پاورپوینت کامل غیبت کبرا و نیابت عام ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل غیبت کبرا و نیابت عام ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غیبت کبرا و نیابت عام ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل غیبت کبرا و نیابت عام ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
یکی از بحثهای حسّاس، مهم و اساسی مربوط به دوران غیبت حضرت مهدی۴، بحث حاکمیت اسلامی در این دوران است. در این باره، میان اندیشوران شیعه، دو دیدگاه متفاوت پدید آمده است. برخی از فقیهان شیعه، عقیده دارند که تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت کبرا، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این گروه، با بهره مندی از سخنان پیشوایان معصوم:، بر این باورند که فقیهان عادل، باید پا پیش گذاشته، به این مهم جامه عمل بپوشانند و اگر یکی از آنها چنین کرد، بر دیگران است تا از او حمایت و پیروی کنند.
عده ای دیگر بر این گمانند که برپایی حکومت اسلامی، از ویژگیهای پیشوای معصوم(ع) بوده، دیگران را در این عرصه، نه فقط توانی نیست؛ که مجالی هم نیست. از اینرو نمی توان در دوران غیبت، حکومت اسلامی تشکیل داد.
پیش از ورود به بحث، لازم است مقدمه ای کوتاه را یادآور شویم:
همزمان با مطرح شدن اصل غیبت برای حضرت مهدی۴ از طرف معصومین: در روایاتی غیبت حضرت مهدی۴ به دو بخش کوتاه و بلند[۱] تقسیم می شود،[۲] که هر یک دارای ویژگیهای خاصی است.
این مطلب با تعبیرهای متفاوتی در سخنان معصومین: به چشم می خورد:
زراره می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: «اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَتَینِ یَرْجِعُ فِی اِحداهُما وَ فِی الاُخْری لایُدری اَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ المَواسِمَ یَری الناسَ وَلایَرْونَهُ؛[۳] همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها [به خانواده اش] بر می گردد و در دیگری دانسته نیست کجا است. [هر سال] در مناسک حج حاضر می شود، مردم را می بیند، در حالی که مردم او را نمی بینند.»
امام صادق(ع) در روایتی به کوتاه و بلند بودن دو غیبت امام اشاره کرده است: «لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَهٌ وَالاُخْری طَوِیلَهٌ؛ الغَیْبَهُ الاُولَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصهُ شِیعَتِهِ وَالاُخْرَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصهُ مَوالیهِ؛[۴] برای قائم، دو غیبت است: یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری دراز مدت. در غیبت نخست، جز شیعیان مخصوص، از جایگاه او کسی خبر ندارد و در دیگری جز خدمتکاران ویژه آن حضرت، کسی از مکانش، آگاه نیست.»
لازم به یادآوری است که آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خویش نیز نوعی پنهان زیستی داشته است و به گونه ای نبوده که همگان بتوانند آن حضرت را ملاقات کنند. همین باعث شده است که برخی غیبت آن حضرت را از هنگام ولادت ایشان بدانند[۵].
غیبت صغرا
دوران غیبت صغرا که برخی آغاز آن را از همان ابتدای ولادت[۶] و برخی از شهادت امام حسن عسکری[۷]۷ دانسته اند، در واقع نوعی آماده سازی برای غیبت طولانی بود و غیبت طولانی نیز مقدمه ظهور و حضور ظاهری آن حضرت در جامعه انسانی است.
غیبت صغرا، با ویژگیهای خاص خود، دورانی لازم و ضروری بود که به حکمت خداوند، در تاریخ شیعه رقم خورد، تا جامعه شیعی را به کامل ترین صورت ممکن مهیای فصلی تازه از زندگی خود کند. از مهم ترین ویژگیهای این دوران، تعریف ارتباط با حضرت مهدی ۷ در نیابت خاص است.
در دوره غیبت صغرا، حضرت مهدی۴ به واسطه چهار نفر نایبان خاص خود با شیعیان در رابطه بود و امور آنان را سر و سامان می داد. این امور، افزون بر مسایل مالی، شامل مسائل عقیدتی و فقهی نیز می شد.
رابطهای میان آن حضرت و شیعیان، چهار نفر از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان پیشین بودند که یکی پس از دیگری این وظیفه مهم را بر عهده داشتند. آنان، به «نواب خاص» آن حضرت معروفند. این افراد، با وکیلان حضرت در دورترین نقاط شهرهای اسلامی در تماس بوده و نامه ها و خواسته های شیعیان را به محضر مقدس او می رساندند و در جواب، توقیعاتی از طرف آن حضرت صادر می شد.
نکته قابل توجه آنکه در این دوره، نه فقط شخص حضرت مهدی۴ از دیده ها پنهان بود، بلکه بیش تر سفرای ایشان نیز به طور ناشناس و بدون آن که جلب توجه کنند، عمل می کردند. نیابت خاص، بدان سان بود که امام، شخص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و خصوصیات، او را معرفی کند. بر خلاف «نواب عام» که در غیبت کبرا مطرح می شود.
غیبت کبرا
با پایان یافتن دوران غیبت صغر در سال ۳۲۹ .ق و رحلت چهارمین سفیر حضرت مهدی۴، «غیبت کبرا» و به بیان توقیع شریف «غیبت تامه»[۸] آغاز شد که تا امروز ادامه داشته و تا فرا رسیدن روز ظهور آن حضرت نیز ادامه خواهد یافت.
همان گونه که اشاره شد، از این دوران در روایات با «غیبت تامّه» تعبیر شده و اصطلاح «غیبت کبرا» در روایات نیامده است؛ اگر چه در برخی روایات اشاره شده است که از دو غیبت حضرت، یکی کوتاه و دیگری دراز مدت است.
برخی ویژگیهای این غیبت که آن را از دوران نخست متفاوت می سازد، عبارت است از:
۱. طولانی بودن و نامعین بودن مدت این دوران: بر خلاف غیبت صغرا، این غیبت، زمانی طولانی را در بر خواهد گرفت.
۲. نامشخص بودن پایان آن: دوره غیبت کبرا محدود خواهد بود؛ امّا پایان آن نامشخص است و جز خداوند، کسی از آن آگاهی ندارد.
۳. قطع ارتباط ظاهری با امام زمان۴ در این دوران: به گونه ای که ارتباط موجود در زمان غیبت صغرا در این دوران وجود نخواهد داشت.
۴. عامّ بودن نیابت در این دوران: بر خلاف دوران غیبت صغرا که ارتباط مردم با آن حضرت، از راه نواب خاص صورت می گرفت، در این دوران دیگر سفارت و نیابت خاص وجود ندارد و یگانه مرجع مردم، نایبان عام آن حضرت هستند، که با ملاکهایی که در روایات ذکر شده، قابل تشخیص است. در این دوران، مجتهدان جامع شرایط در جایگاه نایب عام، وظیفه اداره جامعه را بر عهده دارند.
۵. فراگیر شدن حاکمیت ستم و جور در زمین: از ویژگیهای مهم این دوران، گسترش ستم است، که هر چه به گاه ظهور نزدیک تر می شود، بر شدت آن افزوده می شود.
۶. شدید شدن آزمایشهای الهی: اگر چه از سنّتهای الهی در همه دورانها امتحان و آزمایش بندگان است؛ امّا به دلیلهایی این امتحانها در دوران غیبت کبرا شدت بیش تری می یابد؛ به ویژه در آستانه ظهور، این امتحانها جدّی تر می شود.
بنابراین، نیابت عامّ در جایگاه یکی از ویژگیهای دوران «غیبت کبرا» دارای اهمیّت است.
حکومت از نگاه آموزه های اسلامی
شکی نیست که حکومت یک ضرورت اجتماعی است. جامعه بشری از آن جهت که از افراد با منافع، علاقه ها و سلیقه های متعارض تشکیل شده است، به طور ضروری نیازمند حکومت است؛ زیرا نبود حکومت، سبب هرج و مرج و بی نظمی خواهد شد.
افزون بر آن، حکومت، در جایگاه اساسی ترین عنصر در تنظیم امور جامعه و تضمین اجرای قوانین در پیشرفت مادّی و معنوی جوامع، نقش تعیین کننده ای دارد؛ از اینرو، مسئله حکومت و اهمیّت آن در میان آموزه های دینی، جایگاه ویژه ای دارد؛ به گونه ای که انبوهی از روایات اسلامی، در این زمینه وارد شده است.
امیر مؤمنان علی(ع)، در پاسخ به دیدگاه باطل خوارج که حکومت را فقط در محدوده مسئولیتهای خداوند می دانستند، فرمود: «…وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر…؛[۹] … و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار… .»
این فرمایش، ناظر به ضرورت وجود حکومت است و نشان می دهد در جامعه بشری اهمیّت وجود حکومت، به اندازه ای است که حتی وجود حکومت غاصبانه و ولایت سیاسی نامشروع یک فرد ناصالح، بهتر از وضعیت هرج و مرج اجتماعی و فقدان حکومت است؛ زیرا حکومت – هرچند نامشروع و ناموجه – برخی نقصها و خللهای اجتماعی را می پوشاند و بخشی از نیازمندیهای مجتمع انسانی را تأمین می کند.
روشن است که حاکم نیکوکار، جامعه را به نیکیها و رستگاری هدایت خواهد کرد؛ بنابراین، دین ضمن اینکه حکومت را یک ضرورت اجتماعی پذیرفته است، بیش ترین تأکیدهای خود را بر شکل گیری حاکمیت انسانهای صالح بر مدار دین یادآور شده است.
حکومتی مرجعیت همه جانبه دین را در عرصه سیاست و اداره جامعه پذیرفته است که دولت و نهادهای گوناگون آن، خود را برابر آموزه ها و تعالیم دین و مذهب متعهد می دانند و سعی می کنند در تدابیر و تصمیمات و وضع قوانین و شیوه سلوک با مردم و نوع معیشت و تنظیم انواع روابط اجتماعی، دغدغه دین داشته باشند و در تمام این شئون حکومتی از تعالیم دینی الهام بگیرند و آنها را با دین موزون و هماهنگ کنند.[۱۰]
واقعیت تاریخی آن است که پیامبر اکرم۶ پس از هجرت به قبایل اطراف آن را به اسلام دعوت کرد و اتفاق و اتحادی به مرکزیت مدینه النبی به وجود آورد. هماره برداشت و تفسیر مسلمین از این واقعه چنین بوده است که پیامبر۶ در مدینه حکومت تشکیل داد و در کنار نبوّت و وظایف تبلیغی و ارشادی، زعامت سیاسی مسلمین را نیز بر عهده داشت. این اقدام وی، ریشه در وحی و تعالیم الهی داشت و ولایت سیاسی پیامبر نشأت گرفته از تنفیذ و فرمان الهی بود؛ زیرا خداوند می فرماید:gالنَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِم [۱۱]»؛ «پیامبر به مؤمنان، از خودشان سزاوارتر [و نزدیک تر] است.»
و نیز می فرماید:
gإِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّه » ؛[۱۲] «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، تا میان مردم به [موجب ] آنچه خدا به تو آموخته است، داوری کنی.»
خداوند در این دو آیه، به پیامبر۶، ولایت بر مسلمین را عطا می کند و از او می خواهد بر طبق آنچه از قرآن به او آموخته است، میان مردم حکم کند. همچنین در آیات دیگر، – مانند این دو آیه زیر – از مسلمین می خواهد که از او اطاعت کنند.
gیا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَf ؛[۱۳] «ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید و پیامبر را [نیز] اطاعت کنید.»
» فَلَا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیم»؛[۱۴] «ولی چنین نیست؛ به پروردگارت قسم! که ایمان نمی آورند، مگر آنکه تو را درباره آنچه میان آنان مایه اختلاف است، داور گردانند، سپس از حکمی که کرده ای در دلهایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملاً سرِ تسلیم فرود آورند.»
بر اساس این تفسیر رایج و متعارف، اقدام مسلمانان صدر اسلام به تشکیل حکومت دینی، ریشه در دین و تعالیم آن دارد و اقدامی کاملاً دینی و مشروع است.[۱۵]
اندیشه سیاسی شیعه
از آنچه گفته شد، می توان اندیشه سیاسی شیعه را در دو مقطع قابل بررسی دانست:
الف. مقطع حضور امام معصوم(ع)
ب. دوران غیبت امام عصر(ع)
مقطع حضور امام معصوم(ع)
شیعه در باب ولایت سیاسی، پس از رحلت پیامبر اکرم۶ به «نظریه امامت» معتقد است. اعتقاد شیعه در باب شأن و منزلت امامان معصوم: در ولایت سیاسی آنان بر امّت خلاصه نمی شود و بسی فراتر از آن است. شیعه بر آن است که امامان معصوم: در همه شئون نبی اکرم۶ جز دریافت وحی تشریعی، وارث و نایب او هستند؛ بنابراین، امامان، افزون بر ولایت سیاسی، دارای ولایت معنوی و هدایت دینی جامعه و آموزگار حقایق دینی نیز هستند.
دیدگاه عالمان شیعی در باب ولایت سیاسی در عصر حضور امام معصوم، به طور کامل متحد و صریح و روشن است. شیعه به نظریه امامت معتقد است و ولایت امّت را یکی از شئون امامت امام معصوم می داند. این مذهب برحق، کلیّه حکومتهایی که با نادیده گرفتن این حقّ الهی تشکیل می شوند را غاصبانه و حکومت جور می داند. در این مبنا، عالمان شیعی اختلاف دیدگاهی ندارند؛ زیرا قوام و هویت شیعه با این اعتقاد گره خورده است. آنچه شایسته بحث و بررسی است، اندیشه سیاسی شیعه در عصر غیبت است.
دوران غیبت امام عصر(ع)
اندیشه سیاسی شیعه در عصر غیبت، به لحاظ وضوح و روشنی و اتفاق کلمه، برابر و هم طراز با اندیشه سیاسی شیعه در عصر حضور امام معصوم(ع) نیست. هیچ عالم شیعی، هرگز در زمینه ولایت سیاسی معصومان و امامت آنان تردید نمی کند؛ زیرا این تردید، به منزله خروج از تشیّع است. امامت معصومان: نه صرفاً یک اتفاق نظر؛ بلکه جوهره تشیّع است. پرسش آن است که آیا چنین اتفاق نظری در باب کیفیت ولایت سیاسی در عصر غیبت امام معصوم(ع) وجود دارد؟
واقعیت آن است که چنین اتفاق نظری از همه جهات وجود ندارد؛ یعنی نمی توان یک قول مشخص و ثابت را به همه عالمان شیعی نسبت داد؛ زیرا در برخی زوایای این بحث، میان آنان اختلاف نظرهایی وجود دارد.[۱۶]
همان گونه که پیش از این گفته شد، ویژگیهایی، این دوران را با قبل از آن متمایز ساخته است که مهم ترین آنها قطع ارتباط مردم با امام خویش است. در این دوران است که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 