پاورپوینت کامل مدارای پیامبر اعظم(ص) و نابردباری یهودیان ۱ ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدارای پیامبر اعظم(ص) و نابردباری یهودیان ۱ ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدارای پیامبر اعظم(ص) و نابردباری یهودیان ۱ ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدارای پیامبر اعظم(ص) و نابردباری یهودیان ۱ ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

یهودیّت در حجاز

یهودیان را از آن رو یهودی می خوانند که منتسب به یهودا، فرزند

حضرت یعقوب(ع) هستند؛ یا آنکه «یهود» اسم قبیله یا شهری بوده است.

یهودیان در زمان بعثت، به صورت نیمه گسترده ای در سرزمین حجاز حضور داشتند. تمرکز آنان، چنان که یعقوبی اشاره می کند، بیشتر در منطقه یثرب و یمن بود. از برخی از منابع به دست می آید که برخی از طایفه های بزرگ یثرب از «اوس» و «خزرج» نیز به دلیل همنشینی با یهود در محلّه های «خیبر» و «بنی قریظه» یهودی شدند. مسعودی نیز به تمایل عرب به دین یهود اشاره کرده است.

در اینکه آنان چگونه در حجاز سکونت گزیدند، از سوی دانشمندان و مورّخان، حدس و گمان هایی ذکر شده است؛۲ امّا از قرآن کریم، می توان چنین استنباط کرد که یهودیان بر اساس کتب دینی شان، دریافته بودند که به زودی در این مکان، پیامبری جدید ظهور می کند و به همین سبب، به این سرزمین مهاجرت کردند. قرآن کریم در آیات متعدّدی اشاره می کند که اهل کتاب (یهود) نسبت به پیامبر شناخت داشتند؛ چنان که می فرماید: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقاً مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ؛۳ کسانی که به ایشان کتاب [آسمانی] داده ایم همان گونه که پسران خود را می شناسند، او [= محمّد] را می شناسند و مسلّماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می دارند و خودشان [هم] می دانند.»

از این آیه شریفه و آیات مشابه استفاده می شود که یهودیان با شناخت و آگاهی کامل از ظهور پیامبر اکرم(ص) در مدینه حضور پیدا کردند.

شناخت یهود نسبت به پیامبر اعظم(ص)

به تصریح قرآن کریم، یهود، پیامبر(ص) را می شناختند؛ همان گونه که فرزندان خود را؛ امّا به خاطر حسادت و لجاجت، این شناخت هیچ گاه آنان را به حقیقت و راه راست رهنمون نساخت؛ بلکه آنان همواره کتمان حق می کردند: «لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ»۴

یهودیان از دشمنان بسیار لجوج و حسود پیامبر اعظم(ص) بودند. قرآن کریم این عدّه را در کنار مشرکان، سرسخت ترین دشمنان نسبت به مسلمانان معرفی نموده است: «لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَدَاوًَ لِلَّذینَ آمَنُوا الیَهُودَ وَ الَّذینَ أشْرَکُواّ»۵ یکی از مهم ترین علل درگیری های یهود با پیامبر اعظم(ص) حسادت آنها نسبت به آن حضرت بود. یهودیان نسبت به پیامبر اکرم(ص) حسادت می ورزیدند؛ زیرا آن حضرت از بنی اسرائیل نبود؛ بلکه از نسل حضرت اسماعیل و حضرت ابراهیم(ع) بود؛ چنان که کعب بن اسد، رئیس بنی قریظه خطاب به یهودیان گفت:

ای طایفه یهود! در این موقع (در جنگ با پیامبر) به محمّد ایمان آوریم. به خدا سوگند! بر تمام شما روشن است که این همان کسی است که بشارت او در کتاب شما آمده است و چیزی جز حسادت مانع متابعت ما از او نشده است؛ زیرا این پیامبر از نسل بنی اسرائیل نیست.۶

دشمنی یهود نسبت به پیامبر اعظم(ص)

از دیدگاه قرآن کریم، یهودیان را نمی توان با مسیحیان با یک نگاه واحد مورد ارزیابی قرار داد. مسیحیان از نظر قرآن کریم، اهل تلاوت کتاب الهی، سجده و مؤمن به خدا و روز قیامت و تمایل به اسلام بودند؛ در حالی که یهودیان متعصّب، لجوج، فتنه انگیز و پیمان شکن بودند و همواره با پیامبر اکرم(ص) از سر عناد و لجاجت رفتار می کردند و در پی از بین بردن اساس دین اسلام بودند. بنابراین، این دو گروه از اهل کتاب را نمی توان یکی پنداشت. تفاوت یهودیان و مسیحیان را خداوند متعال در آیه ای به صورت شفّاف و روشن بیان می نماید و یهودیان را سرسخت ترین دشمنان اسلام به شمار می آورد.۷

برخوردها و جنگ های روانی یهود

مخالفت های گسترده یهودیان، هم مخالفت های روانی را شامل می شود و هم مخالفت های نظامی و عملی را در بر می گیرد. مهم ترین برخوردهای روانی آنها بر ضدّ پیامبر اعظم(ص) بدین شرح است:

۱. منحرف کردن افکار و تلبیس حقّ و باطل

یکی از شیوه های خطرناک جنگ روانی، منحرف کردن افکار از موضوع اصلی و مشغول کردن اذهان عامّه به مسائل فرعی و حاشیه ای است.

در عصر پیامبر(ص)، یهود از این شیوه استفاده می کردند.

آنان پرسش هایی را مطرح می نمودند؛ امّا نه با انگیزه تحقیق در صدق رسالت و کشف حقیقت بلکه برای اشکال تراشی و خلط حقّ و باطل. پرسش های آنان مربوط به اصل و ماهیّت دعوت پیامبر(ص) نبود؛ بلکه آنان از موضوعاتی سؤال می کردند که ارتباطی به دعوت نداشت و اساساً در شأن پیامبر نبود. این پرسش ها در واقع، برای تشویق در افکار عامّه و اذهان توده های مردم و مشغول ساختن آنها به مسائل فرعی و حاشیه ای و منحرف کردن افکار و اندیشه ها از مسائل اصلی مطرح می گردید.

ابن اسحاق با اشاره به حسادت یهود، نسبت به پیامبر اعظم(ص)، می نویسد: آنان پیوسته سؤالاتی از روی لجبازی و عناد از پیامبر می پرسیدند و در تلبیس حقّ و باطل می کوشیدند. در قرآن کریم، آیات فراوانی در پاسخ به سؤالات یهودیان نازل شده است.۸ برای نمونه، یهودیان می گفتند: ای محمّد! برای ما از آسمان کتابی بیاور که آن را بخوانیم. نهرهایی برایمان جاری ساز تا تو را پیروی کنیم و به تو ایمان بیاوریم.۹

با توجّه به خواسته آنان، خباثت های یهودیان در جنگ روانی علنی با پیامبر گرامی(ص) آشکار می شود. آنها اگر کتاب آسمانی می خواستند، مگر قرآن، کتاب الهی و آسمانی نبود؟ مگر پیامبر با این معجزه جاوید خود، با آنان و کفّار تحدّی ننمود؟ با این حال، آنان نهرهای جاری نیز می طلبیدند. روشن است که انگیزه آنها از این خواسته ها، چیزی جز منحرف کردن اذهان عمومی مردم از موضوع اصلی و مهمّی که پیامبر(ص) برای آن برانگیخته شدند، نبود.

توحید و پرستش خدا و ادّعای نبوّت و راهنمایی بشر و به سعادت رساندن مردم، ربطی به ساختن نهرها و جویبارها ندارد. هدف از طرح این گونه سؤال ها و درخواست ها صرفاً این بود که اذهان عرب را نسبت به مسائل مادّی تحریک کنند و در سرزمین هایی که خشک و تفتیده بود و به شدّت به آب نیاز داشت، این مسائل به راحتی می توانست مردم را به بیراهه بکشاند و آنها را علیه پیامبر(ص) بسیج کند که اگر او بر حقّ است، برای ما در این دشت های تفتیده و خشک، نهرهای روان جاری سازد.۱۰

پیامبر اکرم(ص) می دانست که یهودیان از این درخواست ها چه انگیزه ای دارند. آنان در گذشته نیز از حضرت موسی(ع) چنین درخواست هایی کرده بودند و مائده آسمانی برای آنها نازل شد؛ ولی آنان باز هم ایمان نیاوردند.

پیامبر گرامی(ص) بدون اعتنا به چنین بهانه جویی هایی، راه خود را پیمود و از راه اصلی، که برای آن به رسالت مبعوث شده بود، دست بر نداشت و آنان هرگز نتوانستند پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان را از راهشان باز دارند و با منحرف کردن افکار، به انحراف بکشانند.

۲. غافل گیر کردن

یهودیان با هدف مشغول نگه داشتن ذهن پیامبر(ص) و غافل گیری آن حضرت، سؤالاتی مطرح می کردند که به زعم خودشان پیامبر(ص) نتواند به آنها پاسخ دهد و بدین سان، حضرت را در تنگنا قرار دهند و ذهن مبارکش را مشغول دارند. یکی از این سؤال ها میعادگاه قیامت بود؛ امّا خداوند در چنین مواردی، به کمک پیامبرش می آمد و پاسخ آنان را می داد. خداوند در پاسخ سؤال آنان که از قیامت پرسیده بودند، می فرماید: «از تو درباره قیامت می پرسند [که] وقوع آنچه وقت است. بگو: علم آن تنها نزد پروردگار من است. جز او [هیچ کس] آن را به موقع خود آشکار نمی سازد. [این حادثه] بر آسمان و زمین گران است؛ جز ناگهان بر شما نمی رسد. از تو می پرسند، گویا تو از زمان وقوع آن آگاهی. بگو: علم آن تنها نزد خداست، ولی بیشتر مردم نمی دانند.»۱۱

یهود دست بردار نبود. از آن حضرت می پرسیدند: ای محمّد! این خداست که مخلوقات را آفریده، خدا را چه کسی آفریده است؟ پیامبر از چنین سؤالی برآشفته شد؛ امّا خداوند در پاسخ فرمود: «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدُ اللهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أحَدُ.»۱۲

۳. شک آفرینی و تشکیک در نبوّت

هدف از سؤالات یهودیان، کشف حقیقت نبود تا با ارائه پاسخ، قانع شوند و تسلیم حق گردند. آنها سعی می کردند با سؤال هایی از این قبیل، پیامبر را مشغول نگه دارند و با شیوه شک آفرینی، عدّه ای را از آن حضرت جدا سازند یا کسانی را که می خواهند به این دین بگروند، از این کار باز دارند. از این رو، به وسوسه انگیزی و تشکیک در توحید که اساس نبوّت است، می پرداختند و پس از اینکه پیامبر با قرآن به آنها پاسخ می داد، باز هم مجاب نمی شدند و به مغالطه روی آورده و می پرسیدند: ای محمّد! خدا را برای ما توصیف کن. آفرینش او چگونه است؟ دست و بازویش چگونه است؟! این در حالی بود که عالمان آنها بر اساس تورات، می دانستند که خداوند جسم نیست و اعضا ندارد.۱۳ بار دیگر وحی نازل شد و خداوند در پاسخ آنان فرمود:

«و خدا را آن چنان که شایسته است، به بزرگی نشناخته اند و حال آنکه روز قیامت زمین یک سره در قبضه [قدرت] اوست و آسمان ها در هم پیچیده و در دست اوست. او منزّه و برتر است از آنچه بدو شرک می ورزند.»۱۴

۴. تبلیغات سوء

یهودیان همواره علیه اسلام و پیامبر اکرم(ص) تبلیغات سوء می نمودند. این تبلیغات حتّی پیش از بعثت آن حضرت آغاز گردیده بود. آنان که نشانه های ظهور بعثت رسول خدا(ص) را در کتاب آسمانی خودشان خوانده بودند، هر گاه تمرّد و تخلّفی از اعراب «یثرب» مشاهده می کردند، آنها را تهدید می کردند که به زودی پیامبری مبعوث خواهد شد و یهودیان از او پیروی می کنند و عرب ها را به دست او خواهند کشت بدین روی، هم یهودیان و هم دو قبیله اوس و خزرج انتظار چنین پیامبری را می کشیدند و عرب های یثرب آرزو می کردند که در اطاعت وی از یهودیان سبقت بگیرند. طعنه دیگری که یهودیان به عرب ها می زدند، تعبیر آنان از اعراب به عنوان بت پرست ها بود که اعراب را بر آن می داشت تا آرزو کنند که آیین و کتابی همانند یهود داشته باشند. این تبلیغات یهود پیش از اسلام، زمینه ساز پذیرش این دین توسط دو قبیله اوس و خزرج گردید که وقتی رسول خدا(ص) اسلام را در موسم حج بر آنان عرضه داشت، بدون چون و چرا پذیرفتند و دو بیعت منعقد نمودند.

البتّه تبلیغات سوء همواره کارساز نیست؛ گاهی نتیجه عکس می دهد و اثر نامطلوب آن به تبلیغ کننده باز می گردد. این تبلیغ به تبلیغات خنثی و بی اثر موسوم است. تبلیغات سوء یهودیان از این نوع تبلیغ بود و تبلیغات مخالف آنان، چه پیش از اسلام و چه پس از ظهور این دین الهی، نفوس اعراب را برای پذیرش اسلام آماده کرد.

مسیحیان صدر اسلام بر خلاف یهودیان، با پیامبر(ص) عاقلانه تر رفتار نمودند. با آغاز دعوت علنی اسلام، نصارای نجران هیئتی را به سوی مکّه اعزام کردند تا آئین جدید را شناسایی کرده، اخبار آن را برایشان بیاورند.

هیئت اعزامی پس از اینکه در مکّه، محتوای دعوت پیامبر(ص) و آیات قرآن را شنیدند، بلافاصله ایمان آوردند و اسلام اختیار کردند. آنان در واقع، جویای حقیقت بودند و با شناخت حقّانیت اسلام، به آن گرویدند. کفّار مکّه بسیار تلاش کردند که آنان را از ایمان به دین جدید باز دارند؛ امّا آنان به گفتار آنها گوش ندادند.

برخوردهای فیزیکی و درگیری های عملی یهود

اهل کتاب، به خصوص یهودیان، به تبلیغات سوء علیه پیامبر اعظم(ص) و جنگ های روانی اکتفا نکردند؛ بلکه به برخوردهای فیزیکی و جنگ های عملی نیز روی آوردند. آنان با اینکه پیمان هایی با پیامبر اعظم(ص) داشتند؛ امّا به اقداماتی همچون حمایت از مشرکان، همکاری با آنان، تفرقه افکنی میان مسلمانان، ایجاد اغتشاش و آشوب در جامعه اسلامی و همکاری با منافقان مدینه دست می زدند. از همه مهم تر اینکه تصمیم به نابودی و از بین بردن اساس اسلام گرفتند، به ویژه در جنگ «احزاب»، بسیار کوشیدند که کار مسلمانان را یک سره سازند.

یهودیان از اینکه در درون شهر مدینه قرار داشتند، به راحتی می توانستند از این موقعیّت سوء استفاده کنند و امنیّت مسلمانان را بر هم زنند.

۱. تحریک دشمنان پیامبر و همکاری با مشرکان

پس از اینکه طرح ها و نقشه های یهودیان ناکام ماند و هر روز بیش از پیش اسلام گسترش یافت، بر تعصّب و حسادت یهودیان نیز افزوده شد. بدین روی، یهودیان، که مستأصل و درمانده شده بودند، همکاری عملی خود را با مشرکان بر ضدّ پیامبر(ص) آغاز کردند؛ چنان که جنگ های «اُحد» به دلیل تحریک قریش توسط یهودیان «بنی قینقاع»، «احزاب» با تحریک قریش و قبایل اطراف، توسط یهودیان «بنی قریظه» و برخی از درگیری های دیگر به تحریک و هم پیمانی یهودیان انجام گرفت.

یهودیان «بنی قریظه» در جنگ «احزاب» با دشمنان پیامبر(ص) و مشرکان هم پیمان شدند که در صورت حمله آنها از خارج، یهودیان از داخل مدینه به مسلمانان حمله ور شوند. یهودیان «بنی قریظه» با احزاب همکاری کردند و برای ریشه کن کردن مسلمانان، ۱۵۰۰ قبضه شمشیر، ۲۰۰۰ نیزه، ۳۰۰ دست لباس جنگی زرهی و ۱۵۰۰ سپر و چوب دستی فراهم آوردند. ۱۵

در ماجرای جنگ «احزاب» ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.