پاورپوینت کامل وجود شرور در عالم هستی ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وجود شرور در عالم هستی ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وجود شرور در عالم هستی ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وجود شرور در عالم هستی ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۶۱

مقدمه

مسئله شر، یکی از کهن ترین مسائلی است که اندیشه آدمی را به خود مشغول داشته است. از آن زمان که انسان پا به عرصه خاک گذاشت، خویشتن را هم آغوش رنج و رنجوری یافت و همراه با شیرینی لذت و کامیابی، تلخی محنت و ناکامی را چشید. در نتیجه به زودی دانست که حیات آکنده از نیکی و نیالوده به شر و بدی، آرزویی دست نیافتنی است.

مواجهه آدمی با رویه دردآلود و اندوهبار زندگی و رویارویی او با مصیبتها و فلاکتهای آن، مانند: نقص عضو، درد، فقر، گرفتار آمدن به بلا، ظلم دیدن از ستمگران، دزدی، فحشا، مرگ، بیماری، تبعیض، مصیبت، وجود شیطان، در معرض انواع بدبختیها قرار گرفتن و … پرسشهایی را فرا روی ذهن جستجوگر او قرار می داد؛ پرسشهایی که امروزه پس از گذشت هزاران سال، هنوز تازه و جدیدند. برخی از این سؤالات عبارت اند از:

حقیقت اموری که در نظر ما در زمره شر و یا خیر قرار می گیرد، چیست؟ آیا وجود شرور با اعتقاد به اوصافی همچون خیرخواهی، قدرت و علم مطلق الهی ناسازگار است؟ در وهله اول به نظر می رسد که مسئله شر، یکی از صفات سه گانه مذکور را به چالش می طلبد؛ زیرا خدای ادیان، پروردگاری است که هم عالم و قادر مطلق است و هم کاملاً خیرخواه؛ ولی آنچه در عالم خارج اتفاق می افتد، به ظاهر خلاف این را ثابت می کند.

نگاه سطحی به این مسئله و موشکافی نکردن در آن، نتیجه ای جز فرو غلطیدن در جبر یا اختیار محض ندارد که هر دو با تعالیم اسلام مخالف است. در طی موضوعات ذیل به این مسئله، پاسخ لازم و کافی خواهیم داد.

شر، امری عدمی

شر به معنای عام، همان چیزی است که کسی به آن رغبت نمی کند. در مقابل آن، خیر قرار دارد که همگان به آن، میل و علاقه دارند. بسیاری از تعاریف درباره خیر و شر، بیانگر تصویر مزبور از آنها است؛ از جمله می توان به تعریف بوعلی سینا اشاره کرد که می فرماید: «خیر، فی الجمله چیزی است که هر شیئی به آن اشتیاق و علاقه دارد و آن وجود یا کمال وجود است…؛ امّا شر، امر عدمی است که ذاتی ندارد؛ بلکه عدم جوهر یا عدم کمالی برای جوهر است.»[۱]

ملّاصدرا نیز می گوید «خیر، چیزی است که هر شیئی به آن اشتیاق و میل دارد و با آن سهمی از کمال ممکن خود متحقّق می شود؛ اما حکما درباره شر گفته اند که آن ذاتی ندارد.»[۲]

آنچه از تعاریف بالا فهمیده می شود، آن است که شر، امری عدمی است؛ اما منظور چیست که گفته می شود: «شر، امر عدمی است؟»

آنچه شر شناخته می شود، از نوع «عدمیات» است؛ مثلاً بیماری به آن دلیل، نامطلوب است که سبب می شود شخص، فاقد صحت و عافیت باشد. همچنین، واقعیت نابینایی و ناشنوایی، همان نداشتن بینایی و شنوایی است و واقعیتی جز همین امر عدمی ندارد. پس هر کجا سخن از بدی است، پای نوعی فقدان و نیستی در میان است. تمام بدیها و زشتیها از آن نظر بد و زشت شمرده می شود که فاقد هستی و یا مستلزم نیستی است. هر کدام از درندگان و گزندگان و بلاها و آفتها، از آن نظر بد است که منجر به فقدان بخشی از هستی می شود؛ به عبارت دیگر: در جهان، یک نوع موجود بیش نیست و آن خوبیهاست.

نکته دیگر که لازم است در اینجا تذکر داده شود، آن است که بدیها و شرور از امور نسبی اند، نه حقیقی؛ یعنی هیچ موجودی در ذات خود بد نیست؛ بلکه بدی، نوعی حالت است که هنگام مقایسه میان دو شیء پدید می آید.

به عبارت دیگر در اوصاف نسبی، تا شیء را ب چیز دیگری مقایسه نکنیم، هیچ گاه نمی توانیم آن را این گونه وصف کنیم؛ مثلا سم مار، زهر عقرب و … برای خود آنها بد نیست و با وجود آنها کمال سازگاری را دارد و مایه تکامل و بقای زندگی آنهاست. این امور، تنها از آن نظر بد است که مایه فنای انسان و آسیب پذیری اوست. همچنین رعد و برق به خودی خود، زشت نیست؛ بلکه هنگامی شر است که باعث خرابی ساختمانی یا مرگ کسی می شود.

مرحوم علامه طباطبایی; می فرماید: «آنچه باید دانست این است که شروری که در عالم به چشم می خورد از آنجایی است که با حوادث موجود در این عالم ارتباط دارند و با آنها پیچیده و درهم [تنیده] هستند؛ از اینرو عدمهای مطلق نیستند؛ بلکه عدمهای نسبی اند؛ مانند انواع فقدانها و نقصها و مرگ و فسادهایی که در داخل و خارج نظام عالم پدید می آید.»[۳]

آنچه شر شناخته می شود، از نوع «عدمیات» است؛ مثلاً بیماری به آن دلیل، نامطلوب است که سبب می شود شخص، فاقد صحت و عافیت باشد. همچنین، واقعیت نابینایی و ناشنوایی، همان نداشتن بینایی و شنوایی است و واقعیتی جز همین امر عدمی ندارد

نتیجه این بحث، آن است که خداوند، چیزی با عنوان شر خلق نفرموده است؛ زیرا نظامی که پروردگار متعال، خلق کرده است، نظام احسن و کاملی است که کامل تر از آن متصور نیست. شر، مستلزم نقصان در نظام عالم است، پس شر بالذات، داخل در نظام خلقت عالم نیست.

شر، لازمه جهان مادی

جهان آفرینش، دارای عوالم متعددی است که هر یک، قوانین و سنن مخصوص به خود را دارند؛ یعنی احکام و آثاری در عالم ماده برقرار است که در عالم مثال وجود ندارد و همچنین در عالم مجردات محض، قوانین و احکامی پابرجاست که در دو عالم دیگر نیست.

یکی از احکام و آثار عالم ماده، وجود تزاحم و تضاد و درد و رنج است. در این عالَم، برخلاف عالَم تجرد که خیر محض است، تضاد و تزاحم، محدودیت و زوال و بطلان، غم و شادی، رنج و امید و بالاخره خیر و شر وجود دارد.

شر، از لوازم حرکت ماده

حرکت و تغییر، جزء جدایی ناپذیر ماده است. ماده برای تبدیل، تبدل، رشد و کمال به حرکت نیاز دارد. بدون حرکت، هیچ پیشرفتی در دنیا به وجود نمی آید و اگر چیزی بخواهد رشد کند با تحولاتی همراه است. وقتی چیزی مدام در حال حرکت باشد، به طور طبیعی در جانب آن، اموری اتفاق می افتد که به حسب ظاهر ممکن است شر به نظر برسد.

جهان طبیعت برای اینکه بتواند نقش خود را به درستی ایفا کند و طبق خلقت و اقتضائاتش باشد، باید در حرکت باشد. در حرکت، چیزی از دست می رود و چیزی به دست می آید. احتمالاً آنچه از دست می رود، در نگاه جزئی و بیرون از واقعیت، شر به حساب می آید؛ در حالی که آن چیز در نگاه کلان و با توجه به کل مجموعه آفرینش، عین خیر است. بنابراین وجود جهان مادی که هیچ گونه تنازع و تزاحمی در آن نباشد، خلاف فرض است؛ یعنی چنین جهانی در واقع، غیر مادی می شود و نظام عالم و ترتیب آن به هم می خورد.

فارابی در این باره می گوید: «خدا در قدرت و حکمت و علم خود، تام است [و] تمامی افعال او، کامل و بدون نقص و عیب است. آفات و شروری که عارض اشیای طبیعی می شود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده نمی تواند خیر محض را بپذیرد؛ چون در غیر این صورت، دیگر ماده نخواهد بود.»[۴]

برای روشن تر شدن مطلب، مثالی ذکر می شود: وقتی خداوند عقل را خلق کرده است، لازمه اش این است که احکام عقل اجرا شود. بنابراین اگر بگوییم خداوند، احکامی را اجرا کند که عقل تأیید نمی کند، دیگر خلق عقل بیهوده خواهد بود. به حساب عقل دو ضرب در دو چهار می شود؛ بنابراین خدا این چهار را پنج نمی کند؛ زیرا حکم خدا در این صورت، موافق عقل نیست و جزو محالات ذاتی است.

ابن سینا در «الهیات شفا» درباره شر بودن عالم می گوید: «اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتناب ناپذیر با شرور دارد، به گونه ای خلق می شد که در آن شری محقق نمی شد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری می شد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.»[۵]

بعضی از شرور، ناشی از آزادی و اختیار انسان

آفریدگار، به انسان، نعمت آزادی و اختیار ارزانی داشته و خوبیها و بدیها را نیز به او الهام کرده است. همچنین دستورهای سعادت بخشی را از طریق رسولان برای تکامل به انسان هدیه فرموده است. آدمی می تواند با اختیار، راه تکامل را که پیروی از وجدان و پیامبران الهی است طی کند و می تواند نافرمانی کند و به وجدان و دستورهای الهی گردن ننهد.

آشکار است که خداوند در عین اینکه راه را از چاه باز شناسانده و هدایت را از گمراهی مشخص کرده، عواقب و فواید پیمودن هر یک از این راهها را نیز بیان فرموده است. بنابراین هر کس هر راهی را انتخاب کند، به عواقب و اثرات آن هم خواهد رسید. در نتیجه، هر عملی چه نیک و چه بد، دارای اثرات و نتایجی خواهد بود. این آثار، جزو جدایی ناپذیر عمل است و به دنبال آن خواهد آمد.

بهتر است با ذکر مثالی، مطلب را روشن تر کنیم. اگر کسی خود را از ساختمان چند طبقه ای به پایین پرتاب کند، اگر نگوییم بر اثر این کار خواهد مُرد، صدمه شدیدی به او خواهد رسید. یا اگر کسی سر خود را محکم به دیوار بکوبد حتماً سرش می شکند. این شکستگی و یا مرگ، اثر حتمی و تکوینی عمل است و به دنبال کار شخص خواهد آمد. نمی توان گفت کسی سر خود را به دیوار بزند و سرش نشکند. اینجا مسئله باید و نباید نیست؛ مسئله این نیست که بگوییم چرا خداوند، نتیجه این عمل را طوری قرار داده است که انسان سرش بشکند؟ این اثر، نتیجه تکوینی و ذاتی آن عمل است.

دو قسم از شرور از اثرات آزادی رفتار انسان ناشی می شود:

قسم اول، شروری که نتیجه طبیعی اعمال انسان و به عبارتی دیگر از آثار آزادی اوست. انواع دزدی، قتل، غارت، جنایت، فساد، فحشا، تجاوز، ضرب و شتم و … از این موارد است. این شرور اتفاق می افتد به این دلیل که انسان آزاد است.

اگر بگوییم چرا خدا انسان را آزاد آفرید تا این همه جنایت به پاکند؟ پاسخ، آن است که اگر حق تعالی آدمی را مجبور خلق می کرد، انسان و اعمال او هیچ ارزشی نداشت. این شرور از مواردی است که به دنبال خیرات بسیار آزادی انسان بر آن، مترتب شده است.

قسم دوم، شروری است که باز هم اثر آزادی انسان و نتیجه اعمال اوست؛ ولی این بار، فرا طبیعی است، نه طبیعی. بسیاری از اموری را که بد می دانیم، به دنبال گناهان انسان اتفاق می افتد.

یکی از احکام و آثار عالم ماده، وجود تزاحم و تضاد و درد و رنج است. در این عالَم، برخلاف عالَم تجرد که خیر محض است، تضاد و تزاحم، محدودیت و زوال و بطلان، غم و شادی، رنج و امید و بالاخره خیر و شر وجود دارد

خداوند در قرآن، این نکته را یادآوری فرموده است که بسیاری از شرور، نتیجه ارتکاب زشتیهای انسان و رفتارهای نادرست و بد اوست. از آن جمله می فرماید: «وَ لَوْ أَن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.