پاورپوینت کامل حج و رهبری ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حج و رهبری ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حج و رهبری ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حج و رهبری ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
۱
محمّدتقی رهبر
از جمله مسائلی که به نحو عمیق و گستردهای با حج و ریشههای تاریخی آن در ارتباط
است، مسأله رهبری یا «امامت و ولایت» است. شایان تأمل است که واژه «امام» با بار
معنوی و جایگاه والایی که دارد، برای نخستین بار در قرآن کریم برای حضرت ابراهیم
خلیل(علیه السلام) عنوان شده است: وَاِذِابتلی إبراهیمَ رَبُّه بِکلمات
فَأَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّیجاعِلُکَ لِلنّاسِ إماماً…(۱) و آنگاه درباره تنی چند
از پیامبران بزرگ، از فرزندان ابراهیم مطرح گردیده است وَجَعلْناهُمْ أئِمَّهً
یَهدُونَ بِأَمْرِنا…(۲) و نیز در موارد دیگری که ریشه در فرهنگ ابراهیمی دارد.
بدین ترتیب، اگر ابراهیم بنیانگذار حج در برههای خاص از تاریخ بشر بود، همو
طلایهدار امامت و نخستین کسی است که بدین منصب مفتخر گردید و امام و اسوه پیامبران
بعد از خود شد.
ناگفته نماند که «امام» و «ائمه» به مفهوم لغوی، درباره پیشوایان ضلال گمراه نیز
کاربرد دارد که با این مفهوم خارج از بحث فعلی ما میباشد; مانند آیه: فَقاتِلُوا
أئِمَّهَ الکُفْرِ.(۳) وَجَعَلناهُم أئِمَّهً یَدْعون اِلَیالنّارِ.(۴)
۱ ـ شأن و منزلت امامت
چنانکه از آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) بهدست میآید، امامت حق
بزرگترین موهبتی است که خداوند به جمعی از بندگان خالص و برگزیده خود اعطا
۱ ـ بقره: ۱۲۴
۲ ـ انبیاء: ۱۷۴
۳ ـ توبه: ۱۲
۴ ـ قصص: ۴۱
فرموده و تحت شرایط خاصی قابل دسترسی و تحقّق میباشد. «صبر» و «یقین» دو عنصر
اساسی این شرائطاند; همانگونه که آیه کریمه: وَجَعَلناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ
بِأمرِنا لمّا صَبَروا و کانوا بآیاتنا یُوقِنُون(۱) اشاره دارد.
صبر و استقامت در انجام رسالت و مسؤولیت که ثمره یقین به آیات الهی و مشهود عینی
حقایق است، هرگاه ایمان و یقین با مراتب عالیهاش برای انسان حاصل آمد، بی شک در
برابر شداید و مصایب، آزار دشمنان و ناملایمات راه، در برابر سستی و پیمان شکنی
همراهان و یاران نیمهراه، صابر و شکیبا خواهد بود و بار تعهد و مسؤولیّت را با قلب
و قدمی استوار بدوش خواهد کشید. خداوند، پیامبران «اولواالعزم» را اسوه صبر و
پایداری دانسته و پیغمبر گرامی اسلام را بر تأسی به آنان در صبر و شکیبایی فرا
خوانده است; فاصبرْ کما صبرَ اُولُوا العزمِ مِنَ الرُّسُلِ.(۲) یکی از این
طلایهداران، حضرت ابراهیم است که در پرتو کمال یقین و صبر، به مقام امامت برگزیده
شد و این هنگامی بود که با پذیرش عبودیت مطلق و خالص حق، به نبوّت ره گشود و از
نبوت به رسالت و از رسالت به خلّت ارتقا یافت(۳) و شرایط احراز امامت فراهم گردید و
در محبت و خلّت نسبت به معبود از کوره حوادث سربلند بیرون آمد که دشوارترین عقبه
آن، ماجرای ذبح اسماعیل(علیه السلام) بود که در سن کهولت و در سرزمین منا به نمایش
گذاشت; آزمایشی که میتوانست پشت انسانهای مقاوم را خم کند، اما خلیل خدا با تصدیق
به آیات الهی و تسلیم در برابر فرمان او، چهره در هم نکشید و چابک و مصمم با دست
خویش و با قامتی استوار، کارد بر گلوی فرزند دلبندش اسماعیل نهاد تا ندای آسمانی یا إبراهیم! قَد صَدَّقْتَ الرُّؤی(۴) را شنید و ماجرای امتحان آن پدر و پسر
خاتمه یافت و بدینگونه ابراهیم شایستگی آن پاداش عظیم را یافت که امام خلق باشد، إنّا کذلِکَ نَجْزِیالمحسنینَ.(۵)
حضرت رضا(علیه السلام) در این باره میفرماید: «خداوند ابراهیم را پس از نبوت و
خلّت به امامت برگزید… این سوّمین مرتبه و فضیلتی بود که خداوند او را در خور
تشریف آن گردانید و بدین وسیله نام و آوازهاش را بلند ساخت و فرمود: همانا تو را
به امامت مردم برگزیدم».
«إنَّ الإمامهَ خَصَّ اللهُ عزّ و جلّ بها إبراهیمَ الخلیلَ بَعدَ النبوّهِ و
الخُلَّهِ مَرْتِبَهً ثالثهً و فضیلهً شرّفَهُ بها و أشادَ
۱ ـ سجده: ۲۴
۲ ـ احقاف: ۳۵
۳ ـ اصول کافی، ج۱، ص۱۷۵. «إنّ اللهَ اتّخذَ إبراهیمَ عبداً» الحدیث.
۴ ـ صافات: ۱۰۵
۵ ـ همان.
بها ذِکْرَهُ فقال: اِنّیجاعِلُکَ لِلناسِ إمام.(۱)
۲ ـ شرط احراز امامت
مقام امامت و پیشوایی و شایستگی برای هدایت خلق تحت امر الهی، چیزی نیست که برای هر
کس قابل دسترسی باشد، از اینرو میبینیم هنگامیکه بشارت الهی در خصوص امامت ابراهیم
بدو میرسد، از شدّت وجد و اشتیاق عرضه میدارد: آیا از ذریّه من نیز کسانی هستند
که به امامت برگزیده شوند؟ و آنگاه پاسخ میشنود که امامت عهد الهی است و ستمکاران
شایستگی تصدی آنرا ندارند، هرچند از دودمان تو باشند; قال و مِنْ ذُرِّیَّتیقال
لا ینال عهدیالظّالمینَ.(۲)باری امامت امانت گرانسنگ الهی است و حاملان آن کسانی
هستند که از شایستگی حمل این امانت و خلافت خداوندی برخوردار باشند، نه انسانهای
«ظلوم و جهول»; چه; آنها غاصبانی هستند که گستاخانه خود را در معرض چنین امتحانی
قرار داده و با قهر و غلبه و تزویر به حریم امانت الهی خیانت کرده و آن را به قبضه
درآوردهاند.
حضرت علی بن موسیالرّضا(علیه السلام) در حدیث مفصّلی به تبیین این مطلب پرداخته که
بخشی از آن چنین است:
«آیه لا ینال عهدیالظّالمین امامت هر ستمگری را تا روز قیامت مردود شمرد و به
برگزیدگان خالص خدا منحصر ساخت. آنگاه خداوند ابراهیم را به آن گرامی داشت و به
آنانکه از ذریه او اهل صفا و اخلاص و تقوا و طهارت بودند اختصاص داد و فرمود: وَوَهَبْنا له إسحاقَ و یَعقوبَ نافِلَهً و کُلاّ جعلنا صالحینَ. و جعلناهُمْ
أئِمَّهً یهدونَ بأمرنا و أوحَینا إلیهم فِعْلَ الخیرات و إقام الصلاهِ و کانوا لنا
عابِدِینَ.(۳)
۳ ـ امامت در ذریه ابراهیم
امام رضا(علیه السلام) در ادامه سخن پیشین خود میفرماید: امامت در ذریه
ابراهیم(علیه السلام)جریان یافت و نسلی از نسلی و قرنی از قرنی آن را به ارث میبرد
تا آنکه خدای متعال آن را به پیامبر اسلام میراث داد و در این خصوص فرمود: اِنَّ
أولی النّاس بأبراهیم للّذینَ اتَّبَعُوهُ و هذا النبیُّ و الّذین آمنوا و الله
ولیُّ المؤمنینَ.(۴)بدینسان امامت بهطور کامل در اختیار آن حضرت قرار گرفت تا آن
را به علی(علیه السلام) سپرد و به ترتیب در میان برگزیدگان از ذریه و
۱ ـ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۹
۲ ـ بقره: ۱۲۴
۳ ـ انبیاء: ۷۳
۴ ـ آلعمران: ۶۸
دودمان آن حضرت، که از موهبت علم و ایمان برخوردار بودند، جریان یافت. خداوند در
این خصوص فرمود: و قالَ الّذینَ أُوتُوا العِلْمَ و الإیمانَ لقد لبِثْتُم
فیکتابِالله إلی یَومِ البَعْثِ.(۱) بنابراین امامت تا روز قیامت به علی و
فرزندان علی اختصاص دارد; زیرا بعد از محمّد(صلی الله علیه وآله) پیامبری نیست. پس
این جاهلان از کجا به دلخواه خود کسان دیگری را برگزیدند؟! امامت منزلت انبیا و
میراث اوصیا است. امامت خلافت خداوند و خلافت رسولالله و مقام امیرالمؤمنین و
میراث حسن و حسین(علیهم السلام)است.(۲)
فرستاده گرامی خدا، هنگام بازگشت از حجّهالوداع، در غدیر خم، ضمن خطبه تاریخی خود
فرمودند:
«مَعاشِرَ النّاسِ! إنّیأدَعُها إمامهً وَوَراثهً فیعَقِبیإلی یَومِ
القِیامهِ…».(۳)
«هان، ای گروه مردم! من امر خلافت و رهبری را به صورت امامت و وراثت در دودمان خویش
تا روز قیامت به ودیعه مینهم…».
این است ریشه امامت و مسیر تاریخی آن که به اجمال از نظر گذشت. مقصد اصلی ما بسط
سخن در مسأله امامت نیست بلکه اشارتی است گذرا به تناسب ارتباط امامت با حضرت
ابراهیم; یعنی بنیانگذار حج و نقشی که امامت در شکلگیری حقیقت حج و سرنوشت امت
دارد که توضیح آن را خواهیم داد.
۴ ـ مسأله ولایت
«ولایت» بُعد عملی امامت و یکی از شؤون امام است. ولایت، پرتو ولایت الهی و تالی
تلو آن است; إنّما ولیّکُمُ اللهُ ورسولُهُ و الّذینَ آمنو.(۴) آنکس را که
خداوند منصب امامت داده، ولایت خلق را بدو سپرده است. ولیّ خدا بر خلق قیمومیّت
دارد و از آنرو که از سرچشمه وحی مدد میگیرد و به مصالح خلق واقف و به خصلت «علم
و عدل» آراسته است، نسبت به مردم از خودشان اولویت دارد; النَّبیُّ أولی
بِالمؤمنینَ مِن أنْفُسِهِم(۵) ولایت امانت بزرگ الهی است که آسمان و زمین و
کوهها از پذیرش آن سرباز زدند، اما انسان، این موجود شگفت آفرینش و اعجوبه هستی،
آن را پذیرفت و هرچند گروهی از انسانها که قرآن از آنها به «ظلوم» و «جهول»(۶)
تعبیر نموده، حق چنین امانتی را ادا نکردند، اما انسان کامل، با بیکرانگی در علم و
عمل و کمالات نفسانی و مؤمنان صادق با پذیرش مسؤولیت و تعهد و تسلیم مطلق، این بار
۱ ـ روم: ۵۶. بارزترین مصداق علم و ایمان، علی و ائمه از فرزندان او میباشد که آیه
بدان تفسیر شده است.
۲ ـ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۹
۳ ـ احتجاج طبرسی، ص۶۲
۴ ـ مائده: ۵۵
۵ ـ احزاب: ۶
۶ ـ «وَحَمَلَها الإنسانُ إنّه کان ظلوماً جهولاً»، احزاب: ۷۲
گران را به دوش کشیدند و هر کسی شایستگی آن را ندارد. امام هشتم علی بن
موسیالرضا(علیه السلام) میفرماید:
«الأمانهُ الوِلایهُ مَنِ ادّعاها بِغَیرِ حَقٍّ فقد کَفَرَ»(۱) «امانت همان ولایت
است، هرکس به ناحق دعوی آن کند کافر شده است».
پایبندی به تعهّدات الهی و فنای در حق، معیاری است که امانتداران صادق را از مدعیان
کاذب تفکیک میکند، تا سیهروی شود آنکه در او غش باشد.
بدیهی است که طبق کتاب و سنت، حاملان بار امانت الهی در مرحله نخست علی(علیه
السلام)و فرزندان او میباشند که پذیرش ولایت آنان بر همگان فرض است. اسحاق ابن
عمار بایک واسطه از امام صادق(علیه السلام)نقل میکند که آن حضرت در تفسیر آیه
إنّا عَرَضْنا الأمانهَ عَلَی السَّماواتِ والأرضِ و الجِبالِ فأبَیْنَ أنْ
یحمِلْنَها و حَمَلَها الإنسانُ إنَّه کانَ ظلوماً جهول(۲) فرمود: «هیوِلایهُ
أمیرالمؤمنینَ(علیه السلام)»(۳) یعنی آن امانتی که به آسمانها و زمین و کوهها عرضه
شد و آنها از حمل آن ابا کردند و هراسان شدند اما انسان آن را پذیرفت، عبارت است از
ولایت امیرمؤمنان علی(علیه السلام). در روایت دیگر از سخن امام محمد باقر(علیه
السلام)چنین آمده است: «خداوند از شیعیان ما در ولایت ما پیمان گرفت، در حالیکه در
عالم ذر بودند همان روز که جهت اقرار به ربوبیت خدا و نبوت محمد(صلی الله علیه
وآله) پیمان گرفت»; «إن اللهَ أخَذَ میثاقَ شیعَتِنا بِالولایَهِ وهم ذَرٌّ یومَ
أخَذَ المیثاقَ علی الذَّرِّ بالإقرارِ للّهِ بالربوبیّهِ و لُِمحَمّد
بالنُّبُوَّه».(۴)
هرچند در تفسیر «امانت» دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد، اما بارزترین مصداق آن،
طبق روایات، همانا ولایت امیرالمؤمنین و ائمّه معصومین است.
بنابه روایات وارده از ائمه(علیهم السلام): آنچه در قرآن کریم به عنوان «ولایت
الهیه، امانت ربوبی، هدایت واقعی طریق حق، قدم صدق، صراط مستقیم، عبودیت و تسلیم و
موعظه خداوندی» و امثال آن عنوان گردیده است، مصداق بارزش، ولایت ائمه طاهر است. و
آنچه به عنوان: «استکبار، کفر، ضلالت، نفاق، انکار، همگامی با شیطان» و مانند اینها
ذکر شده، بارزترین مصداقش انکار این ولایت است(۵). دلیل آن روشن است; چه، اگر از
حریم ولایت اهلبیت گامی فروتر یا فراتر نهاده شود جز ضلالت و فسق و فساد چیز دیگری
وجود ندارد. شواهد عینی این مدعا را در اعمال دوستان و دشمنان اهلبیت میتوان دید.
۱ ـ تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۵۵ از تفسیر برهان، ذیل آیه ۷۲ سوره احزاب.
۲ ـ احزاب: ۷۲
۳ ـ اصول کافی، ج۱، ص۴۱۳
۴ ـ همان، ص۴۳۶
۵ ـ به اصول کافی، ج۱، ص۴۱۲ تا ۴۳۹ بازگشت شود (باب فیه نکت و نتف متن التنزیل فی
الولایه)
۵ ـ اعلام ولایت در حج
مسأله امامت و ولایت اهلبیت تا بدانجا اهمیت داشت که در حجهالوداع، در مسجد خیف،
جبرائیل امین بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نازل شد و فرمان خداوند را در
ابلاغ خلافت و وصایت علی، امیرالمؤمنین(علیه السلام) رسانید(۱) و در غدیر خم نیز
بار دیگر بر آن تأکید ورزید و پیامبر به فرمان الهی در جمع زائران خانه خدا که
عددشان را از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار نفر گفتهاند، به طرح آن پرداخت و با
اینکه از همان آغاز بعثت بر مسأله وصایت و خلافت، به عبارات و صور گوناگون تأکید
ورزیده بودند، در آخرین سال عمر مبارکشان و در یک اجتماع بینظیر، از وجوه مسلمین
که از بلاد اسلامی به حج آمده بودند، در غدیرخم (سرزمین معروف در نزدیکی جحفه)، طی
خطابهای غرّا و طولانی آن را عنوان فرمودند و بر این مسأله حیاتی از مردم پیمان
گرفتند و قرآن کریم ابلاغ ولایت و خلافت را بدانسان اهمیت داد که بدون تبلیغ آن
رسالت،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 