پاورپوینت کامل دروس معارف جزء لاینفک برنامه درسی دانشگاه است و به دلیل مأموریت های خاص آن دروس ما به شدت باید از آن حمایت کنیم. ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دروس معارف جزء لاینفک برنامه درسی دانشگاه است و به دلیل مأموریت های خاص آن دروس ما به شدت باید از آن حمایت کنیم. ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دروس معارف جزء لاینفک برنامه درسی دانشگاه است و به دلیل مأموریت های خاص آن دروس ما به شدت باید از آن حمایت کنیم. ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دروس معارف جزء لاینفک برنامه درسی دانشگاه است و به دلیل مأموریت های خاص آن دروس ما به شدت باید از آن حمایت کنیم. ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۹

شکی نیست که دروس عمومی نقش بسیار تعیین کننده ای در بحث تعلیم و تربیت دانشجویان
به عهده دارد و احیاناً اگر این دروس تضعیف شود و یا خدای نکرده نباشند، خسارات
جبران ناپذیری به نظام تعلیم و تربیتی دانشگاه وارد می­شود.

مطالعاتی هم که در سطح دنیا و دانشگاه های معتبر دنیا صورت گرفته و مروری که به
برنامه های درسی آن ها می­کنیم تقریباً می­توان گفت که بدون استثنا در اکثر
رشته های درسی آنها، مجموعه ای تحت عنوان دروس عمومی وجود دارد که البته ممکن است
اسامی آن تغییر کند، اما در ماهیت همه آنها به این نتیجه رسیده اند که علاوه بر
دروس تخصصی اعم از: ریاضی، شیمی، فیزیک یا رشته های مهندسی که به دانشجویان ارائه
می­دهند به یک سری دروس عمومی که در واقع مأموریت خاصی را تعقیب می­کنند احتیاج
دارند و به دلیل اهمیتی که دارد از نظر محتوا باید درست طراحی شود و با بالاترین
راندمان هم ارائه گردد. بنابراین ما این را به عنوان یک اصل پذیرفتیم و در وجود آن
تردید نمی­کنیم به خصوص برای کشور ما که دارای نظام آموزشی و فرهنگی خاص است و
پیام های زیادی در حوزه امور تربیتی، اخلاقی و سیاسی و در حوزه امور شناختی کشور،
مکتب و دین آن وجود دارد که به دانشجوی خودش منتقل می­کند. ما فکر می­کنیم که اگر
دانشجو بدون این زیرسازی های لازم که توسط دروس عمومی هم باید شکل گیرد وارد محیط
اجتماع و فعالیت شود احیاناً نمی­تواند موفق باشد و شاید دچار یک نوع بی هویتی و سر
درگمی شود. اما آنچه که باید در مورد آن دقت کرد بازنگری در محتوا، در روش های
تدریس و روش های ارائه این دروس است و مرتفع کردن تنگناهایی که در این خصوص وجود
دارد. گزارش هایی هم که از دفتر نهاد[معاونت امور اساتید] دریافت می­کنیم انصافاً
گزارش های بسیار کاملی ارائه شده است. به این معنا که خود دوستان به خاطر آشنایی که
با این فضا و دروس دارند و سال هاست که از طریق گروه های معارف و صدها مدرسی که این
دروس را تدریس می­کنند در جریان امر هستند همیشه یکی از بهترین منتقدین این جریان
بوده و همیشه با نگاه واقعاً علمی به این قضیه توجه کرده و با دلسوزی مشکلات را نقد
کرده است. تنگناها را اعم از مسأله هیأت علمی، تربیت کادر هیأت علمی یا مشکلات
ساختاری و تشکیلاتی که در دانشگاه ها وجود دارد به گونه ای دقیق آن ها را نقد و
بررسی کرده در اختیار ما قرار داده اند. منظور این است که واقعاً جمعی وجود دارد و
این جمع کاملاً امانت داری کرده است.

تهاجم فرهنگی و ضرورت بازبینی دروس عمومی

نکته قابل تأمل این است که کشور ما دائم تحت تأثیر تهاجم فرهنگی است و جوان ما دائم
در مواجهه با این چالش قرار دارد و در تبلیغاتی که توسط کشورها و فرهنگ های مسلط
صورت می­گیرد تلاش می­شود مقوله ای به اسم نا کارآمدی دین و این که دین نمی­تواند
در دنیای متحول کنونی برنامه ای برای پیشرفت داشته باشد را مطرح کنند و جوانان را
سست و بی انگیزه نموده به تدریج چیزی را که خود معتقدند، تزریق نمایند. در حقیقت در
صددند تا با تبلیغات گسترده، جوانان را نسبت به دین و کارکردهای آن بی انگیزه کنند.
به تدریج به این طریق دین را به حاشیه برند و به مرور آن متن قالب خود را از دست
بدهد تا نوعی فرهنگ سکولاریسم به عنوان متن قالب مسلط شود و در نهایت اداره امور
کشور را از نظر فرهنگی و علمی به طور آشکار و پنهان به عهده گرفته در نتیجه ما به
ظاهر مسلمان هستیم لیکن در ساز و کارهای جهانی مسلمان بودن ما نیز هیچ نمود و نشان
اجرایی ندارد و در نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما نیز دین هیچ جای گفت و شنودی
پیدا نمی­کند. این جاست که مردم باور می­کنند که دین در حد حاشیه و تنها ایده ای
فردی است، یعنی آنچه تحت عنوان جدایی دین از سیاست و این که با دین نمی­توان سیاست
کشور، اقتصاد و مسائل فرهنگی آن را دنبال کرد. در صورتی که دشمن در این کار موفق
شود، جوان ایرانی به یک موجود بی هویت و منفصل از تاریخ علمی، فرهنگی و دینی خود
تبدیل می­شود. زمانی که جوان ایرانی از تاریخ اسلام و تاریخ غنی کشورش منفک شد،
آمادگی همه نوع تهاجم پذیری و القاء هر نوع اندیشه و فکر به اصطلاح از خود بیگانه
را خواهد داشت. در این صورت اصالت، باورها و به طور خلاصه اعتماد به نفس نسبت به
کشور، مردم، ارزش ها و باورها را از دست خواهد داد. بنابراین همیشه فکر می­کردم اگر
ما قصد داریم در محتوای دروس عمومی بازبینی کنیم این دروس را از حوزه صرفاً شناختی
خارج کنیم و دروس عمومی را به گونه ای طراحی کنیم تا دانشجوی ما در دنیایی که هیچ
مرزی نمی­شناسد از نظر اصول و مبانی فکری به گونه ای تجهیز شود که به یک شخصیت
مستقل، خود کفا و خود اتکا تبدیل شود و از نظر علمی، دینی و ارزشی آنچنان هویتی
پیدا کند که در معرض تهاجم ها به راحتی بتواند پاسخگو باشد و خود را در آن تهاجم ها
حفظ نماید. دارای قدرت تمیز و تشخیص شود تا در معرض تهاجم های فکری و فرهنگی راه
درست و گزینه صحیح را انتخاب کند. احساس کند که یک ایرانی مسلمان است و می­تواند به
راحتی از ایرانی بودن. از مسلمان بودن. و از ارزش های مکتب خود با دلیل و منطق دفاع
کند.

ضرورت توجه به منابع غنی اسلامی در بازنگری ها

در اسلام، در ایات قرآن و در نهج البلاغه که از اسناد کلیدی و زیربنایی ما هستند
چقدر راجع به ارزش علم، اندیشه ورزی، خردگرایی نقش عقل به عنوان بزرگترین سرمایه ای
که خداوند به بشر عطا کرده، حتی با همین عبارات تحقیق، پژوهش، مطالعه و تدبر سخن
آمده است. چیزهایی که احساس می­کنیم از یافته های غرب است. غرب بحث عقلانیت را مطرح
می­کند و امتیاز این بحث را در اختیار خود می­گیرد و طوری وانمود می­کند گویا این
که در نظام های دینی کسی برای تفکر، تعقل و تدبر ارزش قائل نیست و این ها مردمی
هستند که عمدتاً ناقل یک سری احادیث و تفاسیر هستند، ما هم گاهی باور و فکر می­کنیم
که تحقیقات و پژوهش ها از دستاورد های غرب است و اگر ما خواستار استفاده هستیم باید
از غرب به عاریت بگیریم؛ طبیعی است به محض این که چنین اتفاقی می­افتد یک جوان
ایرانی مسلمان هویت خودش را از دست می­دهد. به محض اینکه جوانی احساس کند باید برود
یک سری مهم ها را از غرب بگیرد هویت و غرورش می­شکند. با این که ایران زمانی مهد
علم و تمدن و سکان دار پژوهش، مطالعه و کارشناسی بوده و بسیاری از حوزه های علمی را
پی ریزی کرده است و الان دنیا نیز به آن اعتراف دارد، چرا تا این حد عقب می­افتد؟
علت اصلی اش این است که برنامه ریزی های ما آنجا که باید منطبق با آموزه های قرآن و
نهج البلاغه باشد، نبوده است. در باب تحقیق و اهمیت تحقیقات هیچ جایی به نظر من
زیباتر از نهج البلاغه اشاره نکرده است. حضرت علی(ع) در نهج البلاغه اشاره می­کند
که هیچ عملی مثل تحقیق نیست. در ایات و روایات زیادی، تفکر، اندیشه ورزی و مجاهده
در مسیر علم و علم انگیزی معادل بلکه بالاتر از جهاد فی سبیل الله دانسته شده و در
ردیف عبادات آمده است. البته کشور این تجربه را دارد یعنی کشور ما در یک مقطع
تاریخی مثلاً در فاصله قرن دوم و سوم تا قرن ششم با تکیه بر همین آموزه های دینی
بزرگ ترین پیشرفت های علمی را داشته و سکان دار توسعه های علمی در سطح دنیا بوده
است.

یکی از مهمترین مباحث که این روزها نیز بازار گرمی دارد و یونسکو شعار آن را می­دهد
آموزش برای همه، همیشه و در همه جاست در حالی که تعبیر بسیار روشن تری از این،
قرن ها پیش توسط حضرت رسول اکرم(ص) عنوان شده است که آموزش برای هر زن و مرد بدون
قید واجب است. به نظر من از این زیباتر نمی­توان همگانی بودن آموزش را مطرح کرد.
چنین شعار پیشرفته ای را هزار و چهارصد سال پیش پیغمبر ما مطرح می­کند، آن هم در
زمانی که کسی نمی­دانست آموزش چیست چه می­کند. از طرفی پیشرفت های غربی اساساً
متکی به فرهنگ و باورهای ایرانی و مسلمانان است، منتها ما خود کم استفاده کردیم،
دیگران این شعارها را گرفتند و به کار بستند.

بنابراین با توجه به این مسأله به نظر من و همکاران ما در وزارت علوم واقعاً هیچ
تردیدی راجع به ضروت دروس معارف نیست، یعنی دلایل زیادی داریم که برنامه درسی
دانشجو باید به دو قسمت تقسیم شود: یکی تعداد واحد هایی که دانشجو را تربیت تخصصی
می­کند. مثلاً آن را به یک ریاضی دان شیمیست، متخصص فیزیک تبدیل می­کند. بخش دیگری
که او را به یک متخصصی که باید به یک سری آرمان ها، ارزشها، ایده ها، عقاید، افکار
مسلط باشد و بتواند در محیط اجتماعی خود منشأ خدمت باشد تبدیل می­کند. ما در وزارت
علوم به هیچ وجه در معرض این پرسش نیستیم که این دروس عمومی حذف شود، منتها کسانی
هم که روی دروس عمومی کار می­کنند، پیشنهادات اصلاحی داده اند از جمله دانشگاه
شیراز، که در واقع ضمن این که اصل دروس عمومی را لازم می­دانند، برای اصلاح آن
پیشنهادها کرده اند، عمدتاً در تقسیم بندی دروس پیشنهادهایی هم شده است. دروس عمومی
را هم به معارف ۱ و ۲ و اخلاق و ریشه های انقلاب محدود نکرده اند. دانشگاه شیراز
موضوع را این طور دیده است که دروس عمومی مأموریت هایی دارند که یکی از آن
مأموریت ها مثلاً در حوزه معارف است. مأموریت های دیگری را هم برای دروس عمومی قائل
شدند، مثلاً در عرصه زندگی اجتماعی و حقوق اجتماعی، مسائل مربوط به شهروندی را در
نظر گرفته اند، به مفهوم دروس عمومی چند مورد دیگر اضافه کردند و فرض را بر این
گرفتند که فارغ التحصیل دانشگاه اگر قرار است روزی از محیط دانشگاه بیرون برود و در
یک محیط بزرگتری به نام جامعه زندگی کند و در آن جامعه مسئولیت های مهم فرهنگی،
سیاسی، اقتصادی داشته باشد، باید از چه مهارت ها و اطلاعاتی برخوردار باشد، به طوری
که وقتی وارد جامعه شد به عنوان متخصص شیمی و یا علم مکانیک و یا علم هنر، بتواند
در جامعه خود منشأ اثر و تحولات به اصطلاح فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی باشد.
بنابراین در مجموعه وزارت علوم، هیچ صحبتی از این که دروس عمومی روی آن تردید شده
باشد و این ها نباید باشد به نظر من منتفی است، این دروس باید باشد منتها در دو سه
محور باید مورد بازنگری قرار گیرد، یکی از اهداف دروس عمومی باید از اول دنبال شود
و بر اساس اهداف جدید برنامه های درسی بازنگری شود تا برنامه های درسی موثرتر و
کارآمد گردد و بعد هم روی روش های تدریس، در واقع نظرات متنوعی است که ما چگونه
می­توانیم دروس عمومی را به شکل کارآمدتری اجرا کنیم. یک بحث هم مربوط به تعداد
مدرسین با توجه به حجم بسیار بالای دروس عمومی و کلاس هایی است که هر سال و هر ترم
دانشگاه ها برگزار می­کنند، تعداد مدرسین ما هم پاسخگوی این مسأله نیست. صحبت هایی
هم در کمیته شده که ما به دنبال روش های تربیت نیروی انسانی و تأمین مدرس برای این
رشته ها باشیم که ان شاء الله برنامه ریزی آن اجرا خواهد شد.

پرسش و پاسخ

° لطفاً در مورد جایگاه دروس معارف اسلامی در چارت دانشگاه توضیح بفرمائید و ایا
تعریف روشنی در مجموعه قوانین و آئین نامه ها از آن ارائه شده است؟

· همه موارد در دست اصلاح است. ما، آئین نامه مدیریت دانشگاه ها که آخرین مصوبه آن
مربوط به سال ۷۴ است و در آنجا همه ارکان، گروه ها و شرح وظایف آنها تعریف شده اند
را داریم. بله الآن در آن آئین نامه خلأ وجود دارد و گروه معارف در آن به شکل روشنی
تعریف نشده، ولی در کمیته یکی از دستور جلسات ما این است که معلوم شود جایگاه مناسب
برای گروه های معارف چیست؟ بعضی معتقدند که باید گروه زیر نظر رئیس دانشگاه باشد.
بعضی می­گویند زیر نظر معاون آموزشی بعضی معتقدند که در دانشگاه هایی که
دانشکده های الهیات و معارف اسلامی دارند امر را به دانشکده واگذار کنید تا خود
دانشکده سرویس های لازم را ارائه دهد، اکنون سه چهار مدل مطرح شده که دستور کار
کمیته ماست و در دو سه هفته اینده در دستور کار کمیته برنامه ریزی دروس معارف
می­اید و ان شاء الله در آنجا تصویب می­شود سپس ما آن را وارد آئین نامه مدیریت
دانشگاه ها می­کنیم تا مشکلاتی که هست به وجود نیاید،

° در واقع حداقل اتفاقی که خواهد افتاد این است که گروه های معارف به عنوان یکی از
گروه های آموزشی دانشگاه تعریف می­شوند و هر فعالیتی که برای گروه آموزشی در آنجا
تصور شده حداقلی است که تسری پیدا می­کند.

· البته اگر به این نتیجه برسیم که گروه معارف علاوه بر عضوی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.