پاورپوینت کامل شرح مراتب طهارت-۳ ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شرح مراتب طهارت-۳ ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرح مراتب طهارت-۳ ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شرح مراتب طهارت-۳ ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
۶۸
طهارت موجب افزونی رزق می شود
طهارت انسان در هر دو بخش ظاهری و باطنی، آن موجب افزایش رزق است. اگر طهارت، ظاهری
باشد بر رزق ظاهری افزوده می گردد. منتهی باید به نکته ای در بحث رزق توجه کرد و آن
اینکه در اصطلاح عامه، آن مقدار از امور مادی را که صرف خرج ظاهری بدن انسان
می گردد که مورد نیاز اوست و کم و زیادی ندارد، تعبیر به رزق می کنند. زیرا باید
حساب رزق و روزی را از حساب مال و مالداری جدا دانست. چون اگر انسانی کمتر از نیاز
ظاهری خود مال به دست آورد و یا بیشتر از نیاز خود مال جمع آوری کند آن مقدار دیگر
رزق او نخواهد بود، مگر اینکه انسانها رزقف از بالا آمده را نسبت به هم راه زنی
کنند. اگر رزق ظاهری افزوده گردد، معلوم می شود که خرج ظاهری شخص هم افزوده می شود
و به همراه آن، دست بخشش او نیز نسبت به غیر بالا می رود، در این صورت او علاوه بر
اینکه خرج خودش را تأمین می کند، خرج آنهایی را هم که در تحت تکفل اویند تأمین
می کند. این نیز به منزله رزق است. مثل اینکه شما بزرگف منزلید، گرچه غذای خودتان
در شبانه روز به یک مقدار کمی است اما چون همسر و فرزند در منزل افزوده شد، و روزی
آنها هم از ناحیه شما تأمین می گردد، آن مقدار رزق آنها هم به حساب شما می آید. حال
اگر کسی منزلش را وسعت دهد تا بتواند همسایه فقیرش را نیز تأمین کند در این صورت
اگر بر مالف او افزوده شود، این افزایش رزقف اوست نه افزایش مال او. اما اگر بیش از
مقدار خاص خود مال جمع کند، این دیگر افزایش مال اوست نه افزایش رزق او. معنای
افزایش رزق ظاهری آن است که اگر شخص اهل طهارت باشد، حلّیت مال او اقتضا می کند که
دیگران نیز از آن بهره مند شوند. اما رزق باطنی را هیچ گاه مقید به اندازه ای
نکرده اند، بلکه فرموده اند: هرچه طهارت باطنی بالا رود بر رزق باطنی هم افزوده
می شود تا کسی نگوید من اعمال عبادی را انجام می دهم تا مثلاً به درجه پنجم از
ایمان برسم! خوب چرا نباید به مرتبه ششم برسد و اصلاً چرا نباید به درجه دهم ارتقاء
یابد؟ چرا توقف کند؟ چرا بالا نرود؟ اینجاست که راه ازدیاد رزقف باطنی، باز است
زیرا رزق باطنی مربوط به جان شخص است و جان نیز یک حقیقت غیرمتناهی است. لذا هرچه
بر رزق باطنی افزوده شود همه غذای روح و جان می شود. همانند اینکه یک درخت هرچه از
آب و خاک غذا بگیرد، بزرگ تر می گردد و وسیع تر می شود و می تواند برای افراد
بیشتری سایه بانی کند. نکیه دیگر اینکه سایه بانی کردن درخت، مقصود اصلی رشد درخت
نیست، بلکه مقصود درخت، توسعه یافتن است. بعداز آن دیگران، خود، از وسعت درخت
بهره مند می شوند. درخت هرگز نمی گوید: غذا می گیرم برای اینکه به دیگران بدهم.
بلکه می گوید: من غذا را برای خودم می گیرم وقتی قوی شدم و قوت نفسانی پیدا کردم
خود به خود دیگران از وسعت وجودی من بهره مند می شوند. نفس ناطقه انسانی نیز مرزوقف
رزق باطنی است و هرگز در حدّ خاصی مقیّد نمی شود بلکه موجودی بی انتهاست و به واسطه
گرفتن روزی بالاتر می رود و آماده گیرایی بیشتر می شود و بعداز گرفتن، دیگران خود
به خود از او انتفاع می برند.
انگیزه صحیح برای انجام کار نیک
گفتیم که رزق باطنی مربوط به خود شخص است. در رزق ظاهری هم اگرچه دیگران از آن
بهره مند می شوند اما در نهایت باز بهره آن به خود شخص برمی گردد. زیرا رزق ظاهری
از جود و سخاوت و دیگر صفات انسانی شخص سرچشمه می گیرد و شخص بعداز انجام این
افعال، «روزی» به ازای آن را دریافت خواهد کرد. مانند اینکه امروز می بخشد و روز
دیگر خود بخشیده می شود. حال ببینیم آیا می توان به امید دریافت چیزی به ازاء انجام
کاری، کار نیک انجام داد؟ مثل اینکه شخصی بگوید: من می بخشم تا خدا مرا ببخشد. یا
می دهم تا خداوند در ازایش به من بدهد. متأسفانه در ما اگر انجام کاری به ازاء
دریافت چیز دیگری نباشد، هیچ صفت خیری صادر نمی شود و کسی جود و بخشش نمی کند.
انگیزه اکثر مردم از انجام فعل نیکو این است که ازایش را از خداوند بگیرند. اما
انگیزه امیرالمؤمنین(ع) و دیگر بزرگان هرگز چنین نبوده است. آنها فقط می گویند: «ما
می بخشیم همان گونه که خدا می بخشد». جناب شیخ الرئیس در نمط پنجم یا ششم اشارات
می فرمایند:
جود، بخشیدنی را می گویند که بلاعوض باشد.
خداوند نیز چنین است. می بخشد اما هرگز در مقابل آن، چیزی طلب نمی کند و احتیاج به
عوض ندارد. بلکه می گوید: سرشت ذاتی من بر بخشش است. مثل اینکه چشم بگوید: سرشت
ذاتی من بر دیدن است و گوش بگوید: بافت حقیقی من بر شنیدن است، یا اینکه خورشید
بگوید: بافت حقیقی من بر نوردهندگی است. تمام موجودات عالم از حق درس گرفته اند،
همه می گویند: سرشت ذاتی تکوینی ما بر این است که به کار خود مشغول باشیم و در
مقابل آن چیزی طلب نکنیم. در این میان فقط انسان است که کارهایش را در مقابل دریافت
عوض آن انجام می دهد. البته نمی گویم اینگونه بودن بد است بلکه این یک نظر متوسط
است. نه می گوییم بد است و نه می گوییم خوب است. فقط می گوییم اینگونه افراد اگر
بخششی هم کنند، جواد حقیقی نمی باشند زیرا جواد حقیقی در مقابل جود خود چیزی طلب
نمی کند.
إنّما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جَزاءً و لاشکوراً.۱
مرد آن است که هزار مرتبه دست مردم را بگیرد و وقتی هم که افتاد، هیچ انتظاری از
دیگران نداشته باشد. این را آیات قرآن و سیره ائمه(ع) به ما آموخته اند. به عنوان
مثال، آیه فوق اشاره به آن قضیه دارد که روزی امام حسن و امام حسین(ع) مریض شده
بودند و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نذر کرده بودند که اگر مریضی فرزندانشان خوب
شد، سه روز روزه بگیرند.
توجه به یک نکته اخلاقی در ارتباط با تصرفات
لازم به ذکر است که این مطلب شما را به یک دستورالعمل قرآنی و یک نکته اخلاقی توجه
می دهد و آن اینکه با اینکه جناب امیرالمؤمنین(ع) و صدیقه کبری(س) از اولیاء الله
بودند و معصوم و تمام عالم را در اختیار داشتند و می توانستند با یک اشاره مریض را
خوب کنند، اما بازدست تصرف دراز نکردند و نذر سه روز روزه کردند تا مریضشان خوب
شود. معلوم می شود با این عمل خواسته اند به ما دستورالعمل بدهند. زیرا آنها برای
شفای مریض اصلاً نیاز به سه روز روزه نداشته اند. آنها این کار را کرده اند تا به
ما برنامه بدهند که شما نیز برای شفای مریضتان می توانید نذر کنید که سه روز روزه
بگیرید. وگرنه اگر آنها این طور عمل نمی کردند با اشاره ای مریض را خوب می کردند.
ما نیز می گفتیم: ما که مثل آنها نیستیم تا بتوانیم با اشاره ای کار را تمام کنیم.
نکته دیگر اینکه در مباحث قبلی عرض کرده بودیم هرکس قوی تر شود، دستف تصرّفش در
نظام عالم کم تر می شود. مثلاً نمی آید بگوید حال که من ولی الله ام و کسی هستم که
پیامبر در شب معراج هرچه را می دید به شکل من می دید، چرا باید معطل باشم و حسن و
حسین را با اشاره ای شفا ندهم؟ نه خیر این کار را نمی کند. او می گوید، همانطور که
دیگران برای برآورده
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 