پاورپوینت کامل میقات بندگی ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میقات بندگی ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میقات بندگی ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میقات بندگی ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۵۷

تقدیم به پیشگاه زهرای اطهر، اسوه زنان عالم آنکه پیامش صفابخش وجود
است و سیرتش بیانگر وجود. پیکره هستی با یادش بارور و درخت ایمان از
وجودش تناور.

حج تلاش و کوشش است در راه تکامل انسانی، از خود دور شدن و به خدا
پیوستن است. حج بودن است و شدن «به یاد لحظه های از خود گذشتن و با
عشق دوست در جمعیت محو شدن.»

سفر عشق

خاکها رنگ صنوبر یافته

نخلها با رمز گیسو بافته

آسمان هم راز محبوبان شده

انجم افروز دل خوبان شده

نور تابیده به روی دشت شب

جمله مشتاقان ز شوقش کرده تب

اول ماه خدا شب شاهد است

شیوه حق بر دل هر زاهد است

جاده همچون بستری پر پیچ و تاب

می برد ما را به سوی عشق ناب

نخلها بر گوش هم سرکرده اند

درس خوب عشق از بر کرده اند

عشق در این پهنه پر سوز و ساز

غرق سازد رهروان را در نیاز

این نیاز از بی نیازی خوشتر است

بندگی از پادشاهی بهتر است

تک درختان در کنار جاده ها

می دهد بر جان عارف این ندا

کین صنوبرها ره آورد دل است

دل رها زین سرزمین بس مشکل است

این ره آکنده ز خاکی پربهاست

هر کنارش توتیای چشم ماست

در مسیر راه تو با اشتیاق

می توانی بشنوی آه فراق

فارغی از هر سخن بی گفتگو

بزم اللّه است و حوران روبرو

جاده اینک با تو صحبت می کند

گفتگو را پر ابهت می کند

بنده خوب خدا ره را نگر

غیر راه حق مرو راه دگر

هر گذرگاهی کنار جاده ها

باز می گویند راز قرنها

کین مکان یاد آور تاریخهاست

لحظه ها در این مکان پرمحتواست

مرگ عبداللّه را یادآوراست

درس هجرت را تمامی از براست

در کنار هر گَوَن گویی هنوز

آتش هجر است و آه و درد سوز

چشم دل دارد حکایتهای ناب

می برد از مستمع آرام و تاب

بنده ناچیز تو اینک به راه

می کند بر سوی درگاهت نگاه

گوئیا با ما ملایک هم زمان

فاش می گویند راز کهکشان

جده تا شهر نبی راهی است دور

گشته از فیض محمّد غرق نور

درکنار مسجد پاک رسول

بشنوی آوای پر مهر بتول

قصه ها از غصه ها دارد هنوز

دردها و ناله های پر ز سوز

اشکها بر دیده ات جاری شده

در بقیع کارت کنون زاری شده

در کنار مؤمنین گیری پناه

می کنی با جان و دل هر جا نگاه

این بقیع هر گوشه اش دارد پیام

گفتگوهایی ز راز یک قیام

پشت دیوار بقیع موج غم است

قلب و جان مؤمنین در ماتم است

این مکان گردانده دل را غم نصیب

یادمانی از امامان غریب

گنبد خضرا شکوهی دیگر است

گوئیا با آسمان هم سنگر است

در فضای مسجد پاک نبی

هر زمان بر جنت المأوی رسی

منبر و محراب در سوی دگر

بسته راهش بهر نسوان سر به سر

عشق در این صحنه پر جنب و جوش

می زند بر قلب و جان تو خروش

در مدینه مدفن پاک بتول

حق کند هر نوع عبادت را قبول

گوشه های شهر میعاد دل است

در هوای نفس بودن باطل است

هفت مسجد با فضایی پر شکوه

پر توان سازد درون را همچو کوه

در قبا چون بشنوی ذکر خدا

می شوی از هستی مادی جدا

روح تو همچون کبوتر پر کشد

شعله های عشق را در برکشد

مسجد ذوقبلتین از هر دری

می دهد بر جان ندای برتری

کای مسلمان سیر تو نور خداست

ایده های مکتبت پر محتواست

در احد آن شاهدان زندگی

خفته اما در خور تابندگی

اختران شهر شبهای وجود

بهر اسلامند اینان تار و پود

با وداع از شهر پیغمبر چه زود

راه را بر کهکشان باید گشود

ره گذار راه خوبانیم ما

خود رها سازیم دور از هر ریا

جملگی بر راه حق دل بسته ایم

در نیاز از بی نیازی رسته ایم

اینک از میقات محرم گشته ایم

از همه هستی خود بگذشته ایم

ورد ما لبیک و یا اللّه شد

این مسافت بهر ما کوتاه شد

ای نیاز عاشقان ای مهد دل

ای وجود ما زتو از آب و گل

خالصم کن ای خدا ای بی نیاز

تا فقط با تو نمایم سوز و ساز

عاشقم بر کعبه ات ای مهد نور

قلبها را تو کنی غرق سرور

شور عشقت جمله را دیوانه کرد

مست و شیدا با یکی پیمانه کرد

بی خبر از خویش گشتم ای خدا

در رهت جان را نمایم من فدا

اشتیاق من به حد وافر است

با کلام این نکته گفتن قاصر است

کعبه را اینجا تو با جانت ببین

چشم دل را باز کن ایمن نشین

زمزم اینک در درون تو روان

چهره ات از عشق همچون ارغوان

هاجر اینجا از تو دعوت می کند

بودنت را پر ابهت می کند

تو کنون همراه این مادر شدی

درس عشق و زندگی از بر شدی

پا به صحرای معارف چون نهی

از غم و رنج جهان وا می رهی

مشعر اینک با تو هم پیمان شده

راز و رمز پویش و ایمان شده

شاعری در وادی مشعر کنون

ذکر گویی، ذکر حق ذوالفنون

با تمنّا در منی پیکار کن

روح پاک خویش را بیدار کن

باز راهت سوی کعبه باز شد

روح تو با خالقت هم راز شد

در محل رکن بیعت می کنی

از هوای نفس رجعت می کنی

تو کنون با حق نداری فاصله

کسب کن از فیض توش و راحله

در طواف خانه دل را پاک کن

قلب خود را مأمن افلاک کن

هفت دور اندر طواف خانه ای

گوئیا از بودنت بیگانه ای

قطره ای در موج جمعیت یقین

عشق را چون عارفانی در کمین

از منیّت خویشتن را کن رها

بس کن ای غافل ز خود، هرا دعا

در صفا و مروه سعی عشق ساز

رازها پرداز بهر بی نیاز

بعد از آن تقصیر را انجام ده

رمز و راز عشق را فرجام ده

باز در طوف طواف خانه باش

در کنار نور چون پروانه باش

سوختن در این مکان تابیدن است

بی گمان اندیشه حق دیدن است

سوختن هر جا بُود عین فنا

لیک در کعبه بُوَد راز بقا

در مقام اینک نماز عشق ساز

رازها پرداز بهر چاره ساز

روح تو اینک خدایی گشته است

فارغ از بی محتوایی گشته است

پس کنون دریاب خود این راه را

با خشوع برگیر این درگاه را

بارالها درد من هجران توست

ذرّه ذرّه هستیم خواه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.