پاورپوینت کامل خروش علوی علیه اشرافی گری ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خروش علوی علیه اشرافی گری ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خروش علوی علیه اشرافی گری ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خروش علوی علیه اشرافی گری ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

نام مبارک علی(ع) اگر با شکوه و عظمت زینت یافته، از آن روست که با ارزش ها و فضیلت ها در هم آمیخته و برای تحقّق عدالت و انسانیت، با ستم و اشرافیّت به مبارزه برخاسته است. فریاد پرطنین علی(ع) علیه تجمّل پرستی و اشرافی گری، کمتر از مبارزه مستمر و خستگی ناپذیر آن حضرت با ظلم و بی عدالتی نیست و شاید راز آن در این باشد که اشرافی گری و برتری طلبی، از ظلم های بزرگ به شمار می آید.

آنچه در این نوشتار تقدیم می گردد، درباره مواجهه و مبارزه جدّی و سرسختانه امام علی(ع) با مسرفان، مترفان و اشرافیان است.

آنگاه که نظام و حکومتی براساس اسلام و مکتب ولایت برپا می شود،بی تردید عدالت و ظلم ستیزی از ارکان اصلی و ماهوی آن است و تحقّق راستین این رکن بزرگ جز با احقاق حقوق مظلومان و مستضعفان و آن نیز جز با تنگ کردن عرصه بر اشرافیان و تعدّی گران امکان پذیر نیست. از این روست که در حکومت عدل علوی، خروش و شورش آن حضرت در برابر آنان از اساسی ترین اقدامات ایشان است و حضرتش کوچکترین نمود اشرافی گری و رفاه طلبی افراطی و نامعقول را برنمی تابد و سخت ترین مواضع را در برابر آن اتّخاذ می کند. تبیین گفتار و سیره آن حضرت در این ارتباط، نیازمند بسط و تفصیلی درخور است که نمونه هایی از آن در پنج قسمت ارائه می گردد:

۱. برخورد قاطع علوی با مسئولان و کارگزاران حکومتی

در مکتب علوی، شدیدترین برخوردها در زمینه اشرافی گری و احقاق حقوق مظلومان، با کارگزاران و مدیران حکومت است. در قاموس حکومت علی(ع)، همواره اصل این است که حق با مردم است و گویی همیشه فرمانداران و کارگزاران حکومتی، متّهم و محکومند؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود! در سیره آن حضرت، به محض اینکه کوچکترین شکایتی از سوی ضعیف ترین شخص علیه یک والی و حاکم به ایشان می رسید، دیگر آرام و قرار از آن حضرت ربوده می شد؛ برآشفته می گردید و بی درنگ به تحقیق می پرداخت و در صورت احراز درستی شکایت، بدون هیچ ملاحظه ای و گویی در کمال خشونت، شدیدترین برخوردها را با آن کارگزار و استاندار به عمل می آورد. موارد زیر، نمونه هایی از این حقیقت است.

••• چرا بر سر سفره ثروتمندان حاضر شدی؟!

عثمان بن حنیف، استاندار «بصره» از سوی امام علی(ع) است. حضرت نامه ای به او نوشته و می فرمایند:

«ای پسر حنیف! به من گزارش داده اند که مردی از سرمایه داران بصره تو را به مهمانی خود دعوت کرده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنی های رنگارنگ برای تو آوردند و ظروف پر از غذا جلوی تو نهادند. من گمان نمی کردم مهمانی کسانی را بپذیری که بر سر سفره آنها فقط ثروتمندان حاضر می شوند و نیازمندان مظلوم در آن جایی ندارند! اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره حاضر می شوی!…»[۱]

نیک بنگرید! حضرت نمی فرمایند چرا بر سر سفره حرام خواران حاضر شده ای؟ توبیخ ایشان این است که چرا مظلومان و مستمندان را فراموش کرده ای؟ چرا حشر و نشر تو با سرمایه داران و اغنیا (گرچه اهل حلال) است. اگر سفره داران، اهل حرام خواری بودند، بی تردید حضرت بلافاصله استاندار خود را عزل می کردند و توبیخی بسیار شدیدتر اعمال می فرمودند. سخن بر سر این است که در حکومت علوی، کارگزاران و مسئولان، نه خود باید اهل اشرافی گری و رفاه طلبی باشند و نه با چنین کسانی مراوده و ارتباط داشته باشند. گویی اشرافی گری و لذّت جویی، ویروسی بسیار خطرناک یا لجنی بس متعفّن است که همگان، خصوصاً مسئولان حکومتی، باید به شدّت از آن اجتناب ورزند.

••• خیانت کاران را خوار و رسوا کن!

آنچه سخن بالا (مبنی بر منع مراوده با سرمایه داران، هرچند اهل حلال) را تأیید می کند، برخورد سخت حضرت علی(ع) با حرام خواران و متعدّیان به بیت المال است. آن حضرت به مالک اشتر می نویسند:

«اگر کسی از کارگزارانت یا نزدیکانت خیانتی روا داشت و به اموال مردم و بیت المال مسلمانان دست درازی کرد، او را به خواری و مذلّت بکش و داغ خیانت بر او بزن و نشان ننگ و تهمت بر او بگذار.»[۲]

یعنی او را به مردم معرفی کن و آبرویش را بریز تا مایه عبرت دیگران گردد.

••• آن خائن را پیش چشم همه شلّاق بزن!

جاسوسان امام علی(ع) به آن حضرت خبر می دهند که ابن هرمه، مسئول امور اقتصادی منطقه «اهواز»، رشوه گرفته و به بیت المال دست اندازی کرده است. امام بی درنگ به رفاعه، فرماندار ناحیه اهواز نامه ای بسیار تند می نویسند و دستوری حکومتی صادر می کنند که حقیقتاً چشم تاریخ را خیره و شگفت زده کرده است. امام علی(ع) می نویسند:

«ای رفاعه! زمانی که این نامه را خواندی، درباره ابن هرمه، مسئول بازار چنین کن: بلافاصله عزلش کن. مسامحه و مماشات مکن. او را به مردم معرفی کن. به زندانش بیفکن. در روز جمعه او را از زندان بیرون آورده، پیش چشم مردم (در نماز جمعه) او را سی و پنج ضربه شلّاق بزن و در کوچه و بازار بگردان تا همه ببینند و هرکس طلبی و مدرکی دارد، طلبش را از او بستاند. پایش را در زنجیر کن و جز در وقت نماز آن را باز مکن. همچنین، در زندان ملاقاتی نداشته باشد تا راه پاسخ گویی به دادگاه را به او نیاموزند؛ ولی اگر غذا و نوشیدنی و لباس و زیرانداز برایش آوردند، به او برسانید. .. اگر بدنش کشش داشت، یک ماه بعد مجدّداً سی و پنج ضربه شلّاق دیگر به او بزن… گزارش عملکردش را در این باره برای من به صورت مکتوب بفرست. اگر در مجازات او کوتاهی کنی، خودت را عزل می کنم. این حکم خداست که باید آن را اجرا کنی. ضمناً سهمیه او از بیت المال را قطع کن و بگو بعد از این خائن، چه کسی را به جای او انتخاب کرده ای.»[۳]

دنیا باید از این حقایق افتخارآفرین آگاه شود تا بشناسد علی کیست؛ روش حکومتش چیست؛ احترام به مردم و حقوق بشر یعنی چه و مکتب ولایت و اسلام ناب کدام است.

••• مگر بیت المال ارث پدرت است؟!

از این گونه نامه ها و دستورات از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) بسیار است. چنین نیست که یکی دو بار اتّفاق افتاده باشد. منذربن جارود یکی دیگر از فرمانداران حضرت است که به او نامه ای این گونه می نویسند:

«به من گزارش داده اند که کارهای حکومتی را رها کرده، به خوش گذرانی و لهو و لعب و شکار و تفریح می روی و در اموال عمومی، دست خیانت دراز کرده و به خویشانت بذل و بخشش نموده ای! مگر بیت المال ارث پدرت است؟ به خدا قسم! اگر این گزارش درست باشد، ارزش شتر و بند کفشت از تو بیشتر خواهد بود. بدان که لهو و لعب، مورد رضای خداوند نیست و خیانت به مسلمانان است.»[۴]

لختــی به خود آییـــم!

لختی به خود بیاییم و وضع خود، مسئولان و کارگزاران خود و بازی های جناحی و سیاسی و حیف و میل هایی که در این کشور علی بن ابی طالب(ع) صورت می گیرد، با سیره و مکتب امام علی(ع) بسنجیم. راستی اگر امروز آن حضرت در بین ما حضور می یافت و قرار می شد این گونه که در نامه ها و خطاب های آن حضرت خواندیم با ما و برخی مأموران و صاحب منصبان ما سخن بگوید، آیا بهتر از آن سخن می گفتند؟ آیا زد و بندها، رانت خواری ها، دزدی ها، بازی با بیت المال، خرج کردن آن در راه مقاصد جناحی و حزبی، پایمال کردن حقوق مظلومان و بی پناهان، اهمال کاری ها، ولخرجی ها در اموال عمومی برای ماشین و دکوراسیون و مبل و ظاهر ساختمان ها و اتاق ها و اشرافی گری ها را تحمّل می کردند؟

آیا ویراژ دادن چندین ماشین گران قیمت و مدل بالا در خیابان ها و حقّ دیگران را ضایع کردن به بهانه رفتن یک مسئول از نقطه ای به نقطه دیگر شهر را تاب می آورد؟

آیا داشتن چندین شغل و حقوق و امتیازات فراوان را درباره مسئولان دولتی قبول می کرد؟ آیا وضع زندگی، درآمد، خانه و مسکن برخی مسئولان را می پذیرفت؟

اگر کسی هنوز هم در پاسخ منفی به سؤالات بالا تردیدی دارد، نمونه زیر را به دقّت بخواند.

••• با چه مجوّزی این خانه را خریدی؟!

روایت شده است که شریح بن الحارث، قاضی حکومت، خانه ای بزرگ و اشرافی خرید و خبر آن به امام(ع) رسید. حضرت او را احضار کرده، فرمودند:

«به من خبر داده اند خانه ای به مبلغ هشتاد دینار خریده ای، سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا کرده اند.» شریح گفت: آری. ای امیرمؤمنان! حضرت نگاهی خشم آلود به او کردند و فرمودند: «ای شریح! به زودی کسی به سراغت می آید که به نوشته ات نگاه نمی کند و از گواهانت نمی پرسد تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد.

ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی که در این صورت، خانه دنیا و آخرت را از دست داده ای.

امّا اگر هنگام خرید خانه نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم که دیگر برای خرید آن حتّی به یک درهم یا بیشتر رغبت نمی کردی. آن سند را چنین می نوشتم:

این خانه ای است که بنده ای بی ارزش از مرده ای آماده کوچ خریده؛ خانه ای از سرای غرور که در محلّه نابودشوندگان و کوچه هلاک شدگان قرار دارد. این خانه به چهار جهت منتهی می شود:

یک سوی آن به آفت ها و بلاها، سوی دوم آن به مصیبت ها، سوی سوم آن به هوا و هوس های سست کننده و سوی چهارم آن به شیطان گمراه کننده ختم می شود و در خانه به روی شیطان گشوده است.

این خانه را انسان فریب خورده آزمند، از کسی که خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی که او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنیاپرستی کشانده، خریداری کرده است. هرگونه نقصی در این معامله باشد، بر عهده پروردگاری است که اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جبّاران را ستانده و سلطنت فرعون ها را نابوده کرده است.»[۵]

شگفت اینجاست که ام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.