پاورپوینت کامل جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۵۴

چگونگی تمهید مقدّمات ظهور

یکی از پرسش های اساسی درباره حکومت امام عصر (عج) چگونگی تمهید مقدّمات لازم برای ظهور منجی است؛ به این معنا که آیا مردم، نظام های سیاسی و حکومت ها و داعیه داران نجات بشریت و تأمین کننده سعادت او، به صورت طبیعی آماده پذیرش منجی می شوند و مقدّمات لازم برای ظهور او را فراهم می آورند یا آنکه خداوند از روی اراده تکوینی و قهری همه جهانیان را مقهور اراده خویش ساخته و تمهید مقدّمات ظهور منجی را بر آنان تحمیل خواهد کرد؟

بررسی این نکته در مبحث جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور، از آن جهت اهمّیت دارد که با فرض قهری دانستن تمهید مقدّمات ظهور و تکوینی دانستن اراده الهی برای تحقّق وعده میراث بری زمین توسط صالحان، دیگر نمی توان درباره تحوّلات سیاسی و اجتماعی جهان پس از ظهور، به سان یک پدیده طبیعی قابل مطالعه سخن گفت؛ زیرا وقتی قرار باشد اصل ظهور منجی بدون دخالت خواست جهانیان و صرفاً مبتنی بر اراده الهی تحقّق پذیرد، بالطّبع باید پذیرفت که تحوّلات پس از ظهور نیز بر اساس چنین اراده ای شکل می گیرد.

درست نظیر دولتی که بدون دخالت مردم و مثلًا با کودتا شکل گرفته باشد. در چنین حالتی تحوّلات سیاسی و اجتماعی پس از شکل گیری آن دولت همچنان بدون دخالت مردم و با خواست قهری هیئت حاکمه شکل خواهد گرفت.

باری، در چنین حالتی به جای بررسی پدیدارشناسی جغرافیای سیاسی و اجتماعی آن کشور، با عطف توجّه به تحوّلاتی که می بایست به طور طبیعی در بستر اجتماع تحقّق یابد، باید به سراغ نوع نگاه و تفکر حاکم یا هیئت حاکمه رفت و از زاویه نگاه آنان، به بررسی تحوّلات پرداخت. به عبارت روشن، در چنین حالتی به جای انتخاب مطالعه به روش انّی، باید از مطالعه به روش علّی بهره جست.

در مبحث ما، یعنی بررسی جغرافیای سیاسی و اجتماعی عصر ظهور نیز با فرض قهری دانستن تحقّق اصل ظهور، باید تحوّلات اجتماعی پس از ظهور را بر اساس خواست و میل الهی با بهره جستن از روش مطالعه علّی، مورد بررسی قرار داد. بر این اساس، نوع مطالعه چنین خواهد بود که مثلًا می گوییم چون خداوند تکثّر ادیان را از آغاز نمی پسندیده است، از این رو مردم در جهان پس از ظهور در پی اراده قهری الهی گرایش به سایر ادیان را از دست داده و با تصرّف تکوینی الهی در دل های آنان، خود به خود موحّد و تابع اسلام خواهند شد.

امّا اگر تحوّلات در آستانه ظهور را امری طبیعی و منطبق با اراده تشریعی الهی بدانیم، به این معنا که معتقد باشیم که جهانیان در عصر غیبت از چنان رشد و تعالی فکری برخوردار خواهند شد که بدون دخالت اراده قهری و تکوینی الهی، خود آماده پذیرش منجی خواهند بود و خود مقدّمات ظهور او را فراهم خواهند ساخت. در این صورت، با روش مطالعه از نوع مطالعه انّی و پدیدارشناسانه درباره مسائلی، همچون وحدت ادیان در عصر ظهور به داوری خواهیم نشست و خواهیم گفت مقتضای رشد و تعالی فکری بشر و باور آنان به نقص و کاستی ادیان کنونی و درک کمال و جامعیت اسلام، آنان را به طور طبیعی به کنار گذاشتن سایر ادیان و پذیرش اسلام به عنوان دین کامل سوق خواهد داد.

با این مقدّمه، می توان اذعان کرد که درباره چگونگی شکل گیری تحوّلات در آستانه ظهور دو نگاه اصلی وجود دارد؛ بر اساس یک نگاه مقدّمات ظهور منجی بر اساس اراده تکوینی و قهری خداوند شکل خواهد گرفت و بر اساس نگاه دوم این تحوّلات به صورت طبیعی و با خواست و رغبت جهانیان تحقّق خواهد یافت.

در اینجا مناسب است که شواهد این دو نگاه را به اختصار مورد بررسی قرار دهیم.

دیدگاه نخست: دخالت اراده تکوینی الهی در ظهور منجی

برای اثبات دخالت اراده قهری خداوند در ظهور منجی، حدّاقل به دو شاهد می توان استناد کرد که عبارتند از:

۱- عدم سنخیت وضعیت کنونی جهان با جهان پس از ظهور

این دلیل را بر اساس سه مقدّمه ذیل می توان تقریر کرد:

مقدّمه اوّل

چنان که از بررسی مؤلّفه های عصر پس از ظهور به دست می آید، جهان پس از عصر ظهور در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، دارای ویژگی های خاصّی خواهد بود که آنها را عمدتاً می توان در سه امر خلاصه کرد:

۱- حاکمیت ارزش های اخلاقی و معنوی بر جهان؛

۲- حاکمیت اسلام به عنوان دین جامع؛

۳- حاکمیت نظام سیاسی واحد بر جهان.

مقدّمه دوم

می دانیم که طفره رفتن محال است. به این معنا که با فرض پذیرش طبیعی بودن تحوّلات، نمی توان توقّع داشت که این تحوّلات بدون طی مراحل لازم و سیر منطقی و ناگهانی اتّفاق بیفتد. بنابراین اگر وحدت ادیان و لزوماً حاکمیت اسلام را به جای تکثّر ادیان از مؤلّفه های جغرافیای سیاسی و اجتماعی عصر ظهور دانستیم و از سویی دیگر تحقّق چنین تحوّلی را مستند به اراده تکوینی و قهری خداوند ندانستیم، نمی توانیم مدّعی باشیم که چنین تحوّلی به صورت ناگهانی و طفره اتّفاق می افتد.

مقدّمه سوم

از سویی دیگر، وقتی وضعیت کنونی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی حاکم بر جوامع بشری و تاریکی ها و پلشتی های گسترده در میان آدمیان را مشاهده می کنیم، تمهید طبیعی مقدّمات ظهور بسیار بعید می نماید.

باری، چگونه می توان انسان امروزین را که چشم و گوش عموم آنان به اسرار آسمانی بسته است، به گونه ای که شماری به بت پرستی یا گاوپرستی مشغول، گروهی به پیامبری انسان زمینی دل خوش، جمعی در شهوت و شهوت رانی غرق، شماری دیگر به اندیشه و خیال بافی های مدّعیان نجات و سعادت بشریت دل آرامند، بیدار ساخت؟!

جهان کنونی در سه مؤلّفه پیش گفته دچار بحران شگفت آوری است. از سویی وضعیت اخلاقی و معنوی جهان بسیار نگران کننده است؛ به گونه ای که به عنوان مثال همجنس بازی از سوی کلیسا به عنوان یک ازدواج رسمی مورد تأیید قرار می گیرد و در سازمان های بین المللی ظلم و تعدّی به حقوق ملّت ها به عنوان حمایت از حقوق بشر مورد تأیید است. از دیگر سو، با اختلاف دامنه داری که در میان دولت ها و ملّیت های مختلف وجود دارد، به گونه ای که کمتر در میان دو کشور همسایه دوستی واقعی به چشم می خورد، چگونه می توان به رخت بربستن تکثّر حکومت ها و تحقّق یک نظام سیاسی واحد در جهان دل بست؟!

نیز باید پرسید اگر اراده تشریعی خداوند برای تحقّق هدایت یابی مردم و آماده شدن طبیعی آنان برای ظهور منجی کفایت می کرد، چرا چنین اراده ای درباره پیامبران پیشین، همچون نوح که با دعوت هزار سالهه مردم ۱ به توحید و یکتاپرستی ناکام ماند، به کار گرفته نشد؟!

۲- گواهی برخی از روایات مبنی بر قهری بودن ظهور منجی

از ظاهر برخی از روایات چنین برمی آید که تمهید مقدّمات ظهور با ارده قهری خداوند همراه است. به عنوان مثال در روایت مشهوری از پیامبراکرم (ص) چنین آمده است که «اگر از دنیا تنها یک روز مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد تا مهدی (ع) همان که نامش نام پیامبر، و کنیه اش، کنیه پیامبر است، ظهور کند. » ۲

دیدگاه دوم: دخالت اراده تشریعی خداوند در ظهور منجی

بر اساس دیدگاه دوم و با عطف توجّه به ادّله وحیانی ظهور مهدویت و نیز سایر ادّله، تمهید مقدّمات ظهور امام عصر (عج) بر اساس اراده تشریعی خداوند و به صورت طبیعی تحقّق خواهد یافت. در اینجا مناسب است شواهدی از قرآن و روایات اهل بیت (ع) را ارائه کنیم.

۱- شواهدی از آیات قرآن

قرآن تصریح می کند که انسان ها برای عبادت و بندگی خداوند آفریده شده اند ۳ و خداوند هماره از مردم هدایت یابی، سپاس گزاری، رهپویی به سر منزل کمالات علمی و معنوی، پایبندی به ارزش های انسانی و الهی را خواسته است؛ امّا انسان ها عموماً در اثر پیروی از هواهای نفسانی و گوش سپاری به وسوسه های شیطانی در جهت عکس دعوت الهی، حرکت کرده و می کنند و خداوند به رغم آنکه کفر، ناسپاسی، پلشتی و پلیدی را برای بندگان خود نپسندیده است، امّا هرگز مانع آنان از این کژروی نشده و آنان را به پذیرش دعوت پیامبران، مجبور نساخته است.

عدم رضایت الهی نسبت به کفر بندگان و اعلام رضایت الهی، نسبت به سپاس گزاری آنان در این آیه منعکس شده است: «إِنْ تَکفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِی عَنْکمْ وَ لا یرْضی لِعِبادِهِ الْکفْرَ وَ إِنْ تَشْکرُوا یرْضَهُ لَکمْ؛ ۴ اگر کفر ورزید، خدا از شما سخت بی نیاز است و برای بندگانش کفران را خوش نمی دارد و اگر سپاس دارید، آن را برای شما می پسندد. »

در «سوره یونس» بر اساس قیاس استثنایی، بر این نکته تأکید شده است که اگر اراده تکوینی الهی می بود، مردم همه ایمان می آوردند و چون همه مردم ایمان نیاورده اند، پس می توان دریافت که چنین اراده ای در بین نیست: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّک لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنِینَ؛ ۵ و اگر پروردگار تو می خواست، قطعاً هر که در زمین است، همه آنها یکسر ایمان می آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنی که بگروند؟»

این آیه پس از آیه ای آمده که در آن اعلام شده که به استثنای قوم یونس، ایمان آوری هیچ قومی به آنان سود نرسانده است. به عبارت دیگر خداوند از اینکه مردم زیر بار هدایت پیامبران نرفته اند، گله کرده است: «فَلَوْ لا کانَتْ قَرْیهٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِیمانُها إِلَّا قَوْمَ یونُسَ؛ ۶ چرا هیچ شهری نبود که [اهل آن ] ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد مگر قوم یونس؟. . . »

پس از این آیه، اعلام اینکه اگر خداوند می خواست همه ساکنان زمین بدون استثنا ایمان می آوردند، بدان معناست که خداوند نمی خواهد اراده تکوینی و قهری خود را درباره ایمان آوردن مردم اعمال کند.

تأکید بر اینکه اگر خدا می خواست مردم بر امّت واحد می بودند ۷ نیز بیانگر همین اصل اساسی است. در «سوره مبارکه طه» از این سنّت تخلّف ناپذیر الهی به عنوان کلمه ای که پیشی گرفته یاد کرده است: «وَ لَوْ لا کلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّک لَکانَ لِزاماً؛ ۸ و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته و موعدی معین مقرر نشده بود، قطعاً لازم می آمد. »

این کلمه همان برنامه حکیمانه خداوند است که براساس آن، انسان ها مختار آفریده شده و براساس حسن انتخاب خود، با رهنمون عقل به عنوان حجّت باطنی یا به کمک رهنمون پیامبران و اوصیای آنان، به عنوان حجّت های ظاهری ۹ استحقاق پاداش الهی را دارند یا با سوء انتخاب خود و با پیروی از هوای نفس و وسوسه های شیطانی، مستحقّ کیفر خواهند بود.

تاریخ را می بایست به سان دانشگاهی دانست که یک نظام و قانون حکیمانه بر سراسر آن حاکم است. اگر قرار است خداوند در هیچ برهه ای از تاریخ، شخصی یا امّتی را بر اساس اراده تکوینی و قهری خود بر دین باوری مجبور نسازد و بدین جهت از هدایت ناپذیری بندگان خود مجازاً، با حسرت یاد کرده است، چگونه می توان پذیرفت که در برهه پایانی دنیا، ناگهان این قانون درهم پیچیده شده و با دخالت اراده تکوینی و قهری خداوند، تمام مردم دنیا، ادیان و مذاهب و مبانی فکری، سیاسی و فرهنگی خود را کنار گذشته و یکسره آماده دیدار منجی بزرگ خواهند شد و باورانه راه را برای او مهیا خواهند ساخت؟!

به راستی، چه شده که قرار است ناگهان خداوند این سنّت حکیمانه خود را کنار بگذارد. به علاوه اگر ایمان و دین باوری گذشتگان از روی قهر و جبر، سودی به حالشان نداشته و پاداشی را به همراه نخواهد داشت، دین باوری آیندگان از روی قهر و اراده تکوینی چگونه به حالشان سودبخش خواهد بود؟!

از این رو، تردید نباید کرد که همچنان سنّت اختیار، بر ساحت انسانی حاکم خواهد ماند و خداوند هیچ گاه مردم را از روی اراده قهری و تکوینی، مجبور به تمهید مقدّمات ظهور امام مهدی (ع) و پذیرش قهری حکومت وی نخواهد کرد؛ بلکه باید باور داشت که مقدّمات ظهور کاملًا طبیعی فراهم خواهد شد.

براین اساس، فروپاشی نظام های کنونی فکری و دینی دنیا در آستانه ظهور امام عصر (عج)، به سان فروپاشی سوسیالیزم خواهد بود که پس از حدود هفتاد سال سیطره بر بلوک شرق خود به خود به افول گرایید وخاموش شد. درباره سایر نظام های فکری و سیاسی همین اتّفاق خواهد افتاد.

پیش بینی قرآن مبنی بر میراث بری صالحان نسبت به زمین، ناظر به همین نکته است: «وَ لَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ؛ ۱۰ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. »

۲- شواهدی از روایات

تشریعی بودن اراده الهی برای تمهید مقدّمات ظهور منجی در روایات اهل بیت (ع) نیز مورد توجّه قرار گرفته است. امام صادق (ع) پس از تبیین وضعیت تأسّف بار حاکمیت خشونت و ستم بر بشریت در آستانه ظهور چنین فرمود: «فَخُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ یکونُ عِنْدَ الْیأْسِ وَ الْقُنُوطِ مِنْ أَنْ یرَوْا فَرَجا؛ ۱۱ خروج مهدی (ع) هنگامی است که نسبت به یافتن فرج و گشایش یأس و ناامیدی کامل حاکم باشد. »

این گفتار بیانگر مهم ترین رکن برای تمهید مقدّمات ظهور امام مهدی (ع) است. یعنی امام عصر (عج) تنها زمانی ظهور خواهد کرد که یأس و ناامیدی از یافتن راهی برای نجات و راهیابی به سعادت بشر، بر همگان سایه افکنده باشد. به عبارت روشن تر، بشر باید خود دریابد که دیگر هیچ نظام فکری، سیاسی یا دینی یا مصلحی برای نجات بشریت وجود ندارد. در این هنگام است که مهدی (ع) ظهور خواهد کرد. این گفتار بیانی دیگر از انتظار طبیعی و همگانی انسان ها نسبت به ظهور منجی است.

این امر نسبت به افول نظام های سیاسی در دو روایت از زبان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) مورد تأکید قرار گرفته است.

امام باقر (ع) فرمودند: «إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ یبْقَ أَهْلُ بَیتٍ لَهُمْ دَوْلَهٌ إِلَّا مَلَکوا قَبْلَنَا لِئَلَّا یقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِیرَتَنَا إِذَا مَلَکنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِیرَهِ هَؤُلَاء؛ ۱۲

دولت ما آخرین دولت هاست و هیچ گروهی نمی ماند؛ مگر آنکه دولت داشته و پیش از ما حکومت خواهند راند تا وقتی در سیره ما بنگرند، نگویند که اگر ما حکومت می داشتیم، این چنین منشی خواهیم داشت. »

و امام صادق (ع) نیز چنین فرمودند: «مَا یکونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّی لَا یبْقَی صِنْفٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا وَ قَدْ وُلُّوا عَلَی النَّاسِ حَتَّی لَا یقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّینَا لَعَدَلْنَا ثُمَّ یقُومُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ الْعَدْل؛ ۱۳

این امر- حکومت امام مهدی (ع)- تحقّق نخواهد یافت؛ مگر آنکه تمام گروه ها وطیف های انسانی بر مردم حکومت خواهند راند. تا نگویند اگر ما حکومت می کردیم، عدالت پیشه می کردیم، تا آنکه قائم با حق و عدالت ظهور خواهد کرد. »

این دو روایت به خوبی گواهند که ظهور امام زمان (ع) تنها زمانی خواهد بود که تمام نظام های سیاسی و فکری که نجات و سعادت بشر و حاکمیت عدالت را وعده می دهند، زمام کار مردم را بر عهده خواهند گرفت و دروغ یا ناتوانی آنان در حاکمیت عدالت و ارزش های انسانی آشکار خواهد شد. در این هنگام است که نوبت به دولت حقیقت مدار و عدالت گستر امام عصر (عج) خواهد رسید. تأکید بر اینکه دولت امام عصر (عج) آخرین دولت است، ناظر به همین نکته، یعنی افول طبیعی تمام نظام های سیاسی و فکری پیش از ظهور آن حضرت است.

در نقد دو دلیل پیشین باید گفت که وضعیت کنونی جهان نباید معیار داوری برای وضعیت جهان در عصر ظهور قرار گیرد؛ زیرا کسی نمی داند تا فرارسیدن زمان لازم برای تحقّق شرایط ظهور چقدر زمان باقی مانده است.

از سویی دیگر باید توجّه داشت مقصود از روایت پیش گفته مبنی بر خروج مهدی (عج) حتّی اگر یک روز از دنیا مانده باشد، ۱۴ تأکید بر سنّت تخلّف ناپذیر الهی مبنی بر ظهور منجی و سیطره عدالت و نیکی بر عالم است؛ نه اینکه واقعاً خداوند یک روز دنیا را به صورت غیر طبیعی، به سان چند سال طولانی خواهد کرد و بر اساس اراده قهری و تکوینی خود، مردم را برای تمهید مقدّمات ظهور و پذیرش حکومت امام عصر (عج) مجبور خواهد ساخت.

مؤلّفه های جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور

داوری دقیق درباره شرایط سیاسی و اجتماعی جهان پس از ظهور امام عصر (عج) با دشواری های زیادی همراه است؛ زیرا تنها منبع قابل اعتماد برای داوری در این باره، آیات و روایات است که می تواند پرده از اسراری در آینده بردارد که امکان شهود و بازشناخت آن، برای ما غیر ممکن است. از سویی دیگر در آیات قرآن بیشتر درباره اصل ظهور امام عصر (عج)، میراث بری زمین توسط صالحان و جهان گیر شدن اسلام در جهان، گفت وگو شده است و آموزه های روایات موجود نیز بیشتر ناظر به رخدادهای آستانه ظهور است و کمتر درباره وضعیت جهان پس از دوران ظهور سخن به میان آمده است.

با این حال، با عطف توجّه به مجموعه آموزه هایی که در کتاب و سنّت در این باره انعکاس یافته است، می توان در نگاه کلّی برای جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان پس از عصر ظهور سه مؤلّفه اساسی را برشمرد که عبارتند از:

۱- حاکمیت ارزش های اخلاقی و معنوی بر جهان؛

۲- حاکمیت اسلام به عنوان دین جامع؛

۳- حاکمیت نظام سیاسی واحد بر جهان.

اینک به اختصار درباره این سه مؤلّفه سخن می گوییم.

۱- حاکمیت ارزش های اخلاقی و معنوی بر جهان

از بررسی روایاتی که در زمینه بحران اخلاقی و معنوی جهان در آستانه ظهور رسیده و در کنار آن، به تصریح یا تلویح اشاره شده است که با آمدن امام عصر (عج) این بحران ها پایان می پذیرد، می توان چنین نتیجه گرفت که بر جهان پس از ظهور، ارزش های اخلاقی و معنوی حاکم خواهد شد.

در اینجا به بخش هایی از سه روایت از پیامبر، حضرت امیرالمؤمنین (ع) و امام باقر (ع) اشاره می کنیم.

در بخشی از روایت مبسوطی که از پیامبر (ص) در این باره، رسیده چنین آمده است: «إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ الْقِیامَهِ إِضَاعَهَ الصَّلَاهِ وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ وَ الْمَیلَ مَعَ الْأَهْوَاءِ وَ تَعْظِیمَ الْمَالِ وَ بَیعَ الدُّنْیا بِالدِّینِ. . . إِنَّ عِنْدَهَا یکونُ الْمُنْکرُ مَعْرُوفاً وَ الْمَعْرُوفُ مُنْکراً وَ یؤْتَمَنُ الْخَائِنُ وَ یخَوَّنُ الْأَمِینُ وَ یصَدَّقُ الْکاذِبُ وَ یکذَّبُ الصَّادِقُ. . . فَعِنْدَهَا یکتَفِی الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ. . . وَ یشَّبَّهُ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ. . . فَعِنْدَهَا یظْهَرُ الرِّبَا وَ یتَعَامَلُونَ بِالْغِیبَهِ وَ الرِّشَا وَ یوضَعُ الدِّینُ وَ تُرْفَعُ الدُّنْیا. . . وَ ذَلِک إِذَا انْتُهِکتِ الْمَحَارِمُ وَ اکتُسِبَ الْمَآثِمُ وَ تَسَلَّطُ الْأَشْرَارُ عَلَی الْأَخْیارِ وَ یفْشُو الْکذِبُ وَ تَظْهَرُ الْحَاجَهُ وَ تَفْشُو الْفَاقَهُ؛ ۱۵

همانا از نشانه های قیامت، ضایع شدن نماز و پیروی از شهوات و تمایل داشتن به هواهای نفسانی و بزرگداشت مال و فروختن دین به دنیا است. . . همانا در آن زمان، منکر، معروف می شود و معروف، منکر؛ خائن امنیت می یابد و امین ترسان می گردد. دروغ گو تصدیق می شود و صادق تکذیب. . . در آن زمان، مردان به مردان و زنان به زنان بسنده می کنند. . . و زنان به مردان و مردان به زنان شبیه می شوند. . . در آن زمان است که ربا آشکار می شود و مردم با غیبت و رشوه معامله می کنند، دین را کنار می نهند و دنیا را بالا می برند. و این زمان است که محارم را به نکاح هم در می آورند و در پی کسب گناهان برمی آیند و اشرار بر برگزیدگان مسلّط می شوند و دروغ فاش گفته می شود و نیازمندی ظاهر و فقر آشکار می گردد. »

در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین (ع) در این باره چنین آمده است: «یأْتِیکمْ بَعْدَ الْخَمْسِینَ وَ الْمِائَهِ أُمَرَاءُ کفَرَهٌ وَ أُمَنَاءُ خَوَنَهٌ وَ عُرَفَاءُ فَسَقَهٌ فَتَکثُرُ التُّجَّارُ وَ تَقِلُّ الْأَرْبَاحُ وَ یفْشُو الرِّبَا وَ تَکثُرُ أَوْلَادُ الزِّنَا وَ تَغْمُرُ السِّفَاحُ وَ تَتَنَاکرُ الْمَعَارِفُ وَ تُعَظَّمُ الْأَهِلَّهُ وَ تَکتَفِی النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ الرِّجَالُ بِالرِّجَال. . . ؛ ۱۶

پس از یک صد و پنجاه سال، شما را فرمانروایانی کافر، امینانی که خیانت پیشه اند و بازرسانی که خود فاسقند خواهد بود. در نتیجه بازرگانان بسیار و سودها اندک می شود. ربا رواج می یابد و زنازادگان فراوان می شوند و زناکاری زیاد می گردد و معارف دین، ناشناخته می ماند و ماه ها بزرگ شمرده می شود و زنان به زنان بسنده می کنند و مردان به مردان. »

در بخشی از روایت امام باقر (ع) در این باره چنین می خوانیم: «الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَیدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکنُوزُ یبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ یظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دَینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ فَلَا یبْقَی فِی الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِرَ وَ ینْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ (ع) فَیصَلِّی خَلْفَهُ قَالَ قُلْتُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَتَی یخْرُجُ قَائِمُکمْ قَالَ إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ اکتَفَی الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَکبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ قُبِلَتْ شَهَادَاتُ الزُّورِ وَ رُدَّتْ شَهَادَاتُ الْعُدُولِ وَ اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ وَ ارْتِکابِ الزِّنَاءِ وَ أُکلَ الرِّبَا وَ اتُّقِی الْأَشْرَارُ مَخَافَهَ أَلْسِنَتِهِمْ. . ؛ ۱۷

قائم ما یاری شده با ترس است و مؤید به نصر، زمین برای او درنوردیده می شود و گنج های خود را ظاهر می سازد و سلطنتش شرق و غرب عالم را فرا می گیرد. خدای تعالی به واسطه او دینش را بر همه ادیان چیره می کند؛ گر چه مشرکان را ناخوش آید و در زمین ویرانه ای نماند، جز آنکه آباد شود و روح الله عیسی بن مریم فرود آید و پشت سر او نماز گزارد. »

راوی گوید، گفتم: یا ابن رسول الله! قائم شما چه زمانی خروج می کند؟ فرمود: «آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان و صاحبان فروج (زنان) بر زبر زین ها سوار شوند و شهادت های دروغ پذیرفته شود و شهادت های عدول مردود شود و مردم خونریزی و ارتکاب زنا و رباخواری را سبک شمارند و از اشرار به خاطر زبانشان پرهیز کنند. . . »

از این سه روایت که از مجموع روایات فراوان ناظر به رخدادهای مربوط به آستانه ظهور امام عصر (عج) انتخاب کرده ایم، می توان استفاده کرد که جهان در آستانه ظهور منجی حدّاقل در زمینه ابتلا به بحران شکننده است و همین بحران های معنوی و اخلاقی است که زمینه را برای ظهور منجی فراهم می سازد.

این بحران ها عبارتند از:

۱- کم رنگ شدن ارزش های دینی

عبارت های «ضایع ساختن نماز»، «دین به دنیا فروشی»، «رها کردن دین و بلندآوازه کردن دنیا» در روایت نخست بیانگر این نکته است.

۲- وارونه شدن مفاهیم و ارزش های اخلاقی

عبارت «همانا در آن زمان، منکر، معروف می شود و معروف، منکر؛ خائن امنیت می یابد و امین ترسان می شود. دروغ گو تصدیق می شود و صادق تکذیب. . . » در روایت نخست، و دو عبارت «فرمانروایانی کافر، امینانی که خیانت پیشه اند»، «معارف دین انکار می شود» در روایت دوم، وعبارت «شهادت های دروغ پذیرفته شود و شهادت های عدول مردود شود» در روایت سوم، ناظر به این بحران است.

۳- شایع شدن فساد و انحرافات جنسی

عبارت «مردان به مردان و زنان به زنان بسنده می کنند. . . و زنان به مردان و مردان به زنان شبیه می گردند. . . این زمان است که محارم را به نکاح هم در می آورند و در پی کسب گناهان برمی آیند» در روایت نخست و عبارت «زنازادگان فراوان می گردند و زناکاری زیاد می شود و معارف دین، ناشناخته می ماند و ماه ها بزرگ شمرده می شود و زنان به زنان بسنده می کنند و مردان به مردان» و عبارت «زنازادگان فراوان می گردند و زناکاری زیاد می شود و معارف دین، ناشناخته می ماند و ماه ها بزرگ شمرده می شود و زنان به زنان بسنده می کنند و مردان به مردان. . . مردم خونریزی و ارتکاب زنا و رباخواری را سبک شمارند» در روایت سوم، نشان از شیوع فساد جنسی در دوران آخرالزّمان دارد.

۴- رواج فساد مالی

دو عبارت «ربا آشکار می شود و مردم با غیبت و رشوه معامله می کنند»، «نیازمندی ظاهر و فقر آشکار می شود» در روایت اوّل و عبارت «ربا آشکار می شود» در روایت دوم و عبارت «مردم خوردن ربا را سبک می شمارند» در روایت سوم، نشان از رواج فساد مالی در این دوره دارد.

۵- سیطره ظلم و ستم در سطح جهان

افزون بر عبارت «زمین ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.