پاورپوینت کامل پــــــــدران مهربان مـــــــــا ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پــــــــدران مهربان مـــــــــا ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پــــــــدران مهربان مـــــــــا ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پــــــــدران مهربان مـــــــــا ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
در روایات مختلف هم آمده است که انسان دارای دو نوع پدر است. یکی آنکه باعث و منشأ تولّد و پیدایش انسان است و دیگری، آنکه عهده دار تربیت و کمال روحی و معنوی اوست. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه؛ من و علی دو پدر این امّت هستیم.»
در روایات مختلف آمده است که انسان دارای دو نوع پدر است؛ یکی آنکه باعث و منشأ تولّد و پیدایش انسان است و دیگری آنکه عهده دار تربیت و کمال روحی و معنوی اوست.
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند:
«أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه؛۸
من و علی دو پدر این امّت هستیم.»
در نهمین روز از ماه صفر، در سال یازدهم هجری، یعنی نوزده روز مانده تا پایان عمر پیامبر اکرم(ص)، بلال حبشی را به سراغ علی(ع) می فرستند تا به نزد رسول خدا(ص) بیایندد. بلال به سوی خانه علی(ع) می رود و ایشان را خبر می کند. وقتی علی(ع) نزد پیامبر(ص) آمدند و نشستند، حضرت به ایشان فرمودند:
«ای علی! إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِرِسَالَه…؛۹
اکنون جبرئیل نزد من بود و از سوی خداوند نامه ای برای من آورد. در این نامه آمده است که من تو را نزد مردم بفرستم تا پیامی را برای مردم بازگو کنی.» پیامبر(ص) پیام را به علی(ع) می گویند تا آن را برای مردم بیان کند.
بلال به همه مردم خبر می دهد تا در مسجد جمع شوند. علی(ع) وارد مسجد شده و چنان که پیامبر(ص) فرموده بودند، بر منبر نشستند و فرمودند:
«أَلَا مَنْ عَقَّ وَالِدَیهِ فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَیه…؛ ۱۰
آگاه باشید هر کس عاقّ پدر و مادرش شود، لعنت خدا بر او باد. آگاه باشید هر کس از مولای خود ببُرد (اطاعت نکند) لعنت خدا شامل حال او می شود. بدانید هر کس اجر و مزد کارگری را ندهد، لعنت خدا بر او باد.»
در این هنگام، عمربن خطّاب از جا برمی خیزد و رو به علی(ع) کرده و می گوید:
سخنی سر بسته آوردی؛ آیا تفسیر و شرحی دارد؟
علی(ع) جواب می دهند: «خدا و رسولش بر تفسیر آن آگاهی بیشتری دارند.»
همگی به سراغ پیامبر(ص) می روند تا تفسیر پیام را بشنوند. پیامبر(ص) فرمودند:
«هر کس عاقّ والدینش شود، لعنت خدا بر او باد! بدانید که من و علی پدران این امّت هستیم. هر کس عاقّ ما شود، لعنت خدا بر او باد!»
دیگر اینکه؛ هر کس از مولای خود اطاعت نکند، لعنت خدا بر او باد! بدانید که هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و هر کس از او اطاعت نکند، لعنت خدا بر او باد!
و دیگر اینکه؛ هرکس اجر کسی را که اجیر کرده، ندهد، لعنت خدا بر او باد! بدانید که خداوند محبّت و دوستی خاندانم را مزد رسالت من قرار داده است و هر کس اجر مرا ندهد و با خاندانم مهربان نباشد، لعنت خدا بر او باد!
«مَنْ سَبَّ أَبَوَیهِ فَعَلَیهِ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ أَنَا أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکمْ أَنِّی وَ عَلِیاً أَبَوَا الْمُؤْمِنِینَ فَمَنْ سَبَّ أَحَدَنَا فَعَلَیهِ لَعْنَهُ اللَّه؛
هر کس والدینش را دشنام دهد پس لعنت خدا بر او باد! و من خداوند و شما را شاهد می گیرم که من و علی پدران مؤمنان هستیم. پس هر کس به یکی از ما دشنام دهد، پس لعنت خداوند بر او باد!»
حضرت رسول اکرم(ص)، پیام نازله از سوی خداوند را، حسب مأموریت اعلام شده به مردم ابلاغ فرمودند. در واقع باید متذکّر شد که اعلام مقام و شأن پدری حضرت رسول اکرم(ص) و پسر عمّش، علیّ بن ابی طالب(ع)، جَعل خداوند متعال است. واضح است که تا به حقیقت، مسمّای اسمی حاضر و حاصل نشده باشد، اسم از سوی خداوند اعلام و ابلاغ نمی شود. این اسم، در خود و با خود، حقیقت و مُسمّای جعل شده را داراست. ضمن آنکه، این امر، به دلیل نسبتی که به منبع وحیانی و حقیقی پیدا می کند، پیراسته و فارغ از هرگونه تعارف یا امر اعتباری میرنده یا وابستگی به جهان و زمان فانی است.
این حقیقت، علی الدّوام، درباره حضرات معصومان، محمّد(ص) و علی(ع) تا به وقت دمیدن صور جاری و پابرجاست؛ در حالی که در عصر حضرت نبیّ اکرم(ص) و پس از آن، بر اثر غفلت از منشأ وحیانی کلام و آنچه که جعل حضرت حق بود، مردم حقّ موضوع را به جا نیاورده و در اثر دسیسه شیطان، خبر غیبی را مشمول امری اعتباری، این جهانی، بشری و حاصل آمده از تعصّب و وابستگی خویشی دانسته و آن را یله گذاشتند و درباره اش ظلم رواداشتند.
اصبغ بن نباته، صحابی عالی مقام، ماجرای رفته در آخرین روزهای حیات حضرت امیر(ع) را چنین بیان می کند:
چون ابن ملجم بر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) ضربت زد ما چند نفر از یاران، من و حارث (بن عبد اللَّه اعور) و سوید بن غفله و گروهی دیگر، صبح زود به دیدن آن حضرت رفتیم، بر در خانه نشستیم و صدای گریه از خانه شنیدیم و ما نیز گریستیم، امام حسن مجتبی(ع) از خانه بیرون آمد و فرمود: امیر المؤمنین(ع) می فرماید: به خانه های خود بروید.
به جز من همه رفتند، و صدای گریه و ناله از منزل آن حضرت بلند شدند و من نیز گریه کردم، امام حسن(ع) بیرون آمدند و فرمودند: «مگر نگفتم بروید؟» عرض کردم: نه، به خدا سوگند ای پسر رسول خدا نفسم با من یاری نمی کند و پاهایم بار تنم را نمی کشد که بروم جز اینکه امیرالمؤمنین(ع) را ببینم.
حضرت اندکی درنگ کردند و درون خانه رفتند، چیزی نگذشت که بیرون آمدند و به من فرمودند: «داخل شو»، پس بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شدم. دیدم حضرت تکیه داده و دستمالی زرد بر سر مبارک بسته و از کثرت خونریزی رنگ چهره مبارکش به قدری زرد شده بود که نمی دانم صورت مبارکش زردتر بود یا دستمالی که به سر بسته بود. خود را به روی حضرت انداختم و او را بوسیدم و گریستم. به من فرمودند: «اصبغ! گریه مکن، به خدا سوگند به بهشت می روم»، عرض کردم:
فدایت شوم به خدا سوگند می دانم که شما به بهشت می روید و همانا گریه من به خاطر آن است که شما را از دست می دهم. ای امیرالمؤمنین! فدایت شوم! یکی از احادیثی را که از رسول خدا(ص) شنیده ای برایم بازگو که من فکر کنم از این روز به بعد دیگر نتوانم از شما حدیثی بشنوم. فرمود: «آری ای اصبغ؛ روزی رسول خدا(ص) مر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 