پاورپوینت کامل بیایید ترانه صبوری را نجوا کنیم ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیایید ترانه صبوری را نجوا کنیم ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیایید ترانه صبوری را نجوا کنیم ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بیایید ترانه صبوری را نجوا کنیم ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

۵۵

در فصل پریشانی قدس و اسارت فلسطین، ترانه صبوری را نجوا می کنیم.

به آرمیدگان در خاک، بی غسل و کفن، که پوششی جز آفتاب ندارند، زاری می کنیم.

به غریبان تنها و بی یاور، آوارگان دور از وطن، نوحه سرایی می کنیم.

قرن هاست که بر سر یک باور دینی ایستاده ایم و در دژ شکیبایی، شیاطین را از خود
رانده ایم.

به ما گفتند که: مشکل های عاشقی و دلدادگی، با صبوری به سامان می رسد.

آری، اگر صبر بود، مشکلی نبود.

ارابّه های خصم، نخل های سربلند و درختان زیتون را شکستند، و آواز را در گلویمان
خشکاندند، آیا می شنوید در کوچه های خون آلود شهرمان، شیون باد را که برای
دوشیزگانِ حرمت شکسته شده، چگونه نجوا می کنند.

کوچه های شهرما، هرگز لبخند آفتاب را ندیده است، شب هایی بس طولانی و هولناک،
سال هاست که بر سر خانه هایمان سایه افکنده است.

خورسندیم که به پایان شب نزدیکیم و شب سیاه سیاهکار، اندک اندک، دامن از سر ما بر
می چیند.

در آستانه سپیده ایم، که با تمام اشتیاق، خورشید را انتظار می کشیم. در برابر
ستمگران، شمشیر تیز استقامت و صبوری را بی نیام گذاشتیم. با توسن صبر و شکیبایی،
برهستی دژخیمان تاختیم، و تاک امید را بارور ساختیم. شلاق فرازان بی باک، آسیبمان
رساندند، امّا توانمان را بزیدند. هر روز بر استقامتمان افزون شد، ناصحان گفتند
صبوری کن.

دریغا صبوری، کار آسانی نیست.

چگونه صبر آریم که: دشنه ای بر جگر داریم، و اشک دائم در دیده.

باید صبور بود که در صبوری و استقامت، رهایی و پیروزی نهفته است. در سکوت دردناک
حنجره ها، صدای پای منجی، در گوش جان خسته دلان طنین افکنده است. می دانم صبوری کار
دشواری است. آنهم صبر در فراق کسی که دل هفت اقلیم هستی برایش می تپد و بی قراری
می کند.

چاره درد ما مشتاقانِ هجران کشیده، صبوری و استقامت است.

صبر از دست رفته را چگونه باز گردانیم.

جماعتی از خاصّان و فرهیختگان، در دشت لاله پرورِ آوردگاه ها، چهره به خاک فرو
بردند، و به اشتیاق دیدار محبوب خود، حضرت صاحب الامر(عج)، به ابدیّت پیوستند.

مادران داغدار، همسران سامان از دست داده، دختران به جا مانده آن مهاجران الی الله
پیراهن صبوری دریدند و گیسوان پریشان، درگذر باد نهادند و فریاد برآوردند.

ربّنا افرغ علینا صبراً و ثبّت أقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.۱

پروردگارا، به ما تاب و توان بخش و گام های ما را استوار گردان و بر کافران،
پیروزمان دار.

در هجر صبور باش یکچند

کز صبر گشاده گردد این بند

صبر است کلید گنج مقصود

از صبر به کام دل رسی زود۲

پس از آن همه، در دو رنج، آوارگی و بی خانمانی، و هزار و اندی سال خزان و زمستانِ
بی بهار، و سرگردانی روی پُل فرسوده زمان، اکنون دستی پست از آستین مردی پلید از
آن سوی دریاها برآمده، غرور و شکوه غیرت دینی ما را درهم می شکند. تجاوزگری از
ماوراء اقیانوس ها، بر سرزمین توحیدیان فرود آمده، دجله را به خون جوانان برومند
اسلام آبیاری می کند، سزاست که: آسمان بر ما بگرید، و زمین از شراره آسمان ملتهب
گردد.

دلیر مردانی صبور و مقاوم، با توانی دشمن سوز، در برابر دژخیمان ایستاده ، هزار،
هزار، چونان غنچه های نشکفته از گلُبن هستی فرو ریختند؛ به امیدی که، در بهاری
موعود شکفتن آغازند.

و هنوز صبورانه، در غریبستان عدم، دیده به راه و گوش به زنگ آرمیده اند که: کی
اذان منارها و ناقوس کلیساها، عطر جان بخش «مهدی» و «عیسی»(ع) را در فضای لایتناهی
پراکنده سازند.

ما مشرقیان و توحیدیان ارض طوس، نهضت گران ظهوریم و دوستداران اهل بیت، زمینه سازان
بهشت «موعود».

در جمع ما شیرانی قد برافراشتند، که ننگ فرار از برابر دشمنان را زبونی و گناه
پنداشته، با جهد و جهاد دشمنان خدا را از صحنه روزگار بر می چینند، و هرگز دست و
دامن به غنائم نمی آلایند.

تیغ فراق و شمشیر هجران، عرصه جولان را از ما گرفته است. پیمانه صبرمان لبریز شده.

به ما گفتند: مردی از تبار اسماعیل، در روزگاری که قدس را آتش کفر فرا گرفت، فلسطین
زخمی و قطعه قطعه گردید، بصره در آتش بیداد سوخت، می آید و پلشتی و ناپاکی ها را از
دامن قدس و شامات و کره زمین برمی چیند. کودکان خیابانی را نوازش می کند، و دختران
را حرمت و عزّت باز می گرداند.

این نوید جاوید را از پدرمان، حضرت آدم صفی الله(ع) شنیدیم که به مادرمان حضرت
حوّا(س) بشارت داد، و او در کنار با نوج، نام مقدس و فرج انگیزِ موعود را به گوش
جان ما، لالایی گفت.

این راز بزرگ، سینه به سینه، از چهار پیام آور آسمانی اولوالعزم برگزیدگان خدا، به
آخرین سفیر الهی«محمد بن عبدالله(ص)» رسید و خاتم انبیاء این راز مکنون را در آیینه
ضمیر دوازده جانشین برحق خود منعکس فرمود و بشارت داد، در نامه ها مندرج شد که،
شکوهمند مردی با هیبتی بالاتر از همه کهکشان ها و قدرتی عظیم فوق بشری خواهد آمد و
طومار نابکاران را در هم خواهد پیچید.

معصومانِ گرامی ما، در انتظار چنین واقعه ای عظیم بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.