پاورپوینت کامل دانشکده علوم حدیث(ری، قم; مجازی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دانشکده علوم حدیث(ری، قم; مجازی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانشکده علوم حدیث(ری، قم; مجازی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دانشکده علوم حدیث(ری، قم; مجازی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

آداب استادی و مقام معلم

مقدمه
ایه الله استادی، سه شنبه یازدهم اردیبهشت در مراسم سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری
و تجلیل از مقام معلم که در تالار پژوهش دانشکده علوم حدیث قم برگزار شد، سخنرانی
کرد که متن آن در پی می اید:

خصوصیاتی که یک استاد روحانی و عالم نمونه، باید داشته باشد، در روایات ما ذکر شده
است. من روایت را یادداشت کرده ام تا برای شما بخوانم. ولی قبل از این که روایت را
بخوانم، این جمله را عرض کنم که معلم، ظاهراً وقتی معلم است که به شاگردانش علمی
تحویل دهد؛ یعنی صرف این که بنده مطالبی را بگویم و عده ای هم بشنوند ولی چیزی به
آنها منتقل نشود، ظاهراً به من، معلم، صادق نیست؛ یعنی معلم تقریباً یک مفهومی دارد
که اگر پیغمبر(ص) و ائمه(ع) معلم هستند، اگر ما می خواهیم معلم باشیم، نکته اولی که
باید در نظر داشته باشیم این است که باید واقعاً چیزی را آموزش دهیم، واقعاً چیزی
از ما به دیگری منتقل شود. آن وقت گاهی همین که ما صحبتی کنیم، مطالبی را بیان
کنیم، طرف مقابل شرایطی دارد. آمادگی و زمینه ای دارد که تحویل می گیرد گاهی این
طور نیست. اگر این طور نیست، فکر می کنم که هر کسی با تشخیص و شناخت خودش باید از
ابزاری، وسایلی و مقدماتی استفاده کند که این محقّق شود که من برای این قضیه، این
جمله را از رسول خدا(ص) برایتان نقل می کنم: «کان رسول الله(ص) اذا حدّث الحدیث، او
سئل للأمر کررّه ثلاثا لیفهّم و یفهم عنه» یعنی پیغمبر(ص) اصرار داشتند که طرف مطلب
را بفهمد. حالا این یک وسیله است. تکرار، یک وسیله است که دو بار یا سه بار بگوییم
که مطلب را بفهمد. جایی اگر تخته ای باشد، از تخته استفاده کنیم یا کسی بتواند در
کلاس درس از نکته طنزی استفاده کند و… بالاخره باید از راهی استفاده کرد.

مطلب دوم این است که معلمی که می خواهد علم تحویل دهد، باید خودش بداند. این هم
ظاهراً نقطه ضعفی است که در بعضی ها است که می خواهند ندانسته معلم باشند. در روایت
است که از امام باقر(ع) سؤال کردند که: «ما حق الله علی العباد» فرمودند: «ان یقول
ما یعلمون ویقف عند ما لا یعلمون». چیزی را که می دانند بگویند و این به صورت عمومی
است که در تعلیم باشد یا در طول زندگی. این که انسان عادت کند، چیزی را که
نمی داند، بخواهد در مورد آن صحبت کند و چیزی را هضم نکرده است و تعدادی از
استادان ممکن است این مشکل را داشته باشند که مطلب را خودشان هضم نکرده اند و
می خواهند به دیگران تعلیم دهند و این هم شرعاً درست نیست و هم این که تعلیم نیست.
مطلبی را که من هنوز هضم نکرده و به عمق آن نرسیده ام، بخواهم در اختیار دیگران
بگذارم، این هم کار درستی نباید باشد. اگر قرار است که من معلم باشم، باید مطلبی را
که می خواهم مورد بحث قرار دهم، خوبِ خوب یا نسبتاً برای خودم هضم و روشن شده باشد،
آن وقت این مطلب روشن را در اختیار دیگران بگذارم.

مطلب سوم این که در روایات ما هست که معلم در اصطلاح دین، معلم خیر است، نه معلم
مطلق. این که مثلاً ما الان در هفته نمایشگاه کتاب قرار دادیم و از زیادی کتاب ها
صحبت می کنند مثل این که اگر در کشوری کتاب زیاد چاپ شود، خیلی خوب است. از زیادی
کتاب ها و مطالعه کننده ها می گویند. این از نظر اسلام درست نیست. کتاب خوب، اگر
زیاد منتشر شود، امتیاز است و کتاب خوب را اگر زیاد بخوانند، امتیاز است. ولی اگر
کتاب زیاد باشد ولی خوب نباشد، مطالعه کننده هم زیاد باشد ولی هر چیزی را مطالعه
می کنند این امتیازی نیست بلکه یک آسیب است. در مورد معلم هم آن چیزی که در اسلام و
تعلیمات انبیا است، معلم خیر است؛ یعنی معلمی ارزش دارد که معلم خیر باشد. اگر خدای
ناکرده کسی چیزی یاد دهد که خیر نباشد، چیزی یاد دهد که شر باشد. [این مطلوب نیست]
البته هستند کسانی که معلم شر هستند که آن اصلاً ارزش ندارد. هم باید هضم کرده
باشند، هم باید چیزی را که می خواهند مورد بحث قرار دهند، خیر باشد و هم باید از
وسیله یا وسایلی استفاده کنند تا بتوانند مطلب را منتقل کنند. اینهایی را که عرض
کردم ظاهراً از کلمه معلم در می اید؛ یعنی در خود معلم، معلم خیر است.

در روایات ما است که اگر می خواهیم عالم یا معلم نمونه معرفی کنیم گفته اند که:
«تقرّبوا إلی عالمٍ یدعوکم من الکبر الی التواضع» یعنی اگر از پیغمبر(ص)، از
ائمه(ع) سؤال کنیم که سراغ کدام معلم برویم؟ خوب اگر حضرت بگویند که سراغ این معلم
بروید، یعنی خود معلم هم خطاب است که باید این گونه باشی، وگرنه معلم مورد قبول
نیستی. معلمی، معلم مورد قبول است، مردم می توانند از معلمی استفاده کنند که
«یدعوکم من الکبر الی التواضع». کبر و تواضع هم در این جا، در مسائل علمی است که
خیلی هم مهم است. این جا مسئله سلام و جلو رفتن یا عقب رفتن و یا کجای مجلس نشستن
و… نیست. تمام اینها در مورد کبر و تواضع صادق است ولی کبر و تواضع در این جا،
مسئله پذیرش حق است، که در مسائل علمی آن کبری که من و شما ممکن است به آن گرفتار
شویم، این است که معلم حرف حق شاگرد را قبول نکند، یا حرف حق هم مباحثی خود را قبول
نکند، انتقاد بهجایی را نپذیرد یا انتقادی بی جا کند. کبری که در این جا مطرح است،
مصداق مهم آن، همان مسئله پذیرش حق است. این هم با تمرین باید درست شود که یک استاد
و معلم نمونه باید عملاً تواضع را به دانشجوهای خود منتقل کند؛ یعنی در طول یک سال،
چند جلسه ای را که در حضور ایشان هستند ببینند که یک جاهایی حرف حق آنها را قبول
کرده است. این خودش تعلیم تواضع است که اینها می فهمند که باید انسان متواضع باشد و
این در مسائل علمی، به خصوص مسائل علمی دینی خیلی خیلی مهم است؛ هر چند که در مسائل
دیگر هم مهم است. بنده یک وقتی در جلسه ای صحبت می کردم که چند نفر از اسرای ارتش
بودند. آن جا گفتم که گاهی صلح و یا جنگ کشوری در اختیار شماست که الان موقع صلح
است یا جنگ؟ دور هم جمع می شوید کسی چیزی می گوید و دیگری حرفی می زند. آن جا اگر
تکبری باشد و کسی فکر کند که باید حرف من این جا پیش برود، آن وقت این مملکت را به
آتش می کشند یا برعکس، یعنی می بیند که طرف می گوید الان موقع جنگ نیست و حرفش هم
قبول است ولی این به خاطر این که حرف دیگری گفته است، می خواهد روی حرف خود بایستد
و می خواهد بگوید که حرف من درست بود. مسائل دینی هم همین طور است که در یک مسئله
دینی کسی بفهمد که رفیقش درست می گوید ولی نپذیرد. ما باید طوری خودمان را تربیت
کنیم که حق پذیر باشیم. من مکرر عرض کرده ام به طوری که در جلسه بعد خیلی ساده
بتوانیم به همان دانشجوها بگوییم که ما دیروز اشتباه کردیم، بدون این که طوری
بخواهیم رفع و رجوع کنیم؛ مثلاً بعضی ها می گویند ما اشتباه کردیم ولی با یک عده
مقدمات و موخّراتی که خیلی هم آبرویمان نرود. نه این طور نباید باشد. در واقع آبرو
همان است که انسان اگر مطلبی را اشتباه گفته است بگوید که اشتباه گفته ام. «یدعوکم
من الکبر الی التواضع». این یکی از خصوصیات معلم خوب است بخصوص در مسائل دینی.

«و یدعوکم من الشرک أو من الریا الی الاخلاص». چون بحث دین، تعلیم خیر و کار انبیا
است. همان تعلیم و تربیتی که پیغمبر(ص) انجام می دهند، بنده هم در حد خودم بخواهم
همان کار را انجام دهم، یک نکته این که با شرک یا ریا نمی سازد؛ یعنی اگر پای غیر
خدا در کار بیاید، اصلاً درست نیست. باید درس، تدریس و طرز صحبت کردن من طوری باشد
که اگر خدای ناکرده آنهایی که در کلاس یا شنونده هستند، یک قدری گرفتار ریاکاری
هستند، اصلاح شوند. اصلاً در استاد، خودنمایی، هیچ معنایی ندارد. این که انسان در
کلاس تا صحبتی می شود، بگوید استاد ما چنین گفت و مدام این جمله را تکرار کند؛
مثلاً بگوید استاد ما ایه الله بروجردی چنین گفت. این نشان می دهد که این آدم
می خواهد بگوید که من شاگرد آقا هستم و به شاگردی او افتخار کند. این برای چیست؟
هیچ فایده ای ندارد. خیلی ها در خلال حرف، در مسائل معنوی می بینیم که مثلاً
می گویند خدمت یکی از اولیای خدا رسیدیم، چنین گفت. حالا حرفش را بزند، این رسیدیم
چرا؟ ما کار خودمان را عمیق تر می کنیم و هیچ وقت به او بدبین نمی شویم ولی این
نکته برای معلم که وسط کار مدام بخواهد بگوید برای چیست؟ «یدعوکم من الشرک أو من
الریا الی الاخلاص» یک معلم نمونه باید طوری باشد که وقتی با او انس گرفتند و پیش
او درس خواندند، درس اخلاص و توجه به خداوند متعال بگیرند.

مهم تر از همه «یدعوکم من الشک الی الیقین» فرمود: «لا تقربوا»؛ نزدیک نشوید به
عالمی که «یدعوکم من الیقین الی الشک». بلکه «تقربوا الی عالم یدعوکم من الشک الی
الیقین» خاصیت عالم و معلم دینی باید این باشد که اگر مدتی پیش او درس خواندند، اگر
وسوسه ای و شکی داشتند، برطرف شود. روز به روز ایمان، محکم تر شود. روز به روز یقین
و اعتقاد او بیشتر شود. ما اصلاً برای تحکیم عقاید این کارها را می کنیم. خدا نکند
که کسی در کلاس طوری برخورد کند که همان اعتقاداتی هم که داریم، یکی یکی سُست شود؛
یعنی خیلی ها به خودشان اجازه می دهند که در کلاس هر حرفی را بزنند و هر شبهه ای را
مطرح کنند. یک بهانه ای هم دستشان افتاده است که سؤال، خوب است و اصلاً شک مقدمه
یقین است. خوب است که بگذاریم سؤال کنند، خوب است که بگذاریم شک کنند. خوب است که
بگوییم هر چه دارید به درد نمی خورد، همه را ببریم زیر سؤال و بگوییم به همه چیز شک
کنید. خوب ایا شما یک چنین هنری دارید که اگر او شک کرد، او را از شک درآوری؟ خوب
وقتی که این هنر را نداری، یک اعتقاد پدر و مادری که او دارد، آن را هم از او
می گیری. در هر صورت اینها در شرایط مختلف، مختلف است. نه می شود گفت که سؤال
نکنید، نه می شود گفت شبهه بیان نکنید. ولی بالاخره هر کسی خودش بینه و بین الله
باید ببینید که در این کلاس، ایا اعتقاد شاگردها و اعتقاد طلاب و دانشجوها را زیاد
می کند، اگر شکی دارند، این شک تبدیل به یقین می شود، اگر یقین دارند تبدیل به یقین
بیشتری می شود، که اینها مراتب دارد یا خدای ناکرده برعکس است. جز اینکه القای شبهه
کند بخصوص در بسیاری از مسائل فرعی دینی و بدون تحقیق صحبت شود، گاهی خاصیتی ندارد
و خاصیتش همین است که آنها کم کم در مسئله اول، دوم، سوم و… همین طور تردید پیدا
می کنند.

فرموده اند که «تقربوا الی عالم یدعوکم من الشک الی الیقین». آن استادی خوب و نمونه
است و آن استادی می تواند مورد قبول پیغمبر(ص) و ائمه(ع) باشد که این خاصیت را
داشته باشد که بتواند عقاید مردم را تحکیم کند، حالا هر جا به مناسبت خودش؛ جایی با
یک عده اهل علم صحبت می کند و جایی با یک عده دانشجو و جایی با عوام. در مجالس
معمولی یک طور دیگر است. ولی بالاخره باید یادش باشد که اگر در جلسه من یقین کسی
مبدل به شک شد، این مورد قبول نیست. بنده خودم در جوانی در مسجدی بودم و با چند
طلبه رفت و آمد داشتیم، آقایی را برای منبر دعوت کرده بودند. وقتی که دید ما چند تا
طلبه هستیم، آن جا خواست اظهار فضلی کند، یک شبهه ای را بیان کرد. گفت: «در شرح
منظومه حاجی سبزواری این طور است». یک کمی توضیح داد و مثل این که نتوانست ادامه
دهد، گفت شب اینده برای شما بیشتر توضیح می دهم. باور کنید که آن شبهه از همان موقع
همین طور در ذهن من مانده است و خاصیت آن جلسه همین بود که شبهه ای را گفت و من هم
یک جوان پانزده ـ شانزده ساله شنیدم و همین طور در ذهن من مانده است. حالا چرا
دنبال نکردم، بماند ولی این کار خوبی نیست. در هر جایی اگر ما شبهه ای را بیان
می کنیم باید جواب آن را کامل بیان کنیم.

یکی از اشتباهات بعضی از استادها این است ـ البته این سلیقه ای است و سلیقه بنده
این است و حالا ممکن است کسی قبول کند و یا قبول نکند ـ که شبهه را بسیار قوی مطرح
می کنند. در حالی که قاعده این است که شبهه را آن قدر ضعیف بیان کنیم که شنونده ما
از همان اتبدا بفهمد که این تق و لق است. خوب وقتی این قدر قوی شبهه را بیان کردی
ممکن است که در جواب آن بمانی و نتوانی جواب دهی. اینها خصوصیاتی است که عرض کردم
در مواقع مختلف، تألیف ما، نوشته ما، گفته ما و منبر ما باید طوری باشد که تحکیم
عقاید مردم را موجب شود نه این که خدای ناکرده موجب تزلزل شویم.

«یدعوکم من الرغبه الی الزّهد». چون علوم دینی است و معلم، معلم دینی است، در دایره
دین و تعلیمات دینی این هم خیلی مهم است؛ یعنی واقعاً یک معلم باید به تلامیذ خودش
تفهیم کند که دنیا ارزشی ندارد و هر چه هست، معنویات است.

«یدعوکم من الرغبه الی الزّهد». معنای زهد هم دنیا نداشتن نیست، این است که انسان
برای دنیا ارزش قائل نباشد، سر دو راهی ها معنویات را به دنیا نفروشد. خوب یک معلم
از حیث معنویات باید همین طور باشد. از حیث معنویات شاگرد باید در من لمس و احساس
کند که من اهل دنیا نیستم. باید احساس کند که اگر حرفی می زنم، تلاشی می کنم و
توانی به کار می برم، برای دنیا نیست. حالا اگر من هم دنیاخواه باشم و دنبال دنیا
باشم خوب همین را به او منتقل می کنم و این را پیغمبر(ص) قبول ندارد. فرموده:
«یدعوکم من الرغبه الی الزهد». آن روایت اصول کافی هم هست که: «من یرغبکم فی الاخره
عمله». فرمود: «من اُجالس» با چه کسی مجالست کنیم؟ فرمودند با کسی که زندگی او را
که می بینی، احساس می کنی که این آقا دنیایی نیست، این دنبال دنیا نمی دود، خوب
همین به دیگران هم منتقل می شود و تحت تأثیر قرار می دهد. «یدعوکم من الرغبه الی
الزهد و یدعوکم من العداوه الی النصیحه» یا «یدعوکم من الغِش الی النصیحه»؛ یعنی
واقعاً یک معلوم خوب و نمونه کسی هست که اگر در محیطی دشمنی هم است، این تعلیمات او
دشمنی ها را هم برطرف می کند. دشمنی ها را مبدل به خیرخواهی می کند یا اگر در یک
محیطی خیانت است

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.