پاورپوینت کامل نماز تراویح، سنّت یا بدعت؟ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نماز تراویح، سنّت یا بدعت؟ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نماز تراویح، سنّت یا بدعت؟ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نماز تراویح، سنّت یا بدعت؟ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

سخن مترجم:

در کتب فقهی و حدیثی شیعه و سنّی برای ماه مبارک رمضان نمازهای
مستحبی بسیاری نقل شده که برخی از آنها به هزار رکعت می رسد.

صلاه تراویح نیز از جمله نمازهایی است که اهل سنّت آن را مستحب
دانسته و در هر شب از ماه مبارک رمضان نزدیک به بیست رکعت، آن
را به جماعت اقامه می نمایند.

گرچه نماز عبادتِ برتر است و نمازهای مستحبی و مندوب در شرع
مقدس محدوده خاصی ندارد، اما آیا به جز نمازهای فریضه یا مواردی
که مشروعیت آن به جماعت، با دلیل قطعی از پیامبر و ائمه
معصوم علیهم السلام به ثبوت رسیده باشد، می توان نمازهای مستحبی مثلاً
نوافل را به جماعت خواند؟! در این مسأله میان شیعه و سنی اختلاف
هست و این اختلاف نظریه، در نماز تراویح نیز مطرح است.

از چندی پیش در صدد بودم که در این باره تتبّعی کرده، مطلبی را
بنویسم و بدین منظور یادداشت هایی را از برخی منابع روایی و فقهی
تهیه کردم، امّا در خلال بررسی، به نوشتاری برخوردم که فاضلی از
افاضل حوزه مقدّس قم، با تتبّع فراوان، موضوع تراویح را به بحث
گذارده و با نظم و نسق کامل و زیبا، آماده چاپ کرده بود و این ما را از
تحقیق و تفحّص مجدّد بی نیاز می ساخت؛ از این رو بهتر آن دیدم که
وقت بیشتری را مصروف این کار نکنم و همان متن را ترجمه کرده، در
فصلنامه «میقات حجّ» تقدیم خوانندگان گرامی نمایم.

گفتنی است از آنجا که تحقیق و نگارش یاد شده، به جز فهرست های
کتاب، به حدود نود صفحه می رسید و این فراتر از ظرفیت یک مقاله
در فصلنامه بود، بر آن شدم که آن را تلخیص کرده در قالب این مقاله،
که برگرفته از متن عربی است، به صورت گزیده، با اندک تصرف، به
خوانندگان گرامی تقدیم کنم. جا دارد از مساعی نگارنده محترم که
زحمت پژوهش و نگارش را متحمّل شده اند سپاسگزاری شود.

واژه «تراویح»

«تراویح» جمع «ترویحه» و معنای اصلی آن، نشستن است. بعدها آن را به نشستن
به منظور استراحت پس از چهار رکعت نماز (مستحبی) در ماه رمضان، اطلاق کرده اند و
از آن پس به هر چهار رکعت نماز یاد شده، «تراویح» گفته اند. البته مجموعه این نماز را
هم که به بیست رکعت می رسد، تراویح می گویند.(۱)

کحلانی می نویسد: نامگذاری این نماز به تراویح، شاید مستند به روایتی باشد که
بیهقی از عایشه نقل کرده که گفت: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پس از هر چهار رکعت به استراحت
می پرداخت.» اگر این حدیث به ثبوت برسد، مستند اصلی است برای نشستن امام در
نماز تراویح.(۲)

اشکال در روایت همان است که بیهقی بدان اشاره کرده که تنها راوی حدیث
«مغیره بن دیاب» است که مورد تأیید نیست.(۳)

نمازهای ماه رمضان در احادیث شیعه و سنی

در صحاح و سنن و مدارک و جوامع روایی، روایات بسیاری از پیامبر صلی الله علیه و آله و
ائمه علیهم السلام درباره نافله های ماه رمضان، اصل مشروعیت، تعداد رکعات و چگونگی آن
رسیده است که از مجموع آن ها، اصل مشروعیت آن به اجماع و اتّفاق نظریه استفاده
می شود.

مسأله مورد اختلاف این است که آیا این نافله ها را می توان به جماعت خواند یا باید
فرادی خوانده شود؟ در این تحقیق، به تفصیل در باره این موضوع بحث خواهد شد.

در اینجا، به دلیل رعایت اختصار، از کتب اهل سنّت به آنچه بخاری آورده و از کتب
امامیه به آنچه شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است بسنده می کنیم.

و در پانوشت ها به دیگر مصادر روایی که احادیث مربوط را ثبت کرده است،
اشاره می کنیم:

الف ـ روایات اهل سنّت

۱ ـ یحی بن بکیر، از عقیل، از ابن شهاب روایت کرده که امّ سلمه مرا خبر داد که
ابوهریره گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که در باره ماه رمضان فرمود:

«کسی که از روی ایمان و اخلاص به نماز بایستد، خداوند گناهان گذشته او را
بیامرزد»؛ «مَنْ قَامَهُ إِیمَاناً وَ احْتِسَاباً غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».(۴)

۲ ـ به طریق دیگر از ابوهریره نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ قَامَ رَمَضان إِیمَاناً وَ
احْتِسَاباً غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».

ابن شهاب گوید: پیامبر خدا رحلت کردند و تا زمان ابوبکر و اوایل خلافت عمر امر
به این منوال بود.(۵)

شوکانی گوید: از نووی نقل شده که قیام رمضان، با نماز تراویح تحقق می پذیرد ولی
منحصر به تراویح نیست. و سخن کرمانی را که گفته است قیام رمضان جز به تراویح
محقّق نمی شود، دور از واقعیت دانسته است.(۶)

۳ ـ بنا به نقل بخاری، از عایشه روایت شده که گفت: «إِنَّ رَسُول اللّه صَلّی وَذلِکَ فی
رَمَضان».(۷)

۴ ـ یحیی بن بکیر، از عقیل، از ابن شهاب، از عروه روایت کرده که عایشه بر من خبر
داد که رسول خدا در نیمه شبی به مسجد رفتند و گروهی با نماز آن حضرت نماز
خواندند و این خبر منتشر شد و در پی آن جمعیت بیشتری آمدند و با پیامبر نماز گزاردند،
صبح شد و خبر نماز پیغمبر زبان به زبان گشت و در شب سوّم نیز با نماز آن حضرت
نماز خواندند و چون شب چهارم فرارسید، مسجد گنجایش جماعت را نداشت تا اینکه
مردم برای ادای فریضه صبح اجتماع کردند و پیامبر پس از نماز صبح شهادتین گفته،
سپس فرمودند: از تنگی مکان بیم نداشتم، لیکن ترسیدم که این نماز بر شما واجب شود؛
(خَشیتُ أَنْ تَفْرِضَ عَلَیکُمْ…) و از انجام آن ناتوان شوید. پیامبر رحلت نمودند و امر بدین
منوال بود.(۸)

شوکانی گوید: نوری گفته است: از این روایت چنین استفاده می شود که نافله را
می توان به جماعت خواند، امّا به نظر من باید نافله را فرادی خواند، به جز نوافل
مخصوص؛ مانند عید، کسوف، استسقا و تراویح، به نظر اکثر فقها».(۹)

این نظریه از چند جهت مردود است:

اوّلاً: روایت پیشین دلیل بر این نیست که آن نماز که پیامبر گزاردند، تراویح بوده و
در ماه رمضان اقامه شده است، تا بتوان بر مشروعیت تراویح استدلال کرد.

ثانیا: فقهای اهل سنّت در اینکه مضمون روایت مبیّن جماعت در نافله باشد، تأمّل
دارند و جز در مواردی خاص؛ مانند عید و استستقا و… فرادی خواندن را ترجیح داده اند.
چنانکه از قول شوکانی خواهد آمد.

ثالثا: سند روایت جای تأمّل دارد؛ زیرا یحیی بن بکیر را که همان یحیی بن عبداللّه
ابن بکیر است، برخی علما مانند نسائی و ابن حاتم ضعیف شمرده اند.

نسائی گوید: «ضعیف است و در مورد دیگر گوید ثقه نیست.»

ابی حاتم نیز گوید: حدیث او ثبت می شود امّا به آن استدلال نمی توان کرد.(۱۰)

۵ ـ اسماعیل گوید، مالک برایم نقل کرد از سعید مقبری، از ابی سلمه پسر
عبدالرحمان که از عایشه پرسید: نماز پیامبر در ماه رمضان چگونه بود؟ پاسخ داد: در
رمضان و نه غیر آن، بر یازده رکعت می افزود. چهار رکعت می خواند که از زیبایی و
طولانی بودنش مپرس، سپس چهار رکعت دیگر می خواند که از زیبایی و طولانی بودنش
مپرس. آنگاه سه رکعت دیگر می خواند. پرسیدم: یا رسول اللّه آیا پیش از نماز وتر به
خواب می روید؟ پاسخ می دادند ای عایشه، دیدگان من به خواب می روند امّا قلب من
بیدار است.(۱۱)

تفسیر «خَشِیتُ أَنْ تَفْرِضَ»

نکته قابل ذکر در روایت فوق، جمله «می ترسم بر شما واجب شود» است؛ زیرا
چگونه ممکن است مواظبت به یک عملِ مستحب، سبب وجوب آن شود؟! و به گفته
علاّمه مجلسی رحمه الله : مواظبت بر عمل خیر و اجتماع بر یک فعل مندوب، هرگز سبب
وجوب آن نمی شود؛ چرا که خدای تعالی از وجود مصالح و مفاسد افعال غافل نیست تا
اجتماع مردم آن را کشف کند ! … اگر پیامبر از واجب شدن نماز نافله در شب، با عمل
مردم، بیم داشت چرا امر کرد در خانه های خود بخوانند؟ و چرا آنها را از انجام نوافل به
دلیل بیم از واجب شدن آن نهی نکرد؟! مناسب با تعلیل مذکور در روایت فوق این بود که
بفرماید: «می ترسم جماعت خواندن نافله بر شما واجب شود» نه اینکه «نافله شب واجب
گردد»، همانگونه که در برخی روایاتشان آمده است. در حالی که آنها معتقدند در برخی
نوافل مانند نماز عید، کسوف، استسقا و نماز میّت، جماعت خواندن مستحب است و از
جماعت خواندن آنها نهی نرسیده است. بنابراین، اگر روایت مذکور صحیح باشد باید بر
این مطلب حمل کرد که چیزی را که خداوند امر نفرموده، نباید در آن مرتکب تکلّف شد
و مثلاً نماز شب را نباید واجب شمرد؛ چرا که موجب بدعت در دین خواهد بود. پس
این روایت به وضوح دلالت دارد که عمل آنها (جماعت خواندن نافله) ناپسند است و
بسا موجب عقاب گردد و حال که چنین است پس از اینکه رابطه وحی قطع گردید
ارتکاب آن جایز نخواهد بود.(۱۲)

ب: روایات امامیّه

۱ ـ شیخ طوسی به اسناد خود از مسعده بن صدقه از حضرت صادق علیه السلام روایت
کرده که فرمود: «روش پیغمبر در ماه رمضان این بود که بر نمازهای نافله پیشین می افزود
و از اوّل ماه تا بیستم، بیست رکعت بجای می آورد، هشت رکعت پس از مغرب، دوازده
رکعت پس از عشا و در دهه آخر هر شب سی رکعت می خواند. دوازده رکعت پس از
مغرب، هجده رکعت پس از عشا و به دعا و تجهّد اهتمام بلیغ می فرمود و در شب بیست
و یکم صد رکعت و در شب بیست و سوّم صد رکعت می خواندند و به شب زنده داری
می پرداختند»(۱۳)

۲ ـ ونیز شیخ طوسی به اسناد خود از مفضل، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:

«یُصَلَّی فِی شَهْرِ رَمَضَانَ زِیَادَهُ أَلْفِ رَکْعَهٍ»(۱۴)

«در ماه رمضان بیش از هزار رکعت نماز خوانده می شود.»

مفضل می گوید: چه کسی قادر به انجام این نمازهاست؟

امام می فرماید: چنین نیست که تو پنداری. آیا در ماه رمضان بیش از هزار رکعت
خوانده نمی شود؟ بدین ترتیب: در هر شب بیست رکعت، در شب نوزدهم صد رکعت،
در شب بیست و یکم صد رکعت و در شب بیست و سوم صد رکعت و در هشت شب
باقی مانده دهه آخر، سی رکعت، که این نهصد و بیست رکعت می شود… .»(۱۵)

روایات دیگری نیز با همین مضامین از ائمّه معصوم علیهم السلام رسیده و بیانگر آن است که
در هر شب از ماه مبارک رمضان تا بیست شب بیست رکعت خوانده می شود و در هر
شب از دهه آخر سی رکعت به تفصیلی که گذشت.

آراء فقها در نافله ماه رمضان

کسی که در کتب فقهی ما امعان نظر کند و ابواب نمازهای مستحب را بررسی نماید،
به بابی می رسد با عنوان «نافله های رمضان» که از اثبات مشروعیت و دلائل آن سخن
می گوید و چنین به دست می آید که از امور مسلّم و غیرقابل انکار، که مورد اجماع امامیّه
است، مشروعیت و جواز نافله این ماه است؛ همانگونه که اهل سنّت نیز بر مشروعیّت و
جواز آن اتّفاق نظریه دارند. و اگر کسی جز این را به امامیّه نسبت دهد، نشان بی اطلاعی
او از مبانی امامیه و آراء و کتب و دلائل آنها است.(۱۶)

در اینجا به نقل گفتار علاّمه عاملی، بسنده می کنیم؛ سیّد عاملی گوید: مشهور در میان
اصحاب ما (فقهای امامیّه) استحباب نافله ماه رمضان است؛ همانگونه که در کتاب های
مختَلَف، مقتصر، غایه المرام، الروض، مجمع البرهان، کفایه ومفاتیح و جز اینها آمده
است. بلکه می توان گفت این مسأله اجماعی است؛ همانگونه که در فوائدالشرایع، مجمع
البرهان، الریاض آمده و کسی منکر آن نیست. صدوق نیز موافق جواز آن می باشد.
بنابراین، مسأله مورد اتّفاق عموم فقها است؛ چنانکه در «مصابیح الظلام» آمده و عقیده
اکثریت فقها است و همچنین در معتبر ذکر شده و در روایات نیز مشهور است، بدانگونه
که در شرایع، نافع، ذکری و روضه آمده است. و در مختلف است که روایات بسیاری در
این خصوص وجود دارد. و در البیان است که نافله ماه رمضان مشروعیت دارد، بنابه
اشهر و کسی که آن را نفی کند با روایات نزدیک به متواتر و عمل اصحاب مخالفت
کرده است.

در ذکری آمده: فتاوی و اخبار فراوان دال بر مشروعیّت آن می باشد پس به قول نادر
مخالف اعتنا نباید کرد.

در معتبر آمده: عمل مسلمانان ـ عموما ـ دال بر استحباب نوافل است.

در منتهی آمده است: اکثر اهل علم به استحباب افزودن نافله ماه رمضان بر دیگر
ماه ها قائل اند و نیز گوید: به جز معدودی بر این امر اجماع دارند.

در سرائر می خوانیم: اختلافی نیست که هزار رکعت مستحب است و جز ابو جعفر
ابن بابویه، با این قول مخالفی نیست و مخالفت وی مضر به اجماع علمای متقدم و متأخر
وی نمی باشد.(۱۷)

نگارنده گوید: کلام صدوق در کتاب «الفقیه» دالّ بر نفی مشروعیت نافله ماه رمضان
نیست بلکه ظاهر گفته او نفی تأکید بر استحباب است، چه او تصریح می کند: باکی نیست
که به آنچه در اخبار وارد شده عمل شود.(۱۸)

افزون بر این، در امالی صدوق آمده است: کسی که بخواهد بر نمازهای نافله در هر
شب نیفزاید، هر شب بیست رکعت بخواند، هشت رکعت بین مغرب و عشا دوازده
رکعت پس از عشا تا بیست شب از ماه رمضان و سپس در هر شب سی رکعت
بجا می آورد.(۱۹)

تعداد رکعت های نافله رمضان

اهل سنّت در عدد این نافله ها اختلاف شدید دارند. این اختلاف بدان جهت است
که نصّ صریح از پیامبر گرامی در این خصوص موجود نیست.

مشهور نزد جمهور بیست رکعت است. برخی دیگر سی و شش رکعت گفته اند و
برخی دیگر بیست و سه رکعت و گروهی شانزده رکعت، گروه دیگر سیزده رکعت.
بعضی بیست و چهار و بعضی سی و چهار و بالأخره پاره ای چهل و یک رکعت
برشمرده اند.

و امّا مشهور نزد ما (امامیّه)، به رغم اختلاف روایات، بیست رکعت در شب است تا
شب بیستم رمضان، سپس سی رکعت در دهه آخر به علاوه صد رکعت در هر یک از لیالی
قدر؛ نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوّم که بدین ترتیب جمعا هزار رکعت می شود.

* خلاصه سخنان فقهای عامّه

۱ ـ ابن قدامه می گوید: نظر ابو عبداللّه ـ رحمه اللّه ـ در این خصوص بیست رکعت
است که همین قول را نوری و ابوحنیفه و شافعی برگزیده اند. و مالک سی و شش رکعت
گفته و پنداشته که از دیر زمان چنین معمول بوده است. وی به عمل اهل مدینه استناد کرده
است.(۲۰)

نگارنده گوید: دلیل آنها بر بیست رکعت، عمل ابیّ بن کعب است که عمر مردم را به
نماز خواندن با وی ترغیب کرد. و از اینجا معلوم می شود که در این خصوص نصّ
صریحی از پیامبر در مورد تعداد رکعات نرسیده است. بلکه ظاهر برخی روایات نیفزودن
نافله های رمضان بر دیگر ماه هاست؛ یعنی یازده رکعت نافله شب. آنها همچنین برای
اثبات بیست رکعت به آنچه به علی علیه السلام نسبت داده شده که آن حضرت مردی را به اقامه
بیست رکعت در رمضان نصب فرمود، استدلال کرده اند.(۲۱)

۲ ـ محمّد بن نصر مروزی، مدعای ابن قدامه را نقد کرده که صحابه به بیست رکعت
اجماع نموده اند. او گوید: روایات بسیاری در حدّ تواتر از پیامبر خدا رسیده که در رمضان
بر یازده رکعت اضافه نمی کردند. پس صحابه چگونه بر خلاف سیره رسول اللّه اجماع
نموده اند؟ پس بهتر آن است که فعل پیامبر ملاک عمل قرار گیرد.(۲۲)

۳ ـ قسطلانی گوید: معروف، که اکثریت عمل می کنند، بیست رکعت است با ده
سلام و پنج ترویحه (استراحت). بنابراین، هر ترویحه چهار رکعت است با دو سلام
به جز وتر که سه رکعت می باشد. و سخن عایشه را که گوید پیامبر صلی الله علیه و آله در رمضان و دیگر
ماه ها بر یازده رکعت نمی افزود، اصحاب حمل به وتر نموده اند…

۴ ـ سرخسی گوید: به جز وتر، به نظر ما بیست رکعت است و مالک گوید: سنّت
سی و شش رکعت می باشد.(۲۳)

۵ ـ العینی نیز به اختلاف شدید اقوال در مسأله اشاره کرده است (که به دلیل
اختصار، از نقل آن خودداری می شود).(۲۴)

۶ ـ موصلی حنفی گوید: شایسته است در هر شب از ماه رمضان، پس از عشا، امام
جماعت پنج ترویحه برای مردم اقامه کند. هر ترویحه چهار رکعت با دو سلام، و میان هر
ترویحه مقداری برای استراحت بنشیند و پس از ترویحه پنجم نماز وتر را به جای آورد.
ابیّ بن کعب چنین کرد و این روش مردم حرمین (مکّه و مدینه) بوده است.(۲۵)

۷ ـ بغوی گوید: از جمله سنّت ها نماز تراویح در ماه رمضان است که عدد آن بیست
رکعت است با ده سلام.(۲۶)

۸ ـ ماوردی نیز بیست رکعت را با پنج ترویحه برگزیده است.(۲۷)

۹ ـ الجزیری نیز بیست رکعت را برگزیده به جز نماز وتر.(۲۸)

از مجموع این سخنان استفاده می شود که قول به بیست رکعت در نزد اهل سنّت
اجماعی است؛ چنانکه ابن قدامه و دیگران ادعا کرده اند و رأی جمهور (اکثریت) است
چنانکه عسقلانی مدعی شد. و همان است رأی ابوعبداللّه ، نوری، ابوحنیفه و شافعی و
حنبلی ها که ترمذی از اکثر اهل علم نقل کرده و همین منقول است از علی علیه السلام و عمر و
سایر صحابه و تابعین؛ مانند اعمش و ابن ابی ملیکه و حارث همدانی و اهل کوفه و…

* آرای فقهای امامیّه

مشهور نزد امامیه هزار رکعت در ماه رمضان است که در هر شب بیست رکعت تا
شب بیستم و سی رکعت در شب های دهه آخر خوانده می شود، با تفصیلی که در کتب
فقهی آمده است. در اینجا به نقل گفتار سیّد مرتضی، شیخ طوسی، حلبی، حلّی، نراقی،
عاملی و طباطبایی بسنده می کنیم:

۱ ـ سیّد مرتضی گوید: «عقیده امامیّه در ترتیب نوافل ماه رمضان این است که هر
شب بیست رکعت بخواند، هشت رکعت پس از نماز مغرب، دوازده رکعت پس از نماز
عشا و چون شب نوزدهم رسد صد رکعت و در شب بیستم همان بیست رکعت و شب
بیست و یکم صد رکعت و در شب بیست و دوم سی رکعت، هشت رکعت آن را پس از
مغرب و بقیه را پس از عشا.(۲۹)

۲ ـ شیخ طوسی گوید: طول ماه رمضان هزار رکعت، افزون بر نافله های سایر ماه ها
بخواند. در بیست شب اوّل، هر شب بیست رکعت، هشت رکعت میان مغرب و عشا و
دوازده رکعت پس از عشا و در دهه آخر هر شب سی رکعت و در شب های نوزدهم و
بیست و یکم و بیست و سوّم هر شب صد رکعت.(۳۰)

۳ ـ ابوالصلاح حلبی نیز به همان ترتیب فرموده است.(۳۱)

۴ ـ ابوالحسن حلبی، گفته است: علاوه بر نوافل یومیه، در ماه رمضان هزار رکعت
خوانده شود؛ به این ترتیب که از شب اوّل تا شب پانزدهم بیست رکعت در هر شب و
پس از آن بر بیست رکعت بیفزاید.(۳۲)

۵ ـ علاّمه حلّی نیز هزار رکعت در ماه، هر شب بیست رکعت تا شب بیستم و از آن
پس سی رکعت را فرموده است.(۳۳)

۶ ـ فاضل نراقی، هزار رکعت را اجماعی دانسته و در ترتیب آن دو صورت را مطرح
نموده است:

الف: در هر شب بیست رکعت، هشت رکعت پس از مغرب و دوازده رکعت پس از
عشا ـ یا به عکس ـ و در دهه آخر هر شب ده رکعت بیفزاید و در شب های قدر صد
رکعت بیفزاید.

ب: همان ترتیب، مگر آنکه در شب های قدر به صد رکعت اکتفا کند.(۳۴)

۷ ـ سیّد عاملی گوید: در هر شب بیست رکعت و این اجماعی است، همانگونه که
در انتصار و خلاف و کشف اللثام و منتهی آمده است.(۳۵)

۸ ـ سیّد طباطبایی، با اشاره به اختلاف روایات، اجماع فقها را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.