پاورپوینت کامل مروری بر زندگانی علامه طباطبایی رحمه الله ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مروری بر زندگانی علامه طباطبایی رحمه الله ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مروری بر زندگانی علامه طباطبایی رحمه الله ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مروری بر زندگانی علامه طباطبایی رحمه الله ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اشاره

«شادروان علامه طباطبایی، عمری را
در راه خدمت به اسلام و معارف اسلامی و
تحقیق و تتبّع در این راه صرف کردند. این
چشمه جوشان و فیّاض دانش و عرفان و
تقوای اسلامی در تعلیم و تربیت شاگردانی
که هر یک در عالم اسلام دانشمندی
برجسته اند، توفیقی کم مانند داشته
است. فقدان این عارف جلیل القدر و
فیلسوف و متفکر بزرگ جهان اسلام،
ضایعه ای جبران ناپذیر است و
بی شک جهان اندیشه باید از این فقدان
و مصیبت سوگوار و داغدار باشد.»
(حضرت آیه الله خامنه ای)

سید محمد حسین طباطبایی رحمه الله
معروف به علامه طباطبایی، یکی از
مطرح ترین مفسران، فیلسوفان و
مبلّغان عالم اسلام، و بزرگ ترین مفسر
شیعه در دوران غیبت بوده است.
ایشان از جمله مبلّغانی است که تبلیغ
دینی را به معنای واقعی محقق نمود؛
چرا که اولاً با تربیت شاگردان بسیار که
هر یک دنیایی از علم و عمل اند و ثانیا
با تألیف کتب گرانسنگی همچون:
تفسیر ارزشمند المیزان، اصول فلسفه
و روش رئالیسم، شیعه در اسلام و …
که هر یک در جایگاه خود راهگشای
بسیاری از جویندگان حق و حقیقت
بوده اند، راه هدایت و سعادت واقعی
را نمایان ساخته است.

تبلیغ و اطلاع رسانی دینی،
مقوله ای است که دارای جنبه ها و
محورهای مختلفی می باشد. یکی از آن
جنبه ها و شاید برجسته ترین آنها، به
میراث گذاشتن آثار نوشتاری در
عرصه تبلیغ است که انصافا مرحوم
علامه، وظیفه خویش را در این زمینه
به نحو احسن ادا نمود. به راستی که
ایشان به برکت برقراری دروس تفسیر
قرآن، در زمان حیات خویش و باقی
گذاشتن تفسیر مکتوب برای بعد از
رحلتشان، جزء مبلّغان نمونه قرآن
کریم بوده و هستند.

نگارنده در این سطور می خواهد
با نگاهی گذرا به زندگانی پربرکت
علامه بزرگوار سید محمد حسین
طباطبایی رحمه الله ، خدمات تبلیغی این
شخصیت برجسته را نسبت به عالم
اسلام مرور نماید. امید است که مبلغان
محترم بتوانند با سرلوحه قرار دادن
رفتار آن مرحوم و با استفاده از تألیفات
گرانبهای ایشان، وظیفه خویش را در
عرصه تبلیغ و اطلاع رسانی دینی به
نحو مطلوب انجام دهند.

زندگی نامه

زندگانی علامه طباطبایی رحمه الله را
می توان به چهار دوره تقسیم کرد:

۱. دوره کودکی و نوجوانی که در
تبریز سپری شد؛

۲. دوره تحصیل در حوزه علمیه
نجف؛

۳. دوره بازگشت به تبریز و شروع
تبلیغ؛

۴. دوره هجرت به قم و تدریس و
تألیف و نشر معارف دینی.

۱. کودکی و نوجوانی

سید محمد حسین طباطبایی رحمه الله که
از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان
است، در سال ۱۲۸۱ ش در تبریز متولد
شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی
پدر خود را از دست داد. وصی پدر و
تنها برادرش، وی را برای تحصیل به
مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی
شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از
سال ۱۲۹۰ تا سال ۱۲۹۶ ش فراگرفت
و سپس از سال ۱۲۹۷ تا سال ۱۳۰۴ ش
به تحصیل علوم دینی پرداخت و به
تعبیر خود، «دروس متن در غیر فلسفه
و عرفان» را به پایان رساند.

خود ایشان، در باره تحصیلشان
چنین نوشته اند: «در اوایل تحصیل که
به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه
زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این
رو، هر چه می خواندم، نمی فهمیدم و
چهار سال به همین نحو گذراندم. پس
از آن، یک باره عنایت خدایی دامن
گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک
نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به
تحصیل کمال، حس نمودم؛ به طوری
که از همان روز تا پایان ایّام تحصیل که
تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز
نسبت به تعلیم و تفکر احساس
خستگی و دلسردی نکردم و زشت و
زیبای جهان را فراموش نموده، تلخ و
شیرین حوادث را برابر می پنداشتم.
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی
برچیدم. در خورد و خواب و لوازم
دیگر زندگی، به حداقل ضروری
قناعت نموده، باقی را به مطالعه
می پرداختم. بسیار می شد به ویژه در
بهار و تابستان که شب را تا طلوع
آفتاب با مطالعه می گذرانیدم و همیشه
درس فردا را شب پیش مطالعه
می کردم و اگر اشکالی پیش می آمد، با
هر زحمتی بود، حل می نمودم و وقتی
که به درس حضور می یافتم، از آنچه
استاد می گفت، قبلا روشن بودم و
هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش
استاد نبردم.»

۲. تحصیل در حوزه علمیه نجف

پس از مدتی، سید محمد حسین با
خواندن کتابهایی در علوم صرف،
نحو، معانی، بیان، بدیع، فقه، اصول،
منطق، فلسفه و کلام، دروس مقدماتی
و سطح را در این علوم فرا گرفت؛ اما
این علوم احساس نیاز شدید او را به
فراگیری معارف دین برطرف
نساخت. احساس کرد که برای رشد
بیشتر، نیاز به کسب فیض از محضر
اساتید فن و بزرگان زمان دارد. از این
رو، تصمیم گرفت تا از وطن خویش
هجرت نماید و به نجف اشرف برود تا
در جوار بارگاه ملکوتی حضرت
علی علیه السلام و به مدد تفضلات بی کران آن
امام عزیز، طریق معرفت و راه
رستگاری را بهتر و بیشتر بپیماید.

با ورود به نجف اشرف، دری از
درهای رحمت الهی به روی علامه باز
شد و آن آشنایی با معلم اخلاق،
مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی رحمه الله
بود. ایشان، در مورد ورود به نجف
اشرف، نحوه آشنایی با میرزا علی آقای
قاضی رحمه الله و شروع درس و بحث
خویش می فرمایند:

«هنگامی که از تبریز به قصد ادامه
تحصیل علوم اسلامی به سوی نجف
اشرف حرکت کردم، از وضع نجف
بی اطلاع بودم. نمی دانستم کجا بروم و
چه بکنم. در بین راه همواره به فکر
بودم که چه درسی بخوانم، پیش چه
استادی تلمذ نمایم و چه راه و روشی
را انتخاب کنم که مرضی خدا باشد.

… در همان روزهای اول، قبل از
اینکه در جلسه درس شرکت کرده
باشم، در منزل نشسته بودم و به آینده
خود فکر می کردم. ناگاه در خانه را
زدند. باز کردم، دیدم یکی از علمای
بزرگ است. سلام کرد و داخل منزل
شد. در اتاق نشست و خیر مقدم گفت.
چهره ای نورانی و بسیار جذاب
داشت. با کمال صفا و صمیمیت به
گفتگو نشست و با من انس گرفت. در
ضمن صحبت، اشعاری برایم خواند و
سخنانی بدین مضمون گفت: کسی که
به قصد تحصیل به نجف می آید،
خوب است علاوه بر تحصیل، از فکر
تهذیب خود غافل نماند. این را فرمود
و حرکت کرد. من در آن مجلس، شیفته
اخلاق و رفتار اسلامی او شدم. سخنان
کوتاه و با نفوذ آن عالم ربانی چنان
دردل من اثر کرد که برنامه آینده ام را
شناختم. تا مدتی که در نجف بودم،
محضر آن عالم با تقوا را رها نکردم، در
درس اخلاقش شرکت می کردم و از
محضرش استفاده می نمودم. آن
دانشمند بزرگ آقای حاج میرزا علی
آقای قاضی رحمه الله بود.»

این چنین بود که علامه
طباطبایی رحمه الله ، با توسل به مولای متقیان،
حضرت علی علیه السلام ، راه سعادت را
شناخت و توانست با کسب فیض از
محضر نورانی استاد اخلاق و عرفان
خویش، نفس خود را مهذب سازد و
آن گاه در راه تبلیغ و ارشاد مسلمین گام
گذارد. و این درس بزرگی است که
مبلغین ما همواره باید بدان توجه
داشته باشند؛ یعنی ابتدا باید نفس
خویش را مهذب ساخت و بعد در
عرصه تبلیغ دین گام نهاد؛ زیرا نفسی
که مهذب نباشد، هرگز نخواهد
توانست دیگران را تهذیب کند؛ چه
اینکه «از کوزه همان برون تراود که در
اوست.»

به هر حال، ایشان اندیشمندی بود
که از علم و ادب اساتید خود بهره ها
برد. وی در مدت یازده سال اقامت در
جوار مرقد مطهر حضرت علی علیه السلام و
تحصیل در حوزه علمیه نجف، از
فلسفه، فقه، اصول، ریاضیات، رجال و
در نهایت از سرچشمه زلال عرفان
بزرگان عرصه معرفت جرعه ها نوشید.

۳. بازگشت به تبریز و آغاز ارشاد و
تبلیغ دینی

علامه طباطبایی رحمه الله یازده سال پس
از هجرت به نجف اشرف، در سال
۱۳۱۴ ش به علت تغییر در وضع
زندگی، ناچار می شود که به زادگاه
خویش یعنی تبریز بازگردد. از این رو،
غم بزرگی به دلیل محرومیت از
معارف اساتید گرانمایه بر چهره ایشان
نشست؛ اما چندی نگذشت که وی
حکمت این رجعت ناخودآگاه را
دریافت و آن هم تدریس معارف اصیل
اسلامی به دیگران بود. آری، خداوند
سبحان، علامه را از نجف به زادگاه
خویش بازگرداند تا معارفی را که در
طی سالیان متمادی در محضر اساتید
بزرگوار خویش آموخته بود، به
دیگران بیاموزد و بدین سان قدم در راه
تبلیغ و ارشاد گذارد و زکات علم
خویش را ادا نماید که: «زَکاهُ العِلمِ
نَشرُهُ.»

در این دوره، علاّمه برای امرار
معاش خود به کار کشاورزی اشتغال
داشت؛ اما این اشتغال، وی را از درس
و بحث و ارشاد و تبلیغ دینی غافل
نمی ساخت؛ چرا که ایشان علاوه بر
برپایی کلاس و درس و بحث،
تحقیقات و تألیفاتی نیز در این دوران
داشت. مهم تر از همه، با غور علامه در
بحار الانوار، نهال مبارک «المیزان» در
همین دوران کاشته شد.

۴. هجرت به قم

مرحوم علامه، بعد از یک دهه
اقامت در تبریز، تفأّلی به قرآن کریم
می زند و با مشاهده آیه مبارکه «هُنالِکَ
الوَلاَیَهُ ِللهِ الحَقِّ هُوَ خَیرٌ ثَوَابا وَ خَیرٌ عُقبا»،
تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید.
بالاخره این تصمیم خود را در سال
۱۳۲۵ ش عملی می کند و بسان
چشمه ای جوشان در میان روحانیت
قم جاری می شود تا تشنه کامان
حقیقت را سیراب گرداند.

گرچه آن عالم وارسته علاقه ای به
شهرت نداشت و با کمال سادگی
زندگی می کرد؛ اما دیری نگذشت که
طلاب حق جو و فضیلت طلب را گرد
خویش جمع دید. آن گاه بود که با
تعلیم و تربیت آنان، یک نهض

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.