پاورپوینت کامل موقعیّت اقتصادی مدینه در دوران جاهلیّت و… ۹۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موقعیّت اقتصادی مدینه در دوران جاهلیّت و… ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موقعیّت اقتصادی مدینه در دوران جاهلیّت و… ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل موقعیّت اقتصادی مدینه در دوران جاهلیّت و… ۹۸ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

مدینه به جهت قرار گرفتن در موقعیّت جغرافیایی خاصّ و داشتن مناطق قابل کشت و زرع،
محل زراعت بوده و به کشاورزی و باغداری شهرت داشته است. این شهر همچنین به خاطر
واقع شدن در سر راه کاروانهای تجاریِ شمال و جنوب; شام، یمن و مکه، از نوعی تجارت
بهرهمند بوده و نیز مردم آن به دادوستد در خود شهر میپرداختند و بازار
خردهفروشی در آن پررونق بود و از طرفی به اقتضای شهرنشینی، نیاز به صنعت داشته و
از این نعمت برخوردار بودهاند. در نتیجه صنعتگرانی در آن میزیستند و به صنایع
مختلف میپرداختند. و اینک به وضعیت اقتصادی شهر پیامبر از ابعاد مختلف میپردازیم:

۱ ـ کشاورزی

اقتصاد مدینه، به خلاف مکّه که اقتصادش بر تجارت تکیه داشت، به زراعت و کشاورزی
وابسته بود و تقریباً در منطقهای سرسبز قرار داشت. این به جهت موقعیتی بود که
مدینه داشت و اهلش را از پیمودن راههای دور و تحمّل سفرهای دراز بینیاز میکرد. آب
وادیها و حرّههای بسیاری در آن میریخت و از آن برای زراعت استفاده میکردند. و
همین وادیها، جاهای مناسبی بود برای کشت و زرع. همچنین آب آنها موجب میشد تا آب

صفحه ۷۹

زیرزمینی نزدیک به سطح زمین بالا بیاید و با اندکی کندن بشود به آن رسید. کثرت
چاهها در این منطقه دلیل این مطلب بود.

آیات بسیاری از قرآن کریم به باغهای نخل و انگور از مزرعههای حبوبات و سایر مزارع
مدینه اشاره دارد.(۱) و همین امر نشان میدهد که اهل این دیار بهرههای بسیار از
زراعت داشته و کشاورزی کار عمده آنان بوده است. بیشترین زراعت اهل مدینه در زمان
جاهلیت، منحصر به داخل شهر بوده و هر گروه و قبیلهای خانههایشان را در کنار مزارع
خود بنا کرده بودند. غالباً اطراف مزارع دیوار کشی شده و داخل مزارع چاههایی برای
آبیاری داشتند و از وادیهای اطراف بیشتر به عنوان چراگاه و شکارگاه استفاده
میکردند(۲).

از ثروتمندان انصار، ابوطلحه انصاری بیشترین باغ و نخل را در میان انصار دارا بود.
باغی مقابل مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) داشت و در آن چاهی بود به نام «حاء» که
رسولخدا(صلی الله علیه وآله) وارد آن میشد و از آب گوارای آن مینوشید که در
نهایت با صلاحدید پیامبر(صلی الله علیه وآله) ابوطلحه آن باغ را به نزدیکانش
بخشید(۳).

کشاورزی مدینه منحصر در چند محصول بودکه مهمترینآنهاعبارتبودند از:

الف ـ خرما

بیشترین محصول مدینه را خرما تشکیل میداد و زمینش برای این محصول بسیار مناسب بود.
حتی گفتهاند: نشای نخل بعد از گذشت یکسال از کاشت آن در مدینه ثمر میداد. خرما
ارزش زیادی نزد اهل مدینه داشت; به حدی که جای پول را در معاملات میگرفت. بیشتر
غذای آنان خرما بود. روی آن معامله میکردند. دست مزدها را با آن پرداخت مینمودند.
قرضهایشان را با آن ادا میکردند.

و نیز از نخل استفادههای زیادی میبردند; یعنی از شاخ و برگهای آن برای سقف خانه و
از تنه آن به عنوان ستون استفاده میکردند. شاخههای خشکیدهاش را برای هیزم بکار
میبردند و دانههای خرما را آسیاب میکردند و به شتران میدادند.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:

«خَیْرُ المالِ سِکَّتٌ مَأْبُوره ومُهْرَهٌ مَأْمُورَهٌ».

«بهترین ثروتها ردیف نخلی است که اصلاح شده باشد و اسب مادهای است که زیاد بچّه به
دنیا آورد.»

خرمای مدینه انواع گوناگون داشت، بعضی مرغوب بود و بعضی غیر مرغوب. مشهورترین انواع
آن خرمای «صیحانی»،

۱ ـ بقره: ۲۶۱، ۲۶۴ و ۲۶۶، انعام: ۹۹ و ۱۴۱، مؤمنون: ۱۹، یس: ۳۳ و ۳۴ و ق: ۱۱ ـ ۷

۲ ـ دکتر حمیدالله. محمد، رسول اکرم در میدان جنگ، انتشارات کتابفروشی محمدی،
ترجمه: سید غلامرضا سعیدی ص ۷۵ ـ ۷۳

۳ ـ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دار بیروت للطباعه والنشر، ۱۴۰۸ هـ. ج۱، ص
۲۹۹

صفحه ۸۰

«عذق زید»، «عجوه» و «صرفان» است و بعضی از نویسندگان تا صد و سیزده نوع خرما برای
آن شمردهاند.(۱)

مردم مدینه نخل را به صورت منظّم و ردیف شده میکاشتند که از کنار هر ردیف، جوی آبی
میگذشت و در مواقع معیّن، آب را در جویها جاری میساختند. به این ردیفها «سکّه»
میگفتند، چنانکه در حدیث فوقالذّکر گذشت.(۲)

ب ـ جو

محصول مهم دیگر در مدینه جو بود. آن را گاهی در مزارع خالی و گاهی در باغها و زیر
درختان نخل میکاشتند. مقدار آن تقریباً به یک چهارم محصول خرما میرسید و بر خلاف
خرما که غالباً بیش از نیاز مردم بود، محصول جو نیاز اهل شهر را کفایت نمیکرد و
مجبور بودند مقداری از خارج وارد کنند.

در کنار این دو محصول مهم، محصولاتی دیگر از قبیل گندم، مویز و انواع میوههای دیگر
از جمله انار، موز، لیمو و خربزه در مدینه کاشته میشد، چنانکه سبزیجاتی چون لوبیا،
پیاز و سیر نیز به عمل میآوردند(۳).

آبیاری در بعضی مناطق با آب وادیهایی بود که در فصول باران جمع شده و به سوی پایین
سرازیر میگشت. کشاورزان این آبها را به حوضها و برکههایی که پیشتر آماده شده بود،
هدایت میکردند و از آن برای آبیاری استفاده مینمودند.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بگونهای آب را

میان کشاورزان تقسیم میکرد، که

صاحبان زمینهای بالا بعد از رسیدن به حدّی جلو آب را رها میکردند تا پایینیها هم
استفاده کنند. نوع آبیاری وادی مهزور، مذینیب و بطحان بدینگونه بود و وادی مهزور به
قبیله بنی قریظه تعلق داشت. هنگامی که باران زیاد میبارید، سیل این وادی، مدینه را
تهدید میکرد تا این که در زمان خلافت عثمان جلوی آن سدّ ساختند.(۴)

چاههای مدینه

باران در مدینه زیاد میبارید و در وادیها روان میگشت و آب زیرزمینی در شهر نزدیک
به سطح زمین بود. به این خاطر چاههای زیادی برای آبیاری و شرب، حفر شده بود. از آب
چاهها به وسیله «نواضح»(۵) استفاده میکردند و گاهی آب به فروش میرسید.(۶) البته
چاههایی در داخل خانهها بود که فقط برای آشامیدن از آنها

۱ ـ عبدالله عبدالعزیز بن ادریس، مجتمع المدینه فی عهد الرسول(صلی الله علیه وآله)،
ریاض: عماره شؤون المکتبات ـ جامعه الملک سعود ص۱۹۱

دکتر جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت: دار العلم للملایین.
بغداد ـ مکتبه النهصه ج۷، ص ۲۹

محمد محمد حسن شراب، المدینه النبویه فجر الاسلام والعصر الراشدی، دمشق: دار القلم،
بیروت: الدار الشامیه ص ۳۱۴ ـ ۳۱۰

۲ ـ دکتر جواد علی، همان منبع.

۳ ـ دکتر احمد ابراهیم الشریف: مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول(صلی الله
علیه وآله)، دار الفکر العربی، ص۳۸۱

۴ ـ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت: دار بیروت للطباعه والنشر، ج۱، ص۴۴۶; ج۳،
ص۴۳۹ وج۴، ص۲۰۵

۵ ـ «نواضح» جمع «ناضحه» است و ناضحه به شتر یا گاوی گفته میشد که آن را به دلو
چاه میبستند و با رفت و برگشت، آب را از چاه بیرون میکشید و در حوضی که آماده شده
بود میریخت و از آن حوض به تدریج مصرف میشد (ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، بیروت:
دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴).

۶ ـ دکتر جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت: دار العلم
للملایین. بغداد: مکتبه النهضه ج۷، ص۴۱، ۴۲ و ۱۳۱

صفحه ۸۱

استفاده میشد. نام بعضی از چاههای مدینه از این قرار است:

اریس، جاسوم، اعواف، اناء، انس، اهاب، بصه، بضاعه، حاء، حلوه، ذرع، رومه، سقیاء،
عهن، ابیعنبه، غرس، قراصه، قریصه و یسره(۱).

معیشت و گذران اکثر اهل مدینه با کشاورزی بود. بعضی از آنان زمین داشتند و بعضی
دیگر بدون زمین بودند. آنها که زمین داشتند هر قدر میتوانستند خود میکاشتند و اگر
زمینشان زیاد بود مقداری هم به صورت اجاره یا مزارعه در اختیار کسانی که زمین
نداشتند قرار میدادند. مقدار اجاره زمین، با مرغوب و نامرغوب بودن زمین فرق
میکرد.(۲).

مالکان در کشت و زرع زمین، بیشتر اوقات از وجود غلامان و بردگانی بهره میبردند که
از عراق و شام آورده شده و توسط آنان خریداری میشدند(۳). به این جهت نام بعضی از
محصولات کشاورزی مانند «خربزه» را از آنها گرفتند. در حالی که به خربزه در مکه
«بطیخ» گفته میشد.

کشاورزی بعد از هجرت

با این که مدینه شهر کشاورزی بود، لیکن وضع زراعت مردم آن بویژه انصار، پیش از هجرت
چندان خوب نبود و محصولاتشان آنان را کفایت نمیکرد، بطوری که مجبور بودند بقیه
نیازمندیهای خود را از مناطق دیگری مانند شام وارد کنند. بهترین و پربارترین زمینها
در دست ساکنان «عوالی» مدینه، که بیشتر از یهودیها بودند، قرار داشت(۴). به این جهت
ثروتمندان، بویژه ثروتمندان یهود از این وضع سوء استفاده میکردند و به فقیران و
صاحبان زمینهای اندک، قرض میدادند و در مقابل رهن میگرفتند و آنان مجبور میشدند
خرما و انگور خود را روی درخت و محصول جو و گندمشان را قبل از رسیدن بفروشند.
بنابراین فاصله فقیر و غنی زیادتر میشد و ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر
میشدند و گاهی صاحب زمین کم مجبور میشد در مقابل بدهی خود از زمینش دست بردارد و
آن را به طلبکارش واگذار نماید. این مسائل باعث حقد و کینه میان مردم میشد. هر طرف
میکوشید که اراضی زراعی را تملّک کند. و گاهی به درگیری و قطع درختان و خراب کردن
مزرعهها منجر میشد و سرانجام سبب میشد که ضربه اقتصادی به مدینه وارد شود. بدین
جهت وقتی که مهاجران به مدینه آمدند و در خانههای انصار سکنی گزیدند و مخارجشان

۱ ـ العباسی، احمد بن عبدالحمید، عمده الأخبار فی مدینه المختار، قاهره چاپ سوم،
ص۲۳۳

۲ ـ دکتر ابراهیم الشریف احمد، مکه والمدینه فی الجاهلیه وعهد الرسول، دار الفکر
العربی، ص۳۸۱

۳ ـ یاقوت حموی، همان منبع، ج۵ ، ص ۸۲

۴ ـ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت: دار بیروت للطباعه والنشر ۱۴۰۸ هـ. ج۱، ۴۴۶

صفحه ۸۲

بر آنان تحمیل شد، در فشار قرار گرفتند. در حالی که تعداد مهاجران از صد خانوار
تجاوز نمیکرد تا اینکه به صورت مُزارعه در مزارع انصار مشغول به کار شدند.(۱)

این وضع به خاطر اختلافات و منازعاتی بود که سالیان متمادی میان انصار وجود داشت و
امنیت و آسایش را از آنها ربوده و از پرداختن به زراعت بازداشته بود و تنها در داخل
شهر در کنار خانههای خود کشاورزی میکردند و به خاطر عدم امنیت، مایل به زراعت در
خارج شهر نبودند. ولی یهودیها به عکس آنان از موقعیتها خوب استفاده کرده، ثروتمند
شده بودند و با بهره بالا به انصار قرض میدادند و هنگامی که مزارع آنها نصیب
مسلمانان شد وضعشان بهبود یافت.

بعد از این که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از مکه به مدینه هجرت نمود، کشاورزی در
این شهر رونق گرفت و به خاطر وجود آب وسعت پیدا کرد و در اطراف آن باغهای زیادی
ایجاد شد بطوری که شهر در محاصره باغها و درختان قرار گرفت(۲) و وادیهای آن آباد
شدند. بعضی از مهاجران هم به کشاورزی روی آوردند و چاههایی برای خود کندند و باغها
به وجود آوردند و بر اطراف آن دیوار ساختند و محصولات قابل ملاحظهای برداشت
مینمودند. اگر فتوحات اسلامی نبود، که باعث شد تا مهاجران و انصار به ممالک فتح
شده جلب شوند، یثرب یکپارچه باغ و بستان و مزرعه میگشت و حتی میتوانست نیاز غذایی
مناطق دیگر را هم تأمین کند.

اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) در بیرون از مدینه به کشاورزی و زراعت پرداختند;
به ویژه در وادی عقیق که مکانی پرآب و سرسبز بود و از انتهای منطقه نقیع شروع میشد
و آب کوههای جمّاوات و حرّه بر آن میریخت و آب آن را تشکیل میداد. در این محل،
اصحاب چاههای زیاد میکندند و باغها و نخلستانها به وجود آوردند و نخلهای آن از
بهترین نخلهای مدینه بود و در مورد صافی هوا و گوارایی آب و سرسبزی آنجا اشعار
فراوانی گفته شده است. در زمان عثمان بعضی از اشراف مانند سعید بن زید، سعد بن ابی
وقاص، ابوهریره و سعید بن عاص برای خود در آنجا قصرها ساختند که بیشتر وقت خویش را
در آن صرف میکردند.(۳) این وادی سه بخش بود: «صغیر»، «کبیر» و «اکبر» که قسمت اکبر
آندردستعلی(علیه السلام)بودهاستودرآن چاههایی حفر نموده بودند که در جای مسجد
شجره کنونی قرار داشته و معروف به «مسجد

۱ ـ دکتر جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت: دار العلم
للملایین. بغداد: مکتبه النهصه، ج۷، ص ۴۳۳

۲ ـ همان منبع، ص ۳۱۴

۳ ـ زین الدین المراغی، تحقیق النصره بتلخیص معالم دار الهجره، مکتبه العلمیه
بالمدینه المنوره، ص۱۸۲

و عبدالسلام هاشم حافظ، المدینه المنوره فی التاریخ، منشورات نادی المدینه المنوره
الادبی، ص سوم، ص۳۸

صفحه ۸۳

آبیار» یا «آبار علی» بوده است.(۱)

در منطقه «جرف» نیز صحابه مزارعی به وجود آورده بودند. عمر بن خطاب و عبدالرحمن بن
عوف در آنجا مزرعه داشتند و عبدالرحمن با بیست شتر مزرعه خود را با آب چاه آبیاری
میکرد.

در قسمت شرقی هم مزارعی وجود داشت و از آبهایی که از حرّه سرازیر میشد، آبیاری
میگشت. زبیر بن عوام در این ناحیه مزرعهای داشت و بر سر آب با مردی از انصار
اختلاف پیدا کرد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) میانشان قضاوت نمود.(۲) طلحه بن عبید
در وادی قنات مزرعه گندم به وجود آورده بود و با بیست شتر از آب چاه، آن را آبیاری
میکرد.(۳)

این شکوفایی و گسترش زراعت در مدینه، در اثر تشویق رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به
کشاورزی و زراعت بود تا مسلمانان به خودکفایی برسند و نیازمند دیگران نباشند.
مهاجران بعد از رسیدن به مدینه در مزارع و باغات انصار شروع به کار کردند و به آنها
اجاره پرداخت نمودند.(۴) هر کس زمینی از زمینهای موات را آباد میکرد از آنِ او
میشد. از طرفی دیگر، پیامبر(صلی الله علیه وآله) زمینهای موات و زمینهای فتح شده و
مناطقی را که انصار به آن حضرت میبخشیدند به صورت اقطاع(۵) در اختیار مهاجران قرار
میداد; از جمله ابوبکر، عمر، زبیر و عماریاسر از اقطاعات پیامبر برخوردار شدند و
پیامبر(صلی الله علیه وآله)چهار قطعه زمین: الفقیرین، بئر قیس و شجره را به
علی(علیه السلام)اقطاع دادند. همچنین آن حضرت به بزرگان بعضی از قبائل; مانند زید
الخیل، مجاعه بن مراره بن سلمی از اهل یمامه و مشمرج بن خالد السعدی زمینهایی را به
صورت اقطاع واگذار کردند. غالباً زمینهایی را که پیامبر اقطاع میداد زمینهای موات
بودند(۶) و رسول خدا(صلی الله علیه وآله)در مناطقی چون وادی عقیق، عوالی و حرّه
شرقی به اکثر مهاجران اقطاع داده و زمین بخشیده بودند. بعد از کوچ دادنِ بنینضیر،
زمینها و باغات آنجا چون بدون جنگ فتح شده بود، خالصه پیامبر گردید و آن حضرت نیز
آن را میان مهاجران و دو نفر از انصار تقسیم کرد، مهاجران در مناطقی چون «غابه» هم
دارای زمین شدند و درختان آن را قطع کردند و زمینش را اصلاح نمودند و نخل و گندم
کاشتند(۷).

۲ ـ تجارت

گرچه در اخبار مربوط به جاهلیت، اهل مدینه بیشتر به عنوان کشاورز و زارع

۱ ـ سمهودی. وفاء والوفا باخبار دار المصطفی، دار احیاء التراث العربی، تحقیق; محمد
محی الدین عبدالحمید، ج۳، ص۱۳۰۷ و ۱۰۶۸

۲ ـ یاقوت حموی، همان منبع، ج۲، ص۱۲۸

۳ ـ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار بیروت للطباعه والنشر، ج۳، ص۲۲۲

۴ ـ دکتر جواد علی، همان منبع، ص ۲۲۰ ـ ۲۱۸

۵ ـ اقطاع; یعنی این که حاکم قطعهای از زمین را در اختیار شخصی بگذارد تا آن را
آباد کند.

۶ ـ دکتر نجمان یاسین، تطور الأوضاع الاقتصادیه فی عصر الرساله والراشدین،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.