پاورپوینت کامل شاهدان ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شاهدان ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شاهدان ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شاهدان ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

۵۳

در کلاس درس نشسته بودیم و ظاهراً به سخنان استاد گوش می کردیم امّا در واقع هر یک
از افراد مشغول کاری بود؛ یکی با موبایل خود بازی می کرد و برای دوستش در آن طرف
کلاس sms [یا همان «پیام کوتاه» خودمان را] می فرستاد، دیگری با بغل دستی مشغول
صحبت بود، یکی دیگر با رفیقش مشغول بازی «خط و نقطه» بود، آن دیگری در حال کشیدن
کاریکاتوری از چهره ی استاد بود، یکی چرت می زد و دیگری … خلاصه تنها کاری که
نمی کردیم، گوش دادن به درس بود!.

ناگهان صدای درِ کلاس بلند شد و شخصی درب کلاس را کوبید، استاد گفت: «بفرمایید»

شخصی موقّر با دوربینی بزرگ در دست، وارد شد و پس از معرفی خود و اینکه از صدا و
سیما آمده است، از استاد خواهش کرد: که اگر اجازه بدهید به خاطر تهیه ی برنامه ای
آموزشی از کلاس شما فیلم گرفته و از شبکه ی آموزش پخش نماییم. استاد اجازه داد و
آنها با تشکیلات کامل خود و دوربین های بزرگ وارد کلاس شدند.

همه ی بچه ها به شعف آمده و حواس همه معطوف به دوربین شد و سریع مشغول آماده سازی
ظاهر خود گشتند. همه ی آنها که چرت می زدند از خواب پریدند!. چشمان همه برق می زد
و تغییری کاملاً محسوس در رفتار همه مشاهده می شد، فیلم برداری آغاز شد. دیگر کسی
با بغل دستی حرف نمی زد! همه ژستی کاملاً دانشجویانه و «با کلاس»! گرفته بودند.
برخی خودکار خود را کنار دهان گرفته و به علامت تایید کلام استاد، سر خود را تکان
می دادند. برخی دیگر دسته ی عینک خود را در دهان قرار داده و گویا با همه ی حواس
متوجه کلام استادند!. بعضی مثلاً سخنان استاد را یادداشت می کردند. آنان که زرنگ تر
بودند برای آنکه حتماً در کادر دوربین قرار گیرند سؤالی از استاد می پرسیدند. دیگر،
کسی خمیازه نمی کشید و یا با بینی خود بازی نمی کرد!. دیگر کسی بدون اجازه از کلاس
خارج نمی شد؛ [بلکه حتی با اجازه هم از کلاس خارج نمی شد].

هر زمان که دوربین متمایل به سمتی می گشت و گروهی وارد کادر گشته و گروهی دیگر از
کادر آن خارج می شدند، عده ای نفسی راحت کشیده و نفس عده ای دیگر در سینه حبس
می شد.

وای به حال آن کسی که دوربین روی چهره ی او «زوم» می کرد و مدتی او را در کادر خود
قرار می داد، دیگر حتی اگر بینیش نیز می خارید به خود جرات نمی داد که آن را
بخاراند. آن کس که هنگام دهان دره تمامی سی و دو دندان مبارکش دیده می شد؛ اگر
ناچار به خمیازه ای می شد؛ دست خود را مقابل دهان قرار داده و ادب خمیازه کشیدن را
کاملاً مراعات می کرد!.

همه و همه در ظاهر مشغول گوش کردن به سخنان استاد بودیم ولی در واقع هیچ یک از
سخنان او را متوجه نمی شدیم! زیرا تمامی توجه و حواس ما به این بود که: دوربین کی
متوجه ما شده و از ما فیلم می گیرد.

گویا در دل همه قند آب شده بود. با خود می اندیشیدم که بعد از اتمام ضبط حتماً به
همه ی دوستان و آشنایانم خبر این حادثه ی میمون و مبارک را رسانده و خلاصه به
گونه ای که زشت نباشد و نگویند که: «فلانی عقده ای است» مطلب را به آنها می رسانم.

خلاصه به هر زحمتی بود این دوران سخت و البته جذاب، به پایان رسید و عملیات ضبط
پایان یافت.

یکی از بچه ها که پرروتر بود از فیلم بردار پرسید: «آقا بالاخره این فیلم چه زمانی
و از چه شبکه ای پخش خواهد شد؟».

فیلم بردار گفت: «انشاء الله در صورتی که مشکلی پیش نیاید و تهیه کننده آن را
بپسندد فلان روز و …».

پس از خروج آنها از کلاس، همه نفس راحتی کشیده و همهمه ها بلند شد. البته این دفعه
محور همه ی صحبت ها همین حادثه بود و هر کس از زاویه ای در خصوص آن صحبت می کرد و
… .

پس از گذشت زمانی اندک استاد به سخن آمده و گفت: «بچه ها دقت کنید؛ لطف کنید ساکت
باشید تا نکته ی مهمی را برایتان بگویم».

و ادامه داد: «قطعاً رفتار همگی ما پیش از ورود آقایان و پس از ورود و شروع فیلم
برداری تغییر نمود. گمان نمی کنم کسی بگوید: خیر من تغییری نکردم. البته تغییرات
افراد متفاوت بوده و با هم فرق داشت یکی بیشتر و دیگری کمتر ولی در اصل «تغییر» شکی
نیست.

به راستی یک دوربین فیلم برداری چقدر قدرتمند است!! آن چنان قدرتمند است که همه را
از خود بی خود نموده و مجذوب خویش نمود. دیگر هیچ یک از ما خودمان نبودیم رفتار
همه ی ما تصنّعی و غیر واقعی بود. همه ی ما تبدیل به یک «سانسورچی » قوی شده و
اقدام به «خود سانسوری» نموده بودیم، همه تلاش داشتیم تا در مقابل دوربین خطایی
ننموده و آبروی خود را به خطر نیندازیم. همه سعی داشتیم خود را بهتر از آنچه هستیم
جلوه گر سازیم تا همه ی دوستان و فامیل شاهد «هنر نمایی» ما باشند.

همه تلاش کردیم در فیلم به گونه ای ظاهر نشویم که پس از پخش، مورد استهزاء و ملامت
دیگران واقع شده و شرمنده باشیم.

اما اصلاً از کجا معلوم که این فیلم درست ضبط شده و یا پخش شود؟ شاید اصلاً ضبط
نشده باشد شاید اصلاً پخش نشود؛ شاید هنگام پخش، زمان بدی باشد و کسی آن را نبیند،
شاید هنگام پخش برق برود و دیگر پخش آن نیز تکرار نشود.

به راستی مگر یک دوربین چه می کند؟ و چرا اینقدر موجب تغییر ما می شود؟»

یکی از بچه ها گفت: خوب معلومه استاد، اگر این فیلم پخش شود و ملیون ها نفر آن را
ببینند ما مشهور می شویم و بعدها برای دیگران «کلاس»! می گذاریم.

یکی دیگر از بچه ها گفت: «بالاخره هر آدم عاقلی می داند که نباید جلوی دوربین کاری
کند که بعداً پشیم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.