یفقدک الله حیث
امرک ولا یراک حیث نهاک (۲۹) ;
پرهیزکاری آن است که خدا تو را در موردی که امر کرده است، غائب نیابد و در موردی که تو را نسبت بدان باز داشته است، حاضر
نبیند .»
به راستی تعریفی از این زیباتر و جامع تر امکان ندارد .
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز در بیانی جذاب درباره تقوا می فرمود: «ان تقوی الله دواء داء قلوبکم وبصر عمی افئدتکم، وشفاء
مرض اجسادکم (۳۰) ;
همانا تقوای الهی داروی درد قلبهای شما و موجب بینایی درونهای [کور] شما و درمان بیماری کالبدهایتان است .»
زخورشید و از آب و از باد و خاک
نگردد تبه نام و گفتار پاک
بدین سان بود گردش روزگار
خنک مرد با شرم و پرهیزکار (۳۱)
سیمای پرهیزکاران در قرآن
خداوند متعال در آیات ۱۳۳ – ۱۳۶ سوره آل عمران برخی از صفات پرهیزکاران را این گونه بیان فرموده است:
– «الذین ینفقون فی السراء والضراء» ; «آنان که در فراخی و تنگی انفاق می کنند .»
– «والکاظمین الغیظ » ; «و خشم خود را فرو می برند .»
– «والعافین عن الناس » ; «و از مردم در می گذرند .»
– «والذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم » ; «و کسانی که چون کار زشتی کنند، یا بر خود ستم روا
دارند، خدا را به یاد آورند و برای گناهانشان آمرزش خواهند .»
آثار و نتایج پرهیزکاری از نظر قرآن:
۱ . انسان را از مکر دشمنان نگه می دارد:
«وان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا» (۳۲) ; «و اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند .»
۲ . مایه تایید خداوند است:
«ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون » (۳۳) ; «در حقیقت، خدا با کسانی است که پروا داشته اند و با کسانی است که آنها
نیکوکارند .»
۳ . انسان را از آتش دوزخ نجات می دهد:
«ثم ننجی الذین اتقوا ونذرا الظالمین فیها جثیا» (۳۴) ; «آن گاه کسانی را که پرهیزکار بوده اند می رهانیم، و ستمگران را به زانو در
افتاده در دوزخ رها می کنیم .»
۴ . انسان را در بهشت الهی وارد می سازد:
«وسارعوا الی مغفره من ربکم وجنه عرضها السموات والارض اعدت للمتقین » (۳۵) ; «و برای نیل به آمرزش از پروردگار خود، و
بهشتی که پهنایش به قدر آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است، بشتابید .»
۵ . مایه نجات از سختیها است:
«ومن یتق الله یجعل له مخرجا» (۳۶) ; «و هر کس از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد .»
حضرت علی علیه السلام بعد از تلاوت این آیه شریفه، قسمتی از آثار تقوا را چنین بیان می کند:
«واعلموا ” انه من یتق الله یجعل له مخرجا ” من الفتن، ونورا من الظلم ویخلده فیما اشتهت نفسه وینزله منزل الکرامه عنده (۳۷) ;
آگاه باشید: آن کس که تقوا پیشه کند [و از خدا بترسد، خداوند] راهی برای رهایی از فتنه ها به رویش می گشاید و نوری در دل
تاریکی به او عطا می نماید و او را در آنچه دوست دارد [و به آن علاقه مند است] برای همیشه جاودانه می سازد و او را در منزل
کرامت [و بزرگی] فرود می آورد [و از او پذیرایی می کند] .»
۶ . اصلاح کارهای زندگی:
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا × یصلح لکم اعمالکم …» (۳۸) ;
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید و سخنی استوار گویید تا اعمال شما را به صلاح آورد .»
۷ . بخشوده شدن گناهان:
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله … یغفر لکم ذنوبکم » (۳۹) ;
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید تا … گناهانتان را بر شما ببخشاید .»
۸ . باعث محبت الهی:
«… ان الله یحب المتقین » (۴۰) ;
«… به درستی که خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد .»
۹ . عزت و کرامت نزد پروردگار:
«ان اکرمکم عند الله اتقیکم » (۴۱) ;
«همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .»
۱۰ . پذیرفته شدن اعمال:
«انما یتقبل الله من المتقین » (۴۲) ;
«همانا خداوند از تقوا پیشگان قبول می نماید .»
۱۱ . بشارت در دنیا و آخرت:
«لهم البشری فی الحیوه الدنیا وفی الآخره » (۴۳) ;
«برای ایشان (تقوا پیشگان) در دنیا و آخرت بشارت است .»
برخی از موانع پرهیزکاری
۱ . دنیاپرستی:
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «حرام علی کل قلب متوله بالدنیا ان تسکنه التقوی (۴۴) ; جای گرفتن تقوا در دلی که
شیفته دنیا باشد، حرام است .»
۲ . خصومت با دیگران:
علی علیه السلام فرمود: «لا یستطیع ان یتقی الله من خاصم (۴۵) ;
کسی که مخاصمه کند، نمی تواند از خدا پروا داشته باشد .»
۳ . شهوت پرستی:
همچنین آن حضرت فرمود: «ما من معصیه الله شی ء الا یاتی فی شهوه (۴۶) ;
هیچ کدام از گناهان [و معاصی] یافت نمی شود جز اینکه با شهوتی سازگار است .»
گر از پی شهوت و هوی خواهی رفت
از من خبرت که بینوا خواهی رفت
بنگر که که ای و از کجا آمده ای
می دان که چه می کنی، کجا خواهی رفت (۴۷)
(۴)
تجارت
تجارت در فرهنگ قرآن به دو معنای معنوی و مادی آمده است:
الف) معنوی:
«ان الذین یتلون کتاب الله واقاموا الصلاه وانفقوا مما رزقناهم سرا وعلانیه یرجون تجاره لن تبور» (۴۸) ;
«در حقیقت، کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز بر پا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم، نهان و آشکارا انفاق می کنند،
امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد .»
در این آیه خداوند متعال تلاوت آیات الهی، اقامه نماز، و انفاق را تجارت زوال ناپذیر دانسته است .
در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره صف نیز برخی دیگر از تجارتهای معنوی را این گونه بیان فرموده است:
«یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم × تؤمنون بالله ورسوله وتجاهدون فی سبیل الله باموالکم
وانفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون » ;
«ای کسانی که ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگروید و
در راه خدا با اموال و جانهایتان جهاد کنید . این [گذشت و فداکاری] اگر بدانید، برای شما بهتر است .»
در این آیه ایمان به خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جهاد در راه خدا با مال و جان به عنوان تجارت معنوی معرفی شده
است .
خداوند متعال یکی دیگر از مصادیق این تجارت معنوی را چنین بیان فرموده است:
«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراه
والانجیل والقرآن » (۴۹) ;
«در حقیقت، خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهای] اینکه بهشت برای آنان باشد، خریده است; [همان کسانی که] در راه
خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند . [این] به عنوان وعده حقی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست .»
خداوند خود را در این تجارت بزرگ معنوی خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفی کرده است و هر معامله ای در حقیقت پنج رکن
اساسی دارد: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و بها، سند معامله .
خداوند متعال نیز در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است: خودش خریدار، مؤمنان فروشنده، جانها و اموال آنان متاع،
بهشت را ثمن و کتب آسمانی را سند این معامله قرار داده است .
ب) مادی:
در مورد تجارت مادی آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱ . تجارت، مردان خدا را از ذکر خدا باز نمی دارد:
«رجال لا تلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکر الله » (۵۰) ;
«مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا غافل نمی سازد .»
۲ . معاملات بازرگانی باید با رضایت انجام گیرد:
«الا ان تکون تجاره عن تراض منکم » (۵۱) ;
«مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما انجام گرفته باشد .»
لقمه کامد از طریق مشتبه
خون خور و خاک و بر آن دندان منه
کان تو را در راه دین مفتون کند
نور عرفان از دلت بیرون کند (۵۲)
۳ . در تجارت غیر نقد نیاز به سند و شهود است . خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی
فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل » ; (۵۳)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه بدهی مدت داری به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید . و باید نویسنده ای [صورت معامله را]
براساس عدالت، میان شما بنویسد .»
۴ . معامله نقدی نیازی به سند ندارد:
«الا ان تکون تجاره حاضره تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الا تکتبوها» (۵۴) ;
«مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که آن را در میان خود دست به دست برگزار می کنید; در این صورت، بر شما گناهی نیست که آن
را ننویسید .»
۵ . هنگام نماز جمعه، دست از تجارت بردارید:
«واذا راو تجاره او لهوا انفضوا الیها وترکوک قائما قل ما عند الله خیر من اللهو ومن التجاره » (۵۵) ;
«و چون داد و ستد یا سرگرمی ببینند، به سوی آن روی می آورند و تو را در حالی که ایستاده ای، ترک می کنند . بگو آنچه نزد
خداست، از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است .»
شرایط تجارت
این بحث را با کلام نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله به پایان می بریم که از تجارت به عنوان پاکیزه ترین شغل یاد فرموده اند،
اگر دارای شرایط لازم باشد:
«ان اطیب الکسب کسب التجار الذین اذا حدثوا لم یکذبوا واذا ائتمنوا لم یخونوا واذا وعدوا لم یخلفوا واذا اشتروا لم یذموا واذا باعوا
لم یطروا واذا کان علیهم لم یمطلوا واذا کان لهم لم یعسروا (۵۶) ;
همانا پاکیزه ترین شغل، شغل بازرگانانی است که چون سخنی گویند، دروغ نگویند و هرگاه امانتی به آنها سپرده شود، خیانت
نکنند و هرگاه وعده دهند، خلف وعده نکنند و وقتی چیزی می خرند، [از آن] نکوهش نکنند و وقتی چیزی می فروشند، تعریف و
تبلیغ نکنند و هرگاه بدهکارند [در پرداخت بدهی خود] تعلل نورزند و هرگاه طلبکار باشند [برای گرفتن حق خود] فشار نیاورند .»
(۵)
اسراف
از کارهای ناشایستی که قرآن همواره انسانها را از آن پرهیز داده، اسراف است . چه اینکه اسراف تعادل زندگی اجتماعی را در هم
می ریزد و مفاسد فراوانی به دنبال دارد .
اسراف به معنای خارج شدن از حد اعتدال است، بی آنکه فرد چیزی را ظاهرا ضایع کرده باشد; مثل پوشیدن لباس گران قیمتی
که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز باشد، یا تهیه غذای گران قیمتی که با پول آن بتوان عده زیادی را تغذیه کرد .
و ای بسا اسراف در منطقه ای از زمین باعث محرومیت منطقه ای دیگر شود، و یا اسراف انسانهای امروز باعث محرومیت نسلهای
آینده گردد .
قرآن مجید اسراف را مایه هلاکت و مسرفین را از جمله هلاک شوندگان برمی شمرد .
«واهلکنا المسرفین » (۵۷) ;
«و ما مسرفین را نابود ساختیم .»
حضرت علی علیه السلام درباره اسراف می فرماید: «السرف مثواه والقصد مثراه; (۵۸)
اسراف موجب هلاکت و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت است .»
– خداوند می فرماید:
«ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین » ; (۵۹) «اسراف نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد .»
– «و ان المسرفین هم اصحاب النار» ; (۶۰) «و به راستی که اسرافکاران اهل آتش اند .»
– «و لا تطیعوا امر المسرفین » (۶۱) ; «امر اسرافکاران را اطاعت نکنید .»
«و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین » ; (۶۲) «و فرعون برتری جویی در زمین داشت واز اسرافکاران بود .»
«ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب » ; (۶۳) (۶۴) «خداوند کسی را که اسرافکار و دروغگو است، هدایت نمی کند .»
بعضی از موارد نهی اسراف:
۱ . در خوردن و آشامیدن:
«کلوا واشربوا ولا تسرفوا» (۶۵) ;
«بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید .»
۲ . اسراف در انتقام گیری:
«فلا یسرف فی القتل » (۶۶) ;
«پس نباید در قتل اسراف کند .»
۳ . حتی در انفاق هم نباید اسراف کرد:
«والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا» (۶۷) ;
«و [بندگان خدا] کسانی اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی می کنند و نه تنگ می گیرند .»
عبدالملک بن عمرو احول گوید: امام صادق علیه السلام پس از تلاوت آیه فوق مشتی سنگریزه برداشت و آن را در مشتش نگه
داشت و فرمود: این همان سختگیری و خستی است که خدای عزوجل درکتاب خود فرموده است . آن گاه مشتی دیگر برداشت و
همه آنها را ریخت و فرمود: این اسراف است . سپس مشتی دیگر برداشت و قسمتی از آن را ریخت و مقداری را نگه داشت و فرمود:
این حد وسط است . (۶۸)
نشانه های اسرافکار:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اما علامه المسرف فاربعه: الفخر بالباطل ویاکل ما لیس عنده ویزهد فی اصطناع
المعروف وینکر من لا ینتفع بشی ء منه (۶۹) ;
نشانه های اسرافکار چهار چیز است: به کارهای باطل می نازد; آنچه را فراخور حالش نیست، می خورد; در انجام کارهای خیر
بی رغبت است و هر کس را که از او سودی نمی برد انکار می کند .»
حکایت:
روزی بهلول نزد هارون الرشید رفت . اتفاقا هارون در عمارت تازه ساز خود نشسته بود، همین که چشمش به بهلول افتاد، از او
خواست چیزی بر دیوار عمارت بنویسد . بهول نوشت:
«رفعت الطین ووضعت الدین، رفعت الجص ووضعت النص فان کان من مالک فقد اسرفت والله لا یحب المسرفین وان کان من مال
غیرک فقد ظلمت والله لا یحب الظالمین; گل را برافراشتی و دین را فرو گذاشتی; گچ را بلند ساختی و نص را فرو گذاشتی . اگر
این عمارت از مال خود توست، همانا اسراف کرده ای و خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد و اگر از مال دیگران است ظلم
کرده ای و خداوند ستمگران را دوست نمی دارد .»
(۶)
دانش اندوزی
ارزش علم و عالم
بدون تردید کمال انسان به دانش و بینش او وابسته است . از آیات قرآن استفاده می شود که خداوند متعال علم و دانش را علت کلی
و اساسی آفرینش همه پدیده های هستی – اعم از آسمان و زمین – معرفی کرده است . همین نکته برای نشان دادن عظمت و ارزش
علم، بهترین دلیل و قاطع ترین گواه است .
وقتی خداوند متعال می خواهد چشم بصیرت انسان را در برابر این نکته و حقیقت باز کند و دلهای خردمندان را در مقابل این
واقعیت، آگاه و بیدار سازد، می فرماید:
«الله الذی خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شی ء قدیر وان الله قد احاط بکل شی ء
علما» (۷۰) ;
«خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را همسان با آنها خلق کرد، فرمانش را میان این دو [پدیده شگرف]
فرود می آورد تا بدانید که خداوند بر هر چیزی قدرت دارد و خداوند بر هر چیزی احاطه علمی دارد .»
از جمله آیات دیگری که اهمیت علم را بیان نموده است، نخستین آیه هایی است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده و
با امر به خواندن (اقرا) آغاز می شود . این دلیل دیگری است بر اینکه سوادآموزی و دانش پژوهی و علم خواهی از نظر پروردگار
متعال اهمیت فراوانی دارد . در آیاتی از قرآن این موضوع به شکلهای مختلفی بیان شده است . برخی از آنها عبارتند از:
۱ . درجات والای دانشمندان: «یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبیر» (۷۱) ;
«خدا درجه های آنهایی از شما را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانش داده شده اند بالا می برد و خدا به آنچه می کنید، آگاه است .
»
۲ . تنها دانشمندان از خدا هراس دارند:
«انما یخشی الله من عباده العلماء» (۷۲) ;
«از بندگان خدا، تنها دانایانند که از او می ترسند .»
۳ . پروردگار، اولین معلم هستی:
«اقرا وربک الاکرم × الذی علم بالقلم × علم الانسان ما لم یعلم » (۷۳) ;
«بخوان و پروردگار تو کریم ترین است × همان کس که با قلم آموخت × آنچه را که انسان نمی دانست، به او آموخت .»
۴ . علم و دانش ملاک برتری:
چیست علم از هوا رهاننده
صاحبش را به حق رساننده
حکمت آموز تا حکیم شوی
همره و همدم کلیم شوی
عمر ضایع مکن به بی خردی
دور شو دور از صفات بدی
«سنایی »
قرآن کریم می فرماید: «ولقد آتینا داود وسلیمان علما وقالاالحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین » (۷۴) ;
«و به راستی به داوود و سلیمان دانش عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری
داده است .»
علاوه بر آیات قرآن، در روایات معصومین علیهم السلام نیز آن قدر که برای طلب علم، تشویق و تحریض شده، برای چیزهای دیگر
نشده است . چند روایت در این مورد در ذیل نقل می شود:
۱ . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده اند: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم ومسلمه الا وان الله یحب بغاه العلم (۷۵) ;
تحصیل دانش، برای همه مردان و زنان مسلمان واجب است . و آگاه باشید که خداوند متعال جویندگان علم را دوست می دارد .»
۲ – «ذکر عند النبی صلی الله علیه و آله رجلان من بنی اسرائیل کان احدهما یصلی المکتوبه ثم یجلس فیعلم الناس الخیر، وکان
الآخر یصوم النهار ویقوم اللیل، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله فضل الاول علی الثانی کفضلی علی ادناکم (۷۶) ;
در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله از دو مرد بنی اسرائیل سخن به میان آمد [و چنین گفته شد] که یکی از آنها نماز فریضه را
می گذارد و سپس می نشیند و به مردم خوبیها را آموزش می دهد، اما دیگری روز را روزه می گیرد و شب را به عبادت می گذراند .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برتری اولی بر دومی همچون برتری من است بر کمترین شما!»
بهترین دانشها
شکی نیست که هر علمی مورد پسند نیست، بلکه در روایات فوق علومی منظور است که مایه هدایت و رستگاری انسان شود .
امام علی علیه السلام فرمود: «خیر العلم ما اصلحت به رشادک وشره ما افسدت به معادک (۷۷) ; بهترین دانش آن است که هدایت و
رستگاری خود را با آن اصلاح کنی و بدترین دانش آن است که آخرت خویش را با آن تباه گردانی .»
و هم ایشان فرمود:
«خیر العلم ما قارنه العمل; (۷۸)
بهترین دانش، آن است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 