پاورپوینت کامل سدّ ذوالقرنین کجاست؟ ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سدّ ذوالقرنین کجاست؟ ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سدّ ذوالقرنین کجاست؟ ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سدّ ذوالقرنین کجاست؟ ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

برگزیده «چهره ماندگار حوزوی در عرصه بین الملل» عالم فرزانه آیت الله سیدمجتبی موسوی لاری، با تأمل در آیات سوره کهف پیرامون ماجرای مناقشه برانگیز «ذوالقرنین»، با نقد و بررسی آراء مفسران، از منظری دیگر به بحث نگریسته و در پی حل مناقشه های بی حاصل، با نگاهی نو، روایتی تازه از تفسیر آیات مربوطه عرضه می دارد تا نمونه روشنی از برداشت های اصیل و بی حاشیه از آیات را در راستای اهداف عالی و مقاصد اصلی کتاب الهی، به دست دهد؛ نظرگاهی که حکمت های مندرج در قصص درس آموز و عبرت انگیز قرآنی، نمود و نماد واقعی خود را می یابند.

معظم له که همیشه به عینِِ عنایت بر متولیان و مخاطبان نشریه معارف نظر داشته و دارند، در روزگاری که جسم نحیفش مبتلای کسالت هایی چند است، با تنِِ رنجور اما مقاومش نیز از تلاش علمی و معنوی رشک برانگیز خود دست برنمی دارد؛ چنانکه بر بستر بیماری، پس از به سرانجام رساندن آخرین نوشته خود، آن را کریمانه پیشکش مخاطبان فرهیخته نشریه معارف کرد.

خداوند این وجود نازنین را همچنان پاینده بدارد؛

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی

رهش به سرو سهی قامتِ بلند مباد

معارف

درآمد

«قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکاءَ وَکانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا»[۱]«ذوالقرنین گفت این سد رحمتی از پروردگار من است که تا رسیدن وعده الهی (قیامت) پایدار است و آنگاه که وعده الهی تحقق یابد این سد را درهم می کوبد و منهدم می سازد؛ و وعده پروردگارم حقیقت دارد».

قصه های قرآن وقایع و رویدادی تاریخی است، نه قصه ها و حکایات سمبلیک و نمادین که تنها برای انتقال پیام خلق شده اند؛ از این رو تفسیر و تحلیل پیرامون این قصص مستلزم استخدام قواعد و رعایت تمهیدات خاص خود است. به عبارت دیگر تفسیر آیات قصص قرآن باید در بستر تاریخی، در ظرف زمان و مکان و علل و عوامل پیدایش آن مورد بحث و گفتگو قرار گیرند.

از زاویه دیگر نگاهی به سوره های قرآن و قصص قرآنی، سه رویداد تاریخی و سه شگفتی تاریخی در سوره مبارکه کهف به چشم می خورد: قصه زنده ماندن اصحاب کهف، قصه دیدار حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) و ماجرای پرفراز و نشیب «ذوالقرنین»؛ که این رویداد اخیر در میان آیات ۹ تا ۹۸ این سوره ذکر شده است و از دیرباز مفسران و قرآن پژوهان را به اظهارنظرها و برداشت های گوناگون واداشته است، تا جایی که در برخی موارد وجود برخی شباهت های تاریخی در کنار ایجاد احساسات نوگرایانه برای مخاطب، موجب غفلت برخی از تأمل و تدبر در خود آیات وارده قرآن شده و گمانه زنی ها، مفسران و پژوهشگران را از اصل موضوع دور ساخته است.

ذوالقرنین کیست؟

خداوند بیشتر در قصص قرآن، از شخصیت های داستانی چون داستان های تاریخی رایج از نام و یا لقب مشهور آنان یاد می کند و به فراخور نقش آنان در داستان و آموزندگی قصه ها به بیان برخی از اعتقادات آنان در قالب دعا و یا سخن گفتن با خدا می پردازد. بیان و ویژگی های اخلاقی و اجتماعی و شخصیت های قرآنی از ویژگی های دیگر داستان های قرآنی است که گاه چند لایه بودن شخصیت و ابعاد او را نیز به تصویر می کشد.

خداوند در قرآن از این شخصیت داستانی تنها از لقب مشهور او «ذوالقرنین» نام می برد و همچون بسیاری دیگر از قصص قرآنی، به زمان و مکان وقوع آن اشاره نمی کند؛ و دلیل آن نیز شاید این باشد که مخاطبان قرآن، موحدان و مؤمنان هستند که به حقانیت قرآن اعتقاد دارند و نیازمند ارائه سند زمانی و مکانی داستان ها نیستند.

خداوند در قرآن به بیان ویژگی های اعتقادی و اخلاقی این شخصیت قرآنی برای پیامبر اکرم(ص) می پردازد تا پاسخی باشد برای پرسشگران از حضرت(ص) درباره ذوالقرنین!

الف: ایمان به مبدء و معاد، ایمان به خداوند یکتا و روز رستاخیز؛ این عقیده و نیز ارتباط درونی و ایمانی وی با خداوند، به صراحت مطرح شده است: «قُلْنَا یا ذَا الْقَرْنَینِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا»[۲]. همچنین پاسخ ذوالقرنین به خطاب الهی، گویای اعتقاد به توحید و معاد اوست: «قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یرَدُّ إِلَی رَبِّهِ فَیعَذِّبُهُ عَذَابًا نُکرًا»[۳]. و نیز در آیه دیگر علاوه بر سپاس نعمت الهی، سخن از ماندگاری سد تا برپایی قیامت به میان می آورد: «قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکاءَ وَکانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا»[۴]

ب: خلق نیکو، عدالت گستری و خدمت رسانی به مردم در عرصه عمل؛ آنچه از آیات استنباط می شود طهارت در اندیشه و اعتقاد موجب شد که خداوند نیز اسباب و امکانات اقتدار و ریاست او را فراهم سازد: «إِنَّا مَکنَّا لَهُ فِی الأرْضِ وَآتَینَاهُ مِنْ کلِّ شَیءٍ سَبَبًا»[۵].

خداوند در آیات قرآن در مورد ذوالقرنین چیزی بالاتر از بیان اعتقادات، اخلاق و رفتار وی بازگو نکرده است و حاکمیت او را بر زمین و اعطای اسباب قدرت وی را هدیه ای از سوی خود به او برمی شمارد و هرگز از این که او پیامبری از پیامبران الهی بوده است سخنی به میان نیاورده است.

تلاش برای شناخت شخصیت ذوالقرنین و جستجو برای یافتن رد پا و سد ساخته شده او در تاریخ، از دیر باز مفسران و پژوهشگران را به گمانه زنی هایی واداشته است. نقد و نظری درباره این گمانه ها و نگاهی کوتاه به مصادیقی که آنان برای ذوالقرنین ذکر کرده اند، می تواند ما را در نزدیک شدن به شخصیت آن بنده صالح و پدیده بی بدیل «سد» او نزدیک تر سازد.

مصداق اول

امپراطور بزرگ چین (تبسن چی هوانک تی) که دیوار بزرگ چین را بنا کرد؛ در واقع این باور بر اساس ایده ای استوار گردید که در آن «سد ذوالقرنین» همان دیوار چین است. یکی از نویسندگان باورمند به این نگاه و نظریه، در تحقیق خود از بومیان منچوری از قبائل «مأچورا» (مأجوج) و «تونگنور» (یأجوج) نام می برد[۶] و با استناد به زندگی اقوام مغولستان و قبائل هون و نیز پیشرفت علمی چینی های قدیم در علوم مختلف به ویژه در شیمی[۷] به کارگیری این علم در کنار علوم دیگر در ساختن دیوار چین، این دیوار را همان دیوار چین و تسن چی هوانک تی را ذوالقرنین می خواند. وی درباره پایداری این سد تا به امروز می نویسد: «… چنانکه نمی توان به سادگی از هیچ نقطه آن گذشت یا در محلی سوراخ یا نقبی احداث نمود، «فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا»[۸]؛ یعنی پس از اتمام سد قبائل یأجوج و مأجوج بالا رفتن بر آن را نتوانسته و توانایی نیافتند که بر آن سوراخی و نقبی زنند. و همان طور که قرآن مجید اعلام فرموده، تا کنون کمترین رخنه یا نقبی بر این دیوار نمودار نیست.[۹]

بر فرض پذیرش این نظریه که دیوار چین همان سد ذوالقرنین باشد، تنها یک بخش از تشابه و تطبیق مصداق عینیت می یابد؛ چرا که بخش دیگر اثبات این است که «تسن چی هوانک تی» همان «ذوالقرنین» است!

خداوند از ذوالقرنین به انسانی موحد، مؤمن، عدالت گستر و یاور مظلومان یاد می کند، در حالی که فرمانروای چین نه تنها دارای چنین ویژگی هایی نیست بلکه تاریخ او را فردی ظالم و بی رحم به تصویر می کشد.

دیوار چین هر چند طولانی ترین بنای ساخته شده بشر است و جزو چند بنای منحصر به فردی است که از کره ماه هم قابل رؤیت می باشد، اما حاصل کار اجباری هزاران اسیر و برده مظلوم بود که به گفته تاریخ نزدیک به چهارصد هزار انسان بی گناه برای ساخت آن جان خود را از دست دادند. به گواهی تاریخ چنین پادشاه سفاکی نمی تواند ذوالقرنین، حامی ستمدیدگان و مظلومان، باشد.

مصداق دوم

یکی از پادشاهان یمن که نامش با پیشوند «ذو» همراه بوده است؛ که در تعبیر زبان عربی آنان را «ذوات الاذواء» می شناسند. بر اساس این دیدگاه که از کمترین نشانه تطبیق برخورد است، عنوان «ذوالقرنین» بر یکی از این پادشاهان صادق است. مورخان تاریخ عرب نظیر اصمعی و ابن هشام در خصوص نام این پادشاه اختلاف نظر دارند و برای مصداق نام هایی چون «مصعب بن عبدالله » و «مصعب بن ذو مرائد» مطرح می کنند.

در کنار این مشابهت وجود واژه «ذو» بین ذوالقرنین و این پادشاهان ، موحد بودن جامعه عرب را مستند دیگر این نظریه خوانند! که باید گفت که این نظریه نیز به بداهت، قابل خدشه است.

هم وجود سد ساخته شده توسط این پادشاه با آن ویژگی هایی که قرآن ذکر کرده است و هم نقش این پادشاه در ساختن و یا ترمیم آن سد، بر اساس مستندات تاریخی ادعایی بیش نیست و هنوز ثابت نشده است.

مسئله موحد بودن جامعه عرب و پادشاه آن قبل از اسلام هم مسئله ای در خور تحقیق است؛ چرا که بر اساس مستندات تاریخی و صریح آیات، رواج بت پرستی و شرک در منطقه جزیره العرب و حوالی آن پیش از بعثت پیامبر(ص)، بر کسی پوشیده نیست.

مصداق سوم

اسکندر مقدونی فرمانروای جهان گشای یونانی است. این نظریه در بین گمانه زنی های پژوهشگران از شهرت بیشتری برخوردار است؛ مضافاً بر این که مَثَل معروف «سد سکندری» در افواه مردم از دیرباز حداقل بیانگر پدیده ای به نام سد و رابطه آن با شخصی به نام اسکندر بوده است. برخی از روایات تفسیری اهل تسنن نیز همین دیدگاه را مطرح کرده اند.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با نقل این نظریه از کتاب تفسیر کبیر فخر رازی و اشاره به برخی از روایاتی که چنین دیدگاهی را مطرح کرده اند این نظریه را به چالش می کشد. عمده ترین نقدی که علامه بر این نظریه وارد می سازد این است که: ذوالقرنین طبق آیات قرآنی انسانی موحد و بنده صالح خداوند بوده است در حالی که اسکندر مقدونی دارای چنین اوصافی نیست؛ گذشته از آن در تاریخ ثبت نشده است که اسکندر با قوم یأجوج و مأجوج به نبرد پرداخته و در برابر آنان سدی بنا کرده باشد. این مفسر والامقام، حتی توجیه برخی از مؤلفان برای اثبات این دیدگاه را نپذیرفته است؛ توجیهی که در آن از وجود دو اسکندر در تاریخ نام برده شده است: اسکندری یونانی تحت تربیت ارسطو که متاخرتر از اسکندری است که قرآن از او به نام ذوالقرنین یاد کرده است، که فاصله زمانی این دو در تاریخ بیش از هزار سال است. گر چه این گمانه زنی می تواند برخی از شبهات مطرح شده را در مورد مصداق ذوالقرنین برطرف سازد اما مرحوم علامه حتی چنین توجیهی را نمی پذیرد و مصرانه معتقد است که شواهد تاریخی به ویژه آیات الهی منطبق با چنین مصداقی نیست.[۱۰]

در نقد این نظریه باید گفت اگر چه اسکندر مقدونی جزو چند فرمانروای کشورگشای تاریخ و شاید به جهت جهان گشایی و گستره امپراطوری سرآمد همه پادشاهان تاریخ است و از این جهت با یکی از ویژگی هایی که قرآن برای ذوالقرنین ذکر کرده مشابهت دارد که او با اقتدار و حاکمیت بر کشورها و حتی تمدن های بزرگ، مصداق تمکن بر ارض می باشد، اما از نظر اعتقادی و رفتاری اسکندر نه موحد خوانده می شود و نه عدالت گستر؛ مضافاً بر اینکه تاریخ نگارانی که نبردهای بزرگ اسکندر را به ثبت رسانده و مقاومت های تمدن ها و ملت ها در برابر لشکر اسکندر حتی مقاومت آریو برزن سردار ایرانی را نیز به ثبت رسانده اند، چگونه ممکن است از رخداد بزرگی چون نبرد اسکندر با قوم یأجوج و مأجوج و ساختن سدی در برابر تاخت زنی سپاهیان دشمنش نامی نبرده اند؟!

مصداق چهارم

شباهت هایی بین کورش کبیر بنیان گذار سلسله هخامنشی با ذوالقرنین وجود دارد و این نظریه که کورش همان ذوالقرنین است برای نخستین بار توسط سید احمد خان هندی و سپس ابوالکلام آزاد وزیر فرهنگ هندوستان، در اثر تألیفی خود که به عنوان تفسیر قرآن نگارش یافت، مطرح شد و از آن پس مورد توجه و استقبال پژوهشگران و نویسندگان قرار گرفت.

ابوالکلام آزاد با استمداد از شواهد قطعی تاریخی نظیر فتح بابل و خوش رفتاری کورش با یهودیان و شباهت گسترده و عظیم امپراطوری کورش در کنار رفتار نیک او با یهودیان ـ آن زمان که دین الهی زمان خود به شمار می رفت ـ با ویژگی های یاد شده ذوالقرنین در قرآن، این نظریه را ارائه داد؛ که البته با ویژگی هایی که توسط مورخان یونانی نظیر «هرودوت» برای کورش ذکر شده اند، همخوانی دارد. گذشته از دو شباهت گستره امپراطوری و خوشرفتاری – حداقل با یهودیان و موحدان زمان – ابوالکلام آزاد در خصوص اعتقادات، این موضوع را مدنظر گرفته است که در کتاب مقدس و عهد عتیق، کورش هخامنشی با عنوان «مسیح خدا» و «چوپان پروردگار» معرفی شده است.[۱۱]

تطبیق آیات الهی که در آن از ذوالقرنین به عنوان عبد صالح خدا یاد شده با برخی از آیات کتاب مقدس که کورش را در ردیف انبیای الهی قرار داده، از مستندات دیگر این پژوهشگران است؛ آنجا که در کتاب مقدس آمده است: «کورش (آفتاب) بنیانگذار پادشاهی پارس و فاتح سرزمین است، پروردگار که وی را برای اجرای اهداف نیک نسبت به قوم یهود در نظر داشت برگزیند، همانطور که به اشعیای نبی نبوت فرمود.»[۱۲]

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پس از نقل تفصیلی مطالب ابوالکلام آزاد در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.