پاورپوینت کامل عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

خورشید درخشان تمدن اسلامی با پایان قرن نهم و آغاز سده دهم هجری رو به افول نهاد و همینک جوامع اسلامی در حال بازیابی
هویت خویشند . و امسال، سال عزت و افتخار حسینی است . به راستی چه نسبتی بین شرایط موجود و این عنوان وجود دارد؟ علل
ضعف و کاستیهای کنونی در کجاست؟ و چگونه می توان از آنها رهایی یافت؟ از سوی دیگر آیا نهضت سید الشهداء علیه السلام در
بازشناسی ضعفها و شیوه های برخورد با آن راهی فرا رویمان خواهد گذاشت یا خیر؟

در پاسخ به این پرسشها باید گفت: بی گمان برای راه سپردن در طریق عزت بایستی عوامل ذلت را باز شناخت و سدی در برابر آنها
بنا نمود; چرا که در غیر این صورت، سیلاب عوامل ذلت آور هر آن طریق سرافرازی را تهدید خواهد نمود . در این میان بازشناسی
قیام حسینی و بازیابی کلمات آن حضرت در فراز و نشیب آن روزگار ذلت زده، به عنوان مصداقی از عزتخواهی، می تواند الگویی
مناسب پیش روی ما قرار دهد . همچنین جامعه استحاله شده عهد اموی نیز الگویی از یک جامعه آفت زده فرا روی ما می نهد . با
توجه به این دو الگو و نسبت سنجی آن با روزگار کنونی، در پی آن خواهیم بود تا در حد امکان و با رعایت اختصار به بازگشایی
مهمترین عوامل ذلت و انحطاط در آن عصر و این زمان بپردازیم .

سقوط فرهنگی

در یک تعریف مختصر می توان فرهنگ را این چنین بیان کرد: «مجموعه ای از بینشها، باورها و گرایشها، رفتارها، آداب و ارزشهای
یک جامعه که دارای ثباتی نسبی در آن جامعه می باشند . (۱) » از این رو فرهنگ، جانمایه های اساسی یک تمدن را شکل می دهد . بر
همین اساس چنانچه عناصر فرهنگی یک تمدن دچار تحول و تغییر گردند اوج، سقوط یا رکود و سکون آن تمدن را شاهد خواهیم
بود . جامعه عهد اموی نیز از این قانون مستثنا نبود و معاویه با تغییر بعضی از عناصر، در پی استحاله هویت اجتماع آن زمان بود و
این ماجرا در زمان حاضر نیز دستمایه ای برای دشمنان است .

یکم . سستی باورها

بی تردید باورهای اسلامی در زمانهای پیشین همان چیزی بود که از عرب جاهلی و صحرانورد، انسانهایی الهی و درخشان ساخت .
این انسانهای باورمند بودند که توانستند ظرف حدود یک ربع قرن بعد از هجرت، امپراطوری ایران و روم شرقی را در هم بشکنند
و بسیاری از مردمان آن دیار را به دین اسلام مشرف سازند . رشید رضا صاحب تفسیر المنار در همین رابطه می گوید: دانشمندان
جامعه شناس، سیاستمداران و تاریخ نگاران اسلامی و غیر اسلامی اتفاق دارند که تنها عاملی که در برهه ای از زمان به عربها
(مسلمانان) در همه زمینه های فرهنگی، اجتماعی و روحی نیرو بخشید و آنان را در پیشرفت فرهنگ و تمدن انسانی کمک کرد و با
هم متحد ساخت اسلام بود و بس . طبعا رویگردانی از اسلام و یا داشتن تنها نام اسلام نتیجه ای جز خواری و ذلت نخواهد داشت . (۲)
»

در زمان معاویه اگر چه نام اسلام بر زبانها بود و افراد خویشتن را مسلمان می نامیدند اما روح اسلام در جان آنها دمیده نشده بود .
سرور کربلائیان در تشریح آن زمان به همین مسئله اشاره دارد و در نامه ای خطاب به مردم بصره می فرماید: «انا ادعوکم الی کتاب
الله وسنه نبیه فان السنه قد امیتت والبدعه قد احییت فان تسمعوا قولی اهدکم الی سبیل الرشاد; (۳) شما را به کتاب خدا و سنت
پیامبرش می خوانم . سنت میرانده شد و بدعت زنده گشت . اگر سخنم را بشنوید به راه نیکبختی رهنمونتان خواهم شد .»

جالب آن جاست که همینک نیز یکی از علل ضعف مسلمانان در همین نکته نهفته است که در ادامه بحث به صورتی گذرا به برخی
از عوامل به وجود آورنده این مشکل اشاره خواهیم نمود .

دوم . قبله دنیا

تاریخ به یاد ندارد قومی در عین آنکه به هوسرانی و کامجویی دل بسته اند راه سعادت پیش گرفته، در مسیر پیشرفت گام بردارند .
قرآن کریم آکنده از سرگذشت این اقوام است . مسلمانان نیز آنگاه که به دنیا نه از منظر کشتزاری برای جهان دیگر بلکه به عنوان
هدف نگاه کردند آفت خواری را به تن خریدند . در واقع نتیجه منطقی دل بستن به داشته های دنیایی و دل خوش داشتن به هواها
و لذتها، چیزی جز قبول سرسپردگی و ذلت برای حفظ این رشته ها نیست و دنیا نقطه آغازین انحراف به سوی دره بدیها است .
امام صادق علیه السلام در همین رابطه به زیبایی این خطر را هشدار داده، می فرمایند: «راس کل خطیئه حب الدنیا; (۴)
دوستداری دنیا سرآغاز هر خطایی است .»

با گشتی در دنیای امروز سیاستمداران، حاکمان و پاره ای از دانشمندان، این حکایت تلخ به خوبی قابل لمس است . شیخ نشینهای
خلیج فارس، ویلاهای اروپایی، حسابهای افسانه ای و قراردادهای ننگین (۵) و دراز مدت آنان با بیگانگان برای حفظ حکومتهایشان
بهترین نمونه ای است که می توان بر آن انگشت گذاشت .

در نهضت عاشورائیان نیز یکی از رموز سرافرازی، پشت پا زدن به دنیا بود . از همین رو است که حضرت سید الشهداء علیه السلام
در روز عاشورا بر پرهیز از دنیا تاکید می ورزند و آن را یکی از علل صف آرایی یزیدیان در برابر خود برمی شمارند: «عباد الله اتقوا الله
وکونوا من الدنیا علی حذر فان الدنیا لو بقیت لاحد او بقی علیها احد کانت الانبیاء احق بالبقاء; (۶) ای بندگان خدا! تقوای الهی
پیشه کنید و از دنیا بپرهیزید که اگر دنیا برای کسی باقی می ماند یا کسی بر آن دوام می یافت، پیامبران الهی از همگان برای بقاء
شایسته تر بودند .»

سوم . هویتهای سرگشته

هویتی کامل، فراگیر و منسجم، یکی از رهاوردهای دین اسلام برای پیروانش می باشد . حال اگر در این بدنه هماهنگ و هویت
قوام یافته، عناصری ناموزون وارد شوند، به مرور موجب استحاله هویت می شوند . این همان آفتی بود که در عصر سیدالشهداء
دامنگیر مسلمانان گردیده بود، آنان از سویی با ارزشهایی همچون پرهیزکاری، دوری از شهوات، ایثار، عدالت و دیگر مفاهیم ناب
اسلامی مواجه بودند و از سوی دیگر رفتار حاکمان، خلاف این آموزه ها را به آنان می نمایاند و آموزش می داد .

در این وادی بسیاری از مسلمانان دچار تضاد درونی می شدند و به آرامی چشم بر آموزه های اصلی می بستند . جرجی زیدان تاریخ
نگار لبنانی وضعیت بحرانی و متضاد آن زمان را این گونه بازگو می کند: «بنی امیه غالبا به باده گساری، زن بازی و شهوترانی
پرداخته و به امور کشور نمی رسیدند و حتی به نگاهداری وضع سلطنتی خویش توجه نداشتند و در تعیین و انتخاب والیان و
ماموران عالی رتبه دولتی دقت نمی کردند و چه بسا به خواهش کنیزکی یا در نتیجه دریافت پولی، بزرگترین ایالات را به اشخاص
نالایق یا ستمکار می سپردند . عاملانی که این اوضاع را مشاهده می کردند، تمام تلاش خود را برای تحصیل مال و گردآوردن کنیز
صرف می کردند و اشخاص درستکار و با ایمان از قبول مشاغل مهم دولتی امتناع می ورزیدند; زیرا می دانستند خلیفه به هر حال از
آنان پول می خواهد . (۷) »

شهید مطهری رحمه الله نیز در رابطه با هویت زدایی امویها چنین می گوید: «امویها شخصیت ملت مسلمان را له کرده و کوبیده
بودند و دیگر کسی از آن احساسهای اسلامی در خودش نمی دید . (۸) »

با وجود این شرایط است که امام علیه السلام درمان این درد را در اصلاح همه جانبه می جوید و می فرماید: «انما خرجت لطلب
الاصلاح فی امه جدی; (۹) خروج کردم تا امت جدم را اصلاح کنم .»

به تعبیری دیگر اصلاحات حسینی چیزی جز دعوت به سوی هویتهای اصیل اسلامی نبود . در دنیای کنونی نیز بسیاری از دردها
و آلام مسلمانان ریشه در بهم ریختگی هویتی آنان دارد . قبول فرهنگ بیگانه، تضاد در رفتار حاکمان و عالمان، برداشتهایی
سطحی از دین و بسیاری از مشکلات دیگر موجب شکل گرفتن هویتی متعارض و ناهمگون در مسلمانان گردیده است .

چهارم . پذیرش فرهنگ بیگانه

همان گونه که پیشتر از این گفته شد، اسلام دارای هویتی مستقل و کامل است . تغییر در عناصر این هویت، موجب آشفتگی آن را
فراهم خواهد ساخت . به عنوان مثال آموزه هایی همچون ساده زیستی، قناعت و هم سطحی با مردمان، به عنوان نمونه هایی
غیرقابل انکار در سیره نبوی با آنچه از حاکمان اموی سر زد سخت ناهماهنگ است . معاویه با پذیرش فرهنگهای بیگانه بیشتر
نظامی سلطنتی راترتیب داد . کاخ سبز دمشق، انبوه نگهبانان و خدمتکاران و . . . همگی نمادی از فرهنگی سلطنتی بود که
معاویه آن را پذیرفته بود . در واقع با الگو قرار دادن حکومتهای بیگانه، رابطه خویش با مردم را بر اساس همان معیارهایی
پی می ریخت که مصلحت اندیشیهای مزورانه، سیاست بازی، استفاده بی ضابطه از قدرت و . . . از ا رکان آن به حساب می آمد . و این
همه با روح و جوهره اسلام ناهمسان بود . شاید بتوان اشاره های مکرر امام حسین علیه السلام را مبنی بر اصلاح و احیای سنتها و
طرد فرهنگ معاصر خویش بر همین موضوع حمل نمود و آن را در کلام وی چکیده ساخت که فرمود: «ارید ان . . . اسیر بسیره
جدی وابی علی بن ابی طالب; (۱۰) می خواهم بر روش جد و پدرم سلوک نمایم .»

بدیهی است که این گفتار نمایانگر درخواست بازگشت به فرهنگ ناب نبوی و علوی است و در ضمن به همراه خویش تمامی
بدعتهای وارداتی را نیز نفی می نماید . امروز هم پذیرش فرهنگهای وارداتی از سوی بعضی از مسلمان نمایان، زمینه سقوط جوامع
مسلمان را فراهم کرده است . اخراج هفتاد دانش آموز محجبه از دبیرستانی در ترکیه تنها به بهانه حجاب (۱۱) ، سرکوب نیروهای
اسلامی توسط دولت پاکستان (۱۲) و درخواست دولت مالزی از خطیبان مساجد، برای غیر سیاسی کردن سخنانشان (۱۳) از
نمونه های پذیرش فرهنگ سکولاریستی به وسیله حاکمان و بعضی از دانشمندان این کشورها است . مسئله ای که بی گمان جز
ایجاد حس حقارت و سرافکندگی چیزی برای مسلمانان در پی نخواهد داشت .

پنجم . نفوذیها

برای به چرخش درآوردن چرخهای یک نهضت، نیرو، پایداری، بردباری و از خود گذشتگی بسیاری مورد نیاز است . اسلام نیز به
عنوان پدیده ای پویا و فرهنگی در آغاز ظهور خود نیازمند انسانهایی فداکار بود تا با شکیبایی آن را به پیش برند و با هزاران خون
دل، نهال آن را آبیاری نمایند . اما با پا گرفتن اسلام نیروهای فرصت طلب، حفظ منافع خود را در گروی رخنه در حکومت اسلامی
دیدند . از این رو به مرور جای خود را در بدنه این انقلاب الهی باز کردند و با سوء استفاده از غفلت خواص و عوام در جایگاههای
حساس قرار گرفتند .

شهید مطهری به زیبایی سیر رخنه و نفوذ در نهضتها را می گشاید: «رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای
بزرگ هر نهضتی است . وظیفه بزرگ رهبران . . . این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند . هر نهضتی مادام که
مراحل دشوار اولیه را طی می کند، سنگینی آن بر دوش افراد مؤمن، مخلص و فداکار است; اما همین که نهضت به بار نشست یا
لااقل نشانه های بار دادن آن آشکار گشت . . . سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود . روز به روز که از دشواریها کاسته می شود . . .
فرصت طلبان محکمتر و پرشورتر پای علم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان به در
می کنند . (۱۴) »

وی سپس به صدر اسلام اشاره می کند و این قاعده را در آنجا نیز جاری می داند و می گوید: «فرصت طلبی، تاثیر شوم خود را در
تاریخ صدر اسلام نشان داد . در دوره عثمان، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند .
«طریدها» وزیر شدند و «کعب الاحبارها» مشاور . اما ابوذرها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند . (۱۵) »

علامه شهید در ادامه، رمز بقای هر نهضت و راز سرافرازی آن را در مقابله با این آفت می داند و می افزاید: «به هر حال مبارزه با
رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان یکی از شرایط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است . (۱۶) »

به همین خاطر می توان یکی از علل قیام سید الشهداء علیه السلام را طرد و خارج سازی جریان نفوذیها دانست، افرادی همچون
مروان بن حکم، ولید بن عتبه بن ابی سفیان و دیگرانی که در حقیقت ادامه همان جریان نفوذی ابوسفیان و امویان بودند .

اگر نگاهی به امروز خویش بیفکنیم، همینک هم ردپای این مشکل را به خوبی مشاهده خواهیم کرد . روشنفکران حیرت زده در
برابر تمدن جلوه فروش غرب، سربازان فرهنگی و دیگر عوامل پیدا و پنهان آنان، همواره درصدد به شکست کشانیدن نهضتهای
اصیل در جهان اسلام می باشند . سادات در مصر، بنی صدر در ایران، و طالبان در افغانستان از نمونه های عینی این ادعا می باشند .
انقلاب ما نیز طی سالیان گذشته و هم اکنون آماج حملات رنگارنگ قرار گرفته است . گفتار مقام معظم رهبری در این زمینه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.