پاورپوینت کامل ضرروت و بایسته های غرب شناسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ضرروت و بایسته های غرب شناسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ضرروت و بایسته های غرب شناسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ضرروت و بایسته های غرب شناسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

۱. ضرورت شناخت غرب

ضرورت غرب شناسی تابع این است که ما از انقلاب اسلامی چه تلقی ای داشته باشیم،
اهدافش را چه بدانیم و محدوده مسئولیت و عملکردش را تا کجا تعریف کنیم.

الف ـ حقیقت و رسالت انقلاب اسلامی: یک تلقی این است که انقلاب اسلامی، حرکت و
انفجاری معنوی است که از باطن عالم، اتفاق افتاده و هدفش احیای معنویت در کلّ جامعه
بشری است. این حرکت می خواهد دین را وارد عرصه زندگی بشر نماید، به گونه ای که
ولایت الهی؛ و به تعبیری معنویت، حیات، نورانیت و … در همه زوایای زندگی بشر جاری
گردد. بر این اساس انقلاب اسلامی به دنبال جهانی سازی معنویت، توحید، بندگی خدای
متعال و عبودیت است. بنابراین دیگر نمی توان دین را در یک سلسه آموزه های فردی و
باطنی که ارتباط با عرصه حیات اجتماعی بشر نداشته باشد، خلاصه نمود.

طبیعتاً این حرکت اجتماعی با جریان هایی در عالم که آنها چنین امری را بر
نمی تابند، درگیر می شود چون ایده ای متفاوت در مقابل ایده انقلاب اسلامی دارند. به
عنوان نمونه، جریان غالب بر غرب در دوران رنسانس، حرکتی کاملاً در نقطه مقابل این
حرکت بوده است.

ب ـ ماهیت و اهداف تمدن مادی غرب: جریان غرب به دنبال این بوده که «دین» را منزوی
کند. این جریان همواره تلاش کرده تا حیات بشری را بر مبنای نفسانیت او و ارزش هایی
که خود انسان تفسیر می کند بنیان گذارد. به تعبیر دیگر در پی این بوده تا مناسبات
جامعه بشری را بر اساس استکبار نفس انسان بر خدای متعال، و محور شدن نفس او بسازند.
«اومانیسم» هم معنایی غیر از این ندارد. هر چند این مطلب را بر اساس فلسفه های
پیچیده ای، تفسیر و تحلیل می کنند اما باطن و روح جریان غرب یک کلمه بیشتر نیست:که
اومانیسم، یعنی انانیّت در مقابل خدای متعال.

اگر بپذیریم که چنین حرکتی در مقابل انقلاب اسلامی قرار دارد و اگر بخواهیم نسبت به
آن رسالت بزرگ ـ یعنی اقامه کلمه توحید در جهان، گسترش آن به زوایای مختلف زندگی
بشر ـ جدّی باشیم و در پی حاکم نمودن بندگی خدای متعال بر شئون مختلف حیات اجتماعی
بشر باشیم تا بر مبنای آن، «عدالت» سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را تعریف کنیم، بدون
تردید با تمدن رقیب، به صورت بی امان، درگیر خواهیم بود.

بنابراین ما در مسیر انقلاب اسلامی با جریانی مرموز، پیچیده و گسترده مواجه هستیم
که پشت سر خودش تاریخی بس طولانی داشته و برای خود تمدنی بنا کرده است. تمدنی که
مدعی توسعه جامع پایدار، جهانی سازی و رهبری جهانی است.

حال اگر نتوانستیم در صحنه های مخلتف، رقیب خود و ساز و کارهایش را مورد شناسایی
قرار دهیم، طبعاً هیچ توفیقی در این درگیری نخواهیم داشت. بنابراین مقصود از شناخت
غرب، فقط غرب جغرافیایی نیست. از این رو برای دست یابی به اهداف انقلاب اسلامی و
تحقق آرمان های دینی جامعه، شناخت ایده ها، ساز و کارها و اهداف رقیب، امری اجتناب
ناپذیر است.

۲. ضرورت تعیین استراتژی در مواجهه با غرب

الف ـ لزوم تبیین دین حداکثری: بنابر آنچه گفتیم، در این مرحله دو کار باید انجام
گیرد: اول، می باید تلقی از دینداری را در درون جامعه خود و جامعه بشری توسعه
بدهیم. اصولاً نگاه هایی که نسبت به دینداری وجود دارد متفاوتند. بعضی دینداری را
یک حرکت سنتی واپس گرایانه می دانند که متعلق به دوره های گذشته حیات بشری است.
برخی دینداری را به چهارچوب های خاصیّ محدود کرده، در نتیجه از آن مفهوم ضیقی ارائه
می دهند. روشن است که هیچ کدام از این نگاه ها با آرمان های انقلاب اسلامی سازگار
نیست.

آنچه انقلاب اسلامی بر آن استوار است و آن را تعقیب می کند، یک «دین داری حداکثری»
است؛ به این معنا که عبودیت و بندگی خدای متعال باید در همه زوایای حیات بشر جاری
شود و مناسک حیات بشر در همه زوایا، مناسک بندگی خدای متعال باشد. بنابراین ما
می بایست مفهوم دینداری، مفهوم توحید و مفهوم ولایت الهیه را به گونه ای تبیین کنیم
که همه شئون حیات را بپوشاند. این واقعیت را که کلمه توحید هیچ رقیبی برای خودش
باقی نمی گذارد و واقعاً شرک، در هیچ جنبه ای از جنبه های حیات، مجاز شمرده نشده
تبیین کنیم. یعنی باید تلقی حداقلی از دینداری که انسان گمان کند، می تواند دیندار
باشد و در عین حال به اهواء خود هم برسد، تغییر کند، تا همگان به ولایت حداکثری رو
آورده، و به خوبی درک کنند که سعادتشان در این است که همه شئون حیات خود را به خدای
متعال و اولیای الهی بسپارند.

ب ـ ضرورت افشاگری نسبت به چهر های مختلف تمدن مادی غرب: از سوی دیگر می بایست تمدن
رقیب را نیز ـ که گوهره اش، پرستش نفس و دنیاست ـ شناخت و وجوه مختلف آن را معرفی
نمود. زیرا اگر نتوانیم غرب و ماهیت حقیقی او را ـ که در همه ابعاد آن اعم از: علم،
تکنولوژی، رفاه و مناسبات و ساختارهای مدنیّت مدرن، ریشه دوانیده ـ نشان بدهیم
حتماً محکوم به شکست خواهیم بود. اگر نتوانیم ورای جاذبه های کاذبی که این تمدن
ایجاد کرده، آن روح شیطانی اغواگر، و شیطنت، ضلالت، تاریکی و ظلمت، مردگی حیات
انسانی، و تنزّل دادن انسان در حدّ بهائم را نشان بدهیم و به دیگر سخن اگر به خوبی
تبیین نکنیم که نتیجه این استکبار علی الله، کبر نسبت به عباد، استضعاف، تحقیر و
استثمار آنهاست، و نتوانیم نفرت عمومی را نسبت به تمدن مادی غرب بالا ببریم، بدون
تردید در توسعه انقلاب اسلامی با بن بست و شکست مواجه خواهیم شد. اگر طرفداران
انقلاب اسلامی، مظاهر تمدن غرب را بپسندند و مناسبات جاری در آن تمدن را هم به
عنوان مناسبات علمی و مناسباتی که سعادت بشر را تأمین می کند بپذیرند، به تناقضی
آشکار مبتلا خواهند شد. به بیان دیگر، اگر رفاهی را که غرب تعریف می کند پذیرفتند و
اسم آن را رفاه و سعادت گذاشتند حتماً آرمان های انقلاب اسلامی را رها خواهند کرد.

امروزه سردمداران تمدن غرب از همه توانایی هایشان استفاده می کنند که ما را منزوی
کنند. برای این کار، اولین اقدام آنها این است که ما را بدنام کنند. یعنی ما را ضدّ
ارزش معرفی می کنند. زیبایی شناسی عالم را به سمتی می برند و بعد هم نفرت هایی را
نسبت به ما ایجاد می کنند که در فرهنگ عمومی بشری ضدّ ارزش می شویم. مثلاً اسلام و
انقلابی ها را به عنوان تروریست معرفی می کنند؛ به عنوان یک تمدن جاهلی که آزادی در
آن نیست، حیات در آن نیست، شعور در آن نیست، از همه ابزاری که در اختیار دارند برای
این کار استفاده می کنند.

بنابراین ما باید همه زشتی های تمدن غرب را در نگاه جامعه بشری، نشان بدهیم. آنها
می خواهند اسلام را زشت جلوه بدهند در حالی که در ابلیس و شیطنت جز زشتی، وجود
ندارد. آنچه در دستگاه ابلیس هست، تزیین است:

… لازیننّ لهم؛

ما باید پرده تزیین و اغوا را کنار بزنیم. غرب شناسی دقیقاً به همین معناست، نه
اینکه خیال کنیم یک گوهر حقّانی آنجاست و ما می خواهیم آن گوهر حقّانی را بشناسیم.

۳. دو رسالت اصلی پیش روی انقلاب اسلامی

با این بیان انقلاب اسلامی باید دو گام اساسی بردارد: اوّل، روح دین حداکثری را در
جامعه بالا برد تا آحاد جامعه به خوبی بفهمند که حکومت دینی به چه معناست و این
ضرورت را به خوبی درک نمایند که ولایت نبی اکرم(ص) باید بر همه عرصه های حیات او
جاری بشود. و این حقیقت را دریابند که اگر زیر چتر ولایت نبی اکرم(ص) قرار نگیرند،
نه تنها به حیات و نور و رحمت حقیقی نمی رسند، بلکه از طریق ولایت ابلیس ظلمت،
شیطنت و طغیان بر آنان جاری می شود: …یخرجونهم من النّور الی الظّلمات۱

و از سوی دیگر باید جریان ولایت دستگاه ابلیس را افشا کنیم. دستگاهی که جز عنانیّت،
استکبار و فساد حاصلی ندارد. دستگاهی که اصلاً با فطرت بشریت، سازگار نیست. دستگاهی
که تفرعن، تزیین، اغواء و تلوّن از ویژگی های آنست و اصلاً بشر را با تلوّن سرپا
نگه داشته است. ابلیس هیچ گاه وعده ای که هماهنگ با فطرت است نمی دهد.

۴. تمدن غرب، جریان طغیان و استکبار

بنابراین افشا گری علیه ابلیس، از ضروریات پیروزی کلمه توحید است. این افشاگری هم
جز با شناخت دقیق و قاعده مند ممکن نیست. ما باید مکائد ابلیس را بشناسیم و نشان
دهیم که اغواگری های او چیست و نتایج آن کدام است. غرض از غرب شناسی هم جز این
نیست. ما که دنبال قصه گویی نیستیم که غرب چه بوده و فیلسوفانش چه کسانی بودند.
آنها نه جزء انبیا هستند و نه اعتقادات آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.