پاورپوینت کامل رسانه های ما و کوتاهی های ما ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رسانه های ما و کوتاهی های ما ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رسانه های ما و کوتاهی های ما ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رسانه های ما و کوتاهی های ما ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

این موضوع مهم ترین موضوع تاریخ بشر است و مهم تر از این موضوع در تاریخ زندگی ما در روی زمین نداریم. بعثت همه انبیا برای همین رخداد بوده است. امام خمینی(ره) می فرماید: انبیا از ابتدا دو شغل داشتند یکی اینکه دست انسان ها را بگیرند، رشد دهند و بالا بیاورند؛ به عبارتی از اسفل السّافلین به اعلی علّیین برسانند و دوّم اینکه زمینه های حکومت جهانی دین خدا و اسلام را فراهم آورند.

اشاره:

دکتر محمّدهادی همایون عضو هیئت علمی «دانشگاه امام صادق(ع)» و از چهره های نام آشنای حوزه مهدویّت و رسانه است. کتاب «تاریخ تمدّن و ملک مهدوی» و نیز جلسات نقد فیلم های آخرالزّمانی، بهانه ای شد تا گفت و گویی با موضوع مهدویّت و آخرالزّمان در رسانه ملّی و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با ایشان ترتیب دهیم.

آنچه در ادامه می آید، حاصل این گفت و گوست امید که مقبول طبع خوانندگان عزیز موعود قرار گیرد.

با تشکّر از اینکه قبول زحمت فرمودید. لطفاً برای آغاز گفت وگو بفرمایید، به نظر شما گستره مباحث مهدوی چه موضوعاتی را دربر می گیرد؟

گستره مباحث مهدویّت در طول تاریخ این موضوع، سیر تحوّلات گوناگونی داشته است؛ برای مثال وقتی غیبت صغری رخ داد، شیعیان در وضعیت بسیار بغرنجی قرار گرفتند. برای حلّ این مشکل، علما به سمت روایاتی که از گذشته رسیده بود، رفتند. این جریان منجر به شکل گیری یک رویکرد روایی شد؛ به این معنی که عدّه ای روایات را بررسی کرده و آن چیزی را که درباره موضوعات مهدوی وجود دارد، استخراج می کنند. این رویکرد همچنان ادامه دارد.

دوره غیبت کبری بعد از گذشت حدود هفتاد سال پس از غیبت صغری آغاز شد. به این ترتیب این شبهه پیش آمد که عمر امام(ع) ۷۴ سال شده ونعوذ باللّه عمر امام سر آمده است. باز برای پاسخ به این شبهه، علما مجبور شدند در همان روایات موجود، دنبال ماجرای غیبت صغری و غیبت کبری بگردند که این ماجرا رویکرد روایی را تقویت کرد.

موضوع طول عمر امام برای مردم بعد از یک دوره طولانی که از آغاز غیبت گذشت، مسئله شد. در همین راستا، علم کلام رشد می کند تا بتواند به این سؤال پاسخ دهد. از اینجا غیر از روایات، علم کلام هم وارد می شود. علم کلام متولّی پاسخ عقلی به مسائل دینی، براساس آیات و روایات است. برخلاف فلسفه که فارغ از آیات و روایات، به اتّکای خودش می خواهد پاسخ مسائل را بدهد.

در پاسخ به شبهه ای دیگر که امام غایب به چه درد مسلمانان و دین و امّت می خورد و نیز این شبهه که روایات گفته شده استنادشان به چیست؟ باید در «قرآن کریم» اشاره ای به این موضوع باشد. عدّه ای رفتند و در آیات قرآن تتبّع کردند و آیاتی را که مربوط به حوزه مهدوی است، به دست آوردند.

رویکرد فلسفه تاریخ که شهید مطهری(ره) مطرح می کند یا رویکرد هنری که می خواهیم درباره آن صحبت کنیم تا مشخّص شود چطور باید از هنر و رسانه در این حوزه استفاده کرد و چه کسانی تا الآن استفاده کرده اند، همه این نگاه ها و رویکردهای علمی، بسته به شرایط متعدّدی است که در دوره های مختلف درآن قرار گرفته ایم. امروزه، همه اینها به شکل انباشته و تجمیعی در اختیار ماست و در کنار آنها متوجّه می شویم که تحت تأثیر انقلاب اسلامی اتّفاقاتی در جهان معاصر ما می افتد که بی شک یک نسبتی با ماجرای ظهور دارد و به راحتی نمی شود آنها را انکار کرد و به هرحال پدیده ای قابل بررسی است. .. اوج این ماجرا را در موضوع نشانه های ظهور می توان دید که به نظر می رسد خیلی از این نشانه ها قابل تطبیق با حوادث و شرایط و شاید شخصیّت های معاصر باشد؛ به طور مثال آیا این تطبیق درست یا غلط است؟ شدنی است یا خیر؟آیا ما به دوره ظهور نزدیک هستیم یا نه؟ صرف نظر از پاسخی که ما می دهیم، محصول پاسخ به این پرسش ها برای خود، رویکردی جدا و جدید است که من به این رویکرد، رویکرد راهبردی می گویم و این همان چیزی است که امروزه در جمهوری اسلامی، اندک اندک شکل می گیرد؛ رویکردی که برای ما نقشه راه را تعیین می کند که ما چطور باید جلو برویم. به نظر من، رویکرد روایات راهبردی است؛ به این معنا که دستورالعمل ما برای گذران دوره غیبت و رفتن به سمت دوره ظهور، هستند.

در دل این رویکرد، رویکرد دیگری را می توان یافت که وقتی شما همه روایات را به شکل راهبردی کنار هم می گذارید، وارد یک فضای تمدّنی می شوید؛ یعنی موضوع مهدویّت صرفاً انقلابی در یک منطقه نیست؛ بلکه جریانی تمدّنی و عظیم است که مرتّب درحال عوض شدن و چرخش است. این نگاه برای تحلیل وضع معاصر ما بسیار بسیار مهم است.

اساساً ضرورت طرح و پیگیری مباحث مهدوی را از چه جهت می بینید؟

این موضوع مهم ترین موضوع تاریخ بشر است و مهم تر از این موضوع در تاریخ زمین، نداریم. بعثت همه انبیا برای همین رخداد بوده است. امام خمینی(ره) می فرماید: انبیا از ابتدا دو شغل داشتند؛ یکی اینکه دست انسان ها را بگیرند، رشد دهند و بالا بیاورند؛ به عبارتی از اسفل السّافلین به اعلی علّیین برسانند و دوم اینکه زمینه های حکومت جهانی دین خدا و اسلام را فراهم آورند.

این مطلب از آیات قرآن هم به راحتی قابل استنباط است.

فراهم کردن مقدّمات حکومت جهانی، در زمان ظهور کامل می شود و مقدّمه حرکت ما به سمت رجعت و قیامت خواهد شد.

خلاصه اینکه، ظهور و مهدویّت فقط یک اتّفاق نیست؛ اصل فلسفه خلقت است. از همین رو شیطان در برابر آن می ایستد و نمی گذارد که این اتّفاق بیفتد؛ به خصوص که در همین ماجرای ظهور، شیطان کشته می شود.

به نظر شما مطالعه و پیگیری رویکردهای مطرح شده برای چه کسانی جذابیّت و ضرورت دارد؟

طبیعتاً حوزه های علمیّه در رأس این جریان هستند. بحث های کلامی هنوز هم بحث های شیرین، جالب و مهمّی هستند.

با توجّه به اینکه ما اندک اندک درحال نزدیک شدن به شرایط خاصّی هستیم که بعضی آن را مصداق دوره آخرالزّمان می دانند، این موضوع بیش از هرچیزی، در مردم جای خود را باز می کند و از همین رو دسته دوم را باید توده مردم دانست.

عرض کردم همین مباحث کلامی و علمی عمیقی که الآن در اختیار داریم و به آن اشاره شد، زمانی ابتدا مقدّمات و شبهاتش بین مردم شایع بوده و بعد علما در مقام پاسخ گویی به نیازهای مردم و شبهات موجود ظاهر شدند. در موضوع نشانه های ظهور هم مطالب، در حال تولید شدن به ادبیات علمی است؛ ولی مهم این است که فعلاً بسیار بسیار مورد علاقه و مطالبه مردم، به طور کلّی و اجمالی است.

چرا مردم به این موضوع اقبال دارند؟

به این دلیل که موضوع روز است؛ موضوعی است که شدید و جدّی با آن درگیر هستند؛ برای مثال شما هرروز در تلویزیون دارید اخبار «سوریه» و «مصر» را می شنوید. طبیعی است مرتّب برای شما سؤالی تکرار می شود که تحلیل این ماجرا چیست و چه اتّفاقی دارد، می افتد؟ آیا این موضوع با مثلاً روایات آخرالزّمان نسبتی پیدا می کند یا خیر؟

یعنی کسانی که به دور از این اخبار و تنش ها زندگی می کنند و تحت تأثیر تفکّرات جمهوری اسلامی نیستند، این موضوع برایشان جذّابیت ندارد؟

فرقی نمی کند. به عنوان فرد مسلمان و در برخی موارد غیر مسلمان ها این اخبار ذهنشان را درگیر می کند.

ما در بحث ارتباطات، موضوعی داریم به نام «ارزش های خبری» که نشان می دهد چه عنصری در خبر، آن را مهم می کند و به عنوان خبر تلقّی می شود. اینکه مثلاً امروز سر چهارراه، سگی پای مردی را گاز گرفته است شاید برای ما خیلی مهم نباشد؛ ولی اگر بدانیم همان سگ پشت در این اتاق، پای یک وزیر را گاز گرفته برای ما مهم می شود. .. نزدیکی و مجاورت، دربردارندگی نفع و منفعت و مسائلی از این دست، ارزش خبر را تعیین می کند. به همین دلیل مسئله سوریه و عراق و دیگر موضوعات هم جنس آنها برای ما مهم می شود. ..

به نظر شما رسانه های ما در سه دهه گذشته تا چه اندازه درباره موضوع مهدویّت کار کرده اند؟

ببینید رسانه به خودی خود نمی تواند تولید کننده یک اثر هنری بدیع باشد؛ مگر اینکه پیش از آن یک متن و اثر قوی و جدّی علمی، هنری به عنوان پشتوانه آن ایجاد شده باشد؛ یعنی اگر آن پشتوانه در عرصه علمی وجود نداشته باشد، طبیعتاً در تبدیل این گزاره علمی به فرهنگ و آمیختن آن به هنر و تبدیل شدن به یک مسئله هنری و رسانه ای اختلال پیش می آید. ما ابتدا باید ببینیم که در عرصه علمی، چقدر جلو رفته ایم و آن دستاورد و سرمایه علمی ما در حدّ توان و بضاعت ما تبدیل به کار رسانه ای و هنری شده است یا نه؟

اگر توقّع داشته باشیم که نهادهای علمی ما اگر کار علمی جدیدی نکرده باشند و این کار علمی را صداوسیما بکند یا نویسندگان ما انجام بدهند، این توقّع نابه جا و زیادی است…

با این فرض، آنچه را امروز می بینیم، این است که به رغم جایگاه جدّی مهدویّت در اصل موضوع انقلاب اسلامی، رسانه ما به طور جدّی و شایسته و بایسته به این موضوع نپرداخته است.

شما ضعف را ناشی از چه می دانید؟

عرصه علمی، یعنی دانشگاه ها و حوزه های علمیّه که باید به موضوع مهدویّت، متناسب با شرایط امروز ما بیش از این می پرداخته اند و نپرداخته اند. این اصل مسئله است.

مگر ما هزار و اندی سال این همه منابع روایی و کلامی تولید نکرده ایم؟

چرا؛ اینها منابع ما هستند که براساس نیازهای دوره خودشان نوشته و تولید شده اند. امروز بحث های ما بحث های راهبردی است و باید بر اساس آن تولید محتوا کنیم. البتّه چون ادبیات بحث های راهبردی هنوز چندان غنی نیست و به طریق اولی، تبدیل مباحث مهدویّت به رویکردهای راهبردی، کاری بسیار سخت و دشوار است. این راه راهی طولانی است که ایده، تبدیل به علم، سپس ادبیات و پس از آن به هنر تبدیل شود، بعد از آن بیاید و در رسانه پخش شود و نهایتاً تبدیل به فرهنگ شود. این مسیر خیلی طولانی ای است.

پس با این تعبیر می توانیم بگوییم فعلاً رسانه ها باید دست نگه دارند؟

نه نباید دست نگه دارند. رسانه ها باید شروع کنند به تمرین رسانه ای و فرهنگی کردن چیزی که فعلاً موجود هست. این کار را رسانه ها اجمالاً دارند، انجام می دهند.

به هرحال ما یک سری از موادّ خام اوّلیه را داریم که آن موادّ خام اوّلیه می توانند شناسایی شوند و بعد به ادبیات تبدیل شده و در قالب هنر قرار بگیرند و هنر به رسانه وارد شود ودر نهایت فرهنگ سازی شود.

به نظر شما اگر ما بخواهیم مسائل مهدوی را به رسانه وارد کنیم، نشر این مباحث به چه ضوابطی نیاز دارد؟

متأسّفانه موضوع مهدویّت در دو مقطع مورد نامهربانی قرار گرفت؛ یکی در اوایل انقلاب اسلامی به دلیل سلطه بیش از حدّ نگاه انجمن حجّتیه به مهدویّت، به گونه ای که حتّی پس از تعطیلی انجمن، کسی توان گفت وگو از مهدویّت را نداشت. با نام بردن از امام زمان(ع) فرض می شد، این آقا انجمن حجّتی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.