پاورپوینت کامل نقش تمثیل در تبلیغ ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش تمثیل در تبلیغ ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش تمثیل در تبلیغ ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش تمثیل در تبلیغ ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۶۶
رسالت عظیم مبلغان علوم الهی، نشر مفاهیم بلند دینی در عرصه جوامع بشری است تا در
پرتو آن انسانها به کمال و سعادت واقعی دست یابند.
در آشفته بازار تبلیغات امروزی، تنها حقانیت یک مکتب و کیفیت یک کالا نمیتواند به
جذب مخاطبان منتهی شود، بلکه علاوه بر آن، استفاده از روشهای درست تبلیغی از عوامل
قطعی توفیق در این مهم است. روح آدمی طالب تنوع و جذابیت است. امام علی علیه السلام
در این زمینه میفرمایند: «إنَّ هذِهِ القُلُوبَ تَمَلُّ کَما تَمَلُّ الابْدانُ
فَابتَغُوا لَها طرائِفَ الحِکَمِ؛[۱] همانا این دلها خسته میشوند، چنانکه بدنها
خسته میشوند، پس برای آنها تازههای حکمت را بجویید.»
در این میان، جوانان و نوجوانان بیشتر بر مسئله تنوعطلبی و جاذبهخواهی حساسند، از
این رو سردمداران تهاجم فرهنگی توجه خود را به جذابیتها معطوف نمودهاند که خنثی
سازی این هجمه عظیم نیز جز با استفاده از ابزارهای پرجاذبه میسّر نیست.
نگاهی به روشهای تبلیغی پیامبران و امامان و بزرگان دین نیز بیانگر این حقیقت است
که آنها تنها به وعظ و خطابه خشک و بیروح بسنده نمیکردند، بلکه با استفاده از
داستانها، مثلها، اشعار و… به تسخیر قلوب مخاطبان خود میپرداختند.
در قرآن کریم این مسئله به نحو بارزی رخ مینماید. مثلها و داستانهای فراوان، جملات
موزون و آهنگین، سورههای کوتاه و بلند به مقتضای زمان و مکان، تفاوت در لحن و بیان
در کنار مفاهیم بلند و متعالی، چهرهای جذاب و ماندگار و بهاری بیخزان از قرآن
ارائه داده است.
یکی از عوامل پرجاذبه که نقش بسیار مهمی در انتقال تعالیم و مفاهیم دارد، «تمثیلات
و تشبیهات» است که در هر زبان و کشوری بخشی از فرهنگ و ادبیات آن را تشکیل
میدهد.[۲]
آنچه این مقاله کوتاه به آن پرداخته، بحث از اهمیت، کارکردها و روشهای استفاده از
این ابزار کارآمد در تبلیغ است تا به مدد آن، تبلیغی جذّاب و تأثیرگذار و پرمخاطب
حاصل آید.
مفهوم مثل
«مبرّد» از علمای بزرگ ادبیات عرب در تعریف «مثل» گوید: «ألْمَثَلُ مَأخُوذٌ مِنْ
الْمِثالِ وَهُوَ قَولٌ سائِرٌ یُشَبَّهُ بِهِ حالُ الثّانی بِالْاَوَّلِ
وَالاَصْلُ فیهِ التَّشْبیهُ؛[۳] مثل از مثال گرفته شده و کلامی است که به وسیله آن
حال دوّمی را به اوّلی تشبیه میکنند و اصل در آن، «تشبیه» است.»
بنابر آنچه از مبرّد نقل شد، در مَثَل عنصری به نام تشبیه وجود دارد که از همین
بیان میتوان به نزدیکی بین مثل و تشبیه پیبرد، علاوه بر اینکه «امثال» دامنه
وسیعتری دارند و شامل ضرب المثل، کنایه و استعاره نیز میشوند.[۴]
«ضرب المثل» عبارتست از «هر گفتار و قولی که دارای تشبیه مجازی (نه حقیقی مانند
تمثیلات) باشد و با نهایت ایجاز، معنایی عام از آن استفاده گردد و به صورت کوتاه و
در مواقع خاص به خود، به آن استشهاد نمایند.»[۵] از این مثلها به «امثال کامنه» نیز
نام بردهاند.[۶]
نمونهای از این ضرب المثلهای قرآنی و معادل فارسی آنها به شرح زیر است:
Cقالَ أوَ لَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَی وَلکِن لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِیB[7]؛ «گفت: آیا
ایمان نیاوردی؟ گفت: چرا، ولی برای اینکه قلبم مطمئن شود.» (شنیدن کی بود مانند
دیدن)
Cوَمَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللهِ یَجِدْ فِی الارْضِ مُراغَماً کَثِیراB[8]؛ «هر
کس در راه خدا هجرت کند، در زمین جاهای امن فراوانی مییابد». (از تو حرکت از خدا
برکت.)
در مقابل «ضرب المثلها»، «امثال واضحه» هستند که دارای لفظ مِثل بوده، در آنها چیزی
به چیز دیگر تشبیه شده است. گاه نیز لفظ مثل در آنها نیامده و با ادوات دیگر مانند
«کاف تشبیه» و یا حذف ادوات ولیکن با حفظ معنای تشبیهی به کار میروند.
آنچه این مقاله به آن پرداخته است «امثال واضحه و تشبیهات» است که نظر به کارکردهای
مهم تبلیغی آن، انتظار میرود مورد توجه قرار گیرد.
اهمیت تمثیل
قرآن کریم، مخاطب مثالها را متفکران و عاقلان شمرده و همواره آوردن مثل را وسیلهای
برای تفکر و تعقل دانسته است:
﴿وَتِلْکَ الاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ﴾[9]؛ «و آن
مثلها را برای مردم میزنیم، شاید که تفکر کنند.»
امام علی علیه السلام نیز در تأکید بر این مسئله چنین میفرمایند: «أوصیکُمْ عِبادَ
اللهِ بِتَقوَی اللهِ الَّذی ضَرَب الامْثالَ؛[۱۰] شما را به تقوای پروردگاری که
[برای بیداری شما[ مثلها آورده است، سفارش میکنم».
علمای ادبیات عرب نیز به طور وسیع در این باب سخن گفتهاند و فواید و اهمیت مثلها
را بیان داشتهاند.
ابن مقفّع (متوفی ۱۴۱۳ ه ق) در اهمیت مَثَلها گوید: «إذا جُعِلَ الکلامُ مَثلاً
کان أوضَحَ لِلنُّطقِ وآنَقَ للسَّمعِ وَ أوسَعَ لِشُعُوبِ الْحَدیثِ؛[۱۱] هنگامی
که سخن به شیوه مثل بیان شود، گفتار را واضحتر، برای شنونده جذابتر و شاخههای سخن
را وسیعتر میکند.»
ابراهیم نظام نیز گوید: «تَجْتَمِعُ فی المَثَلِ أربَعَهٌ لاتَجْتَمِعُ فی غَیرهِ
مِنَ الکَلامِ: ایجازُ اللفْظِ وَإصابَهُ الْمَعْنی وَحُسْنُ التَّشبیهِ وَجودَهُ
الکِنایَهِ فَهُوَ نهایهُ الْبَلاغَهِ؛[۱۲] در مثل چهار چیز است که در سخنان غیر آن
نیست؛ کوتاهی لفظ، استحکام معنی، زیبایی تشبیه و لطافت کنایه. بنابراین آن نهایت
بلاغت است.»
با توجه به اهمیت و فواید تمثیل است که در متون دینی و سخنان بزرگان علم و دین،
همواره از آن استفاده شده است. در بیش از چهل آیه از قرآن کریم لفظ مثل آمده است و
در آیات بسیاری، از عنصر تشبیه استفاده شده است. با سیری در روایات معصومین علیهم
السلام میتوان انبوهی از تمثیلات و تشبیهات را مشاهده کرد[۱۳] که این، علاوه بر
حکمتها و ضرب المثلهایی است که بعضی از بزرگان به گردآوری آن پرداختهاند. بر اساس
کتاب «عهد قدیم» گاه پیامبری از سوی مردم مورد سرزنش قرار گرفته، به خاطر آنکه چرا
مثل نمیزند.[۱۴]
در کتاب «عهد عتیق» سِفْری به «امثال» اختصاص یافته و در آن مَثَلها و حکمتهای رایج
گردآوری شده است.[۱۵] در عهد جدید نیز بکارگیری مثلها بسیار آشکار است تا آنجا که
ادر انجیل مَرْقُس نقل شده که حضرت عیسی علیه السلام بدون مثل سخن نمیگفت.[۱۶]
در آثار بزرگان دینی و نویسندگانی که بیشتر به امر پرورش جوانان همّت گماشتهاند
نیز این مسئله کم و بیش دیده میشود؛ به عنوان مثال، در جای جای آثار شهید مطهری؛
چه بحثهای اخلاقی و چه عقیدتی، کلامی و حتی مباحث فلسفی، آن بزرگوار برای تبیین
موضوع از این روش استفاده کرده و اساساً شهید مطهری استادی زبر دست در ارائه معارف
به زبان تمثیل به شمار میرود. کثرت تمثیلات این شهید به حدّی است که کتابی مستقل
از تمثیلات بکار رفته در آثار ایشان، به چاپ رسیده است.[۱۷]
از دیگر بزرگانی که به این مهم رویکرد درخور توجهی داشتهاند، استاد حائری شیرازی
است که مباحث مختلف اخلاقی و عقیدتی را در قالب تمثیلات و تشبیهات ارائه داده و با
عنوان «تمثیلات» به چاپ رساندهاند.
جذابیت سخنان استاد قرائتی و تأثیرگذاری تربیتی آن بزرگوار نیز بر همگان روشن است.
یکی از مهمترین رموز موفقیت استاد، استفاده به موقع و مؤثر از تمثیلات است، به
گونهای که شاید هیچ سخنرانی را از ایشان سراغ نداشته باشیم که حداقل چند تشبیه
زیبا در آن بکار نرفته باشد.
کارکردهای تمثیل
اگر چه با ذکر کلام علمای ادبیات عرب تا حدی فواید مَثَلها روشن شد، لیکن در این
بخش به جهت اهمیت تمثیل برآنیم تا کارکردهای آن را به طور مفصلتر و مصداقی دنبال
کنیم.
۱. محسوس کردن مسائل
انس آدمی بیشتر با محسوسات است و حقایق پیچیده عقلی از دسترس او نسبتاً به دور
میباشد. مثالها میتوانند حقایق عقل را در آستانه حس قرار دهند. قرآن کریم وقتی
میخواهد زشتی غیبت را به تجسم درآورد به گونهای که شنونده چهره کریه آن را به
طور ملموس دریابد، چنین میفرماید: ﴿وَلایَغْتَب بَعْضُکُم بَعْضاً أیُحِبُّ
أحَدُکُمْ أنْ یَأکُلَ لَحْمَ أخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُموهُ﴾[18]؛ «بعضی از شما
غیبت بعضی دیگر را نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را
بخورد؟ [نه چنین است، بلکه] آن را بد میدارید.»
چه تمثیل زیبایی و چه صحنه زشتی، آبروی برادر مسلمان همچون گوشت تن اوست و ریختن
این آبرو به وسیله غیبت از جهت زشتی، همانند خوردن گوشت بدن اوست. تعبیر به
«مَیتاً» (مرده) به خاطر آن است که «غیبت» در غیاب افراد صورت میگیرد که همچون
مردگان قادر به دفاع از خویشتن نیستند و این ناجوانمردانهترین ستمی است که انسان
ممکن است درباره برادر خود روا دارد.[۱۹]
۲. نزدیک ساختن مسائل
گاه میشود که برای اثبات یک مسئله عمیق منطقی و عقلانی، انسان باید به استدلالات
مختلفی متوسل گردد که باز هم ابهام آن برطرف نمیشود، ولی ذکر یک مثال روشن و
کاملاً هماهنگ با مقصود، چنان راه را نزدیک میکند که تأثیر استدلالات را افزایش
میدهد و از ضرورت استدلالهای متعدد میکاهد.
در کتاب «احتجاج طبرسی» آمده است که «ابن ابی العوجاء» که از منکران معاد و معاصر
امام صادق علیه السلام بود، از آن حضرت پس از تلاوت آیه ۵۶ نساء: ﴿إنّ الذینَ
کَفَروا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُم
بَدَّلْناهُم جُلُوداً غَیْرَها لِیَذوقوا الْعَذابَ إنَّ الله کانَ عَزیزاً
حَکیماً﴾؛ «همانا کسانی که به آیاتمان کافر شدند، به زودی در دوزخ واردشان میکنیم،
هر گاه که پوستشان بریان شد پوستی دیگر به جای آن مینشانیم تا طعم عذاب را بچشند
که همانا خداوند نفوذناپذیر و حکیم است».
پرسید: «ما ذَنبُ الغَیر؟؛ گناه آن پوستهای دیگر چیست؟»
امام پاسخی کوتاه و پرمعنی به او داد و فرمود: «هِیَ هِیَ وهِیَ غَیرها؛ پوست نو
همان پوست سابق است و در عین حال غیر آن است.»
ابن ابی العوجاء که میدانست در این عبارت کوتاه سرّی نهفته است، گفت: «مَثِّلْ لی
فی ذلِکَ شَیْئاً مِنْ أمْرِ الدُّنْیا؛ در این زمینه از امور دنیا مثالی بزن.»
امام صادق علیهالسلام فرمود: «أرَأیتَ لَو أنَّ رجلاً أخَذَ لبنهً فکسَّرها ثمّ
رَدَّها فی مَلبَنِها فَهِیَ هِیَ وَهِیَ غَیْرها؛ این همانند آن است که کسی خشتی
را بشکند و خرد کند و دوباره در قالب بریزد و به صورت خشت تازهای درآورد، این خشت
دوم همان خشت اول است و در عین حال خشت جدیدی میباشد (ماده اصلی محفوظ است وتنها
صورت آن تغییر کرده است.»
۳. همگانی ساختن مسائل
بسیاری از مباحث علمی وجود دارد که در شکل اصلیاش تنها برای خواص قابل فهم است و
توده مردم استفاده چندانی از آن نمیبرند، ولی هنگامی که با مثال آمیخته و به این
وسیله قابل فهم گردد، مردم در هر پایهای از علم و دانش که باشند از آن بهره
میگیرند.
در تاریخ نقل شده است که عربی بیابانی وارد مدینه شد و یکسره به مسجد آمد تا مگر از
رسول خدا سیم و زری بگیرد. پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی به او داد، ولی او قانع
نشد و سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و جسارت کرد. اصحاب در خشم شدند و چیزی
نمانده بود که آزاری به او برسانند، ولی رسول خدا مانع شد. رسول اکرم صلی الله علیه
و آله اعرابی را به خانه برد و مقداری دیگر به او کمک کرد، ضمناً اعرابی از نزدیک
مشاهده کرد که وضع رسول اکرم صلی الله علیه وآله به وضع رؤسا و حکامی که تا کنون
دیده شباهت ندارد و زر و خواستهای در آنجا جمع نشده.
اعرابی اظهار رضایت کرد و کلمهای تشکرآمیز بر زبان راند. در این وقت رسول اکرم به
او فرمود: تو دیروز سخن درشت و ناهمواری بر زبان راندی که موجب خشم اصحاب من شد، من
میترسم از ناحیه آنها به تو گزندی رسد. آیا ممکن است همین جمله را در حضور جمع
بگویی؟ او پذیرفت و چنین کرد. اصحاب و یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله خندیدند.
در این هنگام رسول خدا رو به جمعیت کرد و (در توضیح علت چنین برخوردی با اعرابی در
عین سخنان درشت او) فرمود: «مثل من و اینگونه افراد مَثَل همان مردی است که شترش
رمیده بود و فرار میکرد، مردم به خیال اینکه به صاحب شتر کمک دهند فریاد کردند و
به دنبال شتر دویدند. آن شتر بیشتر رم کرد و فراریتر شد، صاحب شتر بانگ زد و گفت:
خواهش میکنم کسی به شتر من کاری نداشته باشد، من خودم بهتر میدانم که از چه راهی
شتر خویش را رام کنم.
پس از اینکه مردم را از تعقیب بازداشت، رفت و یک مشت علف برداشت و آرام آرام از
جلوی شتر بیرون آمد و او را با سهولت رام کرد. اگر دیروز من شما را آزاد گذاشته
بودم حتماً این اعرابی بدبخت به دست شما کشته شده بود ـ و در چه حال بدی کشته شده
بود، در حال کفر و بت پرستی ـ ولی مانع دخالت شما شدم و خودم با نرمی و ملایمت او
را رام کردم.»[۲۰]
۴. بالا بردن درجه اطمینان به مسائل
کلیات عقلی هر قدر مسلم و منطقی باشند، مادام که در ذهن هستند اطمینان کافی
نمیآفرینند؛ چرا که انسان همواره اطمینان را در عینیت جستجو میکند. تمثیل به
مسائل ذهنی عینیت میبخشد و کاربرد آن را در عالم خارج روشن میسازد و به همین دلیل
در میزان باور و پذیرش و اطمینان نسبت به مسئله اثر میگذارد.
۵. خاموشسازی لجوجان
بسیار میشود که ذکر کلیات مسائل به صورت مستدل و منطقی برای خاموش کردن یک فرد
لجوج کافی نیست، اما هنگامی که یک مسئله در قالب مثال ریخته میشود، راه را چنان بر
او میبندد که دیگر مجال بهانهگیری برای او باقی نمیماند.
قرآن مجید در برابر کسانی که در مورد آفرینش حضرت مسیح ایراد میگرفتند که مگر ممکن
است انسان بدون پدر متولد شود، میفرماید: ﴿إنّ مَثَلَ عیسی عِندَ اللهِ کَمَثَلِ
آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرابٍ﴾[21]؛ « مثل عیسی علیه السلام نزد خدا همانند آدم است که
او را از خاک آفریده است.» این در حالی است که هر قدر بخواهیم در برابر افراد لجوج
بگوییم که این کار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 