پاورپوینت کامل قرنهای انتظار انجمن شعرای کلاسیک ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قرنهای انتظار انجمن شعرای کلاسیک ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرنهای انتظار انجمن شعرای کلاسیک ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قرنهای انتظار انجمن شعرای کلاسیک ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

اشاره :

در شماره قبل بخش دوم گزارش تخیلی «قرنهای انتظار» از نظرتان گذشت. عطار، حافظ،
شبستری، ناصرخسرو، دقیقی، نظامی و خاقانی و خواجوی کرمانی. هر یک ابیاتی را
خواندند. آخرین بیت با حرف «ی» به پایان رسید. توجه شما را به ادامه مشاعره جلب
می کنیم.

در همین وقت خبر ورود مولانا جلال الدین و پیوستن ایشان به جمع شاعران نیز اعلام
شد و حاضران با شعار «صلّ علی محمد؛ ملاّی رومی آمد» پذیرایی گرمی از وی کردند.

شور و شوقی فراوان مجلس را فرا گرفت. هر کدام از دوستان شاعر با بیتی از خود
مولانا، هم حضورش را گرامی داشتند و هم گله از دیرآمدنش کردند.

حافظ گفت: «ای پاک تر از جان و جا، آخر کجا بودی کجا؟»

شبستری با لبخند ادامه داد: البته مهم نیست شما کجا بودید چون مسلما «هر جا که
نهی پایی از خاک بروید سر».

خواجو گفت: حتما دوست عزیزمان با دست پر هم آمدند و به قول خودشان:

یک
دسته کلید است به زیر بغل عشق

از بهر گشاییدن ابواب رسیده…

خلاصه بعد از خنده ها و تعارفات معمول، بالاخره دقیقی اداره جلسه را به دست گرفت
و گفت: به هرحال آقای جلال الدین! به قول جناب عالی «شراب حاضر و دولت ندیم و تو
ساقی».

بفرمایید نوبت شماست که شروع کنید.

مولانا مثل همیشه لبریز از نشاط و سرشار از زندگی چنین آغاز کرد:

ای با من و پنهان چو دل، از دل سلامت می کنم

تو کعبه ای، هر جا روم قصد مقامت می کنم

هر جا که هستی حاضری، از دور در
ما ناظری

شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم

گه همچو باز
آشنا بر دست تو پر می زنم

گه چون کبوتر، پر زنان، آهنگ بامت می کنم

گر غایبی، هر دم چرا آسیب بر دل می زنی؟

ور حاضری ،پس من چرا در سینه دامت
می کنم؟…

حافظ آنقدر به وجد آمده بود که منتظر پایان غزل زیبای مولوی نشد و با حرف «میم»
خواند:

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی
می آی

و مولانا با حضور ذهنی شگفتی آور ادامه داد:

دجال غم چون آتشی گسترد ز آتش
مفرشی

کو عیسی خنجرکشی، دجال بد کردار

جناب ناصرخسرو در حالی که از آمادگی مولانا لذت می برد؛ بیتی دیگر درباره دجال
خواند:

ای امتی که ملعون دجال کر کرد

گوش شما ز بس جَلَب و گونه گون
شَغَب

شبستری با حرف «ب» موضوع را مطابق میل خود تغییر داد:

به شهرستان نیکویی
علم زد

همه اسباب عالم را به هم زد

خاقانی با حال و هوایی دیگرگون ادامه داد:

در خواب شوم، روی تو تصویر کنم

بیدار شوم وصل تو تعبیر کنم

دوباره مولوی در حالی که دستش را همراه موسیقی شعر تکان می داد، بیتی ز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.