پاورپوینت کامل مقایسه قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن و تورات ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقایسه قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن و تورات ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقایسه قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن و تورات ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقایسه قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن و تورات ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۸۸

ابراهیم علیه السلام در قرآن

نام ابراهیم علیه السلام ، ۶۹ بار و در ۲۵ سوره قرآن مجید آمده است. در قرآن از این
پیامبر بزرگ مدح و ستایش فراوان شده و صفات ارزنده او یادآوری گردیده است.

معرفت او نسبت به خداوند، منطق گویایش در برابر بت پرستان، مبارزات
سرسختانه و خستگی ناپذیرش در مقابل جبّاران، ایثار و گذشتش در برابر فرمان
پروردگار، استقامت بی نظیرش در برابر توفان حوادث و آزمایش های سخت الهی و
الگو و اسوه بودنش برای همه موحّدان، هر یک داستان مفصلی دارد که بررسی تفصیلیِ
همه آن ها خارج از حد و حوصله این نوشته است، به طور اجمال، خداوند متعال وی را
در قرآن این چنین معرفی و وصف نموده است:

۱ ـ «ما او را در دنیا برگزیدیم و او در آخرت از صالحان است. در آن هنگام
که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور (در برابر حق تسلیم باش او فرمان
پروردگار را از جان و دل پذیرفت) و گفت: در برابر پروردگار جهانیان
تسلیم شدم.»(۱)

۲ ـ «خداوند وسیله رشد و هدایت او را از قبل به او داده و از (شایستگی) او آگاه
بود.»(۲)

۳ ـ «او کسی است که روی دل را به پاکی و خلوص متوجه خدا کرد و هرگز شرک
نورزید.»(۳)

۴ ـ «او کسی است که دلش به یاد خدا قوی و مطمئن شده و به همین جهت به
ملکوتی که خدا از آسمان ها و زمین نشانش داد، ایمان آورد و یقین کرد.»(۴)

۵ ـ «خداوند او را خلیل خود خوانده است.»(۵)

۶ ـ «خداوند رحمت و برکات خود را بر او و اهل بیتش ارزانی داشت و او را به
وفاداری ستود.»(۶)

۷ ـ «او بسیار بردبار، دلسوز و بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.»(۷)

۸ ـ «او به تنهایی امتی خداپرست و حنیف بود و هرگز شرک نورزید و همواره
شکرگزار نعمت های خدابود و خدا او را برگزید و به راه راست هدایتش نمود و
به او اجر دنیوی داد و او در آخرت از صالحان است.»(۸)

۹ ـ «او پیغمبری صدیق بود.»(۹)

۱۰ ـ «او از بندگان مؤمن و از نیکوکاران بود و خداوند به او سلام فرستاده است.»(۱۰)

۱۱ ـ «او از نیرو و بصیرت خاص برخوردار بود و خداوند با یاد قیامت او را (از
بندگان) خالص و مخلص گردانیده است.»(۱۱)

۱۲ ـ «خداوند او را به شکل های گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش ها
برآمد و به همین جهت خداوند او را «امام» قرار داد.»(۱۲)

۱۳ ـ «او یکی از پنج پیغمبری است که اولو العزم و صاحب شریعت بودند.»(۱۳)

۱۴ ـ «او کلمه توحید را کلمه پاینده در میان نسل خود قرار داد.»(۱۴)

۱۵ ـ «خداوند کتاب و نبوت را در ذریّه او قرار داد.»(۱۵)

۱۶ ـ «خداوند برای او در میان آیندگان لسان صدق (نام نیک) قرار داده است.»(۱۶)

۱۷ ـ «او در قرآن به عنوان نماد مبارزه با بت پرستی و الگو و اسوه نیکو برای مؤمنان
و امت اسلام معرفی گردیده است.»(۱۷)

ابراهیم علیه السلام در توراتِ موجود

تورات موجود هم از حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به بزرگی و عظمت یاد می کند و
درباه اش مطالب زیادی نقل کرده است، اما آن خصوصیات و ویژگی هایی که قرآن برای
آن حضرت مطرح کرده، در توراتِ موجود حتی شبیه و مانند آن هم یافت نمی شود. در
تورات چیزی در باره پیامبری ابراهیم خلیل علیه السلام و مبارزه سرسختانه آن حضرت با
بت پرستی و بت پرستان به چشم نمی خورد بلکه احیانا در تورات کنونی مطالبی راجع به
ایشان مطرح شده که هرگز لایق شأن و منزلت والای ایشان نبوده و نیست.

برخی از خصوصیاتی که تورات درباره ابراهیم خلیل علیه السلام ذکر کرده، عبارتند از:

۱ ـ او دارای اموال، گله و رمه های فراوان بوده است.(۱۸)

۲ ـ از مهم ترین کارهای ابراهیم علیه السلام ساختن مذابح و تقدیم قربانی سوختنی به درگاه
خدا بوده است.(۱۹)

۳ ـ خداوند با او عهد کرده که سرزمین کنعان (فلسطین) را به او و نسلش ببخشد و
نیز با او عهد کرده که وی پدر امت های بسیار باشد.

قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن و توراتِ موجود

الف ـ قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن

داستان زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن نسبتا مفصل و دارای ابعاد مختلف
است. قرآن بر اساس شیوه خاص خود، در موارد متعددی گوشه هایی از داستان آن
حضرت را مطرح کرده است.

ابراهیم علیه السلام قهرمان توحید

حقیقتا او شایسته عنوان قهرمان توحید است؛ زیرا مجموع قصه آن حضرت در
قرآن بیانگر این است که وی تلاش خالصانه و بی امان و طاقت فرسایی برای حاکم کردن
توحید ـ مهم ترین اصل در ادیان توحیدی ـ در زندگی بشر داشته است. تلاش ابراهیم
خلیل علیه السلام برای حاکمیت توحید در سرتاسر زندگی انسان و مبارزه اش با بت پرستی و
بت پرستان ـ از نزدیک ترین فرد به خود گرفته تا عموم مردم و پادشاهان و گردن کشان
زمان خود ـ اصلی ترین بخش از قصه آن حضرت در قرآن است.

درباره عظمت این شخص و اهمیت کار او چیزی بالاتر از آنچه قرآن گفته
است ـ که بخشی از آن تحت عنوان ابراهیم علیه السلام در قرآن ذکر شد ـ نمی توان گفت.

ب ـ قصه ابراهیم علیه السلام در تورات

داستان زندگی ابراهیم خلیل علیه السلام در تورات موجود هم، مفصل در فصل ۱۱ ـ ۲۵
از سفر پیدایش بیان شده است. اما چقدر فرق است میان ابراهیمِ تورات و ابراهیمِ قرآن.

از مجموع قصه ابراهیم علیه السلام در تورات چنین استفاده می شود که او مردی ثروتمند
ـ و شاید ثروتمندترین فرد زمان خود(۲۰) ـ اهل دنیا بود و تمام همّ و غم او این بود که
بتواند از خدا به نفع خود و نسلش عهد و امتیاز بگیرد و نیز مذبحی بسازد و برای خدا
قربانی سوختنی تقدیم نماید!

این در حالی است که تورات کنونی چیزی از پیامبری و تلاش ابراهیم خلیل علیه السلام
برای حاکم کردن توحید در زندگی بشر و مبارزه اش با بت پرستی و خلوص و بندگی وی
در برابر خداوند و دیگر فضایل و مناقب ایشان مطرح نکرده است.

درهر حال قصه ابراهیم خلیل علیه السلام در قرآن و تورات موجود مفصل و دارای ابعاد
مختلف است، اما در این نوشته سعی خواهد شد که بخش های عمده آن تحت عناوین
ذیل مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد:

* پدر ابراهیم تارح یا آزر؟

در تورات موجود اسم پدر ابراهیم علیه السلام «تارح»(۲۱) و در قرآن «آزر» به عنوان «اب»
(پدر) ابراهیم علیه السلام مطرح شده است.(۲۲)

به همین دلیل برخی از معاندین، بر قرآن اشکال گرفته و گفته اند نام پدر ابراهیم علیه السلام
آزر نیست و آن چه قرآن در این زمینه ذکر کرده، اشتباه و نادرست است.(۲۳)

برای جواب این اشکال مفسران و علمای اسلام مطالبی را مطرح کرده اند؛ از جمله
«فخر رازی» و «بیضاوی»(۲۴) و مفسران شیعه اصل این مطلب را که پدر ابراهیم علیه السلام «آزر»
باشد، قبول ندارند؛ زیرا طبق صریح برخی آیات قرآن، آزر بت پرست است.(۲۵)

در حالی که بر اساس اصل مسلّم کلامی، در نزد «شیعه امامیه»، پدران انبیا نباید به
شرک آلوده باشند، و حتی اتّصاف پدران انبیا به صفاتی که موجب پستی و دنائت است
هم جایز نیست.(۲۶) علاوه بر دلایل عقلی (که در علم کلام ذکر شده) دلایل نقلی هم
داریم که مشرک بودن پدران انبیا (و در بحث ما خصوص شرک پدر ابراهیم خلیل علیه السلام )
را نفی می کند:

از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که فرمود: «نقلنی اللّه فی اصلاب الطاهرین إلی
أرحام المطهّرات لم یدّنسنی بدنس الجاهلیّه»(۲۷) «خداوند مرا از اصلاب مردان پاک به
رحم های زن های پاک منتقل کرده و هرگز به آلودگی های جاهلیت (از قبیل شرک و بت
پرستی) آلوده ام نساخت.»

از این که پیامبر گرامی اسلام ـ که خود از نسل ابراهیم علیه السلام است ـ فرموده خداوند او
را از اصلاب مردان پاک انتقال داده و هرگز او را به شرک و بت پرستی آلوده نکرده
است، استفاده می شود که در میان پدران آن حضرت (پدر ابراهیم علیه السلام از اجداد پیامبر
اسلام است) کسی کافر و مشرک نبوده است؛ چرا که همه آن ها را به طهارت وصف
کرده و قرآن مشرکان و بت پرستان را پلید و نجس می داند: إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ .(۲۸)

علاوه بر این در تفسیر این آیه: وَ تَقَلُّبَکَ فِی السّاجِدِینَ .(۲۹) «و (نیز) حرکت تو را
در میان سجده کنندگان (می بیند)» روایاتی از طریق اهل سنت و شیعه رسیده که این مطلب
(مشرک نبودن پدر ابراهیم خلیل) را تأیید می کند:

از پیامبر مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که در تفسیر و تأویل آیه فوق فرمود:

«لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام الطاهرات»(۳۰) «همواره از اصلاب
مردان پاک به ارحام زن های پاک منتقل می شدم.»

قریب به این مضمون رویات متعددی نقل شده است.(۳۱)

بنابراین، «آزر» نمی تواند پدر ابراهیم علیه السلام باشد. اما این که در قرآن آزر به عنوان
«اب» (پدر) ابراهیم مطرح شده: «وَ اِذْ قالَ إِبْراهِیمَ لاِءَبِیهِ آزَر» باید گفت که «اب» اعم است
از «والد» چرا که «والده والده» کسی است که انسان از او متولد می گردد (یعنی به پدر و
مادر حقیقی والده والده گفته می شود)، اما «اب» به پدر، مربی و معلم، جدّ مادری و
عمو هم اطلاق می شود،(۳۲) و تنها اختصاص به پدر (پدر حقیقی) ندارد.

در قرآن هم از «عمو» تعبیر به «اب» شده است، آن جا که فرزندان یعقوب علیه السلام در
جواب پرسش او که «بعد از من چه چیزی را پرستش می کنید؟» گفتند:

نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً .(۳۳)

«خدای تو و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق که خدای یگانه است را
می پرستیم.»

در این آیه «اسماعیل» به عنوان پدر (ابِ) یعقوب علیه السلام مطرح شده، درحالی که
اسماعیل عموی یعقوب است. بنابراین، ممکن است آزر عمو و یا جدّ مادری ابراهیم
خلیل علیه السلام بوده باشد نه پدر حقیقی او.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که در مورد عمویش عباس که در جنگ بدر اسیر شده
بود چنین فرمود: «ردَّوا علیّ أبی»(۳۴)؛ «پدرم را به من برگردانید».

بنابراین اطلاق «اب» بر عمو، در لغت و در استعمالات عرفی، یک امر شایع و رایج
بوده است.

مرحوم علامه طباطبایی در یک تحقیق ارزشمند، از آیات قرآن استفاده کرده که
آزر پدر حقیقی ابراهیم علیه السلام نبوده است. وی می گوید: تا مدتی که ابراهیم علیه السلام در اور
کلدانیان بود، برای پدرش چنین دعا و استغفار می کند:

وَ اغْفِرْ لاِءَبِی إِنَّهُ کانَ مِنَ الضّالِّینَ ؛(۳۵)

«و پدرم را بیامرز که او از گمراهان بود».

اما بعد از این که برایش روشن شد که او دشمن خداست از او تبرّی جست:

وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لاِءَبِیهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ
عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ؛(۳۶)

«و استغفار ابراهیم برای پدرش فقط به خاطر وعده ای بود که به او داده بود؛ اما
هنگامی که برایش روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست.»

پس از این وقتی که ابراهیم علیه السلام به فلسطین مهاجرت کرد و اسماعیل علیه السلام متولد شد و
او را در مکه اسکان داد و کعبه را بنا نهاد و شهر مکه آباد شد عرض می کند:

رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً ؛

«پروردگارا! این شهر را شهر امن قرار ده…»

و دعایش را ادامه می دهد تا این که می گوید:

رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ؛(۳۷) «پروردگارا! من و
پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب بر پا می شود بیامرز.»

بنابراین، آیات قرآن تصریح دارد که ابراهیم علیه السلام برای پدرش دعا و استغفار کرد و
بعد از آن که برایش روشن شد که او دشمن خداست، از او تبرّی جست دوباره در اواخر
عمرش برای پدرش دعا و استغفار می کند در حالی که وجهی ندارد، ابراهیم علیه السلام برای
پدری که به خاطر شرکش از او تبری جست، دوباره در پایان عمر برایش استغفار نماید.

از قراین بسیار مهم بر این مدعا، این است که ابراهیم خلیل علیه السلام در دعای اخیرش
می گوید: «والدَیَّ» یعنی از پدر تعبیر به «والد» می کند و والد تنها به پدر حقیقی اطلاق
می گردد! اما در دعای اولش می گوید: وَ اغْفِرْ لاِءَبِی یعنی از پدر تعبیر به «اب» نموده و
اب تنها به پدر حقیقی گفته نمی شود، بلکه علاوه بر آن به جد، عمو، مربی و معلم هم
اب گفته می شود.

پس به طور قاطع می توان گفت آزر پدر ابراهیم علیه السلام نیست(۳۸) و این که آن حضرت
آزر را به عنوان پدر خطاب کرده یا از این جهت است که وی، عمو یا جدّ مادری ایشان
بوده و یا این که چون سرپرستی و اداره امور او را در زمان طفولیتش بر عهده داشته است.

برخی گفته اند: در اصطلاح کتاب مقدس واژه «پدر» به پیشکار اطلاق شده است.(۳۹)
پیشکار حضرت ابراهیم علیه السلام فردی به نام «الیعازر» (اِلیعاذار) دِمشقی بوده(۴۰) و الیعازر در
عربی «آزر» شده است.(۴۱)

اما لحن آیات قرآن در این خصوص نشان می دهد که طرف ابراهیم خلیل (آزر)
شخصی در حد برده و پیشکار نبوده؛ زیرا از لحن آیات قرآن برمی آید که آن شخص
یک نوع سلطه ای بر ابراهیم علیه السلام داشته است.

* فعالیت های ابراهیم علیه السلام در زادگاه خویش

در تورات موجود، داستان آن حضرت در هجرت ایشان از اورِکلدانیان به سرزمین
فلسطین شروع می شود.

اما قرآن می گوید ابراهیم علیه السلام در مدت اقامتش در اور، مبارزات سرسختانه ای با
بت پرستی و بت پرستان داشته و تمام تلاش او در این مدت این بود که توحید و اخلاق و
شریعت الهی بر زندگی و روح و جان مردم حاکم گردد.

بخش عمده قصه ابراهیم علیه السلام در قرآن اختصاص دارد به مبارزات وی با بت پرستان
و بت پرستی و دعوت به خدای یگانه و دین الهی و موانعی که مخالفان بر سر راه وی
ایجاد می کردند.

طبق آیات قرآن آن حضرت در مدت اقامت خود در اور کلدانیان با افراد و
گروه های مختلف وارد گفتگو و احتجاج شده و در این احتجاج ها و مناظره ها با منطق
قوی و برهان روشن و اخلاق نیکو، افراد و گروه ها را به یکتاپرستی و ترک بت پرستی
دعوت می کرد تا این که سرانجام بت پرستان بی منطق به هدف نابودیِ وی، او را در
آتش عظیمی که ایجاد کرده بودند افکندند، اما به لطف خدا و به نحو اعجازآمیز، وی از
این حادثه جان سالم به در برد و پس از این حادثه به فلسطین مهاجرت نمود. در این جا
ترجمه آیاتی که متضمن این احتجاج ها و مناظره ها و حادثه به آتش افکندن ابراهیم
خلیل علیه السلام است را می آوریم و قبل از آن، مقدمه ای را ذکر می کنیم و آن عبارت از این
است که: از روایات اسلامی استفاده می شود که ابراهیم علیه السلام از اوان طفولیت تا وقتی که به
حد تمیز رسیده، در نهانگاهی دور از جامعه خود می زیسته است. پس از آن که به حد
تمیز رسید، از نهانگاه خود به سوی جامعه اش بیرون آمد و به آزر (عمو یا جد مادری
ابراهیم خلیل) پیوسته و دیده که او و مردم آن محیط همه بت می پرستند، اما ابراهیم علیه السلام
چون دارای فطرتی پاک بود و خداوند هم با ارائه ملکوت تأییدش نمود و کارش را به
جایی رسانده بود که تمامی اقوال و افعالش موافق حق شده بود، بت پرستی را از قوم
خود نپسندید و نتوانست ساکت بماند.(۴۲)

مبارزه با بت پرستی

الف ـ احتجاج های ابراهیم علیه السلام با آزر

خداوند متعال ماجرای احتجاج ابراهیم علیه السلام با آزر را به عنوان یک خاطره ای که
شایسته یادآوری است، ذکر می کند و آن حضرت را از این جهت که به خاطر حق و
حقیقت از نزدیک ترین فرد خود کناره گیری کرده، به عنوان یک الگو و اسوه معرفی
کرده است:

«در این کتاب ابراهیم را یاد کن که او بسیار راستگو و پیامبر(خدا) بود.
هنگامی که به پدرش (آزر) گفت: ای پدر، چرا چیزی را می پرستی که نه می شنود
و نه می بیند و نه هیچ مشکلی را از تو حل می کند؟!

ای پدر دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است، بنابراین، از من پیروی کن
تا تو را به راه راست هدایت کنم.

ای پدر شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمان عصیانگر بود.

ای پدر من از این می ترسم که از سوی خداوند رحمان عذابی به تو رسد، در
نتیجه از دوستان شیطان باشی!

گفت: ای ابراهیم آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟! اگر (از این کار) دست
برنداری تو را سنگسار می کنم و برای مدتی طولانی از من دور شو!

(ابراهیم) گفت: سلام بر تو به زودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو می کنم،
چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است.

و از شما و آنچه غیر از خدا می خوانید کناره گیری می کنم و پروردگارم را
می خوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بی پاسخ نمانم».(۴۳)

طبق آیات فوق ابراهیم علیه السلام در گفتگو با آزر با منطق و برهان و در عین حال با
مهربانی و اخلاق نیک در برابر تهدیدهای برخاسته از بی منطقی وی، با مدارا و سلام و
خوشرویی برخورد می کند و نیز آن حضرت در عین رعایت اخلاق انسانی و مهربانی و
احترام به آزر، به خاطر شرک و بت پرستی وی، تصمیم می گیرد که رابطه خود را با او
قطع ناید؛ چرا که تنها معیار حبّ و بغض ـ در نزد شخصیتی مثل ابراهیم خلیل علیه السلام ـ حق و
توحید است و بس.

این گوشه ای از چهره این ابرمرد توحید و بی نظیر در تاریخ زندگانی بشر است که
قرآن با بیان اعجازآمیز خود نمایانده است. اما تورات کنونی کاری به این ندارد که او
پیامبری بزرگ و دارای منطق قوی و اخلاق نیک و مبارز و شجاع در برابر قدرت های
شیطانی بوده بلکه همواره می کوشد او را مردی ثروتمند معرفی کند و این که خدا
سرزمین مقدس را به او و نسلش بخشیده و حداکثر این که او برای خدا مذابحی ساخته و
قربانی های سوختنی تقدیم درگاه پروردگارش کرده است!

ب ـ گفتگوی ابراهیم علیه السلام با بت پرستان

آن حضرت پس از احتجاج با آزر و ارشاد وی، سراغ مردم بت پرست اور
کلدانیان رفته و با همان منطق قوی و اخلاق والای انسانی، با آنان به احتجاج و گفتگو
پرداخت. آنان را به یکتاپرستی و ترک بت پرستی دعوت کرد و ناچیز بودن معبودان
خیالی را به آن ها نمایاند. اما این بار هم مشرکان بی منطق او را به شکنجه هایی بدتر از
سنگسار شدن ـ که آزر بدان تهدیدش کرد ـ از قبیل قتل و سوزاندن تهدیدش کردند. امّا
لطف خداوند او را از کید آنان رهایی بخشید:

«ما ابراهیم را فرستادیم هنگامی که به قومش گفت: خدا را پرستش کنید و از
(عذاب) او بپرهیزید که این برای شما بهتر است اگر بدانید. شما غیر از خدا فقط
بت هایی از (سنگ و چوب) را می پرستید و دروغی به هم می بافید، آن هایی را که
غیر از خدا پرستش می کنید مالک هیچ رزقی برای شما نیستند، روزی را تنها
نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را به جای آورید که به سوی او
بازگشت داده می شوید.

… اما جواب قوم او (ابراهیم) جز این نبود که گفت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.