پاورپوینت کامل منادی وحدت؟! ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منادی وحدت؟! ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منادی وحدت؟! ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منادی وحدت؟! ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
نشریه معارف، در شماره ۹۱، مقاله ای با عنوان «کلام خدا نخستین سروش وحدت» به قلم آقای عبدالرضا احمدی اتویی، منتشر کرد. آنچه در ادامه می آید نقدی بر آن بخش مقاله مذکور است که محمد رشیدرضا را در عداد مصلحان دینی – در کنار سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده – قرار داد و ادعا کرد که او نه تنها به وحدت انسجام اسلامی باورمند بوده بلکه در تحقق آن تلاش نموده است.
نشریه معارف آمادگی دارد در راستای زنده نگه داشتن و پویایی استراتژی وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، نقطه نظرات انتقادی، استعلایی و یا استکمالی دیگر فرهیختگان را در این باب منتشر کند.
معارف
درآمد
بی تردید مسئله وحدت، انسجام، همگرایی، برادری و تقریب مذاهب اسلامی، ضرورتی اجتناب ناپذیر، و از جایگاه ممتازی در اسلام برخوردار است.[۱] یکی از اساسی ترین اقدامات برای دست یابی دقیق تر به اهداف بلند آن، معرفی شخصیت های برجسته و تاثیر گذار از یک سو، و جلوگیری از الگو قرار گرفتن چهره های منفی، تندرو و تکفیری سلفی که سد راه تحقق این ایده مقدس هستند، از سوی دیگر است.
این مقاله به بررسی شخصیت محمد رشید رضا و انعکاس آراء و اندیشه های وی پرداخته است. رشید رضا یکی از متفکران اسلامی و دینی قرن معاصر است که به تبع حرکت اصلاح گرایانه و ضد استعماری، سید جمال الدین اسدآبادی و محمد عبده به فعالیت های دینی، فرهنگی و اجتماعی پرداخت. وی هر چند در دعوت مردم به وحدت و انسجام اسلامی با شعار بازگشت به اسلام قرون اولیه (سلف صالح) تلاش های زیادی انجام داد، اما با رویکرد اشتباهی که وی از تفسیر سلف و اسلام نخستین و نگاه سلفی ای که داشت، نه تنها توفیقی در وحدت و همگرایی مسلمانان پیدا نکرد، که خود، همانند ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، باموضع گیری های افراطی و تند، فرسنگ ها از این هدف مقدس فاصله گرفت؛ تا آنجا که که، در نظر وی برخی از مهم ترین مذاهب اسلامی از دایره دین اسلام خارج بوده و به راحتی حکم به تکفیر آنان داد! به این روی، معرفی وی به عنوان منادی وحدت و همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
نشریه معارف شماره ۹۱، مقاله ای با عنوان «کلام خدا نخستین سروش وحدت» چاپ نمود که در آن مطالب بسیار ارزشمندی درباره اهمیت و ضرورت وحدت و تقریب مذاهب اسلامی به خصوص در عصر کنونی، ارائه گردیده است؛ اما در بخش پایانی مقاله، محمد رشید رضا به عنوان شخصیتی ممتاز و از رهبران جریان بیداری اسلامی مطرح شده که به جد منادی وحدت، همگرایی مسلمانان و به دنبال تقریب مذاهب اسلامی بود! به نظر می رسد شخصیت واقعی رشیدرضا با دیگر چهره هایی که در آن مقاله از آنها سخن رفته، متفاوت بوده است و اگر افراد همچون او را به جهت طرح شعار اصلاح دینی و دعوت مردم به وحدت و بازگشت به اسلام نخستین در مجموعه منادیان وحدت و عالمان تقریب مذاهب بدانیم، لابد بتوان چهره های دیگری همچون ابن قیم، ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و ده ها نفر از سلفیان و وهابیان متحجر را نیز، به این جمع اضافه کرد! بدین روی، این قلم بر آن شد مقاله ای درباره شخصیت، آراء و اندیشه های رشید رضا ارائه نماید؛ باشد که به این وسیله گام کوچکی، در راستای تحقق وحدت حقیقی و معرفی ارزش های دینی و اسلامی برداشته شود. انشاءالله.
رشید رضا و حرکت سلفی
نام کامل وی، محمد رشید بن علی رضا بن محمد شمس الدین است که در سال ۱۲۸۲ق. در یکی از آبادی های جنوب طرابلس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در طرابلس گذراند. آشنایی با مجله عروه الوثقی، او را که قبل از این در جهت اصلاح عقاید مردم و امر و نهی آنها از واجبات و محرمات، به صورت محدود تلاش می کرد، به فعالیت عمیق تر اجتماعی و سیاسی کشاند و وی را به شدت مرید سید جمال الدین اسدآبادی(م۱۳۱۶) و شیخ محمد عبده(م۱۳۲۳) ساخت. محمد رشید رضا در زمانی که محمد عبده، مدت تبعید خود را در شام می گذراند، دو بار به دیدار او نائل آمد و برای بودن در کنار وی لحظه شماری می کرد تا این که در سال ۱۳۱۵ق، برای پیوستن به وی به مصر مهاجرت کرد و به طور جدی به فعالیت های فکری و فرهنگی در مجلات و مراکز فرهنگی پرداخت. در همین دوره – آغاز قرن ۱۴- مکتب «سلفیه» بر سر زبان ها افتاد. از نظر محققان شعار سلفیه، نخست در مطبوعات مصر، در زمانی که آن کشور در اشغال انگلستان بود، مطرح شد. در این زمان حرکت اصلاح دینی، توسط گروهی از مصلحان مانند سید جمال و محمد عبده شکل گرفت؛ در آن زمان، مصر خاستگاه بدعت ها و خرافه ها و شاهد ترویج طریقه های تصوف بود. عده ای فریب فرهنگ غرب را خورده و عقیده داشتند که بایستی به تمدن غرب پیوست و گروهی بر این باور بودند که راه رهایی از چنگ اشغالگران و بدعت ها و خرافات، آن است که مردم را به همان اسلام پیشینیان دعوت کنند. از پیشگامان این حرکت، سید جمال، محمد عبده، رشید رضا و عبدالرحمان کواکبی بودند؛ که لازم دیدند حرکت اصلاحی خود را با شعار زیبای «بازگشت به سلف» همراه کنند. از این رو، شعار «سلفیه» را انتخاب کردند تا بگویند ما پیرو اسلام راستین قرون نخستین هستیم.[۲] شعار بازگشت به سلف در آن زمان یک «مذهب» نبود بلکه تنها عنوان یک «دعوت» بود و چه بسا از احیای این مکتب قصد تکفیر دیگران یا ایجاد شکاف در میان مسلمانان را نداشتند، بلکه از روی خوش بینی به صحابه و تابعان، این مسلک را ترویج می کردند. در همین زمان مذهب وهابی در نجد گسترش یافت و واژه سلفیه در میان پیروان وهابیت رواج یافت و دل های بسیاری را متوجه خود ساخت. پیروان محمد بن عبدالوهاب از لفظ وهابیت که نشان دهنده ریشه آنها بود، ناخشنود بودند و همین امر آنها را بر آن داشت که واژه «سلفیه» را جایگزین نام وهابیت کنند و به تبلیغ مذهب خود با نام جدید بپردازند؛ تا از این رهگذر وانمود نمایند که افکار و اندیشه های این مذهب به سلف باز می گردد. و چنین بود که لقبی را که برای تبلیغ اصلاح، بنیان نهاده شده بود بر مذهب(وهابیت) اطلاق شد که تنها خود را بر حق دانسته و همه مسلمانان را باطل می خوانند! و موجی از تندروی و سخت گیری به راه انداختند و کم کم به تکفیر همه مسلمانان پرداختند. گاهی برای ساکت کردن مخالفان، شیعه را تکفیر کرده و اشاعره و صوفیه و مذاهب دیگر را با یک چوب، اهل بدعت خواندند و مدعی شدند که اسلام ناب محمدی(ص) فقط در اختیار سلف بوده و فهم آنان از کتاب و سنت برای همگان حجت شرعی است و هر کس از این راه عدول نماید، بدعت گذار و یا خارج از اسلام است![۳]
رشید رضا در این وقت که تا حدود زیادی از تفکر اصلاح دینی که سید جمال و شاگردان وی، فاصله گرفته بود، در دام تندروی های جریان سلفی و وهابیت منحرف افتاد؛ و در موارد فراوانی مانند آنها موضع گیری تندی نمود. تاییدات وی از وهابیت، باعث تندروی های بیشتر آنان شد به گونه ای که فقط خود را حق مطلق می خوانند و تمام فرق و مذاهب اسلامی را از دایره عقاید« سلف» خارج می دانستند! یکی از محققان درباره دلدادگی رشید رضا به محمد بن عبدالوهاب و دفاع او از وهابیت می نویسد: «رشید رضا در مجله «المنار» کوشید تا بین شریف مکه و آل سعود صلح ایجاد نماید، ولی با روی کار آمدن وهابیت، از آنها دفاع کرد و به تایید دیدگاه و اعمال آنها پرداخت و وهابیت را همان مذهب سلف صالح در عقاید و مذهب احمد بن حنبل در فروع معرفی کرد و ملک عبدالعزیز را از عقلای معتدل و نه از افراطیون، معرفی نمود.» دفاع رشید رضا باعث شد که حتی عده ای او را متهم کنند که از ملک عبدالعزیز هدیه دریافت کرده است؛ وی در مقابل این اتهام نوشت: «من حدود ربع قرن به خاطر خدا از وهابیت دفاع کردم، با مطالعه کتاب «التوحید» و «کشف الشبهات محمد بن عبدالوهاب» یقین کردم که وهابیت نیت اصلاح دارد و اراده کرده که اسلام را به عهد اولش باز گرداند و امیدوارم که اسلام و عرب! را به عظمت قبلی خود بازگرداند….»[۴]
احکام تکفیری رشیدرضا
از آثار و تألیفات رشید رضا به ویژه از تفسیر «المنار» بدست می آید که تفکر کلامی و عقیدتی وی بر مبنای فکری ابن تیمیه و جریان سلفی شکل گرفته و وی نه تنها در نفی و انکار مخالفان به ویژه شیعیان ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 