پاورپوینت کامل پلورالیزم نجات در اندیشه اسلامی (۲) ۵۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پلورالیزم نجات در اندیشه اسلامی (۲) ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پلورالیزم نجات در اندیشه اسلامی (۲) ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پلورالیزم نجات در اندیشه اسلامی (۲) ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۸۲

مقدمه

حاصل قسمت اول مقاله، این
شد که بر اساس رویکرد عقلی، اکثر
مردم در جهان آخرت با اختلاف
مراتب و درجات، از سعادت و نجات
برخوردار خواهند بود و عده
معدودی از آنها دچار شقاوت و
عذاب ابدی خواهند شد. حال، باید
دید آیا این نتیجه گیری عقلی، مورد
تأیید متون نقلی نیز هست یا خیر؟

ب. رویکرد نقلی

با الهام از روایتی از امام
صادق علیه السلام می توان انسانهای محشور
در صحنه قیامت را به سه دسته کلی:
مؤمنان، کافران و گمراهان تقسیم
نمود.

مؤمنان برخوردار از نعمتهای
بهشت، کافران مشمول عذاب جهنم
و گمراهان دارای حالات و درجات
متفاوت اند.

محور عمده بحث در این مقاله،
تعیین وضعیت گمراهان است که آیا
این عده اهل نجات هستند یا اهل
شقاوت و دوزخ؟

روایات دیگری، گروه گمراهان
را به چهار دسته: مستضعفان، اهل
اعراف، مؤمنان گناهکار که: «خَلَطُوا
عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»؛ «کار خوب و
بد را به هم آمیختند.» و وانهاده به امر
خداوند که: «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ»؛
«واگذارشدگان به فرمان خدا.» تقسیم
نموده اند. در این مقاله برای پرهیز از
طولانی شدن سخن، تنها به بررسی
وضعیت مستضعفان می پردازیم و
رسیدگی به وضعیت سایر گمراهان را
به فرصت دیگری موکول می کنیم.

مستضعفان

استضعاف از ماده ضعف و از
باب استفعال به معنای ضعیف یافتن
کسی است. خاستگاه بحث
مستضعف، قرآن کریم است که در
آیات متعددی از گروهی به عنوان
مستضعفان نام می برد. آیات ۹۷ تا ۹۹
سوره نساء از آن جمله است:

«إِنَّ الَّذینَ تَوَفّیهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمی
أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفینَ
فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَهً
فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْویهُمْ جَهَنَّمُ وَ
ساءَتْ مَصیراً * إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ
الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَهً
وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً * فَأُولئِکَ عَسَی اللّهُ أَنْ
یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُوراً»؛ «کسانی
که فرشتگان [روح] آنها را گرفتند در
حالی که به خویشتن ستم کرده بودند،
به آنها گفتند: شما در چه جایی بودید؟
[و چرا با اینکه مسلمان بودید، در
صف کفار جای داشتید؟] گفتند: ما در
سرزمین خود مستضعف بودیم. آنها
(فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا
پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ پس
آنها [عذری ندارند و [جایگاهشان
دوزخ است و سرانجام بدی دارند،
مگر مردان و زنان و کودکانی که
[حقیقتا [مستضعف اند و نه چاره ای
دارند و نه راهی [برای نجات از آن
محیط آلوده [می یابند. امید است
خداوند آنها را مورد عفو قرار دهد و
خداوند عفو کننده و آمرزنده است.»

مفسران در شأن نزول این آیه
آورده اند: «گروهی در مکه به اسلام
گرویدند و اظهار مسلمانی کردند.
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحاب
ایشان به مدینه هجرت کردند، آنان در
مکه باقی ماندند و تحت تأثیر پدران
خود در مکه واقع شده [به اجبار
مشرکین و همراه با آنان ] در جنگ بدر
شرکت کردند و تمامی [به دست
مسلمانان [کشته شدند. گفته می شود:
آنان ۵ نفر بودند.»

بر اساس این آیه، کسانی که در
مکه ماندند و با مشرکین همراه شدند،
افراد ظالمی بودند که به بهانه
استضعاف، گناه خود را توجیه
می کردند. آنها می توانستند با
مهاجرت از مکه به مدینه از وضعیت
شرک آلود خلاصی یابند. در پایان آیه
از مستضعفان واقعی یاد شده است که
از گروه اول استثنا شده اند و واقعا
مستضعف شمرده می شوند.

این آیات موضوع بحثهای
فراوانی واقع شده اند. مستضعفان
واقعی چه کسانی اند؟ ویژگیهای آنان
چیست؟ و وضعیت آنان در برزخ و
قیامت چگونه است؟

در تبیین این آیات و آیات مشابه،
روایات فراوانی وارد شده است. در
کتب روایی، این آیات در ابواب
خاصی مانند «باب المستضعف» و
«باب المستضعفین و مرجون لامر
الله» ساماندهی شده است.

به دنبال طرح این بحث در آیات
و روایات، در کتب تفسیری و کلامی
نیز مباحث مبسوطی پیرامون
مستضعفان مطرح شده است.

اکنون سؤال این است که آیا
مستضعفان در زمره مؤمنان اند یا
کافران و یا گروهی غیر از این دو؟
برخی روایات حاکی از آن است که
گروهی از مسلمانان مردم را به دو
گروه مؤمن و کافر تقسیم می کردند که
لازمه سخن آنان، گنجیده شدن
مستضعفان در شمار کافران است.
زراره یکی از اصحاب خاص امام
صادق علیه السلام در گفتگویی با آن حضرت
با استناد به آیه «فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ
مُوءْمِنٌ» از این عقیده دفاع می کند. در
جای دیگر زراره پا را فراتر نهاده و
مردم را به دو گروه “موافق ما و
مخالف ما” تقسیم می کند و معیار حق
را عقاید همفکران خود می داند. در
این روایت نیز که حاکی از گفتگوی
زراره با امام صادق علیه السلام است، بحث آن
چنان بالا می گیرد که صدای آنان از
پشت در شنیده می شود.

در هر دو نمونه فوق، امام
صادق علیه السلام نظر زراره را نپذیرفته،
خطاب به او می فرمایند: ای زراره!
کلام خداوند [در قرآن] راست تر از
کلام توست. [در منظومه عقاید تو[
کجایند کسانی که خداوند در مورد
آنان فرموده است: «إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ
الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَهً
وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً»؟ کجایند «مُرْجَوْنَ
لِأَمْرِ اللّهِ»؟ کجایند آنان که «خَلَطُوا
عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئا»؟ کجایند
«اصحاب اعراف»؟ و کجایند «الْمُوءَلَّفَهِ
قُلُوبُهُمْ»؟ و

بر اساس این روایات، مشخص
می شود که علاوه بر دو گروه «مؤمن و
کافر» گروههای چهارگانه دیگری با
عنوان «مستضعفان»، مُرجَون
لامرالله، کسانی که عمل نیک و بد را
به هم آمیخته اند و اصحاب اعراف
وجود دارند که این چهار دسته از نظر
وضعیت اخروی، دارای منزلتی بین
ایمان و کفر هستند.

بر اساس روایات دیگری، این
گروههای چهار گانه، تحت عنوان
کلی، «ضالّ» (گمراه) جای
گرفته اند.

حاصل آنکه به جای تقسیم دو
گانه «مؤمن و کافر»، تقسیم سه گانه
«مؤمن، کافر و ضال» را باید قرار داد.

علامه شعرانی در توضیح این
روایات و چرایی عقاید افرادی مانند
زراره، معتقد است که این عده بر
اساس قواعد فقهی به درستی اعتقاد
دارند کسی که بدنش پاک، ذبیحه اش
حلال و ازدواج با او جایز است، او
مسلمان است و کسی که بدنش نجس،
ذبیحه اش حرام و ازدواج با او غیر
جایز است، کافر شمرده می شود؛ چرا
که معیار احکام و قواعد فقهی، اسلام
ظاهری افراد است. اما امام صادق علیه السلام
این عده را متوجه ساختند که احکام
اخروی تابع احکام دنیوی نیست و
چنین نیست که هر مسلمان ظاهری
در آخرت نیز اهل نجات و بهشت
باشد و هر کافر ظاهری، اهل جهنم، از
این رو، ملازمه ای بین احکام فقهی و
کلامی وجود ندارد.

البته اصرار زراره بر عقیده خود
در مقابل نظر امام صادق علیه السلام ، نه از
روی انکار و لجاج، بلکه از روی
استیضاح و در خواست توضیح بوده
است.

حال که از رابطه بین مستضعفان،
مؤمنان و کافران آگاه شدیم، جا دارد
که با تعریف و ویژگیهای مستضعفان
بیشتر آشنا شویم.

شهید ثانی معتقد است
مستضعف کسی است که از روی
ناآگاهی به حق اعتقاد ندارد و با
پیروان حق نیز معاند و دشمن نیست؛
نه از ائمه معصومین علیهم السلام پیروی
می کند و نه از غیر آنان. اما کسی که به
حق معتقد است و دلیل تفصیلی آن را
نمی داند، او مستضعف نیست، بلکه
از جمله مؤمنان است.

علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه
۹۸ سوره نساء در تعریف مستضعف
بر این اعتقاد است که کسی که در راه
فهم و معارف الهی و عمل به آن،
نسبت به دفع مشکلات فکری و
عملی از خود ناتوان است،
مستضعف شمرده می شود. بر این
اساس، کسی که در سرزمینی ساکن
است که امکان فراگیری معارف دینی
در آنجا نیست یا به دلیل شدت عمل
حاکمان ظالم آن دیار و ممکن نبودن
هجرت از آنجا، امکان عمل به معارف
دینی برایش وجود ندارد، یا فردی
بدو