پاورپوینت کامل برتر از سلیمان (ع)، مسیح تر از عیسی (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل برتر از سلیمان (ع)، مسیح تر از عیسی (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برتر از سلیمان (ع)، مسیح تر از عیسی (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل برتر از سلیمان (ع)، مسیح تر از عیسی (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
آنچه در این مقاله می خوانید، اثبات برتری رسول اکرم (ص) بر پیامبران بنی اسرائیل پس از حضرت موسی (ع) می باشد. این روایت، ضمن روایتی بلند به نقل از امام حسین (ع) است که ماجرای احتجاج امیرمؤمنان علی (ع) را در برابر مردی یهودی بیان می کنند. امید است با شناخت آن حجّت عظیم، شکوه و قدرت خدای خود را بهتر بشناسیم؛ ان شاءالله.
حضرت داوود (ع)
عالم یهودی خطاب به امیرمؤمنان (ع) گفت: این حضرت داوود (ع) است که خداوند آهن را برای او نرم ساخت و از آن سپرها را ساخت. آیا چنین فضیلتی برای محمّد (ص) هست؟
حضرت مولی الموحّدین (ع) فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) بهتر و برتر از آن داده شده. خداوند سنگ سخت محکم را برای او نرم نمود و تبدیل به غار ساخت و زیر دستان مبارک آن حضرت در «بیت المقدّس» چنان نرم همچون خمیر شد. ما این را مشاهده کردیم و تحت پرچم او آن را لمس نمودیم. »
عالم یهودی گفت: این حضرت داوود (ع) است که بر خطای خود گریست؛ به نوعی که کوه ها از سر ترس با او ساری و جاری شدند.
حضرت (ع) فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) برتر از آن عطا شده. آن حضرت وقتی به نماز می ایستاد از شدّت گریه از سینه و شکم او صوتی همچون آوازی که از دیگ مسین مملوّ از آب که بر بالای آتش افروخته باشد و در جوش و غلیان بود، شنیده می شد و این در حالی بود که خداوند او را از عقاب خود ایمن ساخته بود و آن حضرت با این گریه می خواست به درگاه خداوند، اظهار خشوع و خاکساری کند و او امام و مقتدای همه است.
آن رسول گرامی، مدّت ده سال به واسطه عبودیت خداوند بر اطراف انگشتان ایستاده عبادت ربّ العزّت نمود، تا آنکه قدم های مبارکش متورّم و ستبر و رنگ مبارکش مایل به زردی گردید و دائماً نماز شب می خواند تا آنکه از جانب خداوند عزَّ و جلَّ عتاب شد که «طه؛ ما قرآن را نازل نکردیم که تو را به زحمت بیندازیم؛ بلکه باید بدان واسطه خوشبخت گردی. » ۱ او چندان گریه می کرد که در برخی اوقات بیهوش می شد. روزی یکی از اصحاب به او عرض کرد: ای رسول خدا! مگر نه این است که خداوند گناهان دور و نزدیک گذشته تو را آمرزیده؟ گفت: «آری. مگر من نباید بنده سپاسگزار خدا باشم؟!»
و چنانچه کوه ها با داوود، جاری شده و تسبیح گفتند، با محمّد (ص) برتر از آن انجام دادند.
ما با او بر «کوه حرا» بودیم. ناگاه کوه به لرزه درآمد و آن حضرت به کوه فرمود: «آرام بگیر که جز نبی و وصی یا صدّیق شهید بر روی تو نایستاده است. » پس کوه مطیع فرمان آن حضرت آرام گرفت.
[همچنین ] ما با او از کوهی عبور می کردیم که ناگاه قطرات گریه از برخی از قسمت های آن بیرون می زد. آن حضرت به کوه فرمود: «برای چه گریه می کنی؟» گفت: ای رسول خدا! حضرت مسیح بر من عبور کرد و او مردم را از آتشی می ترساند که هیمه آن مردمند و سنگ ها و من ترس آن دارم که نکند من از آن سنگ ها باشم. حضرت بدو فرمود: «هراس مکن. آن سنگ، کبریت است. » پس کوه آرام گرفت و سکون یافت و پاسخ او را داد. »
حضرت سلیمان (ع)
الف) پادشاهی و فرمانروایی
عالم یهودی گفت: این حضرت سلیمان (ع) است، که به او ملک و سلطنتی عطا شد که هیچ کسی پس از او بدان دست نیافت.
حضرت علی (ع) فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) بهتر و برتر از آن عطا شده. روزی فرشته ای بر آن حضرت نازل شد که پیش از آن به زمین نیامده بود و او همان میکائیل است. عرض کرد: ای محمّد! اگر خواهی، پادشاه و منعم و مکرم باش و این کلیدهای گنجینه های زمین با تو است و تمام کوه های آن با تو طلا و نقره خواهد شد و این کار ذرّه ای از آنچه در آخرت برایت ذخیره شده، کم نخواهد کرد. پس اشاره ای به جبرئیل، که از میان فرشتگان دوست آن حضرت بود، نمود و او را اشاره به تواضع نمود. پس فرمود: «بلکه من نبوّت و بندگی را اختیار کردم که یک روز بخورم و دو روز گرسنه باشم تا اینکه به برادرانم از انبیا ملحق شوم. » پس خداوند عزّوجلّ به آن حضرت «کوثر» و «رتبه شفاعت» را عنایت فرمود و این درجه رفعت و کرامت، هفتاد مرتبه عظیم تر از ملک دنیا از اوّل تا آخر آن است و او را وعده مقام محمود فرمود. پس وقتی روز قیامت فرا رسد، خداوند عزَّ و جلَّ، او را بر روی عرش می نشاند. پس ای یهودی! این عطا از آنچه به سلیمان داده شده، بسی برتر و بهتر است. »
ب) تسخیر باد
عالم یهودی گفت: این حضرت سلیمان است که تمام بادها تحت فرمان او شدند؛ به طوری که با آن به تمام شهرها می رفت تا به یک شب و روز راه یک ماهه می پیمود.
حضرت امیر (ع) فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) برتر و بهتر از آن داده شده. ایشان مسیر یک ماه راه از «مسجد الحرام» به «مسجد الأقصی» سیر داده شد و از آنجا در ملکوت آسمان ها مسیر پنجاه هزار سال را عروج داده شد و این همه در کمتر از سه شب بود تا اینکه به ساق عرش رسید؛ تا اینکه به علم نزدیک شد و به آن چسبید و از آنجا او را به جنّت بردند. به بالای رفرف سبز مشرّف شد. در آنجا نور محل بصر آن رسول گرامی را خیره کرد. پس عظمت حضرت عزَّ و جلَّ را به چشم دل به نظر درآورد و با دیدگان او را ندید و فاصله میان او و آن نور به مقدار فاصله دو کمان یا کمتر از آن بود. پس خداوند به بنده اش آنچه [که می خواست ] وحی فرستاد و از جمله، این آیه شریفه از «سوره مبارکه بقره» بود که:
«آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آنِ خداست و اگر آنچه در دل های خود دارید، آشکار یا پنهان کنید. خداوند شما را به آن محاسبه می کند؛ آنگاه هر که را بخواهد می بخشد و هر که را بخواهد عذاب می کند و خداوند بر هر چیزی تواناست. » ۲
و این آیه [در عالم ذرّ] بر تمام انبیا از زمان حضرت آدم عرضه شد تا اینکه خداوند عزَّ و جلَّ، حضرت محمّد (ص) را مبعوث فرمود و بر تمام امّت ها عرضه شد و از شدّت سنگینی، آن را نپذیرفتند و آن بر رسول خدا (ص) عرضه شد و آن را پذیرفت و پس از عرضه بر امّت، آنان
نیز آن را پذیرفتند. پس وقتی خداوند تبارک و تعالی این پذیرش را از ایشان مشاهده نمود، دریافت که اینان طاقت آن را ندارند. پس هنگامی که آن حضرت به ساق عرش رسید آن مطلب را بر او تکرار فرمود تا درباره اش اندیشه کند. پس فرمود: «پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است، ایمان آورده است. » ۳ پس آن حضرت از جانب خود و امّتش پاسخ داد که: «و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتاب ها و فرستادگانش ایمان آورده اند [و گفتند: ] «میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمی گذاریم. » ۴ پس خداوند متعال فرمود: «در صورت انجام این اعمال، بهشت و مغفرت از آن ایشان خواهد بود. » و پیامبر عرض کرد: «اگر این گونه با ما رفتار فرمایی، آمرزش تو را [خواستاریم ] و فرجام به سوی تو است. » ۵
ج) فرمانبری اجنّه
عالم یهودی گفت: این حضرت سلیمان است که شیاطین به فرمان او بودند و هر چه می خواست برای او می ساختند؛ معبدها و تندیسه ها و تمثال ها.
حضرت مولا علی (ع) به او فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) بهتر و برتر از آن عطا شده. شیاطین در حالی تحت فرمان او (سلیمان نبی (ع)) بودند که هنوز در کفر به سر می بردند؛ ولی شیاطین تحت امر محمّد (ص) همه مؤمن بودند. پس نُه نفر از اشراف گروه جنّیان، یکی از جنّ نصیبین بود و هشت نفر ایشان از بنی عمرو بن عامر که از اهل یقین ایشان بودند، خدمت آن حضرت شرفیاب شدند که عبارتند از: شضاه، مضاه، هملکان، مرزبان، مازمان، نضاه، هاضب، هضب و عمرو و ایشان کسانی هستند که خداوند در باره اشان می فرماید: «و چون تنی چند از جنّ را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند [به یکدیگر] گفتند: «گوش فرا دهید. » و چون به انجام رسید، هشداردهنده به سوی قوم خود بازگشتند. » ۶و اینان نه نفر می باشند. پس جنّیان خدمت آن حضرت آمدند و پیامبر داخل نخلستان بود. آنان عذرخواهی کرده و گفتند: ما گمان کردیم که خداوند کسی را مبعوث نفرموده و از پی آن هفتاد و یک هزار تن از ایشان با پیامبر بیعت نمودند که روزه گیرند و نماز گزارند و حجّ به جای می آرند و جهاد می کنند و خیرخواه مسلمانان هستند و از یاوه گویی های خود درباره خداوند عذر خواستند. ای یهودی! این عطا برتر از آن چیزی است که به سلیمان داده شده. پس پاک و منزّه است خداوندی که شیاطین را پس از تمرّد، برای نبوّت محمّد (ص) مسخّر نمود و آنان پنداشته بودند که خداوند دارای فرزند است؛ به خاطر همین بعثت آن حضرت، شامل تعداد بی شماری از جنّ و انس گردید. »
حضرت یحیی (ع)
عالم یهودی گفت: این حضرت یحیی بن زکریا است که درباره او گفته اند: به او هنگام خردسالی حکم و حلم و فهم داده شده و او بی هیچ گناهی می گریست و روزه را [در روزهای پی در پی به هم ] وصل می کرد.
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به او فرمودند: «همین طور است و به حضرت محمّد (ص) برتر از آن عطا شده. حضرت یحیی در زمانی زندگی می کرد که نه بتی بود و نه جاهلیتی و به حضرت محمّد (ص) در میان بت پرستان و حزب شیطان حکم و فهم داده شد و [او] کمترین رغبتی به بت ها و مراسم آنان نشان نداد و هیچ دروغی از او شنیده نشد و او فردی امین بود و راستگو و حلیم. او روزه را هفتگی به هم وصل می کرد یا کمتر یا بیشتر و وقتی به این عمل او اعتراض می شد، می فرمود: «من مانند هیچ کدام شما نیستم. من زیر سایه [الطاف ] پروردگارم بوده؛ مرا غذا داده و آب می نوشاند. » و آن حضرت (ص) بی هیچ جرمی و فقط از سر خشیت خداوند به قدری می گریست که محلّ سجده او تماماً خیس می شد. »
حضرت عیسی (ع)
الف) سخن گفتن در گهواره
عالم یهودی گفت: این حضرت عیسی بن مریم است که [مسیحیان ] می پندارند او در گهواره سخن می گفته. حضرت علی (ع) به او فرمودند: «همین طور است و حضرت محمّد (ص) در حالی از شکم مادرش متولّد شد که دست چپ خود را بر زمین و دست راستش را به آسمان بالا گرفته بود و لبان خود را به یکتاپرستی حرکت می داد. در این حال، نوری از دهانش آشکار شد که اهل «مکه» در آن قصرهای بصری و اطراف آن از «شام»، قصرهای «حمر» از «یمن» و اطرافش و قصرهای «بیض» از «اسطخر» و حوالی آن را دیدند.
تمام دنیا در شب تولّد آن حضرت نورانی شد تا آنجا که گروه جنّ و انس و شیاطین به وحشت افتادند و گفتند: واقعه ای بر روی زمین رخ داده است. در شب میلاد، ملائکه مشاهده شدند که بالا و پایین
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 