پاورپوینت کامل فقط باید کار کرد ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فقط باید کار کرد ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فقط باید کار کرد ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فقط باید کار کرد ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگو با یوری گابیس اف طلبه اوستیایی مدرسه علمیه امام خمینی

اشاره:

می گوید اگر در اوستیای شمالی از کسی بپرسی تو کی هستی می گوید ایرانی ام.

رایزنی فرهنگی ایران فقط یک بار در سال ۱۹۹۸ م. آمد آنجا و بعد رابطه قطع شد. حالا خودم می خواهم به عنوان نماینده ی تشیع بروم آنجا. دعا کنید موفق شوم.

یوری گابیس اف ۴۹ ساله در اوستیا (منطقه ای بین چچن و گرجستان) مهندس برق بوده و حالا آمده در ایران طلبه شده است. توصیف امیدوارانه اش از گذشته و حال از زبان خودش خواندنی است.

محمد رضا دهشیری

در روستای ما کمتر کسی می توانست چیزی بخواند. در زمان کمونیست ها علما را کشته بودند و هفت مسجدش را خراب کرده بودند. فقط می دانستیم مسلمانیم چون مادر بزرگ هایمان روزه می گرفتند. وقتی گورباچف آمد و سخت گیری ها رفع شد خواستم ببینم پدران ما به چه دینی معتقد بودند. چند کتاب گیر آوردم و خواندم. بعد معاون مفتی اوستیای شمالی شدم. در جلسه ای که مفتی ها در مسکو داشتند من هم شرکت کردم. همزمان سفارت ایران جشنی داشت که ما را هم دعوت کردند. چند کتاب ترجمه شده به زبان روسی با موضوعات توحید و نبوت و امامت هم هدیه دادند. وقتی مطالعه کردم دیدم آنچه در این کتاب ها گفته شده با آنچه درباره شیعیان شنیده ام فرق دارد. در سفرهای بعدی خودم رفتم سفارت ایران و درخواست کتاب کردم که کتاب های شهید مطهری و آقای قرائتی را به من دادند. خواندم. دیدم از قرآن و پیامبر دلیل می آورند. گفتم باید بروم ایران و خودم درس بخوانم. سال ۱۹۹۸م. از مرکز دینی روسیه درخواست نوشتند و مرا به تهران فرستادند.

نام پدر گابیس اف «رمضان» بود، ولی به خاطر سخت گیری های رژیم کمونیستی نتوانسته بود برای فرزندش نام اسلامی انتخاب کند. یوری گابیس اف هنوز تغییر نام را در آن منطقه کاری دشوار می داند.

وقتی بلشویک ها آمدند، اول با مسلمانان نجنگیدند بلکه از آنها کمک خواستند. چند سال بعد موضع ضد دینی گرفتند. علما را کشتند و مساجد را خراب کردند. حتی بعضی مساجد را شرابخانه کردند. الان در پایتخت، دو مسجد داریم که یکی متعلق به شیعیان بوده و دیگری متعلق به اهل تسنن. مسجد شیعیان الان موزه است و دست مسلمانان نیست. در مدت ۲۴ ساعت مردم شانزده منطقه مسلمان نشین را تبعید کردند. البته با مسیحیت هم مشکل داشتند اما نه به اندازه ی اسلام.

الان هم غرب با ما می جنگد: جنگ فرهنگی. ما هم نباید با اسلحه بجنگیم مردم ما باید از بچگی با دین و ائمه آشنا شوند. بعد خودبه خود تغییرات پیش خواهد آمد. ما اسماً مسلمانیم. هفتاد و پنج سال زیر سلطه کمونیسم بودیم و مردم خیلی از اسلام دور شده اند. از اول باید شروع کرد. ما هیچ تولیدی برای ارائه به مردم نداریم. برای کودکان هم چیزی نداریم. وقتی آمدم ایران مؤسسه ای تشکیل دادیم به نام الاتحاد و کار فرهنگی کردیم. کتاب ترجمه کردیم. فیلم دوبله کردیم. به زبان روسی مجله ای زدیم به نام«زمان ما» که به قزاقستان و قرقیزستان و جاهای دیگر هم فرستاده می شود. البته چون مدرسه برایمان منتشر می کند تیراژش فقط هزار نسخه است و خیلی ها هم متوجه اهمیت کار نمی شوند. کتابی درباره چهارده معصوم(ع) به زبان روسی ترجمه کرده ایم. فیلم ادواردو را به کمک نه نفر دیگر دوبله کردیم که خیلی خوب از آب در آمد. الان چند فیلم دیگر را داریم دوبله می کنیم. فیلم های زیبایی از ائمه داریم، مثل فیلم امام علی و امام حسن که اگر بتوانیم ترجمه کنیم خیلی اثر دارد. از کتاب و مجله تأثیرش بیشتر است.

می گویند ما فلان حدیث را به شکل دیگری می فهمیم نه به شکلی که شما می گویید. یا می گویند فلان حدیث ضعیف است و قبول نداریم اما فیلم این طور نیست. فیلم را همه نگاه می کنند و اعتراض نمی کنند.

اسلام همه چیز دارد. من در چهل سالگی ازدواج کردم. خانم من از دانشجویان بود. آن وقت همه اعتراض کردند که چون من مسلمانم عقب افتاده ام. ولی بعدها وقتی پدر و مادرشان زندگی ما را دیدند فهمیدند که از بقیه بهتر زندگی می کنیم. به خانمم نماز یاد دادم اما نگفتم باید نماز بخوانی. خودشان به نماز