پاورپوینت کامل رجایی پاسدار ارزش های دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رجایی پاسدار ارزش های دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رجایی پاسدار ارزش های دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رجایی پاسدار ارزش های دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۵
۱ – کارگزاران، مجریان امر به معروف و نهی از منکر
فریضه امر به معروف و نهی از منکر، ضمانت اجرای قوانین و فرایض است و بر این اساس پیامبران که قوانین و احکام الهی را برای بشر آوردند، در کنار آن موظف به امر به معروف و نهی از منکر هم شدند. این دو فریضه در واقع انسان را به مسؤولیت در برابر دیگر مسلمانان فرا می خواند و اعلام می کند که بشر نمی تواند فارغ از هر رفتاری که دیگران بروز می دهند به حیات خود در جامعه ادامه دهد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله افراد جامعه را به «مسافران کشتی » تشبیه می کند و می فرماید: اگر در بین مسافران کسی بگوید من به اندازه خودم در کشتی سهم دارم و می خواهم آن را سوراخ کنم و دیگران در مقابل عمل او سکوت کنند، آن فرد، خود و دیگران را غرق خواهد کرد و اگر مسافران مسؤولانه عمل کنند خود و او را از نابودی نجات خواهند داد. (۱)
به این ترتیب بقای اسلامیت جامعه در سایه امر به معروف و نهی از منکر ممکن خواهد بود و با انجام آن، زمینه برای اجرای تمام قوانین فراهم خواهد شد و به این جهت است که امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«انهااذا ادیت و اقیمت استقامت الفرائض کلها، هینها و صعبها و ذلک لان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر دعاه الی الاسلام مع رد المظالم و مخالفه الظالم و قسمه الفی ء و الغنائم و اخذ الصدقات عن مواقعها و وضعها فی حقها; (۲) هرگاه امر به معروف و نهی از منکر به جای آورده شد، همه واجبات، ساده و دشوارش به پای داشته می شود و این برای آن است که امر به معروف و نهی از منکر مردم را با گرداندن حقوق از دست رفته و مخالفت ظالم و تقسیم فی ء و غنایم و گرفتن صدقه ها از محل آن و مصرف کردن در جایش به اسلام فرا می خواند.»
به این ترتیب هدف اصلی از امر به معروف و نهی از منکر تضمین اجرایی شدن آن روش زندگی ای است که اسلام برای بشر ارائه کرده است. تاملی اندک در همین کارکرد، مسؤولیت سنگین کارگزاران حکومتی را روشن می سازد، زیرا اجرای قوانین، واجبات و دستورات و روش اسلام، در حیطه وظایف کارگزار اسلامی است. از این روی باید گفت: کارگزار اسلامی مخاطب اصلی اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر بوده است و بر این اساس است که امیرمؤمنان علی علیه السلام اساسا فلسفه حکومت را این گونه شرح می دهد و می فرماید: «اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان ولا التماس شی ء من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک; (۳) خدایا تو می دانی آنچه از ما صادر می شود، به خاطر علاقه به حکومت کردن و تقاضای چیزی از کالای بی ارزش دنیا نیست. بلکه برای این است که نشانه های دین تو را برگردانیم و در شهرهایت اصلاح را آشکار سازیم تا بندگان ستم دیده ات امنیت یابند.» با درک این دیدگاه فرازهایی از زندگانی شهید رجایی را که در آن امر به معروف و نهی از منکر مورد اهتمام قرار گرفته است باز خوانی می کنیم.
شهید رجایی و پاسداری از دین
الف: قبل از دوران کارگزاری:
اهتمام به ارزش ها، واجبات و قوانین اسلامی از همان دوران کودکی در وجود شهید رجایی ریشه داشت و اختصاص به دوران کارگزاری در نظام اسلامی نداشت. از این رو شایسته است ابتدا نمونه هایی از امر به معروف و نهی از منکرهای شهید رجایی در آن دوران را مرور کنیم.
۱ – نوجوانی
یکی از راه های اصلی نهی از منکر و برگرداندن مردم از منکرها، باز کردن راه معروف هاست.
امام علی علیه السلام به این روش اهمیت می داد. از جمله یک بار به شیوه سؤالی فرزندش حسن علیه السلام را متوجه این موضوع کرد و پرسید: «یا بنی ما السداد؟; پسرم سداد چیست؟» جواب داد: «یا ابتی السداد دفع المنکر بالمعروف; (۴) پدرجان! سداد دفع منکر با انجام معروف است.» و حضرت علی علیه السلام می فرمود: «افعل المعروف ما امکن و ازجر المسیئ بفعل المحسن; (۵) تا می توانی کار معروف انجام بده و کار زشت را با انجام کار خوب متروک کن.»
شهید رجایی با درک چنین موضوعی آن هم در سنین کودکی می کوشید به جنگ منکرات برود.
او خود می گفت: در بین بچه های محل، یک بچه مسلمان مذهبی بوده و معمولا در نماز جماعت شرکت می کردم و به خصوص در ایام سوگواری و غیره رهبری دسته بچه های محل را به عهده داشتم.» (۶) همین ویژگی، موجب می شد او نسبت به هم سن و سال های خود احساس مسؤولیت کند و برای هدایت آنان گام بردارد. از جمله در آن دوران که عده ای از بچه های محل دنبال بازی های ناشایست بودند، او در محوطه سقف دار و مناسب نزدیک منزلشان وسایل تخته شنا، ضرب، میل و… را به سبک زورخانه، اما در حد بازی های نوجوانی فراهم کرد و از آن پس یک نفر مثل مرشد، ضرب می گرفت و بچه ها از جمله خود وی، سرگرم این ورزش می شدند. (۷)
۲ – دوران سربازی و نیروی هوایی
شهید رجایی می گفت: آن موقع که سرنگهبان بودم، فهمیدم بچه های همدوره من در آسایشگاه قماربازی می کنند. هرچه آن ها را نصیحت کردم گوش ندادند. از آن پس برای این که مانع انجام کار حرام شوم، زود خاموشی اعلام و چراغ ها را خاموش می کردم. (۸)
۳ – دوران دانشجویی
شهید رجایی در این دوره نیز با وجود جو فرهنگی خاص، به دفاع از ارزش های دینی می پرداخت و در این راه هیچ گاه کوتاه نمی آمد. وی در اجتماعاتی که خانم های بی حجاب در دانشسرا شرکت می کردند بر خلاف دیگران که با آن ها قدم می زدند و صحبت می کردند حاضر نمی شد. (۹)
یکی از اقدامات درخشان او در این دوره اعتراض علیه نشریات مبتذل بود. یکی از این نشریات به نام «آتش جنوب » اقدام به انتخاب دختر ماه و سال و… می کرد و با الگودهی های غربی، عفاف و حجاب بانوان را نابود می کرد. شهید رجایی اعتراضیه ای علیه نشریه نوشت و همراه گروهی از دانشجویان آن را امضاء کردند و به قم فرستادند. متن اعتراضیه چنین بود: «…. آتش شهوات از «مجله آتش » زبانه کشیده، دامن عفت اجتماع را می سوزاند… .
بعضی مسایل در اجتماع مطرح و دنبال می شود که گویی هیچ قانونی و مقرراتی بر این کشور حاکم نیست و فقط هوس مردم سرنوشت آینده اجتماع را تعیین می کند. یکی از این هوس های شوم و انگیزه های محرک جوانان روشنفکر مسلمان، موضوع انتخاب قهرمان خودنمایی یا «ملکه زیبایی » به دست افراد معلوم الحال است که در سنگرهای مختلف قرار گرفته تیرهای سهمگین خلاف عفاف و ناموس را علیه احکام خدا و قوانین بدیهی عالم پرتاب می کنند و… این افراد خطرناک به دنبال شهوت خود از هیچ گونه اقدامی خودداری نمی کنند… البته ما جوانان مسلمان دانشگاه به یاری خداوند مقتدر قادریم با این افراد منحرف مبارزه کرده و آنان را به جای اولیه شان برگردانیم. ولی با وجود قوانین مختلفی که در مملکت وجود دارد، در مرحله اول صلاح می دانیم که این مطالب را به نظر مسؤولین امور برسانیم تا این که به وظایف قانونی خود اقدام کرده، غائله را خاموش و مسؤولین امر را مجازات نمایند. محمدعلی رجایی….» (۱۰)
۴ – بعد از تاهل و تشکیل خانواده
از جمله روش های وی برای پیشگیری از انحراف خانواده و فامیل، تشکیل جلسات هفتگی یا ماهانه و شرکت در مسافرت ها و اردوهای آنان بود.
یک بار قبل از انقلاب که برای تفریح همراه عده ای از جوانان و مردان فامیل به کرج می رفت، جوانان به اقتضای آن روزها (سال ۱۳۴۰) یکی از تصنیف های معروف را می خواندند. ابتدا یکی از بزرگان فامیل اعتراض کرد که این تصنیف های حرام را نخوانید و به جای آن قرآن بخوانید. اما جوانان به حرف او اعتنا نکردند. لحظاتی بعد رجایی بی آن که برنامه آن ها را به هم بزند، گفت: بچه ها! فقط چند لحظه ساکت باشید و به این سرود که می خوانم گوش کنید. آن گاه با آهنگ این ابیات را خواند.
تلاش و جنبش و پرتو امید
سرای جان می دهد نوید
به راه زندگی با صفا و مهر
به درگه خدا می توان رسید … .
جوانان نیز وقتی اشعار با محتوایی دیدند، با آهنگ های مختلف این سرود را همخوانی کردند. (۱۱)
۵ – دوران مبارزه و زندان
این دوره که بیشترین مدت از عمر شهید رجایی را به خود اختصاص داد، آکنده از نهی از منکر و مبارزه و تحمل هزینه های آن بود. او حتی به شکنجه گر خود هم با نگاه اصلاح گرانه می نگریست. او خود می گفت: یک روز که شکنجه گر مرا به شدت شلاق می زد که تا حد بیهوشی رفتم، وقتی مقاومت مرا دید، پرسید: نمی دانم تو چه آدمی هستی که این قدر شلاق می خوری ولی اعتراف نمی کنی! من به او گفتم: دلم به حال تو می سوزد. او به شدت عصبانی شد و مرا بیشتر شکنجه کرد و گفت: یکی باید بیاید وضع تو را ببیند و دلش برای تو بسوزد. به او گفتم: دلم از این بابت برای تو می سوزد که چرا یک انسان مثل تو به این درجه برسد که راضی شود یک همنوع خودش را این قدر شکنجه کند. او هم مرا بیشتر شکنجه کرد. وقتی مرا بیشتر شلاق می زد، من به فکر این بودم که چطور می توان این شکنجه گر را اصلاح و به راه راست هدایت کرد. (۱۲)
۶ – دوران معلمی
این دوران از زندگی شهید رجایی هم زمان با دوران مبارزه است و نمونه های زیادی از ارزش گرایی وی را می توان مشاهده کرد. وی تلاش کرد با ترتیب دادن جلسات ماهانه معلمین، به تدریج آن ها را وارد مسایل اسلامی کند و در نهایت همان طور که ساواک متوجه شده بود، جلسات را به سوی شناخت و اجرای امر به معروف و نهی از منکر سوق داد و کوشید از این طریق در رفع منکرات اجتماعی گام بردارد.
یکی از گزارش های ساواک را با کمی تلخیص می خوانیم:
«طبق قرار قبلی جلسه دبیران در منزل آقای صحی زاده تشکیل گردید … آن گاه در مورد دو ماده تبادل نظر گردید، ماده اول این که افراد راجع به امر معروف و نهی از منکر صحبت کنند و ماده دوم آن که ۱۴ اول جلسه به بحث آزادی برای کتب منتشره و غیره اختصاص یابد … در پی این تصمیم مباحث امر به معروف و نهی از منکر از تاریخ ۲۲/۲/۵۰ آغاز شد.
« حقیقت این است که این گروه از معلمین تنها هدفشان امر به معروف و نهی از منکر نیست، بلکه بیشتر هماهنگی کردن هدف سیاسی در دبیرستان هاست.»
هدف رجایی از این جلسات نیز آمادگی برای عملیاتی کردن اهداف بود «آن گاه در مورد زدو خوردهای پراکنده و دزدی اشرار با رغبت و میل صحبت شد … میرهاشمی اظهار داشت: از طریق بزرگ ترها وارد معرکه شویم. محمدعلی رجایی در پاسخ اظهار نمود: بگذار همین جلسات ما جان بگیرد تا چند سال دیگر آن وقت اقدامات اول را به عهده تو می گذاریم… به طوری که از اظهارات محمدعلی رجایی استنباط می گردد در آینده اقدامات بزرگی هدف خاص این جلسه می باشد.» (۱۳)
ب: دوران کارگزاری
بخش دوم از اهتمام شهید رجایی به اجرای امر به معروف و نهی از منکر، به دوران کارگزاری وی مربوط می شود. اقدامات وی در این دوره را می توان به این ترتیب برشمرد.
۱ – بسترسازی برای تحقق معروف ها و محو منکرات:
آموزش و فراخوانی
اولین گام برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر آموزش این فریضه به مردم و دعوت آنان به اجرای آن است و ما وظیفه داریم به فرهنگ سازی در این زمینه و آمر و ناهی پروری توجه کنیم و به خیل این ماموران الهی و حافظان حدود الهی بیفزاییم. بنابراین دعوت از مردم برای پیوستن به این گروه، بزرگترین دفاع و کارآمدترین ابزار برای جاودانه سازی این جریان اصلاحگری است. لذا امیرمؤمنان فرزندش را به آمر و ناهی بودن فرا می خواند و می فرماید: «کن لله یا بنی عاملا و عن الخنا زجورا و بالمعروف آمرا و عن المنکر ناهیا واحب الصالح لصلاحه و دار الفاسق عن دینک و ابغضه بقلبک و زائله باعمالک لئلا تکون مثله; (۱۴) پسرم! برای خدا کار کن و از ناسزا دوری گزین و به معروف امر کننده و از منکر نهی کننده باش و نیکوکار را به خاطر دوستی اش دوست بدار و فاسق را از دین خود بران و به قلبت بر او خشم بگیر و از کارهایت حذف کن تا مثل او نشوی.»
شهید رجایی نیز می کوشید مردم را به انجام این فریضه حتی در امور کوچک عادت دهد. در مورد نانوایی ها می گفت: اسلام می گوید لازم نیست همان روز اول بیایی سر نیزه را برداری مثل شوروی بزنی شکم این را پاره کنی. ادبش بکن. سخت نیست. نانوا را چهار تا آدم متعهد می روند با او صحبت می کنند و یک بار می گویید نشد، به افرادی که در آن محل معتمد هستند، آن ها را می فرستی می گویند نشد، شیوه اسلامی را برایش پیاده می کنی … بایکوت می کنیم نانش را. وادار می کنیم بپزد روی میز بچیند از او نمی خریم. از آن عطار جنس نمی خریم: معرفی اش می کنیم … افشاگری می کنیم، با رعایت ضوابط اسلامی. (۱۵)
زمینه سازی برای پذیرش معروف ها
دومین گام برای اجرای معروف ها و اجرای عملی امر به معروف، زمینه سازی های مورد نیاز برای تحقق معروف هاست. به این صورت که باید با در نظر گرفتن موقعیت ها، مخاطبان و وضعیت موجود، به گونه ای مسایل را طرح کرد که مورد پذیرش قلبی قرار گیرند. در این صورت است که مردم با میل و رغبت به سوی معروف ها پیش خواهند رفت. نمونه ای از امر به معروف شهید رجایی با تکیه بر این اصل را می خوانیم:
«در یکی از بازدیدهای غیرمنتظره که به اصفهان و پادگان نظامی مرکز توپخانه رفته بود، وقتی در سالن پادگان قدری صحبت کرد از مسؤولان خواست که آنان نیز حرف هایشان را بزنند. یکی از معاونان استانداری مسایل و مشکلات استان را مطرح کرد و کم کم صحبت تا اذان ادامه یافت.
رجایی وقتی متوجه شد جلسه ممکن است به درازا بکشد، به آن برادر گفت: اگر همین الان اطلاع داده باشند که من نخست وزیر برای کار مهمی لازم است با مرکزی یا جایی ارتباط تلفنی برقرار کنم و این مذاکره تلفنی ممکن است حدود بیست دقیقه قت بگیرد، آیا این حق و اجازه هست که همین جا صحبت را نگاه داریم و همه حرف ها و صحبت ها را به پس از پایان مذاکره تلفنی موکول کنیم؟
او و سایرین همه متعجب شده و بدون این که بدانند موضوع از چه قرار است موافقت می کنند. آن گاه آقای رجایی می گوید: بله! همین الان دستگاه بی سیم الهی (اذان) خبر از انجام فریضه ظهر و عصر داد. و ما خود را موظف می دانیم که با اقامه نماز ارتباط خود را با خدای خود برقرار کنیم.» (۱۶)
حذف زمینه های منکر و ضدارزش ها
کارگزار اسلامی وظیفه دارد همزمان با تلاش برای گسترش معروف ها، زمینه های بروز منکرات و ضدارزش ها را نیز در نظام مدیریتی خود از بین ببرد و به این ترتیب مجموعه ای منزه از کارگزاران تشکیل دهد. چنین رویکردی موجب خواهد شد جلوی بروز منکرات از سوی کارگزاران و مراکز قدرت گرفته شود.
از این رو یکی از اولین مصوبات دولت شهید رجایی این بود که وزرا باید در بدترین اطاق های وزارتی مستقر شوند. خودش هم اطاق کوچک منشی ها را انتخاب کرد.
در گام بعدی حقوق وزرایش را با متوسط حقوق کارمندان دولت که در آن زمان حدود ۷ هزار تومان بود تطبیق داد، برای این که خلق و خوی مسؤولان به سوی تکبر و طاغوتی شدن که زمینه اصلی منکرات است سوق پیدا نکند. (۱۷)
در این مورد نکاتی تکان دهنده در دوران تصدی پست های دولتی از شهید رجایی به چشم می خورد که مطالعه یکی از آن ها می تواند برای هزاران مدیر نظام اسلامی سازنده باشد. یکی از برخوردهای ظریف شهید با مجموعه خود را با هم مرور می کنیم:
«روزی از روزهای گرم تابستان سال شصت بود و هنوز گلابی به بازار نیامده بود. برای یکی از برادران یک عدد گلابی به عنوان نوبرانه آورده بودند، او هم آن را به منشی دفتر آقای رجایی داد که برای رفع خستگی تقدیم نخست وزیر بکند … آقای رجایی که تا آن وقت سخت مشغول به کارش بود، وقتی نظرش به آن گلابی با آن وضعیت شسته و آماده برای خوردن افتاد با استفسار خاص به اصل جریان واقف شد و همان برادر را که این کار را کرده بود خواست. وقتی او همراه با شخص دیگری به اتاقش رفتند، گفت: اگر چه شما خالصانه چنین کاری انجام داده اید و عمل تان انشاءالله خالی از ریا بود، اما فکر می کنید که محمدرضا چرا و چگونه محمدرضا شاه شد؟
آری! شاهنشاهی محمدرضا از همین جاها شروع شد. یک روز با گلابی نوبر، یک روز با فلان میوه نایاب و روز دیگر با یک پدیده نادر و… یک دفعه او با همین چیزها می بیند راستی شاه شده. همان طور که بنی صدر با همین تعارفات و شیرین کاری های اطرافیان به خیال خود سپهسالار ایران شده بود. شما اگر می خواهید به من خدمتی کنید، گاهگاهی به یادم بیاورید که من همان محمدعلی رجایی فرزند عبدالصمد اهل قزوین هستم که قبلا دوره گردی می کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم … . (۱۸)
اطلاع یابی از منکرات کارگزاران:
مجموعه کارگزاران به دلیل آن که در سایه نظام اسلامی هستند به نوعی، از حفاظ و حاشیه امنیتی برخوردارند و مردم کمتر توان امر و نهی آن ها را دارند. بنابراین ایجاد سیستمی که بتوان این بخش از جامعه را به راه معروف هدایت کرد ضروری است.
امام علی علیه السلام به عنوان عالی ترین کارگزار جامعه اسلامی برای این مقصود، به اصل نظارت مردمی توجه می کرد. و هنگام معرفی کارگزاران خود به اطلاع مردم می رساند که در صورت مشاهده هر نوع منکر، استاندارش را عزل خواهد کرد.
این امر موجب می شد استانداران از ارتکاب جرم پرهیز کنند و مردم هم در صورت مشاهده منکر، از دست آنان شکایت کنند. از جمله وقتی عبدالله بن عباس را استاندار بصره کرد، در ضمن یک سخنرانی به مردم فرمود: ای مردم! عبدالله به عباس را بر شما حاکم کردم. سخنان او را تا زمانی که از خدا و رسولش اطاعت می کند بشنوید و از او پیروی کنید. اگر چیزی در میان شما ایجاد کرد (که در دین نبود) یا از حق کنار رفت، بدانید من او را از امیری شما عزل می کنم. (۱۹)
شهید رجایی هم برای مقابله با بی عدالتی ها و قانون شکنی ها در سطح دستگاه های دولتی تلاش زیادی می کرد که یکی از آن ها ایجاد محلی بود که مردم بتواند گزارشات انحراف ها و شکایات را به آن جا ارسال کنند تا دولت بتواند مانع آن انحرافات شود. برای همین بخشنامه ای به این صورت برای ادارت فرستاد: «… خواهران و برادران! انجام کار هیچ مراجعه کننده ای را به تاخیر نیانداخته و با وجدان اسلامی و انقلابی کار آنان را همچون کار شخصی خویش تلقی کنند و در تمام وقت اداری به انجام وظیفه اسلامی واداری خویش مشغول باشند. وزرا و مسؤولین با قرار دادن صندوق در هر مؤسسه به شکایات واصله در این زمینه رسیدگی و حداکثر تا پایان هر هفته اقدام لازم را در مورد مجازات متخلفین اعلام نمایند. (۲۰)
شفاف سازی مرز معروف ها و منکرها:
شاخصه دیگری که در بسترسازی برای تحقق معروف ها و محو منکرات مورد توجه است، تبیین و شفاف سازی مرز منکرات و معروف هاست. به این ترتیب کارگزار اسلامی می تواند با روشن کردن حقایق، معروف یا منکر بودن موردها را برای مردم آشکارتر کند و آنان را از پیمودن راهی که به منکرات می رسد، بر حذر دارد. در این زمینه دو نمونه از رفتارهای شهید رجایی را مطالعه می کنیم. در مورد اول شهید تلاش می کند با شناساندن چهره واقعی منافقان، مرز واقعی را برای ملت تبیین کند و آنان بدانند که این گروه در صف دشمنان است و حمایت از آن، ورود در جرگه منحرفان خواهد بود. او می گوید:
«مطلبی که لازم است برای هم میهنان کمی توضیح دهم مساله سازمان مجاهدین می باشد. این مطلب که امروز در جامعه ما به شکل خاص در آمده، لازم است یک کمی شکافته شود.
سازمان مجاهدین در زندان حرفشان این بود که درست است که ما شعار مبارزه با امپریالیسم را می دهیم، درست است که ما با
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 